پنجره ای رو به آزادی

صبح بخیر خیلی وقت بیدار شدم سیل داره میباره از آسمون

نیکولا تسلا گفت اگر می‌خواهید جهان را درک کنید، باید انرژی، فرکانس و ارتعاش را درک کنید.

🔴 «هنری کیسینجر، هایپربوریا و تارتاریا را روی جلد کتاب خود قرار داده است !!! این را تصور کنید. یک امپراتوری سقوط می کند و تاریخ در بالای آن "بازنویسی" می شود و حافظه‌ی تاریخ پاک می شود. هشت یا نه نسل بعد، کتابی در مورد چگونگی سازماندهی جهان نوشته می‌شود، به معنای واقعی کلمه «نظم جهانی» نامیده می‌شود، و به طور جسورانه روی جلد پشت عنوان، نقشه‌ای از جهان قدیمی از امپراتوری تسخیر شده افسانه‌ای به نمایش گذاشته می‌شود.»

در سال 1972 یک کارخانه در فرانسه، سنگ معدن اورانیوم از کشور آفریقایی گابن وارد نمود،اما نکته ای که آنها را شوکه کرد این بود که وقتی آنها می خواستند سنگ های اورانیوم را تصفیه کنند،متوجه شدند که تمام سنگ ها قبلا تصفیه شده اند.انها برای بررسی موضوع دانشمندانی را از سرتاسر جهان دعوت کردند،دانشمندان سایت محل استخراج سنگ های اورانیوم را در گابن بررسی و آنچه را کشف کردند باور نمی کردند که در آنجا یک راکتور هسته ای در 1/8میلیارد سال پیش فعال بوده است و بمدت 500000 سال مشغول تولید اورانیوم بوده. 1/8 میلیارد سال پیش؟..... ما فکر می کردیم که در آنزمان شکل چند سلولی حیات در روی زمین در جریان بوده است،چه برسد به اینکه رآکتور هسته ای کار می کرده باشد. بنابراین سوال اساسی اینست که چه کسی یا چه موجوداتی در حدود دو میلیارد سال پیش رآکتور هسته ای راه اندازی کرده اند؟ دانشمند برنده جایزه نوبل گلن تی سیبورگ نیز اذعان نمود که این راکتور هسته‌ای چیزی طبیعی نبوده و احتمالا بدست انسان ها یا موجوداتی هوشمند دیگری ساخته شده زیرا برای غنی سازی اورانیوم اب باید بی نهایت خالص شود حال چه کسی اب را در انزمان خالص کرده است؟ 💫

آنها از طریق جادوی جنسی بر جهان ما حکومت می کنند. منبع ویدیو افشای ایلومیناتی ها از درون نام کتاب "زندگی پنهان در فراماسونری" و نقاشی "پرتال دوم" در این کلیپ در مورد اعمال باطنی فراماسونری، از جمله مراسم جادوی جنسی و اعتقاد به جاودانگی از طریق جادوی جنسی تانتریک بحث می شود. تئودور وایس پولپرو، یک روحانی آلمانی و رئیس OTO، راز جاودانگی کراولی را از طریق مداخله اهریمنی که شامل تجاوز جنسی به کودکان است، کشف کرد.

🔴 نتیجه ظهور پیامبری بنام محمد و دین اسلام چه بود؟؟!!! تاریخ ها به میلادی است 570 – تولد پیامبر در عربستان 577 – مادر پیامبر فوت می‌شود 580 – عبدالمطلب پدربزرگ پیامبر فوت می‌شود 583 – اولین مسافرت پیامبر به سوریه با اهداف تجارتی (پیشکار بانوی ثروتمند مکه خدیجه) 595 – محمد با خدیجه ازدواج می‌کند 595 – مسافرت دوم به سوریه 598 – پسرش، قاسم بدنیا می آید 600 – دخترش زینب بدنیا می آید 603 – دخترش ام کلثوم بدنیا می آید 604 – دخترش رقیه بدنیا می آید 605 – حجر الاسود در کنار کعبه قرار می گیرد 605 – دخترش فاطمه بدنیا می آید 610 – پیامبر اسلام در غار حرا جبرئیل را ملاقات می‌کند (اولین وحی) 613 – پیامبر اسلام ادعای پیامبری اش را بطور عمومی اعلام می‌کند (دومین وحی) 615 – مسلمانان توسط قریش مورد آزار قرار می‌گیرند 619 – با سوده و عایشه ازدواج می‌کند 620 – نمازهای پنجگانه اجباری میشوند 622 – پیامبر از مکه به مدینه مهاجرت می‌کند 623 – جنگ ودان 623 – جنگ صفوان 623 – جنگ ذوالعشير 624 – پیامبر و اطرافیانش آغاز به حملات پی در پی به کاروان‌های تجارتی و غارت ثروت آنها 624 – زکات اجباری می‌شود 624 – جنگ بدر 624 – جنگ بنی سلیم 624 – جنگ بنی قینقاع 624 – جنگ سویق 624 – جنگ بنی قطفان 624 – جنگ بحران 625 – جنگ احد 625 – جنگ حمراء الاسد 625 – جنگ بنی النضیر 625 – جنگ ذات الرقاع 626 – جنگ بدر الاخره 626 – جنگ دومه الجندل 626 – جنگ بنی المصطلق 627 – جنگ خندق 627 – جنگ بنی قریظه 627 – جنگ بنی لحیان 627 – جنگ غیبه 627 – جنگ خیبر 628 – پیامبر معاهده ای را با قریش امضا می‌کند 630 –  نبرد فتح مکه 630 – جنگ حنین 630 – جنگ تبوک 632 – پیامبر اسلام فوت می کند 632 – ابوبکر، پدرزن پیامبر، و عمر یک کودتای نظامی را آغاز می‌کنند تا اسلام را در عربستان تحمیل کنند 633 – جنگ در عمان 633 – جنگ حضرموت 633 – جنگ کازیما 633 – جنگ ولاجه 633 – جنگ اولیس 633 – جنگ عنبر 634 – جنگ بصره 634 – جنگ دمشق 634 – جنگ اجنادین 634 – مرگ ابوبکر و به خلافت رسیدن عمر 634 – جنگ نمارق 634 – جنگ سقطیه 635 – جنگ جسر 635 – جنگ بویب 635 – فتح دمشق 635 – جنگ فحل 636 – جنگ یرموک 636 – جنگ قادسیه 636 – فتح مدائن 637 – جنگ جلولاء 638 – جنگ یرموک 638 – مسلمانان رومی ها را شکست می‌دهند و وارد جارالسلام می شوند 638 – فتح جزیره 639 – فتح خوزستان و حرکت به سوی مصر 641 – جنگ نهاوند 642 – جنگ ری در ایران 643 – فتح آذربایجان 644 – فتح فارس 644 – فتح خاران 644 – عمر کشته می‌شود، عثمان خلیفه می‌شود 647 – فتح جزایر قبرس 648 – حمله به بیزانسی ها 651 – جنگ دریایی علیه بیزانسی ها 654 – اسلام در شمال افریقا پخش می‌شود 656 – عثمان کشته می‌شود، علی خلیفه می گردد 658 – جنگ نهران 659 – فتح مصر 661 – علی کشته می‌شود 662 – مصر به دست اسلامگرایان می افتد 666 – مسلمانان به سیسیل ایتالیا حمله می‌کنند 677 – محاصره قسطنطنیه 687 – جنگ کوفه 691 – جنگ دیر الجلیغ 700 – حملات نظامی به شمال افریقا انجام می گیرد 702 – جنگ دیر الجمیرا 711 – مسلمانان به جبل الطارق حمله می‌کنند 711 – فتح اسپانیا 713 – فتح ملتان (منطقه ای در پاکستان) 716 – حمله به قسطنطنیه 732 – جنگ در فرانسه 740 – جنگ نوبلز 741 – جنگ بگدورا در شمال افریقا 744 – جنگ عین الجر 746 – جنگ روپار ثوثا 748 – جنگ ری 749 – جنگ اصفهان 749 – جنگ نهاوند 750 – جنگ زب 772 – جنگ حنبی در شمال افریقا 777 – جنگ ساراگوسا در اسپانیا آنچه در این متن بیشتر از هر چیزی به چشم می آید چیست؟!! کلیدواژه «جنگ» ... اصل و اساس دینی است که پیامبرش ادعا داشت که مبعوث شده تا فضائل اخلاقی را تکمیل کند؛ و الله این دین، در قرآنش مدعی است که دین رحمت، شفقت و لااکراه فی الدین است! در تاریخ اسلام و سنت و سیره نبوی؛ به کرات و به دفعات شاهد سرپیچی و زیرپا نهادن دستوراتی هستیم که بظاهر از طرف الله و در واقع توسط خود محمد، بعنوان پیامبر و فرستاده‌ی الله به مناسبت های گوناگون، به عنوان آیات قرآن نازل شدند و کار رسوایی زیرپا نهادن این فرامین حتی در زن گرفتن و زندگی خصوصی پیامبر اسلام هم دیده می شود! آنجا که الله! بوضوح به پیامبرش دستور می دهد که دیگر حق اضافه کردن زنی دیگر به حرمسرای خود را ندارد!! و پیامبر زنباره‌ی اسلام پس از این آیه ای که خود نازل کرده بود ۴ زن دیگر اختیار کرد!! جنگ کردن و خونریزی در ماههای حرام در بین تمامی اعراب با هر اعتقادی و ایمان به هر خدایی حرام بود، اما محمد این سنت دیرین و البته نیک عربی را زیرپا نهاد و برای توجیه این جنایات خود، به وحی و تایید الهی از طرف الله متوسل می شد یادمان نرود ... که اسلام دین صلح و دوستی است و خوشبختانه همه با آغوش باز اسلام را پذیرفتند!! 🔻کلام آخر اینکه: مسلمانان تا به تمام دنیا ثابت نکنند که اسلام دین صلح است، دست از جنگیدن بر‌نمی‌دارند.

🔴 اسناد نابودی تیامات در یک انفجار، توسط منجمان ماهر بدست آمده و در ناسا نگهداری می‌شود تخریب تیامات ۵۰/۰۰۰ سال پیش رخ داد، موجودات متواری با موفق شدن نقشه‌ی خود؛ تیامات را پیش از انفجار ترک کرده بودند و این بار به روی زمین آمدند (فرشتگان هبوط یا سقوط کرده/مغضوب شده). در سطح فیزیکی، کنترل توسط دستور کار (اوریون-بابلی) یعنی بردگی سیستم مالی بر پایه بدهی و توسط برنامه های کنترل ذهن رسانه های جمعی انجام می‌شود. در سطوح اتریک، اختری، ذهنی، کنترل از طریق تحریف و الکترومغناطیس فضا و زمان انجام می‌شود که یک توهم سیستم حلقه بسته را ایجاد می‌کنند تا اینطور به نظر بیاید که این حلقه تا ابد ادامه دارد و همین مسئله است که باعث شده تا تعداد بسیار کمی از انسانها بتوانند از این چرخه بیهوده رها شوند و به بیداری برسند. این ماتریکس توسط موجوداتی اداره می‌شود بنام آرکان ها (در زبان یونانی به معنی حکمران). آرکان ها در طول هزاران سال موجودات گوش بفرمانی مانند: دراکوها و رپتایل ها را از طریق مهندسی ژنتیک طراحی کردند تا از آن ها به عنوان جنگجویان برده برای گسترش امپراطوری تاریک شان استفاده کنند. زمین آخرین سیاره این امپراطوری سیاه خواهد بود که به زودی از دست این موجودات آزاد خواهد شد، اما هنوز تعداد بسیار کمی از آن ها در درون زمین باقی مانده اند. آن ها در طبقه اثیری و اعلای سیاره زمین معروف هستند و همچنین آن ها هستند که مسیر زندگی انسان‌های روی زمین را برای تناسخ دوباره انتخاب می‌کنند، آن ها با موج مولد تکنولوژی پیشرفته ای که در اختیار دارند بر لایه اختری انرژی زمین، تغییر و دستکاری کرده و به این منظور آن ها را برای اثرات خشونت آمیز روی زمین استفاده می‌کنند. آرکان ها موجوداتی هستند که امروزه حکومت هایی که از ماهیت واقعی آن ها خبر دارند بنام «موجودات فضایی» به توده های مردمی قالب کرده اند؛ اسناد مربوط به آرکان ها در کتابخانه (نجع الحمادی) در اسکندریه به خوبی درباره آرکان ها توضیحات کاملی ارائه داده است. آنها عالم فرهنگ و سیاست را در زمین کنترل کرده و تاریخ حقیقی را حذف و تاریخی به میل خود نوشتند، آرکان ها همه جا هستند نه تنها در جهان سیاست بلکه در دنیای هنر، سینما، ورزش، موسیقی و ... دراکوهایی که برای آن ها بردگی می‌کنند از تکنولوژی هوش مصنوعی برای حفظ ماتریکس استفاده می‌کنند، در این سطح یک سیستم هشدار وجود دارد که طبق آن اگر کسی بیدار بشود و از لحاظ آگاهی به سطحی برسد که توسط «نور آگاهی» سوراخی در ماتریکس ایجاد کند، دراکوها یک رپتایل برده را می‌فرستند تا با اعمال فشار بر نقاط ضعف روانی فرد بیدار شده، دوباره ارتعاشش را پایین آورده و آن روزنه نفوذ را می‌بندند. رپاتیل ها به صورت مدام بر روی ذهن و احساسات افراد فشار وارد می‌کنند تا از رشد روح او جلوگیری کنند و تلاش آن فرد را برای آزادی سرکوب کنند، آن ها در مقابل نور، حقیقت و شجاعت قدرت شان را از دست می‌دهند. اگر ما بدون ترس از این مسائل آگاه باشیم، توسط نوری که از آگاهی ما ایجاد می‌شود با ترمیم ساختار (فضا-زمان) موجودات منفی از لایه های اثیری و اختری در زمین پاک خواهند شد. در سطح فیزیکی آرکان ها در سیستم یسوعی ها تناسخ کردند و از لحاظ روحی مجریان‌شان را (اعضای ایلومیناتی دراکو که سیستم مالی را کنترل می‌کنند) و جنگجویان برده آنها یعنی (مزدوران رپتایل که از ایلومیناتی‌ها محافظت می‌کنند) و بردگان‌شان یعنی انسان هایی که برای آن ها کار می‌کنند را کنترل می‌کنند.

🔴 بر طبق الواح سومری و سایر کتیبه ها در اطراف جهان توضیح داده شده که پس از ورود فرازمینی‌هایی بسیار پیشرفته به زمین، آنها توانستند با دستکاری ژنتیکی انسان «هموساپینس» یا انسان متفکر امروزی را خلق کنند؛ این نکته را فراموش نکنید که هدف از این دستکاری ژنتیکی ایجاد تغییراتی در انسان ها بود تا بتوانند دستورات داده شده را فرابگیرد و انجام دهد و به صاحبان قدرت فرازمینی اش منفعت برساند، وگرنه اون موجودات بیکار نبودند که با دادن هوش و توانایی‌های بیشتر به انسان ها برای خودشان دردسر بسازند، زیرا بسیار خوب می‌دانستند که انسان متفکر با داشتن هوش، یک خطر بزرگ خواهد داشت و آن هم در دست گرفتن کنترل زمین در آینده و در نهایت بیگاری ندادن به اربابان سایه است. در افسانه های باستانی قید شده که گروهی از موجودات که پس از ایجاد وضعیت آخرالزمانی (یعنی پایان دوران قدرتشان در سیاره‌شان) از سیاره خود اخراج شده بودند (برخی اینان را از پلیاد و برخی از صورت فلکی یمانی می‌دانند) و اینان تحت تعقیب بودند و تکنولوژی‌شان از امروز ما هم فراتر بود، به منظومه خورشیدی ما رسیدند، آنها با تعقیب کنندگان‌شان فاصله زیادی داشتند و روی سیاره «تیامات» که «لوسیفر» نیز نامیده می‌شود فرود آمدند، این موجودات با ایجاد پایگاهی موقت و ارسال امواج الکترومغناطیس، عامدانه تعقیب کنندگانشان را متوجه مکان خود در آن سیاره کردند، تعقیب کنندگان با ردیابی این امواج سیاره تیامات را منفجر کردند آنها «آرکان ها» نامیده می‌شدند، آرکانها پس از آمدن بر زمین علاوه بر سطح، در اعماق زمین نیز سکنی گزیدند زیرا برای دستیابی به قدرت به زمانی بس طولانی نیازمند بودند، پس قبل از هر چیز باید از امنیت خویش خاطر جمع می‌شدند، آرکان ها علاوه بر اینکه مجرمانی تحت تعقیب بودند، مقاصد پلیدشان در زمین سبب شد برای روز مبادای خود به فکر مکان های کاملا امن باشند که در سطح زمین قابل رویت و دسترسی نباشد پس در اعماق زمین نیز جا گرفتند و یک امپراطوری سیاه در عمق زمین ساختند که دروازه‌هایش در نقاطی به دور از چشم انسان ها در قطب یا در کوهستان های صعب العبور و یا در بستر اقیانوس ها می‌باشد. افرادی مانند «اریک ون دنیکن» بعضی از تونل های زیرزمینی آنها را کشف کرده و از حکاکی های آنها حیرت زده شد و گفت: آرکان ها حتی در زیر اقیانوس ها هم پایگاه ایجاد کرده اند. در کتاب «ایوب» آمده: مردگان از زیر آب سر برمی‌آورند و ساکنان زیر آب (رفائیم) نیز پدیدار می‌شوند. این کلمه به عبری به معنای مردگان و فرزندان فرشتگان هبوط کرده نیز است. در این افسانه های باستانی قید شده موجوداتی از زیر اقیانوس ها برای حمله به خدایان می‌آیند، اما متاسفانه مردم این افسانه ها را جدی نمی‌گیرند زیرا امروزه به چشم خودشان نفلیم ها و رفائیم ها و آرکان ها را نمی‌بینند، باید به این ناباوران گفت: هوش‌تان را کار بیندازید، آیا تا به حال با خود اندیشیده اید که شهر های زیرزمینی در نقاط مختلف پرشیا (ترکیه کنونی/ کاپادوکیا) یا ایران مرکزی و یا نقاط دیگر جهان توسط انسان ها برای فرار از جنگ های بین کدام خدایان یا غول های فرازمینی ساخته شد؟ و یا شهر سوخته در پرشیای جنوبی (پاکستان امروز) در اثر کدام حملات و جنگ های اتمی ویران و در یک لحظه سوخت و از بین رفت؟!! (مراجعه شود به آثار واقعی شهر سوخته که دانشمندان نابودیش را با یافتن آثار جنگ های اتمی تایید کردند) آنچه می‌خوانید سرنوشت اسارت زمین و انسان ها در دست موجوداتی سیاه مسلک و شیطانی است که در زمین حکومت می‌کنند.

کم‌کم زمزمه‌هایی در شهر می‌پیچد که این حوادث و این خوی وحشی نمی‌تواند کار یک حیوان باشد که برای گرسنگی شکار می‌کند و حتما ... بله درسته حتما گرگینه‌ای در شهر مخفی شده است. از طرفی برخی مردم شهر گرگی عظیم‌الجثه را در تاریکی شب دیده بودند که چیزی مانند کمربند به کمر خود بسته و بر روی دوپا راه می‌رود که باعث شد مردم شهر مطمئن شوند که گرگینه‌ای در میان خودشان پنهان شده و حالا سوال اینجاست که او کیست؟ پیرمردی شصت‌ساله به نام پیتر استوپ که مردی دوست‌داشتنی و ثروتمند بود، به تازگی همسر خود را از دست داده و به تنهایی از دو فرزند خود مراقبت می‌کرد و اطلاعی از شایعات و اخبار شکل‌گیری گروه‌های مختلف برای شکار هیولا نداشت. یک شب تیم‌های شکار موفق می‌شوند گرگی که کمربند به کمرش بود را پیدا کنند و به همراه سگ‌های شکاری او را محاصره می‌کنند ولی زمانی که مردم به جایی که سگ‌ها جمع‌شده‌اند می‌رسند، خبری از هیولا نیست، بلکه پیتر استوپ زخمی و ترسیده در وسط حلقه سگ‌ها گرفتار شده است. پیتر نیز در زندان و پس از شکنجه‌های فراوان بر روی دستگاه شکنجه هولناکی به نام رَک (Rack - تختی چوبی که از طریق بستن قربانی به آن و با کشیده شدن دست‌ها و پاها منجر به شکسته شدن استخوان‌هایش می‌شود) اعتراف می‌کند که در سن دوازده سالگی با شیطان پیمان بسته و کمربندی طلسم‌شده را از شیطان هدیه گرفته است که با پوشیدن آن به گرگینه تبدیل می‌شود؛ کمربندی که مردم هرگز موفق به یافتن آن نشدند. پیتر به همراه دو فرزندش به طرز وحشیانه‌ای اعدام می‌شوند، اعدامی که نه برای انسان، بلکه تنها برای یک هیولا طراحی شده است. گرگینه‌های دنیای مدرن - گرگینه آمریکایی در سال 1991، در شهر اِلک‌هورن (Elkhorn) واقع در ایالت ویسکانسن، یک راننده اتوبوس مدرسه در حال رساندن دانش‌آموزان به مدرسه صحبت‌های آنها درباره اتفاقی که برای یکی از هم‌کلاسی‌هایشان در شب هالووین رخ داده را می‌شنود. داستان از این قرار است که یکی از دانش‌آموزان در شب هالووین سوار ماشین پدرش شده و بدون اجازه در جاده نزدیک جنگل رانندگی می‌کند که ناگهان با جسمی برخورد می‌کند و فورا از ماشین پیدا شده اما هیچ‌چیزی در نزدیکی ماشین پیدا نمی‌کند اما در فاصله دور و در تاریکی جنگل هیبت گرگی عظیم که بر روی دوپای خود ایستاده را تشخیص می‌دهد که با دیدنش به سرعت به سمت او یورش می‌آورد. راننده اتوبوس از این داستان از این روی وحشت می‌کند که خود او نیز این موجود هیولایی را قبلن دیده است که در مسیر خارج شهر در حال دویدن به سمت جنگل بود. این داستان در سراسر شهر پخش شده و مردم هر یک تجربه خود درباره دیدن هیولایی با مشخصات یکسان را در جاده‌های اطراف شهر توصیف می‌کنند. حتا یکی از آنها می‌گوید که موفق شده با چراغ قوه‌اش به هیولا نزدیک شود و او گویی سعی داشته صحبت کند اما صداهای نامفهومی از دهان‌ هیولایی‌اش خارج می‌شود و زمانی که راوی داستان شروع به دعا کردن می‌کند به یک‌باره هیولا ناپدید می‌گردد گویی که هرگز وجود نداشته است. ماجرای گرگینه ویسکانسن (American Werewolf) تا به امروز به شکل یک معما باقی مانده است و به نظر می‌رسد هیولای ویسکانسن هنوز به زندگی خود در خفا و در میان مردم ادامه می‌دهد. داستان‌هایی از این قبیل در سراسر تاریخ با سرعت پخش شده و تا به امروز، به لطف بازی‌های ویدیویی، ادبیات و سینما گرگینه‌ها، این هیولاهای خون‌خوار و مرموز را برای ما زنده نگه داشته‌اند.