My Story's
به نام او🤍 و من، به حرمت بوسیدن دست هایت، همهی وجودم را حرام کردهام🕊 وقتی او آمد🌾 ژانر: گی لاو، مستر اسلیو بوی، برت برت تیمر اگه ریکوئستتون قبول نمیشه اینجا پیام بدین: https://t.me/+UH_k-Dbij_p1r6oI
نمایش بیشتر2 981
مشترکین
-1124 ساعت
+1247 روز
-4830 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
00:01
Video unavailable
پسری که اسیر جن هوسبازی میشه و...
🖐🏻اسپ*نک محکمی به باسنش زدم و دو لپ #باسنشوازهم فاصله دادم👀
انگشتمو دور #سوراخ #سفیدوتنگش چرخوندم که لرزی🥶 کرد
💧تفی روی #سوراخش انداختم و انگشتمو واردش کردم که #جیغی کشید
_#بیبی بوی از سوراخت باید عکس بعد وقبل بگیرم😏
اولش تنگ وسفیده ولی آخرش باز وقرمز🔥....این سوراخ کون تو از ناز هزار تا دختر خیس تره😈
https://t.me/+nMQa6SD26Oo1MTlk
https://t.me/+nMQa6SD26Oo1MTlk
animation.gif.mp40.15 KB
1400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
- نازتو لیس میزنم ولی حق نداری ارضا بشی💦👅
ترسیده نگاهی بهم انداخت که باولع لیسی به تپل صورتیش زدم که به دستام چنگ زد
- هیشش جونم دلت میخواد چو.چولتو لیس بزنم؟ میکش بزنم بعد زبونمو فرو کنم تو سوراخ تنگت؟؟
حشری ناله ای کرد و آب از سوراخش بیرون ریخت که با انگشتم دوباره تو سوراخش هل دادم
- نچ نچ دختر بد حالا که نتونستی خودتو کنترل کنی تا صبح انقدر لیست میزنم که بهشتت سر بشه......
https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk
https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk
ناز کوچولوشو انقدر میخوره که تا صبح ۱۰ بار تو دهنش ارضا میشه......😱😱❌
1000
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
_بشین جلو پاهام با خودت ور برو و خودتو ارضـ ا کن! فقط ده دقیقه وقت داری
با خماری دستمو بین پاهام بردم و شروع به مالوندن خودم کردم. با حرکت دستم نازم خیس خیس شد.
_با اجازهی کی خیس کردی توله سگ؟!
آه و ناله هام اتاقو فرا گرفته بود که ددی از جاش بلند شد و با نگاهی به ساعت مچیش گفت:
_تایمت تموم شد! حالا باید تا صبح زیر کلفتم جـر بخوری!
https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0
https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0
3300
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
_اههه....غی....اث #حال میکنی؟🔞💦
لب روی لب اراد گذاشت و دستشواز پشت #وارد شلوار اراد کرد وانگشت فاکش رو #واردش کرد که اراد اهی کشید و غیاث تحملش رو از دست داد.
غیاث لاله گوش اراد رو گازی گرفت همین طور که #دیکش رو وارد اراد میکرد باصدای خماری که پراز #خباثت بود گفت
_وقتی جرت دادم اونوقت به عمق #حال کردن من پی میبری.🔞🔞🔞💦💦
https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
3200
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:04
Video unavailable
- تشنمه آقا میشه یکم آب بدید بهم
نیشخندی زدم و کمربندمو باز کردم که ترسیده عقب رفت. التمو روی لباش گذاشتم و مجبورش کردم کلشو بخوره
- آروم لیسش بزن کوچولو میخوام با آب ک.یرم سیرابت کنم
تقلا کرد که ولش کنم ولی با فرو رفتن انگشتم تو سوراخ تنگ نازش نفسش رفت که تو دهنش تلنبه زدم
- خوب خیسش کن دختر جون قراره سوراخ کوچولوت پاره بشه......
https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk
https://t.me/+0QJJaFzIQYk3NDdk
دختره رو مجبور میکنه التشو ساک بزنه و بعد با کلفتیش سوراخ باکرشو جر میده.....❌💦
0.97 KB
4200
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
-آمپول نه ، من میترسم عمو..
پنبه آغشته به الکل رو روی باس*ن ژله ای و سفیدم کشید و آروم دم گوشم گفت:
-هیییش شل کنی درد نداره ، سفت نمیگیری خودتو ها رومیسا!
سرم رو تو بالشت فرو کردم و هق زدم. با فرو رفتن آمپول تو باس*نم خودمو سفت گرفتم و جیغی زدم.
با عصبانیت روی باس*نم کوبید و داد زد:
-مگه نگفتم خودتو سفت نگیر توله سگ؟!
شورت خیسم که به نازم چسبیده بود رو کنار زد و با انگشت روی شیار ک.ص خیسم کشید
-آییی بابایی جیشم میگیرههه
پوزخندی زد و لبامو توی دهنش گرفت
-بزار بیاد ، جیشت نیست داری ارضا میشی کوچولوی من!
خودمو شل کردم که ناگهان جیشم با فشار...
https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0
https://t.me/+9Dtfwz_65r1jNDk0
لیتل عموش میشه از امپول میترسه ددیش هر شب بهش آمپول میزنه🥺🔞💉
4400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
_من عاشق اون انسان شدم جادوگر اگه بهم دوتا پا بدی هرکار بگی میکنم.
_تورو انسانت میکنم ولی باید قبل از شب ماه سرخ از معشوقت حامله بشی وگرنه میمیری‼️
داستان شاهزاده خانوم پری دریایی دوباره داره تکرار میشه ولی فرقش اینه که وقتی پری دریایی ما توی راه رو های عمارت عشقش میرقصید تصورشم نمیکرد که وقتی دره اون اتاق لعنت شده رو بازکنه با کلی جسد تیکه تیکه شده از پریای دریایی روبه رو بشه!!!....🧜🏼♀️
برای خوندن کلی #مانهوا و #ناول اسمات بیا تو چنلمون یا حبیبی🥵💥👇
https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
4500
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:03
Video unavailable
GAY. 👨❤️💋👨 HOT. 🔥 LOVEIY. ❤️
_نه.....هق......نه.......اییییییی.
ضربه #دیک غیاث روی #نقطه لذت اراد،لذت زیادی روتوی تن و رگ اراد تزریق کرد.
اراد محکم کمر غیاث رو #چنگ زد و سرسد روی سینه غیاث گذاشت.
غیاث با نفس نفس زدن گفت
_میبینی اراد #سوراخ کوچولوت چطور #دیکم رو توی خودش جا داده،به حدی که از تنگی و کوچیکی سوراخت، #دیکم داره له میشه .....اههههههههه
غیاث محکمتر کمر زد.صدای اه و ناله جفتشون توی اتاق میچیید و فضای رو #هورنی تر میکرد.
ارادبه سختی گفت
_دار.....م میامممم.
غیاث همین طور که محکم #تلمبه میزد،پیشونی اراد رو بوسید و باصدای خماری گفت
_بیا عزیزدردونه غیاث،برای #غیاثت بیا.🔞💦💦💦💦💦💦
https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
https://t.me/+1PVQIF9cFbhmMjU8
animation.gif.mp40.69 KB
5800
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
Photo unavailable
یه مانهوای جدید از نویسنده «دفترچه خاطرات کثیف»🥵🔞
ژانره:کلاسیک،اسمات،یوری🤭
خلاصه:دختری که در عوض بدهکاری های نامادریش به همراه خدمتکارش آنا که رابطه پنهانی باهاش داره به عمارت دوشس بدنام رز بلیک فرستاده میشه بدونه اینکه بدونه دوشس خیلی وقته منتظر بدست آوردنشه❗️❗️💋...
+ لیلی من خیلی وقته تنهام و فقط ی آرزو دارم اونم اینکه شخصی رو پیداکنم توی این عمارت که صادقانه من و دوست داشته باشه، امیدوار بودم اون شخص تو باشی!
برای خوندن کلی مانهوای یائویی،یوری و استریت بزن رو لینکحبیبی😔👇
https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
https://t.me/+uDWAznZOB4A4ZGZk
7500
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
پسره تو زندان افتاده و حالا یه خلافکار میخواد بهش تجاوز که یه سروکله شوهر مافیاش پیدا میشه و...🔞💦
رئیسشون که مرد هیکلی ای بود جلو اومد و روبه روم ایستاد و دست کرد تو #شلوارش که هینی کشیدم
+اقا ولم کنید این چه کاریه
دیـکش رو از تو شلوارش بیرون اورد، با دیدن اون عـضـو کلفت و البته زشت حالم داشت بهم خورد #شـق نشده بود و شبیه یه تیکه لاستیک افتاده بود
_میدونی چند وقته یه دل سیر #کـ..ـص نکردم؟
اینجا که زنی نیست ولی توهم همچنین بد نیستی اینجا جای تو نیست بچه جون اگه بهم صفا بدی و به #سـالار برسی منم.....
ادامه حرفش با فرو رفتن چاقوی تیز ارسلان تو شکمش قطع شد و.....
https://t.me/+Bw5bDhjQCqw3M2U0
1800