cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

مَرن‌جان

@SBMTcanada4226791:رزرو تبلیغات

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
8 193
مشترکین
-1224 ساعت
-927 روز
-1830 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
00:03
Video unavailable
گرشامعتمد... مالک بزرگترین پرورشگاه کشور، پسر جذاب ومغرورِ هیکلی و بشدت هاتی که با سیاست خودش تونست مالکیت پرورشگاه رو از چنگ پدربزرگش بشرط ازدواج بدست بیاره ولی این بین پدربزرگش براش شرط دیگه ای گذاشته اونم اینکه به یکسال نکشیده باید وارثش رو بدنیا بیاره ولی...🔞❌ یه روز توی راهروی پرورشگاه از لای در با دیدن تن لخت دختری ناخواسته به سمتش میره و...💯🔞🔥 https://t.me/+kp5y8oUtcdpiZDZk https://t.me/+kp5y8oUtcdpiZDZk #ممنوعه🔞#هات‌سکسی‌آبداروشورت‌خیس‌کن💦🔥💯
نمایش همه...
Edited_20200917_132440.mp43.64 KB
Repost from N/a
- لب دریا با بیکینی داری دعا میکنی خانوم؟ با شنیدن صدای زمختی سریع برگشتم عقب. مرد اخمویی جلوم ایستاده بود‌. - س...سلام اقا، شما این وقت شب اینجا کاری دارید؟ لبش چین خورد و پاش رو گذاشت رو صخره ای که ایستاده بودم. با ترس عقب تر رفتم. نکنه متجاوز باشه؟ - من اینجا چیکار میکنم یا تو؟ روی صخره ایستادی و هیچی تنت نیست جز یه لامبادا! میخوای به روح دریا بدی؟ از حرفش سرخ شدم و خجالت زده دستامو‌دو طرف باسنم گذاشتم. - من...مهاجر غیر قانونی ام قایقی ک باهاش اومدم غرق شد. - عجب. نکنه اون قایقه باهاتم خوابید نه؟ هی حرف میزد و من هی بیشتر خجالت میکشیدم. - شما کی هستید؟ می خواید به من تجاوز کنید نه؟ پوزخندی زد و بلند خندید. دست انداخت و منو کشید تو بغلش که جیغی کشیدم ولی اون محکم دهن منو گرفت. - نه من پلیس مرزم. مهاجرهارو میگیرم. دستش روی باسن لختم حرکت کرد و نیشگونی از تنم گرفت که دلم ضعف رفت. - تو خیلی قشنگی. خیلی هم نرمی. - منو زندونی میکنید؟ فشار دستش روی باسنم زیاد شد جوری که نفسم داشت از دردش میرفت که روی سنگا درازم کرد. چشمای سبزش توی شب خیلی برق میزدن و منو میترسوندن. - میشه از روم بلند شید دارم میترسم. انگشتو روی لبم گذاشت. - این دریا و ساحل مال منه تو الان توی ملک منی و لامصب من خیلی هورنیم. فکر میکردم توهم زدم ولی وقتی دیدمت فهمیدم نه. زیادی واقعی. باسنمو بیشتر فشار داد که به گریه افتادم. - مگه نگفتید پلیسید پس ولم کنید. - نه من نگفتم. بذار پای مست بودنم، حالا مثل یه دختر خوب پاهات رو باز کن. - من باکرم. - مهم نیست، من با پنیر هم دوست دارم. دنبال حرفش قهقهه زد و جوری خودشو بهم کوبید که.‌‌... https://t.me/+9uoHLG9dHdo3NDY0 https://t.me/+9uoHLG9dHdo3NDY0 https://t.me/+9uoHLG9dHdo3NDY0 https://t.me/+9uoHLG9dHdo3NDY0 هاکان پسر دورگه ی ایرانی و ترک جذابی که از دخترها خیلی خوشش نمیاد تموم زندگیش سرگرم کار و کسب اعتبار بوده اما یک شب دختری رو لب دریا میبینه که زیباییش اونو مسخ میکنه و زمانی که مسته باهاش همخواب میشه اما فردا که بیدار میشن تازه با فهمیدن حقیقت ... #بزرگسال_هات 💦
نمایش همه...
sticker.webp0.14 KB
Repost from N/a
Photo unavailable
من آلفا اصــلانـم آلفا و پادشاه قدرتمند #گرگینه_هام...کسی جرات مقابله باهام و نداشت ، سالهای زیادی بدون #جفت بودم تا اینکه دلم بند دختری شد که از نسل #جادوگران بود...دختری که دشمن قسم خورده ام بود 🔥🤐 https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk خببب خبببب یه رمانننن فوق ناب...ینییی یچیزی که منم معتاد خودش کرده رو بهتون معرفی میکنم واقعا خوبه. خیلیاتون گفتین من خودم چه رمانیو دوس دارم منم میگم این دلبر😍👇🏿 https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk 100, نفر عضو بشننن پارتهای جینگول میاد بغلتووووون😍😍😍💋💋💋 #پشم_ریزون_ترین_رمان_گرگینه_ای #دارای_پـارت_های_هیجانی_و_عاشقانه
نمایش همه...
از شونزده سالگی زن مردی شدم که دوستم نداشت. از شونرزده سالگی با چشمای خودم دیدم که میون تن زن دیگه ای آروم می گیره. سیزده سال تموم جلوی چشم بقیه ، کنارش موندم اما زیر سقف خونمون ، راه ما از هم جدا بود. من شبا روی کاناپه می خوابیدم و اون خیلی از شبا خونه نبود. حالا بعد از سیزده سال تصمیم خودمو گرفتم. تصمیم گرفتم که برم. ولی انگار این تصمیم من به مذاقش خوش نیومد! https://t.me/+opE9Al4e5kc3YzNk https://t.me/+opE9Al4e5kc3YzNk
نمایش همه...
🧑‍🎤
نمایش همه...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
_ جلو چند؟ _ از جلو نمیدم پرده دارم!! کمربندشو شل کرد و گفت: _ از کی‌تاحالا پریزاد پرده داره، بکارت تورو همون تو بچگی گرفتن. همزمان شلوار و شورتشو کشید پایین با دیدن مردونگی بزرگش وحشت کردم: _ #دورگه توام خیلی بزرگی... جر میخورم که اینجوری!! لیسی به لاله ی گوشم زدم و بی توجه به حرفاش دستمو بردم توی شورتش تا بهشت داغشو حس کنم ولی با حس چیز عجیبی... https://t.me/+b378lXJW-skyMjE0 https://t.me/+b378lXJW-skyMjE0 https://t.me/+b378lXJW-skyMjE0 💦❌پسره بدون اینکه از هویتش خبردار باشه ناخواسته به مکان‌های ممنوعه سفر می‌کنه و موجودات اهریمنی رو دنبال خودش میکشه رمان #واقعی و #ترسناکی ک هیجان خونت رو بالا میبره 🤫 پسری دوره گرد که همراه با استادش به مکان‌های جادویی و شگفت انگیز #ایران سفر می‌کنه و با موجودات ماورایی روبه ‌رو میشه، گیاهان دارویی زیادی رو معرفی می‌کنه و با بیماری‌های عجیب و غریب سر و کله میزنه و از اقوام های مختلف ایرانی دیدن می‌کنه... #داستانی‌سراسرفانتزی‌و‌جالب‌بااطلاعات‌عمومی‌های‌فراوان ساحل نقره‌ای ایران ، کوهی که در آتش می‌سوزد، دریاچه قرمز، تالاب ارواح، شیردال، گلیم گوش، گورزاد و....
نمایش همه...
animation.gif.mp40.36 KB
Repost from N/a
#پارت_۲۱ نبود لفت بده😳❌❌ دست شکستمو پیچوند که جیغم با شدت بیشتری بالا رفت باصدای آروم هشدار داد _خفه شو صدا نشنوم ازت ! فقط بگو کدوم گوری بودی تا اون یکی دستتم‌ نشکوندم با بالا رفتن دستش با ترس و گریه دستمو جلوی صورتم گرفتم _توروخدا نزن_درست جوابمو بده بیشرف میگم کجا بودی _بخدا پشت عمارت بودم ترسیدم باز کتکم‌ بزنی سیلی محکمی زیر گوشم خوابوند صداش اینبار با غرش بیشتری بالا رفت _مثل سگ دروغ میگی جنست‌ مثل اون بابای کثافتته‌ ولی من آدمت‌ میکنم با کشیدنم داخل اتاق..... https://t.me/+QVIu3cmW5NkxMGY0 https://t.me/+QVIu3cmW5NkxMGY0 صدف دختر مظلوم و بی کس و کاری که اسیر انتقام پسر عموش میشه و....♨️
نمایش همه...
قفـسِ صــــدف🍷

❁﷽❁ •°•ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ•°•🌱 صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عموی مذهبیش میشه..... #ممنوعه🔥

Repost from N/a
Photo unavailable
میلاد مردی خشن با اختلالات روانی که پدرو مادر خودش رو به قتل رسونده... به تشخیص دادگاه باید داخل تیمارستان بستری بشه مردی غیر قابل کنترل و خطرناک که هیچ کس جرات قبول کردن پروندش رو نداره. https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 یلدا دکتر جسور و تابو شکنی که توی کارش روشای خاص خودشو داره زندگی یلدا با قبول این پرونده به طرز عجیبی دست خوش تغییر میشه... از راز هایی با خبر میشه که هیچ کس حتی شهامت صحبت کردن از اون هارو نداره حتی توی اولین دیدارشون .....❗️🔥 https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 https://t.me/+txPCChHxcDg5NDI0 #عاشقانه #معمایی💯💯💯
نمایش همه...
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
#جذابترین_رمان_تخیلی_تلگرام🔥😍 پادشاه قدرتمند و خشن گرگینه‌ها سال‌ها جذب هیچ دختری نمی‌شد و هیچ جفتی برای خودش انتخاب نمی‌کرد؛ اما با دیدن اون دختر دلش لرزید...خواست جفتش و ملکه‌اش بشه ولی نمی‌دونست که اون دختر در واقع...🙊🔞😬📵📵😱😱😱😱 https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk #ممنوعه #باستانی #دارای‌محدودیت‌سنی⛔❌
نمایش همه...
6.55 KB