ڪـافـه دارچــیـن|رقـیـہ جوانے
باور دارم من به پایان خوش این قصه 🍂 چنل اصلی روزهای زوج یک پارت چنل vip روزهای فرد دو پارت
نمایش بیشتر1 411
مشترکین
+524 ساعت
-27 روز
+2230 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 _من از اولم عاشقت نبودم سحر... روز عقدمونم بهت گفتم یکی دیگه رو دوست دارم!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.
برگه آزمایش تو دستم مچاله شد.
_چیم از اون دختر کمتر بود؟ واقعا... اصلا به چشمت نیومدم؟!
نگاه کلافه اش، بیشتر غرور شکسته ام و له کرد.
_تمومش کن سحر... درخواست طلاق توافقی دادم... طلاق گرفتیم مهریه ات و میدم برو پی زندگیت...
چونه ام از بغض لرزید.
برم پی زندگیم ؟! کدوم زندگی وقتی جونم به جون این مرد سنگدل وصل بود؟!
_آرش...
بین حرفم پرید و گفت:
_منو نازنین همین ماه ازدواج می کنیم... میخوام وقتی نازنین اومد تو این خونه نباشی... فهمیدی سحر؟!
به معنای واقعی خورد شدم.
میخواست اون زن و بیاره تو این خونه؟ تو اتاقی که یکی شدیم؟
من از اول هم اضافی بودم و نخواستم بفهمم...
گوشیش زنگ خورد و اسم نازنین و به خوبی روی صفحه دیدم.
دیدم که چطور ذوق کرد و تند از خونه بیرون رفت.
دستم روی شکمم نشست.
_میبینی هیچ کس مامانت و دوست نداره؟ تو دوسم داشته باش، باشه مامانی؟! همین امروز با هم از اینجا میریم...میریم یه جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه...
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
سر سفره عقد بهم گفت عاشق یکی دیگه اس... اما اینقدر عشق کورم کرده بود که جواب دادم... میخواستم با عشقی که بهش داشتم اونو هم عاشقش کنم ، اما درست روزی که میخواستم بهش خبر بابا شدنش و بدم،با اظهاریه طلاق توافقی اومد پیشم و...😭💔🔥
#پارت_واقعی_رمان 😍🥹 | 46 | 0 | Loading... |
02 سلام😍
این شما و این بهترین رمان های آنلاین🔻
➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶
وقتی متوجه خیانت شوهرم شدم خواستم ببخشمش اما گفت بخاطر معشوقش طلاق بگیرم!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
برام پاپوش دوختند و منو انداختن زندان! فکرش رو بکن..یه دختر جوون تو زندون! چه اتفاقی هولناک تراز این میتونه بیفته
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مونس دختری که برای ثابت کردن عشقش بکارتش رو تقدیم میکنه، اما پسره روز عروسی قالش میذاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
حنا سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده ومحکوم به تن فروشیه امایک شب بادیدن سیدالیاس طباطبایی ورق برمیگرده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
به جرم عاشقی از خانودام طرد شدم اما اون خیلی زود عشقش بعدبه دنیا دخترم سردشد وزن دوم گرفت!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
درست وقتی که داشتیم نامزد میکردیم، عکسهای برهنهام به دست عشقم رسید
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری باگذشته تاریک ومبتلا به بیماری مردهراسی مجبور به ازدواج با مردی سرد و خشن میشه که ۱۵سال ازش کوچکتره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رمان کامل و رایگان، با هر ژانری که دوست داری بخون
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. آن هم به طور غیابی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
پسر خلافکاری که گاوصندوق باز می کنه مقابل دختر جسوری قرار میگیره که بهش گیر میده اون وتو یکی ازماموریتهاش ببره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
صدف زنی مریض که شوهرش اورا ترک کرده وبا معشوقهاش در ترکیه زندگی میکند
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سرمه بعد از ده سال زندگی مشترک بخاطر خیانت شوهرش و اجبار شوهرش به طلاق ، طلاق میگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که بعد ازورشکستگی پدرش به دام یک گروه جنایتکار میافتد
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فایل رمان های ایرانی وخارجی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری به اجبار خانوادهاش به عقدمردان مرفه در میآد.برای اینکه بتونه بعد از طلاق از اونها مهریه بگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
لینک دونی رمان های آنلاین
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عشق ممنوعه ای بین دختر مسلمان نامزددار و پسر ارمنی شکل میگیره،عشقی که کلی مخالف داره ورسوایی به بار میاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فریماه،دختر سختی کشیده ای که بعد از اینکه تیرداد عشق اول و پسر شوهرش بهش تجاوز می کنه،پاتوی زندگی سرگرداحدی می ذاره،کسی که فریماه براش یه خط قرمز ممتده.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آریانا اتفاقی به کسی دل میبنده که همه میگفتن معشوقهی پنهانی مادرش بوده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
ازدواج قراردادی عروس فراری با خوانندهای معروف،بیخبر از آنکه آن مرد همان رفیق صمیمی نامزد سابقش است.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختر شیطون و تکواندوکاری که خیلی اتفاقی با پروندهای روبهرو میشه که اونو وارد دنیای بیرحم مافیا میکنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
راحیل به خاطر زندانی بودن برادرش تو یه کشور دیگه مجبور میشه صیغه دوست صمیمی داداشش بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که به خاطر دزدیده شدن برادرش مجبور می شه زیرآب عشقش رو بزنه واز ایران فرار کنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سارا ازروی اجبار پرستار مردی که می شه بویی از احساس نبرده ودر پی اونه اما
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
میگفت عاشقمه اما من نمیخواستمش،نمیدونستم با نه گفتن به اون حکم مرگ خودم و امضا کردم.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
شاداب طی یه اتفاق وحشتناک و واقعا عجیب و خندهدار با مردی آشنا میشه که بهنظر میرسه دیگه قرار نیست ببینتش اما...
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رستا به خاطر پیدا کردن امین مجبور میشه با رفیعی خاستگار قدیمیش همراه بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش.خبر نداره که توسط این گروه چه نقشهها براش کشیده شده..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مهرناز از دست بداخلاقیهای باباش با انوش دوست میشه که تقریبا همسن و همصنف پدرش..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
یک شب که طلا رو که چاقو خورده و می برن توی درمانگاهی که شیفت شبش با داریوشه. آدمای داریوش میخوان طلارو اذیت کنن که داریوش با همون بی حالیش متوجه ی موضوع میشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
بهار پسری که عاشقش شده از طرف پدرش اومده تو زندگیش که در کودکی رهاش کرده و حالا اون پر از حرص و کینه س از اون پدر و پسر
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬ | 35 | 0 | Loading... |
03 . | 21 | 0 | Loading... |
04 - دکتر بهت نمیخورد بعد از سیوخردهای سال با دوستدخترت بیای!
بلافاصله بعد از این حرف، صدای خندهی جمع بلند شد. سرخ از خجالت نگاهم را بالا کشیده و سریع گفتم:
- من دوست دخترشون نیستم!
انگار حرف من را نمیشنیدند.
رضا ابرویی بالا انداخت و این بار خطاب به او گفت:
- تو کی رفتی قاطی مرغا؟ چه بیخبر؟
این دفعه رسما قلبم نزد و تا خواستم دوباره وارد بحث شده و این اراجیف را تکذیب کنم، دوست دیگرش گفت:
- فقط بخاطر یه شام عروسی ما رو دعوت نکردی، خسیس؟!
و با این حرف، دوباره شلیک خندهی جمع بالا رفت. چرا دست برنمیداشتند؟
بالاخره وسط آن بلبشو به خودم جرئت دادم و مستقیم خیره شدم در چشمان مردی که تا به امروز، هیچ چیزی جز اخم و تندی از او ندیده بودم. آنچه میدیدم نفس را در سینهام حبس کرد.
داشت میخندید و چقدر با خنده جذابتر میشد... وقتی سنگینی نگاهم را حس کرد، برگشت سمتم و چیزی را زمزمهوار گفت که ...
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
(فقط کافیه دو پارت اول رو بخونید تا متوجه قلم قوی نویسنده بشید. ) | 22 | 0 | Loading... |
05 بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم | 14 | 0 | Loading... |
06 کیوان رادمهر!
معروفترین دنداپزشک ایرانی که آلمان میتونه به خودش ببینه...
یه نخبهی خشن و هات🔥
مردی که در قلبش رو به روی تمام زنهای دور و برش بسته و...دخترا جون میدن برای یه نگاه نفسبرش...
امااااا از قضا این آقا دکتر خشن ما فقط برای یک نفر نرم میشه اونم یه دختر ریزهمیزه با چشمهای کهرباییه که هر روز اونو به بهونهی معاینه میکشونه مطبش...
تا اینکه یه روز صدای نازدار پرنا باعث میشه که آقای دکترمون امان از کف بده و...🙊🔥
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
#قلم_قوی | 17 | 0 | Loading... |
07 بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم | 11 | 0 | Loading... |
08 #آژوان🔞
#دخترهرو-زندهبهگورمیکنن😱🥺💔
#پارتاصلیرمان
با دیدن صحنه مقابلش خون در رگانش یخ می ببند و بی معطلی با سرعت به سوی مرد می دود
در فاصله یکی قدمی اش می ایستد و نگاه به درون قبر درون حیاط می اندازد
تنِ مچاله شده ی بی نوای آن دخترک
قبرِ تا نصفه از خاک پر شده
قلبش را به درد می آورد.
آتش در چشمانش زبانه می کشد و با خشم یقه لباس مرد را در دستانش مشت می کند و فریاد می زند: دیووونه شدی؟
داری چیکار میکنی؟
مرد با بیل بار دیگر خاکی به روی تن دخترک درون قبر میریزد و می غرد:تا خودشو و اون حروم زاده ی داخل شکمشو با دستای خودم چال نک...
فریادی که از سر می دهد که نطق آن مرد را می برد!
با فک منقبض شده ی می غرلاند: عقدش می کنم!
مرد شوکه نجوا می کند: چی؟
و اوست که بار دیگر با اطمینان می گوید:اره من این خفت رو به بار میکشم! دختری رو #عقدش میکنم که دست خورده ی برادرمه...
اون دختر و بچش میشن زن من!
#گناهبرادرم رو من گردن میگیرم...
https://t.me/+NLSdgakSwcBmMDVk
بی توجه به آن مردِ شوکه مانده
خم می شود و دستش را به گوشه ی قبر می گیرد و به داخل آن می پرد.
بدنش به تن آرام کشیده می شود
و دخترک مهبوت از شنیده ها نگاهش را به چشمان او می دوزد و زیر لب می نالد:آقا هامین..
چانه جمع شده دخترک
لب های برچیده شده اش را از نظر می گذراند و پچ می زند:تموم شد چیزی نیست...من پیشتم!
نگاه شیفته دخترک صورت او را زیر نظر می گیرد و همچون کودکی بی پناه
کت او را در دستانش مچاله می کند و خودش را مهمان آغوش گرم او می کند
#ادامهیرمان🥹❤️🔥🔥🙊👇🏻
https://t.me/+NLSdgakSwcBmMDVk | 28 | 0 | Loading... |
09 #آژوان🥵🔥
#پارتیکهدرآیندهخواهیمخواند
دهان مرد با حرص و ولع روی #لبهایش میلغزید و حتی طعم دهانش هم شبیه خون میزد!
#زبان هامین مدام در دهان دخترک میچرخید
حتی پشت و روی دندان هایش...
آرام عاصی شده بود از بی نفسی
هوا میخواست
لحظه ای با دندان #لب پایین دختر را میگیرد و آهسته میکشد
آرام از فرصت استفاده میکند و شروع به کشیدن نفس های عمیق میکند
_ جاااانم!
چه نفسی میزنی!
_ ول کن دستامو
مگه اسیر آوردی؟
https://t.me/+NzLcJjDPrWk3MThk
لب هایش به سمتی کش میآید و دستش بند شنل میشود
بازش میکند و روی کانتر میگذارد
چشم هایش سانت به سانت سر و روی دختر را میکاوند
آرام پشت میکند به مردی که حریصانه بیتاب شده بود...
موهای بلندش را که ماهرانه تاب خورده بودند روی شانه اش میریزد
_ میخوام دربیارم لباسمو
مرد متوجه لرزش صدای عروسکش میشود
همین را میخواست!
همین که این بره تیز را این چنین رام خود کند..
طوری که هامین متوجه نباشد دست روی لبش میگذارد
میسوخت..
انگار که هنوز دندان ها و لب و زبان مرد
چفت دهانش بود
_ تو نمیخوای دکمه های لباسمو باز کنی؟
برنمیگردد
_ نه!
_ باز نکنی، باز میکنم!
_ هااامین؟
_ جان دل هامین!
تیز و درمانده نامش را صدا میزند
اما مرد..
آرام و با احساس پاسخش را میدهد
خود دختر هم میماند چه بگویید🥹❤️🔥
https://t.me/+NzLcJjDPrWk3MThk | 62 | 0 | Loading... |
10 یه لیست جذاب برای همه مخاطبان عزیز کانال😍
نگار فرزین
سحر💕بهزاد
https://t.me/+N9BFdebpB5w0N2U8
میم راهپیما
البرز 💕ایران
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
مریم بوذری
بردیا 💕 افرا
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
سارا انضباطی
الیاس 💕حنا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
پروانه قدیمی
ارس 💕 جانان
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
شبنم
گلاویژ 💕عماد
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
ماریا
رستا 💕 فرشاد
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
شینزود
فهام 💕 سامیا
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
منیر قاسمی
رهی 💕 نورا
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
میم.راهپیما
آفاق💕الچین
https://t.me/+cGaEWW24wYQ2NmI8
نسترن ملایی
هانا💕واران
https://t.me/+cby5BpsV_2dkZDc0
سیما
جانان 💕 ظهیر
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
نگار فرزین
عماد 💕سارا
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
حدیثه ببرزاده
الهه 💕 علی
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8
یگانه راد
سبحان، ارمیا💕محنا
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
مرضیه
سما 💕 امید
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
فاطمه جعفری
حامد 💕عاطفه
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
نسترن
ودا 💕دانیار
https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0
یغما شفیع پور
تیارا 💕 آویر
https://t.me/joinchat/RaaqCdplvPFp_Ipz
گیلسو
طنین 💕شهریار
https://t.me/+EPy1Pj6lEPUyNmQ0
شیوا بادی
ایران 💕وارطان
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
حوای پاییز
آران 💕فریماه
https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk
مونا امین سرشت
ماهرخ💕کیاراد، دارا
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
نسیم
پناه💕کاوه
https://t.me/+fQzEb67n3hY1NjA0
پرنیان هفت رنگ
خزان💕هیروان ، پریشان
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
اعظم داشبلاغی
ماهرو💕رحمان
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
ر.بیات
حسام💕ریحانه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
مهلا.خ
شهریار💕آسو
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
حانیه شامل
پناه💕 آرسین
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
اعظم داشبلاغی
حسن، نوید💕 رها
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
مینا
دلیار 💕 نیک
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
مارال
امیرحافظ 💕 آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
بهناز صفری
ماه چهره💕مهدیار_آدریان
https://t.me/+W-87i6q5g08wMDI0
فریبا زلالی
صدف 💕 علی
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
راز
لیدا 💕 فولاد
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
مهدیه سیفالهی
آریانا💕 کوروش
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk
لیلا غلطانی
فرشید💕سونا
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
گیسو رحیمی
دلوین💕حامین
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
محدثه رمضانی
پناه 💕یاشار، امیرعلی
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
صدای بی صدا
دیاکو 💕راحیل
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
سارا رایگان
آرامش 💕طوفان
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
شبنم
آرش 💕سارا
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
مبینا
بنیامین💕 جیران
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
راز.س
شاداب💕سبحان، محمد
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
خاطره
همایون💕نوا
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
شادی جمالیان
نهال 💕کیهان
https://t.me/+m6zOAXiTnhY3ZGI0
آزاده ندایی
ریرا 💕 رستان
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
رقیه جوانی
سرمه💕 رهام
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
شبنم خلیلی
شبنم💕سهراب
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 | 21 | 0 | Loading... |
11 سلام😍
این شما و این بهترین رمان های آنلاین🔻
➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶
برام پاپوش دوختند و منو انداختن زندان! فکرش رو بکن..یه دختر جوون تو زندون! چه اتفاقی هولناک تراز این میتونه بیفته
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
وقتی متوجه خیانت شوهرم شدم خواستم ببخشمش اما گفت بخاطر معشوقش طلاق بگیرم!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مونس دختری که برای ثابت کردن عشقش بکارتش رو تقدیم میکنه، اما پسره روز عروسی قالش میذاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
حنا سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده ومحکوم به تن فروشیه امایک شب بادیدن سیدالیاس طباطبایی ورق برمیگرده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
به جرم عاشقی از خانودام طرد شدم اما اون خیلی زود عشقش بعدبه دنیا دخترم سردشد وزن دوم گرفت!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
درست وقتی که داشتیم نامزد میکردیم، عکسهای برهنهام به دست عشقم رسید
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری باگذشته تاریک ومبتلا به بیماری مردهراسی مجبور به ازدواج با مردی سرد و خشن میشه که ۱۵سال ازش کوچکتره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رمان کامل و رایگان، با هر ژانری که دوست داری بخون
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. آن هم به طور غیابی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
پسر خلافکاری که گاوصندوق باز می کنه مقابل دختر جسوری قرار میگیره که بهش گیر میده اون وتو یکی ازماموریتهاش ببره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
صدف زنی مریض که شوهرش اورا ترک کرده وبا معشوقهاش در ترکیه زندگی میکند
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سرمه بعد از ده سال زندگی مشترک بخاطر خیانت شوهرش و اجبار شوهرش به طلاق ، طلاق میگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که بعد ازورشکستگی پدرش به دام یک گروه جنایتکار میافتد
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فایل رمان های ایرانی وخارجی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری به اجبار خانوادهاش به عقدمردان مرفه در میآد.برای اینکه بتونه بعد از طلاق از اونها مهریه بگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
لینک دونی رمان های آنلاین
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عشق ممنوعه ای بین دختر مسلمان نامزددار و پسر ارمنی شکل میگیره،عشقی که کلی مخالف داره ورسوایی به بار میاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فریماه،دختر سختی کشیده ای که بعد از اینکه تیرداد عشق اول و پسر شوهرش بهش تجاوز می کنه،پاتوی زندگی سرگرداحدی می ذاره،کسی که فریماه براش یه خط قرمز ممتده.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آریانا اتفاقی به کسی دل میبنده که همه میگفتن معشوقهی پنهانی مادرش بوده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
ازدواج قراردادی عروس فراری با خوانندهای معروف،بیخبر از آنکه آن مرد همان رفیق صمیمی نامزد سابقش است.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختر شیطون و تکواندوکاری که خیلی اتفاقی با پروندهای روبهرو میشه که اونو وارد دنیای بیرحم مافیا میکنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
راحیل به خاطر زندانی بودن برادرش تو یه کشور دیگه مجبور میشه صیغه دوست صمیمی داداشش بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که به خاطر دزدیده شدن برادرش مجبور می شه زیرآب عشقش رو بزنه واز ایران فرار کنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سارا ازروی اجبار پرستار مردی که می شه بویی از احساس نبرده ودر پی اونه اما
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
میگفت عاشقمه اما من نمیخواستمش،نمیدونستم با نه گفتن به اون حکم مرگ خودم و امضا کردم.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
شاداب طی یه اتفاق وحشتناک و واقعا عجیب و خندهدار با مردی آشنا میشه که بهنظر میرسه دیگه قرار نیست ببینتش اما...
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رستا به خاطر پیدا کردن امین مجبور میشه با رفیعی خاستگار قدیمیش همراه بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش.خبر نداره که توسط این گروه چه نقشهها براش کشیده شده..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مهرناز از دست بداخلاقیهای باباش با انوش دوست میشه که تقریبا همسن و همصنف پدرش..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
یک شب که طلا رو که چاقو خورده و می برن توی درمانگاهی که شیفت شبش با داریوشه. آدمای داریوش میخوان طلارو اذیت کنن که داریوش با همون بی حالیش متوجه ی موضوع میشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
بهار پسری که عاشقش شده از طرف پدرش اومده تو زندگیش که در کودکی رهاش کرده و حالا اون پر از حرص و کینه س از اون پدر و پسر
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬ | 8 | 0 | Loading... |
12 #پیام_ناشناس 👤
سلام خسته نباشید... ببخشید من چند وقت پیش یه رمانی می خوندم خلاصه اش این بود:
یه دختر زخم خورده به اسم بهراز که بخاطر گرفتن انتقام از خانواده هادی که یه سرآشپز معروف بود، به هادی نزدیک شد اما وقتی عاشقش شد ، بخاطر عشقش خواست از انتقام بگذره اما هادی فهمید و...😭🫠
توروخداااا لینکش و واسم بزارید 🥹😭
#پاسخ 🗣
سلام گلم این رمانی که گفتید حق عضویتی شده. من لینکش و میزارم اما به زودی باطل میشه پس اگه میخواید عضو بشید عجله کنید😍🔥
https://t.me/+ASBDobR_1ORhYzc0 | 35 | 0 | Loading... |
13 دختره سر به هوا به سرآسپز معروف میگه تا حالا گردن دختری و کبود کردی؟🤣😂
_این غذای گند و کی درست کرده؟!
با خنده ظرف غذا رو بالا گرفتم و وارد آشپزخونه رستورانمون شدم.
سر آشپز جدید، بدجور منو درگیر خودش کرده بود و می خواستم هر طور شده مخش و بزنم.
_میگم اینو کی درست کرده؟!
بالاخره جلوم ظاهر شد.
_من درست کردم!
همه کارکنا رو بیرون فرستادم و بهش نزدیک شدم.
_مگه شما نمی دونی من به قارچ حساسیت دارم؟ بعد تو غذام قارچ میریزی ؟!
هادی با صورت پر جذبه اش، همون یک قدم فاصله بینمونم پر کرد.
_می دونستم نمی ریختم...
بزاق دهانم و فرو دادم و با لوندی دستم و روی گلوش به حرکت در آوردم.
_قارچ که می خورم، کل گلوم کبود میشه... انگار که تا صب زیر دندونای یه مرد بوده...
بالا و پایین شدن سیبک گلوش و دیدم.
صداش و کنی صاف کرد که با لوندی گفتم:
_تا حالا گردن یه دختر و کبود کردین؟! طوری که رد دندوناتون هم روش حک بشه ؟!
با صدایی آروم لب زد.
_بهراز خانوم...
تیر اخر و هم زدم.
دستم و روی شاهرگش گذاشتم.
_یا روی شاهرگش و بوس...
با نشستن لب های داغش، درست روی شاهرگ گردنم، بشقاب از دستم روی زمین پرت شد و...
https://t.me/+7-b5GPjS9FI4ZjY0
کل کل های سر آشپز معروف و دخترک سر به هوا تو رستوران... 😍😂
عاشقانه ای جذااااب و پر از خنده😎♥️
این رمان جذاب و اصلا از دست ندید🥰🫶 | 7 | 0 | Loading... |
14 سلام😍
این شما و این بهترین رمان های آنلاین🔻
➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶
برام پاپوش دوختند و منو انداختن زندان! فکرش رو بکن..یه دختر جوون تو زندون! چه اتفاقی هولناک تراز این میتونه بیفته
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
وقتی متوجه خیانت شوهرم شدم خواستم ببخشمش اما گفت بخاطر معشوقش طلاق بگیرم!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مونس دختری که برای ثابت کردن عشقش بکارتش رو تقدیم میکنه، اما پسره روز عروسی قالش میذاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
حنا سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده ومحکوم به تن فروشیه امایک شب بادیدن سیدالیاس طباطبایی ورق برمیگرده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
به جرم عاشقی از خانودام طرد شدم اما اون خیلی زود عشقش بعدبه دنیا دخترم سردشد وزن دوم گرفت!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
درست وقتی که داشتیم نامزد میکردیم، عکسهای برهنهام به دست عشقم رسید
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری باگذشته تاریک ومبتلا به بیماری مردهراسی مجبور به ازدواج با مردی سرد و خشن میشه که ۱۵سال ازش کوچکتره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رمان کامل و رایگان، با هر ژانری که دوست داری بخون
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. آن هم به طور غیابی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
پسر خلافکاری که گاوصندوق باز می کنه مقابل دختر جسوری قرار میگیره که بهش گیر میده اون وتو یکی ازماموریتهاش ببره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
صدف زنی مریض که شوهرش اورا ترک کرده وبا معشوقهاش در ترکیه زندگی میکند
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سرمه بعد از ده سال زندگی مشترک بخاطر خیانت شوهرش و اجبار شوهرش به طلاق ، طلاق میگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که بعد ازورشکستگی پدرش به دام یک گروه جنایتکار میافتد
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فایل رمان های ایرانی وخارجی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری به اجبار خانوادهاش به عقدمردان مرفه در میآد.برای اینکه بتونه بعد از طلاق از اونها مهریه بگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
لینک دونی رمان های آنلاین
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عشق ممنوعه ای بین دختر مسلمان نامزددار و پسر ارمنی شکل میگیره،عشقی که کلی مخالف داره ورسوایی به بار میاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فریماه،دختر سختی کشیده ای که بعد از اینکه تیرداد عشق اول و پسر شوهرش بهش تجاوز می کنه،پاتوی زندگی سرگرداحدی می ذاره،کسی که فریماه براش یه خط قرمز ممتده.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آریانا اتفاقی به کسی دل میبنده که همه میگفتن معشوقهی پنهانی مادرش بوده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
ازدواج قراردادی عروس فراری با خوانندهای معروف،بیخبر از آنکه آن مرد همان رفیق صمیمی نامزد سابقش است.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختر شیطون و تکواندوکاری که خیلی اتفاقی با پروندهای روبهرو میشه که اونو وارد دنیای بیرحم مافیا میکنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
راحیل به خاطر زندانی بودن برادرش تو یه کشور دیگه مجبور میشه صیغه دوست صمیمی داداشش بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که به خاطر دزدیده شدن برادرش مجبور می شه زیرآب عشقش رو بزنه واز ایران فرار کنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سارا ازروی اجبار پرستار مردی که می شه بویی از احساس نبرده ودر پی اونه اما
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
میگفت عاشقمه اما من نمیخواستمش،نمیدونستم با نه گفتن به اون حکم مرگ خودم و امضا کردم.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
شاداب طی یه اتفاق وحشتناک و واقعا عجیب و خندهدار با مردی آشنا میشه که بهنظر میرسه دیگه قرار نیست ببینتش اما...
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رستا به خاطر پیدا کردن امین مجبور میشه با رفیعی خاستگار قدیمیش همراه بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش.خبر نداره که توسط این گروه چه نقشهها براش کشیده شده..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مهرناز از دست بداخلاقیهای باباش با انوش دوست میشه که تقریبا همسن و همصنف پدرش..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
یک شب که طلا رو که چاقو خورده و می برن توی درمانگاهی که شیفت شبش با داریوشه. آدمای داریوش میخوان طلارو اذیت کنن که داریوش با همون بی حالیش متوجه ی موضوع میشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
بهار پسری که عاشقش شده از طرف پدرش اومده تو زندگیش که در کودکی رهاش کرده و حالا اون پر از حرص و کینه س از اون پدر و پسر
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬ | 2 | 0 | Loading... |
15 -رستان...آروم تر...دردم میاد...
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
کلید را در قفل چرخانده و دستگیره را پایین کشیدم.
آرام و بی صدا وارد خانه شدم.
صدای آه و ناله همه جا را برداشته بود.
عرق خشم و شرم در هم آمیخته و تمام جانم خیس کرده بود.
احساس می کردم لباسهایم به تنم چسبیده اند.
-رستان ،اروم تر، دردم میاد....
- جووووون...
خوبه دیگه ، خشن دوست نداری؟؟!!!
صدای مهتا بود!
همان لحن نازدار زنانه که ساعت دقیق قرار ملاقات عاشقانه با همسر عقدیم را با پیام صوتی برایم فرستاده بود.
همان که ادعا کرده بود رستان دیوانه وار دوستش دارد و من باید پایم را از وسط زندگی شیرینشان بیرون بکشم.
آن هم من ، زن عقدی رستان...
- رستان .... آی.... بسته دیگه
- قربونت برم من، سیر نمی شم ازت که
جلوی درب اتاق خواب ایستادم
همان اتاقی که تک تک وسایلش را با عشق خریده بودم.
نگاهم کشیده شد سمت تخت، روتختی دست بافت سفیدش دیگر به چشمم زیبا نمی آمد، وقتی بدن های لخت و عور زن و مرد آشنای زندگی من، بر رویش در هم تنیده بودند.
بغض و نفرت در تمام وجودم زبانه می کشید.
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
اول چشمهای مهتا در نگاهم نشست
ابتدا بهت بود و بعد لبخندی موزی..!!
مانند هنرپیشه ای کار کشته ابتدا تن لختش را از آغوش تب دار همسرم بیرون کشید و با صدایی لرزان به سمتم اشاره کرد.
-رس...رستان...!!
سر رستان روی گردن چرخید
چشمانش گرد شد
مبهوت زمزمه کرد.
- ر...ریر...ا!!!؟؟؟؟
نگاهش کردم عمیق.
این تصویر را برای روزهای پیش رو لازم داشتم.
دستهای سردم جسم سخت میان کیف را لمس کرد.
آرام از کیف بیرون کشیدمش.
دو گلوله داشت!
امیدوارم بودم خطا نرود.
-چیکار می کنی؟؟!!!!
ریرا !؟بزارش کنار دیوونه نشو!!!
ریرا.... بزار توضیح بدم....
صدای سکسکه ی مهتا بلند شد
نگاهم لحظه ای روی صورت بی رنگش نشست.
گمان نمی کرد به اینجا ختم شود؟!!!
اسلحه را بالا گرفتم رستان از جایش پرید اما قدرت خشم و نفرت من بیشتر بود.
خون از سر و صورت مهتا روی دیوار باشید!!
رستان ماتش برد...
نفس نفس زد...
- ری..را ؟؟؟! چی..کار کردی؟؟!!!
گذاشتم خوب صحنه را تماشا کند.
هنوز نیم خیز مانده بود که گلوله دوم را شلیک کردم.
بدن برهنه ی رستان روی تن لخت مهتا افتاد.
هر دو غرق در خون...
چند دقیقه فارغ از دنیا تماشایشان کردم.
دو نفری که تا همین دیروز عصر، جانم را برایشان می دادم.
کسی با ضربه های محکم به در می کوبید.
صدای داد و فریاد می آمد.
می خواستند در را بشکنند...؟؟!!!
آرام جلو رفتم
روی پاف میز آرایش نشسته و به صحنه ی روبرویم خیره شدم.
درب ورودی خانه با ضربه ی محکمی به دیوار برخورد کرد.
صدای بلند حرف زدن و دویدن دقیقا کنار اتاق خواب متوقف شد.
- یا خدا....
منصور خان بود.
همسایه ی طبقه ی اول ، همان که همیشه برایمان آرزوی خوشبختی می کرد.
برای من و رستان!
یک نفر گفت:
- زنگ بزنید آمبولانس
- پلیس صد و ده رو بگیر...
منصور خان جلوی دیدم ایستاد.
خانمی که نمی شناختم با هول و ولا، ملافه ای روی جنازه ها انداخت.
- خانم ریرا...
خانم؟ صدام رو می شنوید؟؟؟
نمی شنیدم؟؟!!!
ضربان قلبم یکی در میان می آمد و می رفت.
قرص هایم همراهم نبودند.
همه چیز در سرم اکو می شد.
یک نفر تکانم داد.
- خانم؟!
تاریکی همه جا را گرفته بود.
دیگر صدای نمی شنیدم.
و بعد
سوت ممتدی که در گوش هایم پیچید
و سقوط...
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy | 49 | 1 | Loading... |
16 سلام😍
این شما و این بهترین رمان های آنلاین🔻
➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶
برام پاپوش دوختند و منو انداختن زندان! فکرش رو بکن..یه دختر جوون تو زندون! چه اتفاقی هولناک تراز این میتونه بیفته
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
وقتی متوجه خیانت شوهرم شدم خواستم ببخشمش اما گفت بخاطر معشوقش طلاق بگیرم!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مونس دختری که برای ثابت کردن عشقش بکارتش رو تقدیم میکنه، اما پسره روز عروسی قالش میذاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
حنا سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده ومحکوم به تن فروشیه امایک شب بادیدن سیدالیاس طباطبایی ورق برمیگرده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
به جرم عاشقی از خانودام طرد شدم اما اون خیلی زود عشقش بعدبه دنیا دخترم سردشد وزن دوم گرفت!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
درست وقتی که داشتیم نامزد میکردیم، عکسهای برهنهام به دست عشقم رسید
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری باگذشته تاریک ومبتلا به بیماری مردهراسی مجبور به ازدواج با مردی سرد و خشن میشه که ۱۵سال ازش کوچکتره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رمان کامل و رایگان، با هر ژانری که دوست داری بخون
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. آن هم به طور غیابی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
پسر خلافکاری که گاوصندوق باز می کنه مقابل دختر جسوری قرار میگیره که بهش گیر میده اون وتو یکی ازماموریتهاش ببره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
صدف زنی مریض که شوهرش اورا ترک کرده وبا معشوقهاش در ترکیه زندگی میکند
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سرمه بعد از ده سال زندگی مشترک بخاطر خیانت شوهرش و اجبار شوهرش به طلاق ، طلاق میگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که بعد ازورشکستگی پدرش به دام یک گروه جنایتکار میافتد
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فایل رمان های ایرانی وخارجی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری به اجبار خانوادهاش به عقدمردان مرفه در میآد.برای اینکه بتونه بعد از طلاق از اونها مهریه بگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
لینک دونی رمان های آنلاین
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عشق ممنوعه ای بین دختر مسلمان نامزددار و پسر ارمنی شکل میگیره،عشقی که کلی مخالف داره ورسوایی به بار میاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فریماه،دختر سختی کشیده ای که بعد از اینکه تیرداد عشق اول و پسر شوهرش بهش تجاوز می کنه،پاتوی زندگی سرگرداحدی می ذاره،کسی که فریماه براش یه خط قرمز ممتده.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آریانا اتفاقی به کسی دل میبنده که همه میگفتن معشوقهی پنهانی مادرش بوده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
ازدواج قراردادی عروس فراری با خوانندهای معروف،بیخبر از آنکه آن مرد همان رفیق صمیمی نامزد سابقش است.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختر شیطون و تکواندوکاری که خیلی اتفاقی با پروندهای روبهرو میشه که اونو وارد دنیای بیرحم مافیا میکنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
راحیل به خاطر زندانی بودن برادرش تو یه کشور دیگه مجبور میشه صیغه دوست صمیمی داداشش بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که به خاطر دزدیده شدن برادرش مجبور می شه زیرآب عشقش رو بزنه واز ایران فرار کنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سارا ازروی اجبار پرستار مردی که می شه بویی از احساس نبرده ودر پی اونه اما
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
میگفت عاشقمه اما من نمیخواستمش،نمیدونستم با نه گفتن به اون حکم مرگ خودم و امضا کردم.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
شاداب طی یه اتفاق وحشتناک و واقعا عجیب و خندهدار با مردی آشنا میشه که بهنظر میرسه دیگه قرار نیست ببینتش اما...
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رستا به خاطر پیدا کردن امین مجبور میشه با رفیعی خاستگار قدیمیش همراه بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش.خبر نداره که توسط این گروه چه نقشهها براش کشیده شده..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مهرناز از دست بداخلاقیهای باباش با انوش دوست میشه که تقریبا همسن و همصنف پدرش..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
یک شب که طلا رو که چاقو خورده و می برن توی درمانگاهی که شیفت شبش با داریوشه. آدمای داریوش میخوان طلارو اذیت کنن که داریوش با همون بی حالیش متوجه ی موضوع میشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
بهار پسری که عاشقش شده از طرف پدرش اومده تو زندگیش که در کودکی رهاش کرده و حالا اون پر از حرص و کینه س از اون پدر و پسر
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬ | 25 | 0 | Loading... |
17 #پارت_۶۲
او از جایش بلند شد و به سمت سطل زباله نزدیک نیمکتمان رفت، آن بطری را آن جا انداخت و چقدر نیاز به آب داشتم. ای کاش یک بطری بزرگ آب می گرفتم، نه به گمانم باید یک باکس بطری بزرگ می گرفتم.
لب هایم را بیشتر روی هم فشردم تا لرزششان کم تر شود، رها دوباره آمد و با همان نگاه ترحم آمیزش کنارم نشست.
-چطور مگه؟
-من هیچ وقت برای اون یک زن...
بالاخره اشک از چشم هایم سرازیر شد. با پشت دست، مانند دختر بچه ی تخسی آن ها را پس زدم. آن قدر دلم پر از حرف بود که بی مهابا آن ها را به زبان می آوردم.
نمی خواستم رها مانند افراد دیگر خیال کند من مقصر این طلاق هستم. هرچند که خود او هم با میل خود طلاق گرفته بود اما من در برابرش احساس گناه می کردم و این طبیعی بود؟
-یک زن نبودم... من فقط یک آدمی بودم که وظیفه ی پختن ناهار و شام براش داشتم، فقط...
باز هم با لجبازی اشک نرسیده به گونه هایم را پاک کردم. هر چقدر که آن ها با لجبازی سرازیر می شدند من هم با لجبازی آن ها را پس می زدم. دیگر نمی خواستم اجازه بدهم حتی این اشک ها هم به من زور بگویند و حرف خودشان را بزنند.
نمی توانستم سرم را بلند کنم و واکنش رها را ببینم.
حتما تعجب کرده بود چرا این حرف ها را به یک غریبه می زنم، غریبه ای که حتی به سختی من را به خاطر آورده بود.
-یکی که خونه اش رو براش تمیز کنه، کارهاش رو براش انجام بده...
حالا که بطری را انداخته بودم به جان گوش کنار ناخن هایم افتاده بودم. تکه ای از پوست سرباز کرده بود و بهترین فرصت بود تا آن را از جا بکنم اما او کش می آمد و پوست بیشتر از کنار ناخن هایم کنده شده بود.
-یکی که گوش به فرمان مادر و خواهرش باشه... یکی که...
رنگ قرمزی خون از زیر پوستم پیدا شد اما آن تیکه ی بیرون زده به شدت روی مخم بود، هر جقدر که سعی می کردم آن پوست را از بین ببرم بزرگ تر می شد و انگار می خواست گوشت تمام انگشتم را از جای در بیاورد.
-یکی که اگه بهش نه می گفت باید درد کمربند و کتک هاشون رو به جون می خرید.
با هین گفتن رها با ترس سرم را بلند کردم. | 189 | 0 | Loading... |
18 یه لیست جذاب برای همه مخاطبان عزیز کانال😍
نگار فرزین
سحر💕بهزاد
https://t.me/+N9BFdebpB5w0N2U8
میم راهپیما
البرز 💕ایران
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
مریم بوذری
بردیا 💕 افرا
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
سارا انضباطی
الیاس 💕حنا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
پروانه قدیمی
ارس 💕 جانان
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
شبنم
گلاویژ 💕عماد
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
ماریا
رستا 💕 فرشاد
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
شینزود
فهام 💕 سامیا
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
منیر قاسمی
رهی 💕 نورا
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
میم.راهپیما
آفاق💕الچین
https://t.me/+cGaEWW24wYQ2NmI8
نسترن ملایی
هانا💕واران
https://t.me/+cby5BpsV_2dkZDc0
سیما
جانان 💕 ظهیر
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
نگار فرزین
عماد 💕سارا
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
حدیثه ببرزاده
الهه 💕 علی
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8
یگانه راد
سبحان، ارمیا💕محنا
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
مرضیه
سما 💕 امید
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
فاطمه جعفری
حامد 💕عاطفه
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
نسترن
ودا 💕دانیار
https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0
یغما شفیع پور
تیارا 💕 آویر
https://t.me/joinchat/RaaqCdplvPFp_Ipz
گیلسو
طنین 💕شهریار
https://t.me/+EPy1Pj6lEPUyNmQ0
شیوا بادی
ایران 💕وارطان
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
حوای پاییز
آران 💕فریماه
https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk
مونا امین سرشت
ماهرخ💕کیاراد، دارا
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
نسیم
پناه💕کاوه
https://t.me/+fQzEb67n3hY1NjA0
پرنیان هفت رنگ
خزان💕هیروان ، پریشان
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
اعظم داشبلاغی
ماهرو💕رحمان
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
ر.بیات
حسام💕ریحانه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
مهلا.خ
شهریار💕آسو
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
حانیه شامل
پناه💕 آرسین
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
اعظم داشبلاغی
حسن، نوید💕 رها
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
مینا
دلیار 💕 نیک
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
مارال
امیرحافظ 💕 آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
بهناز صفری
ماه چهره💕مهدیار_آدریان
https://t.me/+W-87i6q5g08wMDI0
فریبا زلالی
صدف 💕 علی
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
راز
لیدا 💕 فولاد
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
مهدیه سیفالهی
آریانا💕 کوروش
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk
لیلا غلطانی
فرشید💕سونا
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
گیسو رحیمی
دلوین💕حامین
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
محدثه رمضانی
پناه 💕یاشار، امیرعلی
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
صدای بی صدا
دیاکو 💕راحیل
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
سارا رایگان
آرامش 💕طوفان
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
شبنم
آرش 💕سارا
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
مبینا
بنیامین💕 جیران
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
راز.س
شاداب💕سبحان، محمد
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
خاطره
همایون💕نوا
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
شادی جمالیان
نهال 💕کیهان
https://t.me/+m6zOAXiTnhY3ZGI0
آزاده ندایی
ریرا 💕 رستان
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
رقیه جوانی
سرمه💕 رهام
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
شبنم خلیلی
شبنم💕سهراب
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 | 17 | 0 | Loading... |
19 _من از اولم عاشقت نبودم سحر... روز عقدمونم بهت گفتم یکی دیگه رو دوست دارم!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.
برگه آزمایش تو دستم مچاله شد.
_چیم از اون دختر کمتر بود؟ واقعا... اصلا به چشمت نیومدم؟!
نگاه کلافه اش، بیشتر غرور شکسته ام و له کرد.
_تمومش کن سحر... درخواست طلاق توافقی دادم... طلاق گرفتیم مهریه ات و میدم برو پی زندگیت...
چونه ام از بغض لرزید.
برم پی زندگیم ؟! کدوم زندگی وقتی جونم به جون این مرد سنگدل وصل بود؟!
_آرش...
بین حرفم پرید و گفت:
_منو نازنین همین ماه ازدواج می کنیم... میخوام وقتی نازنین اومد تو این خونه نباشی... فهمیدی سحر؟!
به معنای واقعی خورد شدم.
میخواست اون زن و بیاره تو این خونه؟ تو اتاقی که یکی شدیم؟
من از اول هم اضافی بودم و نخواستم بفهمم...
گوشیش زنگ خورد و اسم نازنین و به خوبی روی صفحه دیدم.
دیدم که چطور ذوق کرد و تند از خونه بیرون رفت.
دستم روی شکمم نشست.
_میبینی هیچ کس مامانت و دوست نداره؟ تو دوسم داشته باش، باشه مامانی؟! همین امروز با هم از اینجا میریم...میریم یه جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه...
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
سر سفره عقد بهم گفت عاشق یکی دیگه اس... اما اینقدر عشق کورم کرده بود که جواب دادم... میخواستم با عشقی که بهش داشتم اونو هم عاشقش کنم ، اما درست روزی که میخواستم بهش خبر بابا شدنش و بدم،با اظهاریه طلاق توافقی اومد پیشم و...😭💔🔥
#پارت_واقعی_رمان 😍🥹 | 33 | 0 | Loading... |
20 من مجبورم با مردی زندگی کنم که یه روز با گریه از سر سفره عقدش فرار کردم!
مجبورم با مردی زندگی کنم که وقتی بعد از اون آبرو ریزی سر عقد اومد منو ببره، در اوج ناباوری دید که با ولع و تشنگی و عشق دارم یکی دیگه رو میبوسم!
اون خیانت منو دید و دم نزد. خیانت منو دید و توی سکوت فقط نگاه کرد. اون خیانت منو دید و شکست!
حالا من دارم تاوان خیانت به اون مرد رو میدم، حالا که فهمیدم عشق بچگیم، کسی که عاشقانه دوسش داشتم، فقط به خاطر انتقام از پدرم این همه سال نقش یه عاشقپیشه رو بازی کرده!
حالا که پدرم به خاک سیاه نشسته، منو دست عزیزترین کسش داده تا ازم مراقبت کنه، همون کسی که سر عقد آبروش رو ریخته بودم!
امروز که من عاشق مردونگیش شدم، عاشق نگاههای بیتابش شدم، عاشق وقتاییام که مثل بچگیمون بهم میگه«سیب سرخ قشنگم! »
اما اون دیگه منو نمیخواد
اون حالا با شوق بغلم میکنه اما وقتی میخواد ببوسدم، همه چیز میاد جلوی چشمش و دیگه حتی دلش نمیخواد صورتم رو ببینه!
https://t.me/+onckmAjn7i83ZDNk | 32 | 0 | Loading... |
21 یه لیست جذاب برای همه مخاطبان عزیز کانال😍
نگار فرزین
سحر💕بهزاد
https://t.me/+N9BFdebpB5w0N2U8
میم راهپیما
البرز 💕ایران
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
مریم بوذری
بردیا 💕 افرا
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
سارا انضباطی
الیاس 💕حنا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
پروانه قدیمی
ارس 💕 جانان
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
شبنم
گلاویژ 💕عماد
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
ماریا
رستا 💕 فرشاد
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
شینزود
فهام 💕 سامیا
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
منیر قاسمی
رهی 💕 نورا
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
میم.راهپیما
آفاق💕الچین
https://t.me/+cGaEWW24wYQ2NmI8
نسترن ملایی
هانا💕واران
https://t.me/+cby5BpsV_2dkZDc0
سیما
جانان 💕 ظهیر
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
نگار فرزین
عماد 💕سارا
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
حدیثه ببرزاده
الهه 💕 علی
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8
یگانه راد
سبحان، ارمیا💕محنا
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
مرضیه
سما 💕 امید
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
فاطمه جعفری
حامد 💕عاطفه
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
نسترن
ودا 💕دانیار
https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0
یغما شفیع پور
تیارا 💕 آویر
https://t.me/joinchat/RaaqCdplvPFp_Ipz
گیلسو
طنین 💕شهریار
https://t.me/+EPy1Pj6lEPUyNmQ0
شیوا بادی
ایران 💕وارطان
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
حوای پاییز
آران 💕فریماه
https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk
مونا امین سرشت
ماهرخ💕کیاراد، دارا
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
نسیم
پناه💕کاوه
https://t.me/+fQzEb67n3hY1NjA0
پرنیان هفت رنگ
خزان💕هیروان ، پریشان
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
اعظم داشبلاغی
ماهرو💕رحمان
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
ر.بیات
حسام💕ریحانه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
مهلا.خ
شهریار💕آسو
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
حانیه شامل
پناه💕 آرسین
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
اعظم داشبلاغی
حسن، نوید💕 رها
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
مینا
دلیار 💕 نیک
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
مارال
امیرحافظ 💕 آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
بهناز صفری
ماه چهره💕مهدیار_آدریان
https://t.me/+W-87i6q5g08wMDI0
فریبا زلالی
صدف 💕 علی
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
راز
لیدا 💕 فولاد
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
مهدیه سیفالهی
آریانا💕 کوروش
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk
لیلا غلطانی
فرشید💕سونا
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
گیسو رحیمی
دلوین💕حامین
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
محدثه رمضانی
پناه 💕یاشار، امیرعلی
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
صدای بی صدا
دیاکو 💕راحیل
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
سارا رایگان
آرامش 💕طوفان
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
شبنم
آرش 💕سارا
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
مبینا
بنیامین💕 جیران
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
راز.س
شاداب💕سبحان، محمد
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
خاطره
همایون💕نوا
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
شادی جمالیان
نهال 💕کیهان
https://t.me/+m6zOAXiTnhY3ZGI0
آزاده ندایی
ریرا 💕 رستان
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
رقیه جوانی
سرمه💕 رهام
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
شبنم خلیلی
شبنم💕سهراب
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 | 5 | 0 | Loading... |
22 _من از اولم عاشقت نبودم سحر... روز عقدمونم بهت گفتم یکی دیگه رو دوست دارم!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.
برگه آزمایش تو دستم مچاله شد.
_چیم از اون دختر کمتر بود؟ واقعا... اصلا به چشمت نیومدم؟!
نگاه کلافه اش، بیشتر غرور شکسته ام و له کرد.
_تمومش کن سحر... درخواست طلاق توافقی دادم... طلاق گرفتیم مهریه ات و میدم برو پی زندگیت...
چونه ام از بغض لرزید.
برم پی زندگیم ؟! کدوم زندگی وقتی جونم به جون این مرد سنگدل وصل بود؟!
_آرش...
بین حرفم پرید و گفت:
_منو نازنین همین ماه ازدواج می کنیم... میخوام وقتی نازنین اومد تو این خونه نباشی... فهمیدی سحر؟!
به معنای واقعی خورد شدم.
میخواست اون زن و بیاره تو این خونه؟ تو اتاقی که یکی شدیم؟
من از اول هم اضافی بودم و نخواستم بفهمم...
گوشیش زنگ خورد و اسم نازنین و به خوبی روی صفحه دیدم.
دیدم که چطور ذوق کرد و تند از خونه بیرون رفت.
دستم روی شکمم نشست.
_میبینی هیچ کس مامانت و دوست نداره؟ تو دوسم داشته باش، باشه مامانی؟! همین امروز با هم از اینجا میریم...میریم یه جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه...
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
سر سفره عقد بهم گفت عاشق یکی دیگه اس... اما اینقدر عشق کورم کرده بود که جواب دادم... میخواستم با عشقی که بهش داشتم اونو هم عاشقش کنم ، اما درست روزی که میخواستم بهش خبر بابا شدنش و بدم،با اظهاریه طلاق توافقی اومد پیشم و...😭💔🔥
#پارت_واقعی_رمان 😍🥹 | 37 | 0 | Loading... |
23 یه لیست جذاب برای همه مخاطبان عزیز کانال😍
نگار فرزین
سحر💕بهزاد
https://t.me/+N9BFdebpB5w0N2U8
میم راهپیما
البرز 💕ایران
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
مریم بوذری
بردیا 💕 افرا
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
سارا انضباطی
الیاس 💕حنا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
پروانه قدیمی
ارس 💕 جانان
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
شبنم
گلاویژ 💕عماد
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
ماریا
رستا 💕 فرشاد
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
شینزود
فهام 💕 سامیا
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
منیر قاسمی
رهی 💕 نورا
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
میم.راهپیما
آفاق💕الچین
https://t.me/+cGaEWW24wYQ2NmI8
نسترن ملایی
هانا💕واران
https://t.me/+cby5BpsV_2dkZDc0
سیما
جانان 💕 ظهیر
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
نگار فرزین
عماد 💕سارا
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
حدیثه ببرزاده
الهه 💕 علی
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8
یگانه راد
سبحان، ارمیا💕محنا
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
مرضیه
سما 💕 امید
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
فاطمه جعفری
حامد 💕عاطفه
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
نسترن
ودا 💕دانیار
https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0
یغما شفیع پور
تیارا 💕 آویر
https://t.me/joinchat/RaaqCdplvPFp_Ipz
گیلسو
طنین 💕شهریار
https://t.me/+EPy1Pj6lEPUyNmQ0
شیوا بادی
ایران 💕وارطان
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
حوای پاییز
آران 💕فریماه
https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk
مونا امین سرشت
ماهرخ💕کیاراد، دارا
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
نسیم
پناه💕کاوه
https://t.me/+fQzEb67n3hY1NjA0
پرنیان هفت رنگ
خزان💕هیروان ، پریشان
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
اعظم داشبلاغی
ماهرو💕رحمان
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
ر.بیات
حسام💕ریحانه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
مهلا.خ
شهریار💕آسو
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
حانیه شامل
پناه💕 آرسین
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
اعظم داشبلاغی
حسن، نوید💕 رها
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
مینا
دلیار 💕 نیک
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
مارال
امیرحافظ 💕 آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
بهناز صفری
ماه چهره💕مهدیار_آدریان
https://t.me/+W-87i6q5g08wMDI0
فریبا زلالی
صدف 💕 علی
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
راز
لیدا 💕 فولاد
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
مهدیه سیفالهی
آریانا💕 کوروش
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk
لیلا غلطانی
فرشید💕سونا
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
گیسو رحیمی
دلوین💕حامین
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
محدثه رمضانی
پناه 💕یاشار، امیرعلی
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
صدای بی صدا
دیاکو 💕راحیل
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
سارا رایگان
آرامش 💕طوفان
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
شبنم
آرش 💕سارا
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
مبینا
بنیامین💕 جیران
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
راز.س
شاداب💕سبحان، محمد
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
خاطره
همایون💕نوا
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
شادی جمالیان
نهال 💕کیهان
https://t.me/+m6zOAXiTnhY3ZGI0
آزاده ندایی
ریرا 💕 رستان
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
رقیه جوانی
سرمه💕 رهام
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
شبنم خلیلی
شبنم💕سهراب
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 | 23 | 0 | Loading... |
24 من آهو ام
دختری که فقط ۱۴ سالشه وهنوز فرق دست چپ و راستش رو نمیدونست اما پاش به حجله باز شد ...!
شدم عروس مرد مرموز و ناشناخته ای که ده سال ازم بزرگتره ....اما
https://t.me/+3S6KbLoYzrEzMzk0
ولی آهیل حس کرد غیر از قهوه دلش یک چیز دیگر هم می خواهد، مثلا چیزی شبیه یک تشر، با چاشنی #حسی که هنوز اسمی برایش نداشت!
چشمانش تنگ شد و دستش را سر شانه ی دختر نشست.
لبش را با زبان تر کرد و از میان دندان های کلید شده اش گفت:
-دیگه هیچ وقت #قهر نکن ، شنیدی؟ هیچ وقت!
https://t.me/+3S6KbLoYzrEzMzk0
رمانی جذاب با صحنه های غیرقابل باور❤️🔥 | 59 | 1 | Loading... |
25 دوست صمیمی و شوهرش و باهم دیگه تو خونه خالی...😱🔞🔞
تاکسی سر کوچه ایستاد، سرگرم بیرون آوردن پول از کیف
گفتم:
-لطفا بپیچید داخل کوچه
- نمیشه خانم !! چه قیامتیه ؟؟ کسی مرده؟
سرم را بالا گرفتم:
جلوی ساختمان ما جمعیت زیادی جمع شده بودند
ماشین پلیس و آمبولانس هم بود.
وحشت کردم. در ماشین را باز کرده پیاده شدم.
-آبجی ، کرایه ما چی شد پس ؟؟
هل کرده چند تراول مچاله را به سمتش انداخته و دویدم داخل کوچه
دلشوره و اضطرابی که از صبح در جانم ریخته بود بی دلیل نبود .
مریم خانم همسایه روبرویی با دیدنم شروع به پچ پچ کرد
زنی چادری به سمتم آمد ، گیتی بود
چهار پنج ماه پیش جلویم را گرفته و گفته بود رستان را هنگام ورد به خانه ی مهتا و کیارش دیده است.
سینه سپر کردم و از آبروی همسر و دوستم دفاع کرده بودم.
حالا دیگر قدم هایم یاری نمی کرد
میخکوب شده ایستاده و صدای جیغ های گوشخراش زنی را می شنیدم
مردی فریاد زد:
- خلوت کن آقا، برید کنار
پلیس بود که مردم را متفرق می کرد
من در مرکز دایره ای رو به درب ورودی ساختمان ایستاده و چشمانم تنها مردی را می دید که بر دستانش دست بند زده بودند
و لباس سفید رنگش آغشته به خون بود.
سرش را لحظه ای بالا اورد و من صورت سرخش را دیدم.
کیارش بود، دوست صمیمی رستان ، همان که از برادر نزدیک تر بود ،شوهر مهتا
نگاهش به من افتاد:
-ریرا
لب زد:
شر یه بی ناموس رو از سرت کم کردم.
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
سرباز سرش را خم کرده و داخل ماشین نشاندش
پشت سرش مامورخانمی ،دست مهتا را گرفته می کشید، لباسهایش پاره و موهای پریشانش صورتش را پوشانده بود
مهتا یک بند جیغ می زد
انگار دچار جنون شده باشد
مرا که دید
ایستاد
ناگهان شبیه دیوانگان شروع به خنده کرد
بعد دستهایش را به طرفم گرفته و رو به جمعیت گفت:
می دونید رستان دوستش نداشت، ازش متنفر بود.
من رو دوست داشت
قدمی به سمتم برداشت همه هاج و واج نگاهش می کردند
مامور زن سعی داشت کنترلش کند
جیغ زد
می خوام یه چیزی بهش بگم
خیره به چشمان مبهوت و ترسیده ام جیغ کشید:
نیما پسر رستانِ
فروریختم ، انگار از بلندی سقوط کرده و مرده باشم
کلمات از ذهنم می گریختند
چه می گفت؟؟
دیوانه بود؟!!!
کیارش می غرید و ناسزا می گفت
از داخل ساختمان برانکاردی را می آوردند
رویش را کشیده بودند
پارچه ی سفید خونین بود
بی اختیار دست رو شکمم گذاشتم
مهتا چه گفته بود؟؟
رستان از من متنفر بوده؟؟
مگر رستان نمی گفت عاشق این است که از وجود من دختری داشته باشد؟؟
تلو تلو خوران خودم را به برانکارد رساندم
بی لحظه ای تردید پارچه را کشیدم
رستان مرده بود؟؟؟؟.
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy | 72 | 0 | Loading... |
26 نویسنده_صحبت_میکند😍
♨️دیگه لازم نیست برای رمان های حق عضویتی هزینه پرداخت کنید❌
ما #ادمینا تونستیم بالاخره امروز با #گرفتن_هزینه_حق_عضویت_رایگان لیست رمان های حق عضویتی رو برای برای مخاطبان عزیزمون آماده کنیم♨️
ولی توجه داشته باشید فقط #امشب_میتونید_فرصت_عضویت_رایگان_ این رمانها رو بگیرید⁉️
❌❌❌
🌹 18/3/1403🌹
رمان حق عضویتی یک❣
https://t.me/+lUbULgRJqpJiYTJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دو❣
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سه❣
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهار❣
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پنج❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شش❣
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفت❣
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هشت❣
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نه❣
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی ده❣
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی یازده❣
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی دوازده❣
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیزده❣
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهارده❣
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی پانزده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی شانزده❣
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هفده❣
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی هجده❣
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی نوزده❣
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیست❣
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستویک❣
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستودو❣
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوسه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوچهار❣
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوشش❣
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهفت❣
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستوهشت❣
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی بیستونه❣
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سی❣
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیویک❣
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیودو❣
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوسه❣
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوچهار❣
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوپنج❣
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوشش❣
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهفت❣
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیوهشت❣
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی سیونه❣
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهل❣
https://t.me/+lUbULgRJqpJiYTJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلویک❣
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلودو❣
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎊🔑🧸
رمان حق عضویتی چهلوسه❣
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎊🔑🧸
لیست بیسانسور❌❌❌
حق عضویتی❌❌❌
امشبو❌❌❌
از دست ندید❌❌ | 40 | 1 | Loading... |
27 _ داداش به نظر من تو یقهتو تا ناموس ببند
با حرف پدرام همه حین لباس پوشیدن مکث کردیم
رد نگاه خندونش رو دنبال کردم و به گردن رادمان رسیدم ... با دیدن کبودی های ریز و درشت روی گردنش لبهامو به هم فشار میدم تا خنده م به هوا نره
رهام گنگ از پدرام پرسید : چرا ؟
باراد هم که مثل رهام هنوز متوجه چیزی نشده بود گفت : یه قرار کاریه ، بیخودی بزرگش نک...
با دیدن گردن رادمان حرفش نصف و نیمه موند
پدرام بلند زد زیر خنده و باراد خیره به گردن رادمان گفت: نه مث اینکه ، پدرام همچین بیراه هم نمیگه داداش
یقهتو تا ناموس که هیچ ، تا فیها خالدون هم ببند
اینجوری سر میز کنفرانس بشینی آبروت شرت عثمان شده نه پیرهنش
با لبخند گفتم : آیدا هم شیطون بود و خبر نداشتیما ، امروز کبود میکنه ، فردا یهو به خودت بیای میبینی حامله ایا داداش
از من گفتن بود
رهام خیره به کبودی روی گردن رادمان ، سرفه کرد و گفت : مثبت فکر کنین ، حتما پشه نیش زده
با وجود اینکه ما پنجتایی به قهقهه افتادیم ، رادمان بیتفاوت دکمه ی سر آستینشو بست و گفت : سرتون خیلی تو ک..ون زندگیمه
پدرام خنده کنان گفت : داداش سر ما تو ک..ون تو ... یعنی زندگیت نیست ، ماتحتِ زندگیت روی سر ماست
خنده مون به راه بود که در اتاق محکم باز شد و آوا داخل شد
به محض ورودش دست به کمر زد و با اخم روبه رادمان گفت : برادر من مراعات کردنم چیز خوبیه ها
حواستو جمع کن هی این در کابینت زنتو کبود نکنه
والا هرجا پا میزاریم بی آبرو میشیم
به یه نفر بگیم در کابینته ، به دونفر بگیم .. به مهمونای امشب چی بگیم هان؟
والا انگشت نمای ملت شدیم
پدرام خیره به آوا لب زد : اوه اوه ، مگه دیشب چند شنبه بود بچه ها ؟
توی مرز ترکیدن از خنده گفتم : کاشف به عمل اومد که شب جمعه بوده
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
یه رمان اکیپی تمام عیار 😂 و یه کمدی لعنتی
با شش عدد دختر و شش عدد پسر
اتفاقا قصه شون هم از اونجایی شروع شد که دخترامون برای دزدی پا توی خونه ی پسرا میزارن و از قضا گیر هم میفتن 😂 چه شود | 9 | 0 | Loading... |
28 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 18/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 9 | 0 | Loading... |
29 هنوز عضویت رمان های vipرو نگرفتید😒؟
نمیدونی کسایی که جمعهها تو خونهان چه رمان هایی میخونن😐؟
نمیدونید که این لیست همون رمان های توصیه ویژهاس🫣 فرصت عضویت فقط امروز رایگانه و ما بخاطر اصرار خیلیهاتون تا ساعت ۲۲ لیست دوباره تمدید کردیم🤭😍
بشتابید🏃♀🏃♀ و از دست ندید لطفا ❌ | 20 | 0 | Loading... |
30 _ داداش به نظر من تو یقهتو تا ناموس ببند
با حرف پدرام همه حین لباس پوشیدن مکث کردیم
رد نگاه خندونش رو دنبال کردم و به گردن رادمان رسیدم ... با دیدن کبودی های ریز و درشت روی گردنش لبهامو به هم فشار میدم تا خنده م به هوا نره
رهام گنگ از پدرام پرسید : چرا ؟
باراد هم که مثل رهام هنوز متوجه چیزی نشده بود گفت : یه قرار کاریه ، بیخودی بزرگش نک...
با دیدن گردن رادمان حرفش نصف و نیمه موند
پدرام بلند زد زیر خنده و باراد خیره به گردن رادمان گفت: نه مث اینکه ، پدرام همچین بیراه هم نمیگه داداش
یقهتو تا ناموس که هیچ ، تا فیها خالدون هم ببند
اینجوری سر میز کنفرانس بشینی آبروت شرت عثمان شده نه پیرهنش
با لبخند گفتم : آیدا هم شیطون بود و خبر نداشتیما ، امروز کبود میکنه ، فردا یهو به خودت بیای میبینی حامله ایا داداش
از من گفتن بود
رهام خیره به کبودی روی گردن رادمان ، سرفه کرد و گفت : مثبت فکر کنین ، حتما پشه نیش زده
با وجود اینکه ما پنجتایی به قهقهه افتادیم ، رادمان بیتفاوت دکمه ی سر آستینشو بست و گفت : سرتون خیلی تو ک..ون زندگیمه
پدرام خنده کنان گفت : داداش سر ما تو ک..ون تو ... یعنی زندگیت نیست ، ماتحتِ زندگیت روی سر ماست
خنده مون به راه بود که در اتاق محکم باز شد و آوا داخل شد
به محض ورودش دست به کمر زد و با اخم روبه رادمان گفت : برادر من مراعات کردنم چیز خوبیه ها
حواستو جمع کن هی این در کابینت زنتو کبود نکنه
والا هرجا پا میزاریم بی آبرو میشیم
به یه نفر بگیم در کابینته ، به دونفر بگیم .. به مهمونای امشب چی بگیم هان؟
والا انگشت نمای ملت شدیم
پدرام خیره به آوا لب زد : اوه اوه ، مگه دیشب چند شنبه بود بچه ها ؟
توی مرز ترکیدن از خنده گفتم : کاشف به عمل اومد که شب جمعه بوده
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
یه رمان اکیپی تمام عیار 😂 و یه کمدی لعنتی
با شش عدد دختر و شش عدد پسر
اتفاقا قصه شون هم از اونجایی شروع شد که دخترامون برای دزدی پا توی خونه ی پسرا میزارن و از قضا گیر هم میفتن 😂 چه شود | 8 | 0 | Loading... |
31 سوپرایز ویژه نویسنده 🎁
رمانهایی که درعرض یک ماه غوغا وچند هزار مخاطب رو به خودش جذب کرد...😍
این رمانها بعداز اتمام میره برای چاپ🤷🏻♀️👇
بی سانسور خواندنشونو از دست ندید ❌❌ ❌
🌹 18/3/1403🌹
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
🎁
لینک vip لو رفت😡🔞
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎁
رمان های #بیسانسور و ممنوعهی بالا رو از دست ندید😉♨️
دارای محدودیت جدی سنی🔞❌لطفا از دست ندید
🎉🎉🎉🎉🎉
🎉🎉🎉🎉
🎉 | 20 | 0 | Loading... |
32 _ داداش به نظر من تو یقهتو تا ناموس ببند
با حرف پدرام همه حین لباس پوشیدن مکث کردیم
رد نگاه خندونش رو دنبال کردم و به گردن رادمان رسیدم ... با دیدن کبودی های ریز و درشت روی گردنش لبهامو به هم فشار میدم تا خنده م به هوا نره
رهام گنگ از پدرام پرسید : چرا ؟
باراد هم که مثل رهام هنوز متوجه چیزی نشده بود گفت : یه قرار کاریه ، بیخودی بزرگش نک...
با دیدن گردن رادمان حرفش نصف و نیمه موند
پدرام بلند زد زیر خنده و باراد خیره به گردن رادمان گفت: نه مث اینکه ، پدرام همچین بیراه هم نمیگه داداش
یقهتو تا ناموس که هیچ ، تا فیها خالدون هم ببند
اینجوری سر میز کنفرانس بشینی آبروت شرت عثمان شده نه پیرهنش
با لبخند گفتم : آیدا هم شیطون بود و خبر نداشتیما ، امروز کبود میکنه ، فردا یهو به خودت بیای میبینی حامله ایا داداش
از من گفتن بود
رهام خیره به کبودی روی گردن رادمان ، سرفه کرد و گفت : مثبت فکر کنین ، حتما پشه نیش زده
با وجود اینکه ما پنجتایی به قهقهه افتادیم ، رادمان بیتفاوت دکمه ی سر آستینشو بست و گفت : سرتون خیلی تو ک..ون زندگیمه
پدرام خنده کنان گفت : داداش سر ما تو ک..ون تو ... یعنی زندگیت نیست ، ماتحتِ زندگیت روی سر ماست
خنده مون به راه بود که در اتاق محکم باز شد و آوا داخل شد
به محض ورودش دست به کمر زد و با اخم روبه رادمان گفت : برادر من مراعات کردنم چیز خوبیه ها
حواستو جمع کن هی این در کابینت زنتو کبود نکنه
والا هرجا پا میزاریم بی آبرو میشیم
به یه نفر بگیم در کابینته ، به دونفر بگیم .. به مهمونای امشب چی بگیم هان؟
والا انگشت نمای ملت شدیم
پدرام خیره به آوا لب زد : اوه اوه ، مگه دیشب چند شنبه بود بچه ها ؟
توی مرز ترکیدن از خنده گفتم : کاشف به عمل اومد که شب جمعه بوده
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
https://t.me/+UcR_gcQI0_llNjk0
یه رمان اکیپی تمام عیار 😂 و یه کمدی لعنتی
با شش عدد دختر و شش عدد پسر
اتفاقا قصه شون هم از اونجایی شروع شد که دخترامون برای دزدی پا توی خونه ی پسرا میزارن و از قضا گیر هم میفتن 😂 چه شود | 40 | 0 | Loading... |
33 سلام عزیزایدلم به مناسبت روز تولد ادمین برای شما لیست رمان های چاپی ۱۴۰۳که اواخر فروردین قرارداد چاپشون بسته شده💯رو آماده کردیم میدونید که اگر چاپ بشن صحنههای جذاب و بی سانسورشون حدف میشه🥹 پس عضویت بگیرید و بیسانسور خوندشونو از دست ندید❌
کافیه برای عضویت فقط لینک شون رو لمس کنید😍👇
فقط تا امروز فرصت باقیست....‼️
تاریخ عضویت رمان های چاپی:🎉 18/3/1403🎉
اولین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
📚✏️
دومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
📚✏️
سومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0
📚✏️
چهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
📚✏️
پنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
📚✏️
ششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
📚✏️
هفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5I1xEVw-w-NhMDhk
📚✏️
هشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Za9-mWrqDvw1ZjM0
📚✏️
نهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
📚✏️
دهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+m1c5JsQJaRNkZmY0
📚✏️
یازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
📚✏️
دوازدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/Tx7Ut9w-WbinNg2G
📚✏️
سیزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+zaIQQCREKbwyNjQ0
📚✏️
چهاردهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
📚✏️
پانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEhjtpjo1eLoY2n3eA
📚✏️
شانزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+XANBrsFz53syNTNk
📚✏️
هفدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAE5-yn--MUOeQMcbVg
📚✏️
هجدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+M-Wgp4AqeT45YjNk
📚✏️
نوزدهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+-OlTPDBklSoxN2Vk
📚✏️
بیستمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Z404tqEHtY05MmI0
📚✏️
بیستویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Hf1dlSXg-z4wM2Q0
📚✏️
بیستودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+vEQPt5l1jHc5YTZk
📚✏️
بیستوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg
📚✏️
بیستوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+6Qi1_54DUlJmZjJk
📚✏️
بیستوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+A5I9fr3VTYxkOTQ0
📚✏️
بیستوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
📚✏️
بیستوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
📚✏️
بیستوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
📚✏️
بیستونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
📚✏️
سیومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
📚✏️
سیویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/vZbshZLs5Sc0NGRk
📚✏️
سیودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
📚✏️
سیوسومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
📚✏️
سیوچهارمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
📚✏️
سیوپنجمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
📚✏️
سیوششمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
📚✏️
سیوهفتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
📚✏️
سیوهشتمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
📚✏️
سیونهمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+Rw7OKzA3Cj0yMDI0
📚✏️
چهلمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
📚✏️
چهلویکمین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+p64wulRiINsyMjJk
📚✏️
چهلودومین رمان چاپی ۱۴۰۳❌
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
📚✏️
❗️دوستان لطفا این لیست پخش نشه چون تعداد فورواردها زیاد شده❌❌ | 55 | 0 | Loading... |
34 بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم | 31 | 0 | Loading... |
35 یکی یهدونه و لوس مامان و بابام بودم. بابام به کل فامیل گفته بود دوست نداره شوهرم بده. منم تا شاهزاده سوار بر اسب سفیدم از راه نمیرسید، حاضر نبودم تن به ازدواج بدم تا اینکه یه روز همسایه قدیمی بابابزرگم زنگ زد خونهمون و سراغ بابام رو ازمون گرفت. چند روز بعدم ما رو دعوت کرد خونهشون و من تو نخ پسر بزرگ حاج آقا نادری رفتم که ده سال از خودم بزرگتر بود و استاد دانشگاه. جالبه رامین با هیچ یک از معیارای من جور درنمیاومد اما نمیدونم سرنوشت چطوری رقم خورد که تا به خودم اومدم دیدم زندگیم به بودن رامین گره خورده ولی...
https://t.me/+zNrC-RBvuiY2Yzc0
https://t.me/+zNrC-RBvuiY2Yzc0 | 27 | 0 | Loading... |
36 یکی یهدونه و لوس مامان و بابام بودم. بابام به کل فامیل گفته بود دوست نداره شوهرم بده. منم تا شاهزاده سوار بر اسب سفیدم از راه نمیرسید، حاضر نبودم تن به ازدواج بدم تا اینکه یه روز همسایه قدیمی بابابزرگم زنگ زد خونهمون و سراغ بابام رو ازمون گرفت. چند روز بعدم ما رو دعوت کرد خونهشون و من تو نخ پسر بزرگ حاج آقا نادری رفتم که ده سال از خودم بزرگتر بود و استاد دانشگاه. جالبه رامین با هیچ یک از معیارای من جور درنمیاومد اما نمیدونم سرنوشت چطوری رقم خورد که تا به خودم اومدم دیدم زندگیم به بودن رامین گره خورده ولی...
https://t.me/+zNrC-RBvuiY2Yzc0
https://t.me/+zNrC-RBvuiY2Yzc0 | 27 | 0 | Loading... |
37 بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم | 10 | 0 | Loading... |
38 _من از اولم عاشقت نبودم سحر... روز عقدمونم بهت گفتم یکی دیگه رو دوست دارم!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.
برگه آزمایش تو دستم مچاله شد.
_چیم از اون دختر کمتر بود؟ واقعا... اصلا به چشمت نیومدم؟!
نگاه کلافه اش، بیشتر غرور شکسته ام و له کرد.
_تمومش کن سحر... درخواست طلاق توافقی دادم... طلاق گرفتیم مهریه ات و میدم برو پی زندگیت...
چونه ام از بغض لرزید.
برم پی زندگیم ؟! کدوم زندگی وقتی جونم به جون این مرد سنگدل وصل بود؟!
_آرش...
بین حرفم پرید و گفت:
_منو نازنین همین ماه ازدواج می کنیم... میخوام وقتی نازنین اومد تو این خونه نباشی... فهمیدی سحر؟!
به معنای واقعی خورد شدم.
میخواست اون زن و بیاره تو این خونه؟ تو اتاقی که یکی شدیم؟
من از اول هم اضافی بودم و نخواستم بفهمم...
گوشیش زنگ خورد و اسم نازنین و به خوبی روی صفحه دیدم.
دیدم که چطور ذوق کرد و تند از خونه بیرون رفت.
دستم روی شکمم نشست.
_میبینی هیچ کس مامانت و دوست نداره؟ تو دوسم داشته باش، باشه مامانی؟! همین امروز با هم از اینجا میریم...میریم یه جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه...
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
سر سفره عقد بهم گفت عاشق یکی دیگه اس... اما اینقدر عشق کورم کرده بود که جواب دادم... میخواستم با عشقی که بهش داشتم اونو هم عاشقش کنم ، اما درست روزی که میخواستم بهش خبر بابا شدنش و بدم،با اظهاریه طلاق توافقی اومد پیشم و...😭💔🔥
#پارت_واقعی_رمان 😍🥹 | 12 | 0 | Loading... |
39 بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم | 5 | 0 | Loading... |
40 _من خاطر خواهرت و می خواستم!
بغض کرده سر به زیر انداختم و محمد با بی رحمی ادامه داد.
_اون روز من اومدم خواستگاری خواهرت اما وقتی فهمیدیم عروس شده ، مجبور شدم با تو ازدواج کنم!
قطره ای اشک بالاخره روی گونه ام چکید.
محمد با بی رحمی تمام ادامه داد.
_نمی خوامت... رغبت نمیکنم حتی تو تختم ببینمت دختر می فهمی؟ اون چند شبی هم که باهات خوابیدم، همش خواهرت و جای تو می دیدم...
نفسم رفت...
من مرده بودم... زیر بار سنگین حرفای این مرد نامرد و سنگدل...
به سختی لب زدم.
_م...محمد...
بی توجه به حال بدم ادامه داد.
_واسه همین خیانتت برام مهم نبود... الانم گمشو از خونه ام برو...
با گریه و حال بد لب زدم.
_م...من بهت خیانت نکردم...
اصلا نشنید انگار... بی توجه تن بی جونم و به طرف در کشید.
_گورت و گم میکنی...
محمد با بی رحمی به بیرون هلم داد.
با درد بدی که تو سرم پیچید، چشمام سیاهی رفت...
اخرین لحظه صدای نعیم و شنیدم.
_یا خدا... اقا دروغ بوده... تهمت زدن به خانومتون خود بی کسش گفت الکی تهمت زده...
لبخند غمگینی روی لیام نشست و بعدس سیاهی مطلق و...😭🫠
https://t.me/+tetRs7dyDdBiMTFk
https://t.me/+tetRs7dyDdBiMTFk
پارت واقعی رمانشه 😭💔 | 35 | 0 | Loading... |
Repost from N/a
_من از اولم عاشقت نبودم سحر... روز عقدمونم بهت گفتم یکی دیگه رو دوست دارم!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.
برگه آزمایش تو دستم مچاله شد.
_چیم از اون دختر کمتر بود؟ واقعا... اصلا به چشمت نیومدم؟!
نگاه کلافه اش، بیشتر غرور شکسته ام و له کرد.
_تمومش کن سحر... درخواست طلاق توافقی دادم... طلاق گرفتیم مهریه ات و میدم برو پی زندگیت...
چونه ام از بغض لرزید.
برم پی زندگیم ؟! کدوم زندگی وقتی جونم به جون این مرد سنگدل وصل بود؟!
_آرش...
بین حرفم پرید و گفت:
_منو نازنین همین ماه ازدواج می کنیم... میخوام وقتی نازنین اومد تو این خونه نباشی... فهمیدی سحر؟!
به معنای واقعی خورد شدم.
میخواست اون زن و بیاره تو این خونه؟ تو اتاقی که یکی شدیم؟
من از اول هم اضافی بودم و نخواستم بفهمم...
گوشیش زنگ خورد و اسم نازنین و به خوبی روی صفحه دیدم.
دیدم که چطور ذوق کرد و تند از خونه بیرون رفت.
دستم روی شکمم نشست.
_میبینی هیچ کس مامانت و دوست نداره؟ تو دوسم داشته باش، باشه مامانی؟! همین امروز با هم از اینجا میریم...میریم یه جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه...
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
https://t.me/+jLY7sEFJz_BlYWY0
سر سفره عقد بهم گفت عاشق یکی دیگه اس... اما اینقدر عشق کورم کرده بود که جواب دادم... میخواستم با عشقی که بهش داشتم اونو هم عاشقش کنم ، اما درست روزی که میخواستم بهش خبر بابا شدنش و بدم،با اظهاریه طلاق توافقی اومد پیشم و...😭💔🔥
#پارت_واقعی_رمان 😍🥹4600
Repost from N/a
سلام😍
این شما و این بهترین رمان های آنلاین🔻
➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶➴➵➶
وقتی متوجه خیانت شوهرم شدم خواستم ببخشمش اما گفت بخاطر معشوقش طلاق بگیرم!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
برام پاپوش دوختند و منو انداختن زندان! فکرش رو بکن..یه دختر جوون تو زندون! چه اتفاقی هولناک تراز این میتونه بیفته
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مونس دختری که برای ثابت کردن عشقش بکارتش رو تقدیم میکنه، اما پسره روز عروسی قالش میذاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
حنا سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده ومحکوم به تن فروشیه امایک شب بادیدن سیدالیاس طباطبایی ورق برمیگرده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
به جرم عاشقی از خانودام طرد شدم اما اون خیلی زود عشقش بعدبه دنیا دخترم سردشد وزن دوم گرفت!
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
درست وقتی که داشتیم نامزد میکردیم، عکسهای برهنهام به دست عشقم رسید
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری باگذشته تاریک ومبتلا به بیماری مردهراسی مجبور به ازدواج با مردی سرد و خشن میشه که ۱۵سال ازش کوچکتره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رمان کامل و رایگان، با هر ژانری که دوست داری بخون
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. آن هم به طور غیابی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
پسر خلافکاری که گاوصندوق باز می کنه مقابل دختر جسوری قرار میگیره که بهش گیر میده اون وتو یکی ازماموریتهاش ببره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
صدف زنی مریض که شوهرش اورا ترک کرده وبا معشوقهاش در ترکیه زندگی میکند
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سرمه بعد از ده سال زندگی مشترک بخاطر خیانت شوهرش و اجبار شوهرش به طلاق ، طلاق میگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که بعد ازورشکستگی پدرش به دام یک گروه جنایتکار میافتد
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فایل رمان های ایرانی وخارجی
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری به اجبار خانوادهاش به عقدمردان مرفه در میآد.برای اینکه بتونه بعد از طلاق از اونها مهریه بگیره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
لینک دونی رمان های آنلاین
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
عشق ممنوعه ای بین دختر مسلمان نامزددار و پسر ارمنی شکل میگیره،عشقی که کلی مخالف داره ورسوایی به بار میاره
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
فریماه،دختر سختی کشیده ای که بعد از اینکه تیرداد عشق اول و پسر شوهرش بهش تجاوز می کنه،پاتوی زندگی سرگرداحدی می ذاره،کسی که فریماه براش یه خط قرمز ممتده.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
آریانا اتفاقی به کسی دل میبنده که همه میگفتن معشوقهی پنهانی مادرش بوده
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
ازدواج قراردادی عروس فراری با خوانندهای معروف،بیخبر از آنکه آن مرد همان رفیق صمیمی نامزد سابقش است.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختر شیطون و تکواندوکاری که خیلی اتفاقی با پروندهای روبهرو میشه که اونو وارد دنیای بیرحم مافیا میکنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
راحیل به خاطر زندانی بودن برادرش تو یه کشور دیگه مجبور میشه صیغه دوست صمیمی داداشش بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که به خاطر دزدیده شدن برادرش مجبور می شه زیرآب عشقش رو بزنه واز ایران فرار کنه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
سارا ازروی اجبار پرستار مردی که می شه بویی از احساس نبرده ودر پی اونه اما
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
میگفت عاشقمه اما من نمیخواستمش،نمیدونستم با نه گفتن به اون حکم مرگ خودم و امضا کردم.
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
شاداب طی یه اتفاق وحشتناک و واقعا عجیب و خندهدار با مردی آشنا میشه که بهنظر میرسه دیگه قرار نیست ببینتش اما...
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
رستا به خاطر پیدا کردن امین مجبور میشه با رفیعی خاستگار قدیمیش همراه بشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش.خبر نداره که توسط این گروه چه نقشهها براش کشیده شده..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
مهرناز از دست بداخلاقیهای باباش با انوش دوست میشه که تقریبا همسن و همصنف پدرش..
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
یک شب که طلا رو که چاقو خورده و می برن توی درمانگاهی که شیفت شبش با داریوشه. آدمای داریوش میخوان طلارو اذیت کنن که داریوش با همون بی حالیش متوجه ی موضوع میشه
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
بهار پسری که عاشقش شده از طرف پدرش اومده تو زندگیش که در کودکی رهاش کرده و حالا اون پر از حرص و کینه س از اون پدر و پسر
✿⃟🍂 𝐽𝑜𝑖𝑛 ✾⃟🥀
▬▭▬ ▬▭▬ ✦✧✦ ▬▭▬ ▬▭▬
3500
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
- دکتر بهت نمیخورد بعد از سیوخردهای سال با دوستدخترت بیای!
بلافاصله بعد از این حرف، صدای خندهی جمع بلند شد. سرخ از خجالت نگاهم را بالا کشیده و سریع گفتم:
- من دوست دخترشون نیستم!
انگار حرف من را نمیشنیدند.
رضا ابرویی بالا انداخت و این بار خطاب به او گفت:
- تو کی رفتی قاطی مرغا؟ چه بیخبر؟
این دفعه رسما قلبم نزد و تا خواستم دوباره وارد بحث شده و این اراجیف را تکذیب کنم، دوست دیگرش گفت:
- فقط بخاطر یه شام عروسی ما رو دعوت نکردی، خسیس؟!
و با این حرف، دوباره شلیک خندهی جمع بالا رفت. چرا دست برنمیداشتند؟
بالاخره وسط آن بلبشو به خودم جرئت دادم و مستقیم خیره شدم در چشمان مردی که تا به امروز، هیچ چیزی جز اخم و تندی از او ندیده بودم. آنچه میدیدم نفس را در سینهام حبس کرد.
داشت میخندید و چقدر با خنده جذابتر میشد... وقتی سنگینی نگاهم را حس کرد، برگشت سمتم و چیزی را زمزمهوار گفت که ...
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
(فقط کافیه دو پارت اول رو بخونید تا متوجه قلم قوی نویسنده بشید. )
1.26 MB
2200
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
1400
Repost from N/a
Photo unavailable
کیوان رادمهر!
معروفترین دنداپزشک ایرانی که آلمان میتونه به خودش ببینه...
یه نخبهی خشن و هات🔥
مردی که در قلبش رو به روی تمام زنهای دور و برش بسته و...دخترا جون میدن برای یه نگاه نفسبرش...
امااااا از قضا این آقا دکتر خشن ما فقط برای یک نفر نرم میشه اونم یه دختر ریزهمیزه با چشمهای کهرباییه که هر روز اونو به بهونهی معاینه میکشونه مطبش...
تا اینکه یه روز صدای نازدار پرنا باعث میشه که آقای دکترمون امان از کف بده و...🙊🔥
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
https://t.me/+H_PHdHw59t02YjE0
#قلم_قوی
1700
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش میشه
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
1100
Repost from N/a
#آژوان🔞
#دخترهرو-زندهبهگورمیکنن😱🥺💔
#پارتاصلیرمان
با دیدن صحنه مقابلش خون در رگانش یخ می ببند و بی معطلی با سرعت به سوی مرد می دود
در فاصله یکی قدمی اش می ایستد و نگاه به درون قبر درون حیاط می اندازد
تنِ مچاله شده ی بی نوای آن دخترک
قبرِ تا نصفه از خاک پر شده
قلبش را به درد می آورد.
آتش در چشمانش زبانه می کشد و با خشم یقه لباس مرد را در دستانش مشت می کند و فریاد می زند: دیووونه شدی؟
داری چیکار میکنی؟
مرد با بیل بار دیگر خاکی به روی تن دخترک درون قبر میریزد و می غرد:تا خودشو و اون حروم زاده ی داخل شکمشو با دستای خودم چال نک...
فریادی که از سر می دهد که نطق آن مرد را می برد!
با فک منقبض شده ی می غرلاند: عقدش می کنم!
مرد شوکه نجوا می کند: چی؟
و اوست که بار دیگر با اطمینان می گوید:اره من این خفت رو به بار میکشم! دختری رو #عقدش میکنم که دست خورده ی برادرمه...
اون دختر و بچش میشن زن من!
#گناهبرادرم رو من گردن میگیرم...
https://t.me/+NLSdgakSwcBmMDVk
بی توجه به آن مردِ شوکه مانده
خم می شود و دستش را به گوشه ی قبر می گیرد و به داخل آن می پرد.
بدنش به تن آرام کشیده می شود
و دخترک مهبوت از شنیده ها نگاهش را به چشمان او می دوزد و زیر لب می نالد:آقا هامین..
چانه جمع شده دخترک
لب های برچیده شده اش را از نظر می گذراند و پچ می زند:تموم شد چیزی نیست...من پیشتم!
نگاه شیفته دخترک صورت او را زیر نظر می گیرد و همچون کودکی بی پناه
کت او را در دستانش مچاله می کند و خودش را مهمان آغوش گرم او می کند
#ادامهیرمان🥹❤️🔥🔥🙊👇🏻
https://t.me/+NLSdgakSwcBmMDVk
2800
Repost from N/a
#آژوان🥵🔥
#پارتیکهدرآیندهخواهیمخواند
دهان مرد با حرص و ولع روی #لبهایش میلغزید و حتی طعم دهانش هم شبیه خون میزد!
#زبان هامین مدام در دهان دخترک میچرخید
حتی پشت و روی دندان هایش...
آرام عاصی شده بود از بی نفسی
هوا میخواست
لحظه ای با دندان #لب پایین دختر را میگیرد و آهسته میکشد
آرام از فرصت استفاده میکند و شروع به کشیدن نفس های عمیق میکند
_ جاااانم!
چه نفسی میزنی!
_ ول کن دستامو
مگه اسیر آوردی؟
https://t.me/+NzLcJjDPrWk3MThk
لب هایش به سمتی کش میآید و دستش بند شنل میشود
بازش میکند و روی کانتر میگذارد
چشم هایش سانت به سانت سر و روی دختر را میکاوند
آرام پشت میکند به مردی که حریصانه بیتاب شده بود...
موهای بلندش را که ماهرانه تاب خورده بودند روی شانه اش میریزد
_ میخوام دربیارم لباسمو
مرد متوجه لرزش صدای عروسکش میشود
همین را میخواست!
همین که این بره تیز را این چنین رام خود کند..
طوری که هامین متوجه نباشد دست روی لبش میگذارد
میسوخت..
انگار که هنوز دندان ها و لب و زبان مرد
چفت دهانش بود
_ تو نمیخوای دکمه های لباسمو باز کنی؟
برنمیگردد
_ نه!
_ باز نکنی، باز میکنم!
_ هااامین؟
_ جان دل هامین!
تیز و درمانده نامش را صدا میزند
اما مرد..
آرام و با احساس پاسخش را میدهد
خود دختر هم میماند چه بگویید🥹❤️🔥
https://t.me/+NzLcJjDPrWk3MThk
6200
Repost from N/a
یه لیست جذاب برای همه مخاطبان عزیز کانال😍
نگار فرزین
سحر💕بهزاد
https://t.me/+N9BFdebpB5w0N2U8
میم راهپیما
البرز 💕ایران
https://t.me/+RyG2Wpv98Ks0YjM0
مریم بوذری
بردیا 💕 افرا
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
سارا انضباطی
الیاس 💕حنا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
پروانه قدیمی
ارس 💕 جانان
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
شبنم
گلاویژ 💕عماد
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
ماریا
رستا 💕 فرشاد
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
شینزود
فهام 💕 سامیا
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
منیر قاسمی
رهی 💕 نورا
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
میم.راهپیما
آفاق💕الچین
https://t.me/+cGaEWW24wYQ2NmI8
نسترن ملایی
هانا💕واران
https://t.me/+cby5BpsV_2dkZDc0
سیما
جانان 💕 ظهیر
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
نگار فرزین
عماد 💕سارا
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
حدیثه ببرزاده
الهه 💕 علی
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8
یگانه راد
سبحان، ارمیا💕محنا
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
مرضیه
سما 💕 امید
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
فاطمه جعفری
حامد 💕عاطفه
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
نسترن
ودا 💕دانیار
https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0
یغما شفیع پور
تیارا 💕 آویر
https://t.me/joinchat/RaaqCdplvPFp_Ipz
گیلسو
طنین 💕شهریار
https://t.me/+EPy1Pj6lEPUyNmQ0
شیوا بادی
ایران 💕وارطان
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
حوای پاییز
آران 💕فریماه
https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk
مونا امین سرشت
ماهرخ💕کیاراد، دارا
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
نسیم
پناه💕کاوه
https://t.me/+fQzEb67n3hY1NjA0
پرنیان هفت رنگ
خزان💕هیروان ، پریشان
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
اعظم داشبلاغی
ماهرو💕رحمان
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
ر.بیات
حسام💕ریحانه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
مهلا.خ
شهریار💕آسو
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
حانیه شامل
پناه💕 آرسین
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
اعظم داشبلاغی
حسن، نوید💕 رها
https://t.me/+8spJjlnwbk9lZjA0
مینا
دلیار 💕 نیک
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
مارال
امیرحافظ 💕 آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
بهناز صفری
ماه چهره💕مهدیار_آدریان
https://t.me/+W-87i6q5g08wMDI0
فریبا زلالی
صدف 💕 علی
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
راز
لیدا 💕 فولاد
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
مهدیه سیفالهی
آریانا💕 کوروش
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk
لیلا غلطانی
فرشید💕سونا
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
گیسو رحیمی
دلوین💕حامین
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
محدثه رمضانی
پناه 💕یاشار، امیرعلی
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
صدای بی صدا
دیاکو 💕راحیل
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
سارا رایگان
آرامش 💕طوفان
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
شبنم
آرش 💕سارا
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
مبینا
بنیامین💕 جیران
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
راز.س
شاداب💕سبحان، محمد
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
خاطره
همایون💕نوا
https://t.me/+R-d0sNQmYH5mYTc0
شادی جمالیان
نهال 💕کیهان
https://t.me/+m6zOAXiTnhY3ZGI0
آزاده ندایی
ریرا 💕 رستان
https://t.me/+sYAizZnehZE2YzUy
رقیه جوانی
سرمه💕 رهام
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
شبنم خلیلی
شبنم💕سهراب
https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0
2100