cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

megumi.

(Megumi's wife) A cup of tea and a cheeseburger can fix me.‌

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
210
مشترکین
+124 ساعت
+77 روز
+630 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Photo unavailableShow in Telegram
اما یک شب همینجوری که سرت رو بالشته و داری اخرین نخ سیگارتو میکشی، و من کنارت درحالی که کتابی که چند دقیقه پیش داشتم میخوندم توی دستمه. بهت از فردایی میگم که صبحش بیدار نمیشیم، فردایی که گلای بالکنِ شماره هفت بخاطر خودکشی دو نفره‌ی صاحبشون توی یه شب گرم تابستونی، خیلی وقته پژمرده شدن.
نمایش همه...
1
گورِپِدرتان.
نمایش همه...
1
طبیعتا اگر جوری که باهام رفتار کردید، باهاتون رفتار میکردم خیلی زود ازم ناراحت میشدید.
نمایش همه...
1
Inglorious basterds. ( 2006 )
نمایش همه...
شاید فقط باید این تابستون‌ فنارو اتیش بزنیم تا دیگه دلشون گرما و این فصل مزخرف رو نخواد، به ارزوشونم که گرماست میرسن.
نمایش همه...
من اون روزها رو میخوام که ساعتِ غروب خودم رو به پشت پنجره‌ی اتاقم میرسوندم تا عبور کلاغ‌ها رو بین نارنجی غروب نگاه کنم و تا رفتن آخرین کلاغ و ناپدید شدن خورشید همون جا میموندم، درحالی که گوشهامو برای شنیدن صدای جیرجیرک زیر پنجره ی اتاقم تیز میکردم جایی بین لحاف های روی تخت فرو میرفتم و میذاشتم روزنه‌ی نور از زیر در اتاق و زمزمه‌ی شعری نامفهوم با صدای مادرم دوباره منو به خوابی عمیق فرو ببره.
نمایش همه...
it's so boring to think about you again.
نمایش همه...
1