« از جایی که منم »
|روزمرگی های یک دختر نارنجی را بخوان.| رسالتِ من بهتر کردن حال توئه🤍. میبوسم وجودتو قشنگیه این زندگی. شروعمون؛_۱۲بهمن۴۰۱_
نمایش بیشتر223
مشترکین
-124 ساعت
-17 روز
+730 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
از امروزم عکسم گرفتم اما آینه ی آسانسور کثیف بود و نمیزاریم عکسو اینجا:)
دیشب دل دردی داشتم که نزاشت حتی بخوابم، یکمی مرور کردم فک کنم ساعت پنج و نیم صبح یه چهل دقیقه تونستم چشمامو ببندم، از خواب بیدار شدم، همچنان درد داشتم و حالم یه جوری بود، آماده شدم رفتم سرجلسه، بیرون رفتم حالم بهتر شد.
اومدم خونه یه چیزی خوردم، رفتم دوش گرفتم و کلی حالم بهتر شد، مامان قیمه درست کرده بود، ناهار خوردم گفتم یکمی چشامو ببندم، اما خوابم نبرد شاید نیم ساعت.
من متاسفانه اصلا نیمتونم ظهرا بخوابم حتی اگه کل شب قبل بیدار باشم و خواب من میره تا امشب، الان خوبم خداروشکر، موهامو شونه کنم، یکم درس بخونم،بعد برای یه کاری باید برم بیرون.
❤ 6