"شاید من"

اما ' زندگی کردم حتی به غلط ' رابطه‌ی مستقیمی با آرامشم داره. به درک که فلان انتخاب درست رو نداشتم، به درک که تا الان اونطور که باید تلاش نکردم، به درک که یکی قلبم رو به درد آورده، به جهنم که حالم مدتی بد بوده، به جهنم که خیلی از کارهایی که باید رو نکردم و خیلی از کارهایی که نباید رو انجام دادم. واقعا به جهنم.

امیدوارم یکیو داشته باشید که بدونه کیو داره.

‏کمک کردن به بقیه خیلی خوبه اینجوریه که: من که دیگه نمیتونم شاد باشم ولی بیا یکاری کنیم تو خوشحال بشی که به واسطش منم چیزی حس کنم.

هیچوقت به تهش فکر نکن، ‏چون ممکنه برسی به غم. ‏ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ. ‏ته یک روز خوب، ممکنه برسی‌ به شب پر از فکر و خیال. ‏ته یک خاطره قشنگ، ‏ممکنه برسی به یک یادش بخیر. ‏از حس و حال الانت لذت ببر، ‏در لحظه زندگی کن. ‏به تهش فکر نکن.

از وقتی یادمه قراره ساعت خوابمو درست کنم.

امروز هم نتونستم خوشحال باشم ، فردا دوباره تلاش میکنم.

اصلا خوشم‌ نمیاد شل بغلم میکنن، عزیزم استخونامو بشکون.

یه وقتایی واقعا میخوام یه ساک لباس بردارم ، برم