cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

خـنـجـر پـنـهـانـ⛓جـنـونـ عـشـقـ

اُمـگـا🔞ورس هـــ🔥ــات🌈 ۶ پارت در هفته👩‍💻 کانال پشتیبان: https://t.me/Yona_Supportchannel

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
6 992
مشترکین
+64824 ساعت
+7957 روز
+70130 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
من شیخ عبید راشدم! مرد عرب و ثروتمندی که دخترا برای پولم هر شب به تخت خوابم میومدن. اما یه دختر کوچولوی هات ایرانی یروز چشمم و گرفت و کاری کردم که خودش بیاد تو تختم و واسم ناله کنه https://t.me/+PgBWDl0be5JjOTk0 _خودتو شل کن توله! فکر نکن با گریه دلم برات میسوزه لبه‌ی تپلش رو گرفتم و با لیس عمیقی صدای ناله هاش بلند شد و سالارمو از زیر شلوارم درآوردم که دخترک هق زد: _اخ عبید....اههه ...درد دارم سوراخ باسنشو اروم مالید و سر کلا..هکمو رو سوراخم گذاشت و..
1400Loading...
02
من سلدام! دختر مظلوم و ساده ای که از سمت شوهرم پس زده شدم.🥺 مردی به اسم پرهان وقتی دید توی خیابون تنهام یه پیشنهاد بهم داد، گفت که اگه بتونم از بچه های کوچولوش مراقبت کنم بهم حقوق میده و جا و مکان میده!💯 به خونش رفتم و خیلی سریع با بچه هاش اخت شدم اما نمی دونستم که پرهان همون همسایه ی قدیمی ماست که سال ها عاشقم بوده و حالا به خاطر هوس دلش منو به خونش کشیده! اینو وقتی فهمیدم که یه شب مست و پاتیل اومد خونه و...!❌💔 https://t.me/+KWf4yZfEmbU3ODA0
1300Loading...
03
دختری که برای درس خوندن با استادش همخونه شده اما نمیدونه که اون یه مریض جـ*ـنسیه⛓🔞 من کیمیام... دختری که گول ظاهر و حرفای استادم رو خوردم و قوانین خونه‌مون رو زیرپا گذاشتم! امیر استاد جذاب دانشگاهم بهم پیشنهاد داد درعوض نمره باهاش همخونه بشم و باهاش بخوابم! پیشنهادش رو قبول کردم و یواشکی از خانوادم شبا رو توی بغل استادم صبح میکردم! نفهمیدم چقدر با استاد مرموزم پیش رفتم که تا به خودم اومدم دیدم از همه‌جا رونده شدم و من موندم و بچه‌ای که باید از همه قایمش میکردم تا.....🔞💦 https://t.me/+a6IDq0uvqU82MTRk
1210Loading...
04
💸 به راحتی از تلگرام کسب درآمد کن💰 ⛔️تا 3 سال آینده همه کسب و کار ها حضوری جمع میشن و فقط افرادی که مهارت فروش اینترنتی دارن میمونن⚠️ اینجا این مهارت و یاد میده👇 https://t.me/+4akTpSo2i043YTA0
1230Loading...
05
دختـــر بــــد🔞 جانان دختری که فقیرنی و برای خرج خانوادش خودش رو به شکل پسر درآورده و می‌ره مسافر کشی با پراید قراضه... تا اینکه یه شب یه مرد زخمی سوار ماشینش میشه و اونو می‌بره خونش و مداواش می‌کنه مرده هم میگه بیا بشو راننده شخصیم... بعد می‌فهمه این مرد محراب دیوانه، بزرگترین خلافکار ایران و گنده لات تهران... https://t.me/+FHF4IPTdAmk3NjE8
1270Loading...
06
من ستاره ام، بخاطر بی پولی مجبور شدم صیغه‌ی مرد38 ساله ی مــتاهل بشم و وارثش رو بدنیا بیارم اما... https://t.me/+DMnvnkej2mEwYjE0 https://t.me/+DMnvnkej2mEwYjE0 مرد بشدت جذاب و هــاتی که بعد از اون شب که با خشونت باهام رابطه برقرار کرد، هرشب بخاطر رفتن زنش ازم تمــکین میخاد و...🔞💯❌ #هیجانی‌هات‌سسکی‌🔞🔞❌❌
1400Loading...
07
#خنجر_پنهان #پارت123 بار زدن و منتقل کردن افراد و جهیزیه یه چند ساعتی طول کشید. وقتی به عمارت برگشت هنوز جشن ادامه داشت. این یعنی وظیفه‌شو درست و به موقع انجام داده بود. سرخوش وارد عمارت شد که یهو همون نگهبانی که آران رو بهش سپرده بود راهشو سد کرد و ازش خواست دنبالش بره. با رسیدن به انبار مواد غذایی آران رو دید که یه گوشه تو خودش جمع شده و ناله میکنه و از درد به خودش میپیچه. ×این چرا شکلی شده؟ . بعد از رفتن شما یهو غیبش زد، وقتی‌ام پیداش کردیم حالش خوب نبود.‌ مجبور شدیم بیاریمش اینجا که کسی متوجه نشه. رفت کنارش و دستی به صورتش کشید. گرمای بدنش و بوی فروموناش نشون میداد دوره‌ی هیتش شروع شده. حتی میتونست فرومونهای چند آلفای مختلف رو هم از لباساش تشخیص بده. ×کسی که اذیتش نکرد؟ . نه قربان! همش چند دقیقه طول کشید، بعدش جلوی در پشتی پیداش کردیم. یاد حرفای چند ساعت پیش آران افتاد و ناخواسته خنده‌اش گرفت. ×آخه کوچولو تو که با یکم فرومون انقد زود کله پا میشی چجوری میخواستی مواظب سامی باشی؟! با نگاهی به بدنش برق شیطنت تو چشماش پیدا شد. دست انداخت و از زیر بغلش گرفت. تو یه حرکت بلندش کرد و انداخت رو دوشش. ×کارِتون خوب بود. از اینجا به بعدش با خودم. فقط حواستون باشه یوقت عیواض پیداش نشه تا من از اینجا بزنم بیرون! برای خرید vip کلیک کنید🔥 @Vip_Tel_manager
1880Loading...
08
شما با بنر رمان خنجر پنهان جوین شدید❤️ بنرها واقعی هستند🔥
3 0590Loading...
09
شما با بنر رمان خنجر پنهان جوین شدید❤️ بنرها واقعی هستند🔥
10Loading...
10
☆راهنمای کانال☆ دوستان جدید خیلی خوش اومدید😍🎉 ¤رمان خنجر‌‌ پنهان در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤خنجر پنهان-ꪜıρ ¤ناشناس ꪗꪊᖇı ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ ¤رمان جنون‌عشق به قلم روشنا در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤ناشناس Roshana
3 0590Loading...
11
به محض رسیدن به خونه م بعد از مدت ها دوری با دلتنگی لباساشو تو تن ظریفش پاره میکنم و روش خیمه میزنم❌ لبای سرخشو به دندون میگیرم و دستمو میون پاش روی ک*ص تنگ و داغش میکشم که ناله ای توی دهنم میکنه انگشتمو روی واژنش میکشم و براش میمالم _دلم واسه صدای ناله هات وقتی تا صبح زیر گایی*ده میشی تنگ شده بود بلافاصله بعد از حرفم شلوارمو درمیارم و....🔞💦 https://t.me/+rB_xew0czjAzNzI0
2 8840Loading...
12
آتوسا دختر ثروتمند و هاتی که بخاطر قوای جـ*ـنسی بالاش پسرای زیادی رو برده جـ*ـنسی خودش میکنه و این بین از یه پسر خوشش میاد و اونو برده جـ*ـنسی خودش میکنه ولی نمیدونه اون پسر بــرده نیست و سر یه انتقام به آتوسا نزدیک میشه...🙊🔞💦 _من خرجت رو میدم تو منو به ارگـ*ـاسم میرسونی. من صاحبت میشم تو برده جـ*ـنسی من، معامله خوبی نیست؟ _هرچی شما بگید خانم. کف دستمو روی ســینه بزرگش گذاشتم و با شـ*ـهوت گفتم: _پس امشب باید مال صاحبت بشی پسر خوشگله. https://t.me/+ncz5KvAbPSo4NzJk پسره مجبور میشه با یه زن جذاب تو رابطه بره که خرجش رو بده ولی...😱🔞💦
2 4420Loading...
13
شما با بنر رمان خنجر پنهان جوین شدید❤️ بنرها واقعی هستند🔥
2 1800Loading...
14
☆راهنمای کانال☆ دوستان جدید خیلی خوش اومدید😍🎉 ¤رمان خنجر‌‌ پنهان در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤خنجر پنهان-ꪜıρ ¤ناشناس ꪗꪊᖇı ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ ¤رمان جنون‌عشق به قلم روشنا در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤ناشناس Roshana
2 1810Loading...
15
_اههه....غی....اث #حال میکنی؟🔞💦 لب  روی لب اراد گذاشت و دستشو‌از پشت #وارد شلوار اراد کرد وانگشت فاکش رو #واردش کرد که اراد اهی کشید و غیاث تحملش رو از دست داد. غیاث لاله گوش اراد رو گازی گرفت همین طور که #دیکش رو وارد اراد میکرد باصدای خماری که پراز #خباثت بود گفت _وقتی جرت دادم اونوقت به عمق #حال کردن من پی میبری.🔞🔞🔞💦💦 https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8 https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
130Loading...
16
- تشنمه آقا میشه یکم آب بدید بهم نیشخندی زدم و کمربندمو باز کردم که ترسیده عقب رفت. التمو روی لباش گذاشتم و مجبورش کردم کلشو بخوره - آروم لیسش بزن کوچولو میخوام با آب ک.یرم سیرابت کنم تقلا کرد که ولش کنم ولی با فرو رفتن انگشتم تو سوراخ تنگ نازش نفسش رفت که تو دهنش تلنبه زدم - خوب خیسش کن دختر جون قراره سوراخ کوچولوت پاره بشه...... https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk دختره رو مجبور میکنه التشو ساک بزنه و بعد با کلفتیش سوراخ باکرشو جر میده.....❌💦
230Loading...
17
_میخوای بِدی؟! چخبره اینقدر باز لباس پوشیدی؟! نفس خشمگینی کشیدم و دستم واسه سیلی زدن بالا رفت اما دستمو توی هوا گرفت و پیچوند: _دختر جون منو وحشی نکن...همین دیشب پاره ات کردم نکنه هوس جرخوردن کردی که همچین گهی میخوری؟هان؟! _ولم کن کثافت...آخ دستم...پرهام لعنتی... به آن برم گردوند عقب. دستم داشت اذیت میشد و اینکه ولم نمیکرد حالمو بد میکرد. از پشت لباسمو داد بالا و با پایین دادن شورتم چند تا چک سکسی به باسنم زد: _جلو که فعلا مسدوده...از عقب بده پس... با وحشت خودمو تکون دادم که با کار یهوییش حس کردم نفسم بند اومد و اون بی توجه تا ته خودشو داخلم فشار میداد...🔞 https://t.me/+wPpF4RQbZ7U5YjJk
3 6090Loading...
18
-آمپول نه ، من میترسم عمو.. پنبه آغشته به الکل رو روی باس*ن ژله ای و سفیدم کشید و آروم دم گوشم گفت: -هیییش شل کنی درد نداره ، سفت نمیگیری خودتو ها رومیسا! سرم رو تو بالشت فرو کردم و هق زدم. با فرو رفتن آمپول تو باس*نم خودمو سفت گرفتم و جیغی زدم. با عصبانیت روی باس*نم کوبید و داد زد: -مگه نگفتم خودتو سفت نگیر توله سگ؟! شورت خیسم که به نازم چسبیده بود رو کنار زد و با انگشت روی شیار ک.ص خیسم کشید -آییی بابایی جیشم میگیرههه پوزخندی زد و لبامو توی دهنش گرفت -بزار بیاد ، جیشت نیست داری ارضا میشی کوچولوی من! خودمو شل کردم که ناگهان جیشم با فشار... https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0 https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0 لیتل عموش میشه از امپول میترسه ددیش هر شب بهش آمپول میزنه🥺🔞💉
570Loading...
19
_من عاشق اون انسان شدم جادوگر اگه بهم دوتا پا بدی هرکار بگی میکنم. _تورو انسانت میکنم ولی باید قبل از شب ماه سرخ از معشوقت حامله بشی وگرنه میمیری‼️ داستان شاهزاده خانوم پری دریایی دوباره داره تکرار میشه ولی فرقش اینه که وقتی پری دریایی ما توی راه رو های عمارت عشقش میرقصید تصورشم نمیکرد که وقتی دره اون اتاق لعنت شده رو بازکنه با کلی جسد تیکه تیکه شده از پریای دریایی روبه رو بشه!!!....🧜🏼‍♀️ برای خوندن کلی #مانهوا و #ناول اسمات بیا تو چنلمون یا حبیبی🥵💥👇 https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
730Loading...
20
GAY.   👨‍❤️‍💋‍👨     HOT.  🔥    LOVEIY.   ❤️ _نه.....هق......نه.......اییییییی. ضربه #دیک غیاث روی #نقطه لذت اراد،لذت زیادی رو‌توی تن و رگ اراد تزریق کرد. اراد محکم کمر غیاث رو #چنگ زد و سرسد روی سینه غیاث گذاشت. غیاث با نفس نفس زدن گفت _میبینی اراد #سوراخ کوچولوت چطور #دیکم رو توی خودش جا داده،به حدی که از تنگی و کوچیکی سوراخت، #دیکم داره له میشه .....اههههههههه غیاث محکمتر کمر زد.صدای اه و ناله جفتشون توی اتاق میچیید و فضای رو #هورنی تر میکرد. ارادبه سختی گفت _دار.....م میامممم. غیاث همین طور که محکم #تلمبه میزد،پیشونی اراد رو بوسید و باصدای خماری گفت _بیا عزیزدردونه غیاث،برای #غیاثت بیا.🔞💦💦💦💦💦💦 https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8 https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
690Loading...
21
دیروز یه ست براش اورجینال دیدم 3میلیون بود🫡 سریع به وانیلی پیام دادم که ست براش خفن میخوام با ✅300تومن یه براش با کیفیت بهم معرفی کرد 💗✨ 📱 @Vanili_shop
1410Loading...
22
#لبه‌ی_تیغ مهرا دختری که بعد از طلاق مامان و باباش، میفهمه مامانش داره خراب بازی درمیاره با یه پسره که فقط چند سال از خودش بزرگتره رابطه داره و ازش حامله شده! مهرا هم قاطی میکنه و میخواد مادرشو بندازه بیرون که تهش اون پسره مجبور میشه با مامان مهرا ازدواج کنه! ولی داستان از اونجایی شروع میشه که مهرا تو مراسم خواستگاری، دوست پسر قبلیش که از قضا مافیا هستشو میبینه! تو یه لحظه همه‌ی تلاشش برای فرار از اکس وحشیش دود میشه و میره هوا! حالا دوباره گیر شاهرخ افتاده که تنها راه نجاتش... https://t.me/+rB_xew0czjAzNzI0
3 7570Loading...
23
یه مانهوای جدید از نویسنده «دفترچه خاطرات کثیف»🥵🔞 ژانره:کلاسیک،اسمات،یوری🤭 خلاصه:دختری که در عوض بدهکاری های نامادریش به همراه خدمتکارش آنا که رابطه پنهانی باهاش داره به عمارت دوشس بدنام رز بلیک فرستاده میشه بدونه اینکه بدونه دوشس خیلی وقته منتظر بدست آوردنشه❗️❗️💋... + لیلی من خیلی وقته تنهام و فقط ی آرزو دارم اونم اینکه شخصی رو پیداکنم توی این عمارت که صادقانه من و دوست داشته باشه، امیدوار بودم اون شخص تو باشی! برای خوندن کلی مانهوای یائویی،یوری و استریت بزن رو لینک‌حبیبی😔👇 https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
1100Loading...
24
پسره تو زندان افتاده و حالا یه خلافکار میخواد بهش تجاوز که یه سروکله شوهر مافیاش پیدا میشه و...🔞💦 رئیسشون که مرد هیکلی ای بود جلو اومد و روبه روم ایستاد و دست کرد تو #شلوارش که هینی کشیدم +اقا ولم کنید این چه کاریه دیـکش رو از تو شلوارش بیرون اورد، با دیدن اون عـضـو کلفت و البته زشت حالم داشت بهم خورد #شـق نشده بود و شبیه یه تیکه لاستیک افتاده بود _میدونی چند وقته یه دل سیر #کـ..ـص نکردم؟ اینجا که زنی نیست ولی توهم همچنین بد نیستی اینجا جای تو نیست بچه جون اگه بهم صفا بدی و به #سـالار برسی منم..... ادامه حرفش با فرو رفتن چاقوی تیز ارسلان تو شکمش قطع شد و..... https://t.me/+Bw5bDhjQCqw3M2U0
970Loading...
25
_مال ما دوتا شیخ عربی دختر کوچولوی هات❌🔞 بوسه های ارحام از پشت روی گردنم باعث قلقلکم میشد حس دستای بزرگ و زمخت اسعد از جلو روی پوست نرم و لطیفم بهترین حس دنیا بود اووف _میخوای حسمون کنی؟ میخوایم اینقدر بکنیمت که توله هامونو به دنیا بیاری کوچولو🔥 +هرطور میل شما باشه شاهزاده ها💦🫦 هولم دادن روی تخت و لباس هامو توی تنم جر دادن _امشب جوری دوتایی جرت بدیم که دلت هوس شیطونی نکنه حیات https://t.me/+rL3IZKUrsZBmYjdk
470Loading...
26
- نمی‌خوام با مردی بخوابم که همسن بابامه لعنتی! انسانیت تو کجا رفته؟ که به یه دختر دبیرستانی تـ*ـجاوز کنی حیوون؟! چنگ به سیـ*ـنه‌ام انداخت و  روم خیمه زد - همون موقع که به دنیا اومدی به بابات گفتم دخترت زن من میشه و انتخاب دیگه‌ای نداری. تو جزوی از حریم منی و از امروز به بعد زنم. چه با خواست خودت چه به زور و اجبار... با گفتن این حرف شــرتم کنار داد و... https://t.me/+wPpF4RQbZ7U5YjJk
2 8540Loading...
27
💥امروز براتون یه خبر #توپ آوردم💥 #توصیه_فوق_ویژه امشب کانالمون برای مخاطبان و خوانندگان گل که دنبال رمان‌های کامل شده‌📚 در تمامی #سبک‌ها می‌گردن🤩 از دستش ندید💫 یه کانال پر از رمان های معروف نویسندگان #چاپی📚👌🏻 رمان های بدون #سانسور ایرانی و خارجی 🤤🔥 در انواع ژانرهای: #اس_امی⛓ #ال_جی🏳‍🌈 #استریت💦 #ددی_لیتل_و_مامی♥️ #گے👬 #لزبین💎 #مستراسلیو♨️ #مانگاومانهوا🍑 #فن_فیکشن🍆 #عاشقانه❤️‍🔥 #رمانتیک☔️ https://t.me/+ia-8-y8FhhM5Mzlk کافیہ روے ژانر مورد علاقت بزنے کلی فایل بیاره📚 https://t.me/+ia-8-y8FhhM5Mzlk
550Loading...
28
مافیا خطرناکی پسره رو زندانی میکنه و در اضای بدهیش هارد بفاکش میده و سوراخش رو پر میکنه...🔞💦 ازش جدا شد که هامین با چشم های پر از نیاز بهش خیره شد ارسلان #پوزخندی زد و شلوار و لباس زیر هامین رو پایین کشید با دیدن #عـضـو راست شده هامین نیشخند روی لبش پر رنگ تر شد و ابروهاش رو بالا انداخت،با تمسخر حرف میزد.💦💯 +میبینم حسابی مشتاقی... پاهاشو بالا داد و دستی روی حـفـره #خیس هامین کشید و با خشم #اسپنک محکمی روی بـاسـنـش زد و بدون اماده سازی انگشتش رو داخل فرستاد +پس الکی این همه ادا تنگارو در اوردی هوم؟😈 https://t.me/+Bw5bDhjQCqw3M2U0 https://t.me/+Bw5bDhjQCqw3M2U0
1300Loading...
29
حیات دختر ایرانی که با وجود داشتن نامزد اسیر شهوت دوتا شاهزاده‌ی عرب میشه که بدجور شیفته‌ی قوس تنش هستن! شاهزاده های عربی که هرچی بخوان میتونن داشته باشن و حالا خواسته اشون داشتن حیاته... https://t.me/+rL3IZKUrsZBmYjdk https://t.me/+rL3IZKUrsZBmYjdk رابطه‌ی سه نفره شاهزاده های عرب با دختر ریزه میزه🔞💦
820Loading...
30
#گی🔞        #خشن💦 برایان پسر آروم و بیش از حد سفیدی که واسه نجات جون خودش مجبور میشه یه شبو با یکی از ترسناک ترین و قوی ترین خلافکارای شهر سر کنه با زور نصف آلـ*ـتشو داخل کرد🔞 می دونست خیلی بزرگه ولی پسرک سفید صورتی زیرشم خیلی تنگ بود....‌‌. نفس سختی کشید شکمش درد می کرد احساس می کرد همین نصفه لعنتی آلـ*ـتشم تا گلوش رسیده👅 دور چشماش قرمز شده بود لباش از شدت درد می لرزیدن به لبه تخت چنگ زد و بی اراده خودشو جلو کشید سایروس به موهاش چنگ زدو سرشو بالا برد خیره به چشمای قرمزش گفت : این کارتو اصلا دوست نداشتم....🔥 آل*ت کلفتشو تا ته داخل کرد🤤 برایان : اهههه اخخخخ دردددد دارههه نههه....!🔞👅 https://t.me/+rZE-zosI-GllY2M0 https://t.me/+rZE-zosI-GllY2M0
3 4140Loading...
31
ببین چه گودوو عه 🥹☁️⚡️ تو پینترست دیده بودمش و بالاخره @Vanili موجودش کرد =))
3 3400Loading...
32
-با شیشه شیر خود ار..ضایی میکنس توله سگ؟؟🍼🍬💦 با وحشت شیشه‌شیر لزجو از تو ک...صم در میارم و با لکنت پچ میزنم -م...مامیی.. من... با وحشی گری منو به پشت میخوابونه.... -وقتی کو...نتو جر دادم میفهمی به مالِ من دست زدن چه عواقبی داره😱🔞🍑 همچین رمانی که بدون سانسوره و کامل باشه رو میتونین داخل این چنل بخونین فایل کامل #لیتل_من💦🤤👆 رمانی میخوای که پارت به پارت نباشه و یه جا #خیست کنه؟؟ رمانِ سکسی، گی، lgbt و... https://t.me/+ia-8-y8FhhM5Mzlk https://t.me/+ia-8-y8FhhM5Mzlk اینجا منبع رمانای کامل و صحنه داره... بدون سانسور و محدودیت🎀🤤 به خاطر خاک بر سری بودن بعضی فایلاش اخطار فیلترینگ گرفته، پس زود عضو شو🔞😱📚
1170Loading...
33
❌خونبس سکسی🩸 نازان مجبور به پس دادن تاوان برادرش میشه. میشه خون بس مرد غول پیکری که تنها هدفش به تاراج بردن تنشه و...💯🔥💦 پسر بشدت هات و ســکسی که از قضا رئیس  طایفشونه و دخترای طایفه براش دلبری میکنن ولی پسرجذاب و هیکلیمون چشمای سرد و خشنش رو نثارشون میکنه تا اینکه ناخواسته با ته تغاری یکی از پیرمردای طایفه روبه رو میشه و...🙈❤️🔞 https://t.me/+4ZPDCkhlB1lmMjZk دختره رو به حساب نامــوس دربرابر نامــوس به خونه ی خودش میکنه و همون شب عقدش... https://t.me/+4ZPDCkhlB1lmMjZk ازپارت اول میخ زیبایی و صدای دختره میشه تا اینکه سر از تختش درمیاره و..🙈💯🔥🔞💦💦💦
1 2960Loading...
34
حیات دختر ایرانی که با وجود داشتن نامزد اسیر شهوت دوتا شاهزاده‌ی عرب میشه که بدجور شیفته‌ی قوس تنش هستن! شاهزاده های عربی که هرچی بخوان میتونن داشته باشن و حالا خواسته اشون داشتن حیاته... https://t.me/+VhjlS9hNsK1jNGM0 دختره نامزد داره اما گیر دوتا شاهزاده‌های عرب میوفته که فانتزی های جنسی عجیبی دارن..😱🔞
1 0630Loading...
35
سایروس با #شهوت ضربه محکمی به پوست سفید و نرمش زد : شل کن..... البته نکنیم فرقی نداره به هر حال انقدر تنگی که وقتی بخوام بـ*ـکنمت پاره میشی...... 🔞 فشار انگشتاش بیشتر شد با احساس برخوردشون با نقطه حساسی که تا حالا حسش نکرده بود شوکه لرزید🔥 : وایسااا بسهه نکن اونجا نهههه نکنن..... اهههههه اخخخخ...... اههههه.....👅 سایروس که خوب نقطه حساسشو پیدا کرده با انگشت #تلمبه محکم تری زد صدای ناله و فریادشو دوست داشت گلوشو گرفت و با قدرت تلمبه زد نفسش بند اومد لرزید و با قدرت ار*ضا شد......🤤🔞 https://t.me/+rZE-zosI-GllY2M0 https://t.me/+rZE-zosI-GllY2M0 #یه_پسر_سفید_دوست‌داشتنی🤤 #یه_جنایتکار_خشن_بی‌رحم🔪
4660Loading...
36
#کلیپ بالا 😈☝️رو باز کن فیلم کاملشو این کانال گذاشته 🔞💦 بدو بیا خیــس کن🍑👅 https://t.me/+UohZgPAtSadjYWM0 ⚠️اینجا از قدیمی‌ترین تا جدیدترین های آرشیو LGBT & BDSM کل دنیا رو پیدا میکنی♨️ 🔞سریال هات لزبین🍑 🏳‍🌈فیلم با کاپل های جذاب گی👬 ♻️ویدیو میکس از تمامی فیلم و سریال های لزبین با ژانر مختلف🤤👇 https://t.me/+LB2_KDjucpc4NTZk https://t.me/+LB2_KDjucpc4NTZk
610Loading...
37
🔞پسری که #اسیر یه مرد #قاتل و‌ روانی میشه که دچار اختلال پارانوئیده و به شدت روی پارتنرش #حساسه سخت ترین شکنجه هارو‌ تحمل میکنه تا وقتی که....🔞 _این هسته خرما با اجازه کی بلند شده هومم؟؟ صدای #فریاد بلند‌ نایب بود که پسرک ترسیده را به خود اورد +غ..غلط..کر..دم...#ارباب پوزخندی زد و #اسپنک محکمی روی کپل‌های سفیدش نشاند.. _غلط که کردی اما میخوام ببینم چجوری #تخم کردی بدون اجازه من با ادریس مهمونی رفتی؟؟ باید این #دودول_فندقی رو ببرم به خوردت بدم تا بفهمی بدنت #صاحب داره و پشت بند حرفش روی چنگی به #الت بینوای پسرک زد 💦👅 https://t.me/+j4fOIbyDt-9hMDZk https://t.me/+j4fOIbyDt-9hMDZk
580Loading...
38
بعد چندین سال همدیگر دیدن و حالا آلفا برای اینکه حرص جفتش دربیاره هی وسط کار اذیتش میکنه🥹😂 #گی #امگاورس _چرا لعنت بهم مگه چیکارت کردم؟ +اگه اون د.یک کوفتیت بکنی توم بهت میگم چیکار کردی مردک هات اینبار بلند خندید و دوباره به جون لبهای نیلان افتاد و در همون حالت با انگشتاش شروع کرد به بازی با اون سوراخ تشنه و می‌دونست با اینکارش باعث وحشی شدن پسر مهربونش میشه و https://t.me/+4eCADp9Xy0RiNzI0 https://t.me/+4eCADp9Xy0RiNzI0
940Loading...
39
#گی #تجاوز 🍆🧖🏻‍♂ #امگا_آلفا #BDSM 🔥🔞 #امپرگ #مدرسه‌ای 🍯 رمانی BLگونه جذاب💦💦 #رو میزش نشستم و پاهامو تا حد امکان باز کردم #دست روی کی//رم گذاشتم مالیدمش آهی از سر لذت کشیدم -#آقا معلم نمیخوای کی//رتو بکنی توم ؟🫦💦 روبروم وایستاد #فرممو توی تنم جر داد ، #نیپلامو گرفت و محکم کشید خمم کرد و دیلدوی #برقی رو توم ف/رو کرد روی آخرین حدش گذاشت #روی زمین دراز کشیده بودم و پاهام کانل باز بود که ......... بیا ببین #بیبی_بوی شیطونشو چجوری حامله میکنه 🍑🤤👇🏻 https://t.me/+3kU4DqPNr945NWJk https://t.me/+3kU4DqPNr945NWJk
980Loading...
40
حمایتی
870Loading...
00:04
Video unavailable
من شیخ عبید راشدم! مرد عرب و ثروتمندی که دخترا برای پولم هر شب به تخت خوابم میومدن.
اما یه دختر کوچولوی هات ایرانی یروز چشمم و گرفت و کاری کردم که خودش بیاد تو تختم و واسم ناله کنه https://t.me/+PgBWDl0be5JjOTk0 _خودتو شل کن توله! فکر نکن با گریه دلم برات میسوزه لبه‌ی تپلش رو گرفتم و با لیس عمیقی صدای ناله هاش بلند شد و سالارمو از زیر شلوارم درآوردم که دخترک هق زد: _اخ عبید....اههه ...درد دارم سوراخ باسنشو اروم مالید و سر کلا..هکمو رو سوراخم گذاشت و..
نمایش همه...
3.35 KB
00:02
Video unavailable
من سلدام! دختر مظلوم و ساده ای که از سمت شوهرم پس زده شدم.🥺 مردی به اسم پرهان وقتی دید توی خیابون تنهام یه پیشنهاد بهم داد، گفت که اگه بتونم از بچه های کوچولوش مراقبت کنم بهم حقوق میده و جا و مکان میده!💯 به خونش رفتم و خیلی سریع با بچه هاش اخت شدم اما نمی دونستم که پرهان همون همسایه ی قدیمی ماست که سال ها عاشقم بوده و حالا به خاطر هوس دلش منو به خونش کشیده! اینو وقتی فهمیدم که یه شب مست و پاتیل اومد خونه و...!❌💔 https://t.me/+KWf4yZfEmbU3ODA0
نمایش همه...
animation.gif.mp40.32 KB
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
دختری که برای درس خوندن با استادش همخونه شده اما نمیدونه که اون یه مریض جـ*ـنسیه⛓🔞
من کیمیام... دختری که گول ظاهر و حرفای استادم رو خوردم و قوانین خونه‌مون رو زیرپا گذاشتم! امیر استاد جذاب دانشگاهم بهم پیشنهاد داد درعوض نمره باهاش همخونه بشم و باهاش بخوابم! پیشنهادش رو قبول کردم و یواشکی از خانوادم شبا رو توی بغل استادم صبح میکردم! نفهمیدم چقدر با استاد مرموزم پیش رفتم که تا به خودم اومدم دیدم از همه‌جا رونده شدم و من موندم و بچه‌ای که باید از همه قایمش میکردم تا.....🔞💦 https://t.me/+a6IDq0uvqU82MTRk
نمایش همه...
animation.gif.mp40.30 KB
Repost from N/a
💸 به راحتی از تلگرام کسب درآمد کن💰
⛔️تا 3 سال آینده همه کسب و کار ها حضوری جمع میشن و فقط افرادی که مهارت فروش اینترنتی دارن میمونن⚠️ اینجا این مهارت و یاد میده👇 https://t.me/+4akTpSo2i043YTA0
نمایش همه...
دختـــر بــــد🔞 جانان دختری که فقیرنی و برای خرج خانوادش خودش رو به شکل پسر درآورده و می‌ره مسافر کشی با پراید قراضه... تا اینکه یه شب یه مرد زخمی سوار ماشینش میشه و اونو می‌بره خونش و مداواش می‌کنه مرده هم میگه بیا بشو راننده شخصیم... بعد می‌فهمه این مرد محراب دیوانه، بزرگترین خلافکار ایران و گنده لات تهران... https://t.me/+FHF4IPTdAmk3NjE8
نمایش همه...
من ستاره ام، بخاطر بی پولی مجبور شدم صیغه‌ی مرد38 ساله ی مــتاهل بشم و وارثش رو بدنیا بیارم اما... https://t.me/+DMnvnkej2mEwYjE0 https://t.me/+DMnvnkej2mEwYjE0 مرد بشدت جذاب و هــاتی که بعد از اون شب که با خشونت باهام رابطه برقرار کرد، هرشب بخاطر رفتن زنش ازم تمــکین میخاد و...🔞💯❌
#هیجانی‌هات‌سسکی‌🔞🔞❌❌
نمایش همه...
#خنجر_پنهان #پارت123 بار زدن و منتقل کردن افراد و جهیزیه یه چند ساعتی طول کشید. وقتی به عمارت برگشت هنوز جشن ادامه داشت. این یعنی وظیفه‌شو درست و به موقع انجام داده بود. سرخوش وارد عمارت شد که یهو همون نگهبانی که آران رو بهش سپرده بود راهشو سد کرد و ازش خواست دنبالش بره. با رسیدن به انبار مواد غذایی آران رو دید که یه گوشه تو خودش جمع شده و ناله میکنه و از درد به خودش میپیچه. ×این چرا شکلی شده؟ . بعد از رفتن شما یهو غیبش زد، وقتی‌ام پیداش کردیم حالش خوب نبود.‌ مجبور شدیم بیاریمش اینجا که کسی متوجه نشه. رفت کنارش و دستی به صورتش کشید. گرمای بدنش و بوی فروموناش نشون میداد دوره‌ی هیتش شروع شده. حتی میتونست فرومونهای چند آلفای مختلف رو هم از لباساش تشخیص بده. ×کسی که اذیتش نکرد؟ . نه قربان! همش چند دقیقه طول کشید، بعدش جلوی در پشتی پیداش کردیم. یاد حرفای چند ساعت پیش آران افتاد و ناخواسته خنده‌اش گرفت. ×آخه کوچولو تو که با یکم فرومون انقد زود کله پا میشی چجوری میخواستی مواظب سامی باشی؟! با نگاهی به بدنش برق شیطنت تو چشماش پیدا شد. دست انداخت و از زیر بغلش گرفت. تو یه حرکت بلندش کرد و انداخت رو دوشش. ×کارِتون خوب بود. از اینجا به بعدش با خودم. فقط حواستون باشه یوقت عیواض پیداش نشه تا من از اینجا بزنم بیرون! برای خرید vip کلیک کنید🔥 @Vip_Tel_manager
نمایش همه...
22👍 2🍓 1💘 1
شما با بنر رمان خنجر پنهان جوین شدید❤️ بنرها واقعی هستند🔥
نمایش همه...
6
شما با بنر رمان خنجر پنهان جوین شدید❤️ بنرها واقعی هستند🔥
نمایش همه...
راهنمای کانالدوستان جدید خیلی خوش اومدید😍🎉 ¤رمان خنجر‌‌ پنهان در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤خنجر پنهان-ꪜıρ ¤ناشناس ꪗꪊᖇı ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ ¤رمان جنون‌عشق به قلم روشنا در حال تایپ ¤معرفی رمان ¤ناشناس Roshana
نمایش همه...
پـشـتـیـبـانـ یـونـا و یـوریـ

ناشناس یونا:

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-990778-qaqWtz2

ناشناس یوری:

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1556468-0iPC35S

6👍 1