☕ کافــه خــوانـش 📖
میلههای درونت را بشکن تا به آزادی برسی... کتابهای ممنوعه و مستند در جهت بالا بردن سطح آگاهی جامعه... فروش کتابهای ممنوعه و بدون سانسور در حساب اینستاگرام لینک اولین پست کانال: https://t.me/cafekhanesh/10
نمایش بیشتردر حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 🟢🟠 «راه» بسته و دهانهای باز!
✍: محمدجواد اکبرین
این روزها این ادعا را زیاد خواهیم شنید که «با مشارکت در انتخابات و رأی دادن به فلانی اتفاقی خواهد افتاد»! در این یادداشت تلاش میکنم توضیح دهم که این ادعا تا چه اندازه با واقعیت موجود ایران سازگار است؟
▪️۱) حسن روحانی با بیشترین سابقهی نزدیکی به نظام در مدیریت سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک و با پشتوانه رأی طیف وسیعی از مردم، سرانجام گفت که «دولتِ با تفنگ» یعنی سپاه نگذاشت موفق شود و وزیر خارجهاش جواد ظریف هم تصریح کرد که اختیارش در سیاست خارجی «صفر» بوده است. هر کس ادعا دارد در این ساختار بسته و فساد سیستماتیک میتواند تغییری ایجاد کند اول باید توضیح دهد که چه چیزی تغییر کرده یا چه معجزهای بلد است که روحانی و ظریف و دیگر پیشینیان بلد نبودند. تجربههای پیاپی نشان داده که «دهانهای باز» این روزها بسته بودن «راه» را انکار و پنهان میکنند و فردای شکست، مطلقا مسئولیتی برعهده نمیگیرند.
▪️۲) گویا پیشفرض کسانی که میگویند «شرکت میکنیم و به فلانی رأی میدهیم» این است که انتخابات، سالم برگزار میشود. یعنی سیستم برگزاری انتخابات سالم است و نتیجهی رأیها را حتی اگر مخالف پروژهی حکومت باشد دقیق میشمارد. به عنوان نمونه، به امانتداری و سلامتِ ناظران و مجریان انتخابات نگاه کنیم. احمد وحیدی وزیر کشور و مسئول برگزاری انتخابات در ۶ ماه گذشته در دو دروغ بزرگ رسوا شد. یکی انکار بخشنامهی حجاببانها که اصل نامه منتشر شد و دیگری انکار لخت کردن یک زن به دست مأموران حجاب که ویدئویش را همه دیدند. محمد مخبر، متهم فساد یک میلیارد دلاری در پروندهی واکسن است و دربارهی پروندههای اقتصادی خانوادگیاش هم پاسخگو نبوده است. شورای نگهبان در کمال وقاحت بدون هیچ توضیحی انتخابات را دو مرحلهای کرده و پیشاپیش جلوی «رقیب» را گرفته و بهجای «معیار قانونی»، انتخاب را بین نیروهای مورد اعتماد رهبری محدود کرده است. ناظران و مجریانی که در حوزههای مسئولیتشان به روانی و فراوانی تقلب کردهاند چرا در شمارش آراء تقلب نکنند؟ تجربه نشان داده هر جا بیت و شورای نگهبان و سپاه و وزارت کشور منفعت مشترک داشته باشند تقلب میکنند چنانکه در ۸۸ کردند. مورد به مورد میتوان اثبات کرد که در هر دورهای که تقلب گسترده نشده، این منفعت مشترک وجود نداشته است. شواهد نشان میدهد در وضعیت کنونی وزارت کشور و سپاه و شورای نگهبان و بیت، بر سر یک نامزد، منفعت مشترک دارند. نظام همانطور که در سال ۱۴۰۰ مصمم بود به هر قیمتی ابراهیم رئیسی را بر کرسی بنشاند اکنون هم مصمم است همان مسیر را ادامه دهد و البته از جریانهای سیاسی به عنوان سیاهی لشکر با تاریخ مصرف مشخص بهره خواهد برد.
▪️۳) نیروهای سیاسی کشور همواره عقبنشینی کردهاند. از انتخابات آزاد به انتخابات رقابتی و سپس به انتخابات سالم. سؤال این است که به چه دلیلی وقتی حتی در سلامت انتخابات تردید وجود دارد مردم را به مشارکت دعوت میکنند؟ خط قرمز عقبنشینیشان تا کجاست؟ امثال علی لاریجانی و جهانگیری و بقیه که حتی از حق خودشان هم نمیتوانند دفاع کنند و در بهترین حالت، بیحیثیت شدنشان را به خدا واگذار میکنند چگونه در این تقلب سیستماتیک از حق مردم دفاع خواهند کرد؟ آیا تا کنون جز این بوده که «خودکامه در ازای طعمهای که پیشپایشان انداخته، همه چیزشان را مطالبه کرده است»؟!
▪️۴) میپرسند با توجه به وضعیت بحرانی کشور پس چه باید کرد؟ پاسخ این است که هیچ! مگر اینکه تئوری و نقشهی راهی وجود داشته باشد. با کمال تأسف چنین نقشهای نه در داخل و نه در خارج وجود ندارد. علی خامنهای و نظامیان، وضعیت سیاسی کشور را به «انسداد» رساندهاند؛ اتفاقی که در دیکتاتوریهای جهان هم تجربه و تکرار شده است. در شرایط انسداد، حداقل کاری که میشود کرد این است که کاری نکرد تا بر مشروعیت حکومت نامشروع افزوده شود. مسئله این نیست که اگر در انتخابات شرکت نکنیم پس چه کنیم؟ مسئله این است که انتخاباتی وجود ندارد که بر سر مشارکت یا عدم مشارکت در آن دعوا کنیم. حضور بدون نقش و نقشه فقط به سود حکومت است و ایران، جامعهی مدنی و مقاومتش را تضعیف و حتی ویران میکند.
روشن است که اپوزیسیون خارجی و داخلی در رسیدن به این انسداد و فقدان نقشهی راه، متهم و مسئولـند. اما اینکه آنها نتوانستهاند یا نخواستهاند به وظیفهی خود عمل کنند پیوستن به حکومتِ نامشروع را توجیه نمیکند. | 6 | 0 | Loading... |
02 🟢🟠 در دنیا دو نوع دزد وجود دارد
دزدان کوچک که پلیس آنها را دستگیر میکند؛
دزدان بزرگ که پلیس از آنها محافظت میکند.
#صادق_هدایت | 10 | 0 | Loading... |
03 🟢🟠 فیلم کوتاه "جنایت و مکافات"
که در سال 1970 به کارگردانی لو کولیدژانوف ساخته شد، یکی از برجستهترین اقتباسهای سینمایی از رمان مشهور فئودور داستایفسکی است. این فیلم، که در شوروی تولید شده، به دلیل وفاداری بالایش به متن اصلی رمان و همچنین بازیهای برجستهی بازیگرانش شناخته شده است.
داستان این فیلم حول محور راسکولنیکوف، دانشجوی فقیری که مرتکب قتل میشود و با عواقب روانی و اخلاقی این اقدام خود دست و پنجه نرم میکند، میچرخد. کولیدژانوف توانسته است با استفاده از فضای تاریک و سنگین فیلم، احساسات و تردیدهای عمیق شخصیت اصلی را به خوبی به تصویر بکشد.
این فیلم با بازیگری برجستهی جورجی تاراتورکین در نقش راسکولنیکوف، تاتیانا بدووا، ولادیمیر باسوف و ویکتوریا فئودوروا همراه است.
فیلم "جنایت و مکافات" (1970) به عنوان یکی از اقتباسهای موفق و تاثیرگذار از آثار داستایفسکی به شمار میآید و برای دوستداران ادبیات کلاسیک و سینمای هنری، یک تجربهی تماشایی ارزشمند محسوب میشود. | 10 | 0 | Loading... |
04 🟢🟠 این هم حکم دادگاه کانادا دربارهی سقوط هواپیمای اوکراینی...
👈 ثابت کردن که سپاه تروریست نیست...
🔹️ دادگاه عالی اونتاریو طی حکمی اعلام کرد خطوط هوایی بینالمللی اوکراین از نظر قانونی مسئول پرداخت غرامت کامل به خانوادههایی است که عزیزانشان را در سقوط پرواز PS۷۵۲ در ایران از دست دادهاند.
🔹️دادگاه عالی اونتاریو در کانادا روز دوشنبه پس از بررسی دادخواست خانوادههای قربانیان سانحه سقوط یک هواپیمای مسافربری در ایران در ژانویه ۲۰۲۰ که متعلق به خطوط هوایی اوکراین بود، به نفع آنها رای داد.
🔹️پرواز PS۷۵۲ در ساعات ابتدایی روز هشتم ژانویه ۲۰۲۰ به دلیل خطای انسانی در نزدیکی تهران، پایتخت ایران سقوط کرد که در پی آن، تمام سرنشینان هواپیما و خدمه آن، شامل اتباع کانادایی جان خود را از دست دادند.
🔹️قاضی دادگاه طی این حکم اعلام کرد خطوط هوایی اوکراین (UIA) به دلیل سهلانگاری در این سانحه مقصر است چراکه ساعاتی پیش از پرواز این هواپیما آسمان ایران به دلیل پرتاب موشکهای بالستیک علیه نیروهای آمریکایی در عراق در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی به دست واشنگتن و احتمال وقوع یک ضدحمله در حالت آمادهباش قرار داشت.
🔹️این حکم پس از یک محاکمه ۱۸ روزه در تورنتو صادر شده است که در ژانویه ۲۰۲۴ به پایان رسید./ ایسنا | 130 | 3 | Loading... |
05 🟢🟠 ذوب در ولایت
برای نادانهای جوگیـــررر...
پزشکیان صاف اومد گفت من برنامهی دولت فعلی رو ادامه میدم و برنامهی من اجرای اهداف و سیاستهای کلی عظمی هست!
خب مردک فقط یک نمونه: حمایت از وحشیگری گشت ارشاد و بقول خود ملعونش جمع کردن بساط بیحجابی هم برنامهی دولت رئیسی و سیاستهای کلی رهبری بود.
اگه ملت اون رئیسی بیسواد و خامنهای و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی اونو قبول داشتن که ۹۲ درصد انتخابات رو تحریم نمیکردن.
📌: چرا ما انقدر آدم نفهم داریم؟! طرفدارهای این موجود دگم رو میگم... | 109 | 2 | Loading... |
06 🟢🟠 نظر یک زن آمریکایی:
ترامپ خدایی کار میکنه ...
🔹رئیسجمهور ترامپ برای خدا کار میکنه و خدا همه چیز آمریکاست و خدا اونی هست که آمریکا رو حفظ میکنه ولی در عمل خدا از رئیسجمهور ترامپ به عنوان یکی از ابزارهاش استفاده میکنه. برای همین هم هست که ما از رئیسجمهور ترامپ حمایت میکنیم چون برای خدا کار میکنه. | 93 | 2 | Loading... |
07 جامعهی عادلانه چه مشخصاتی دارد؟🔻
🔸 انتقاد کردن از اوضاع کنونیِ سیاست و جامعه بسیار آسان است، و اطرافمان پُر است از تحلیل و تفسیر دربارهی اینکه چرا و چطور به اینجا رسیدهایم. اما ارائهی دیدگاهی منسجم دربارهی مشخصات جامعهای بهتر و عادلانهتر بسیار دشوارتر است. در یک سوی بحث عمومی طبقهی سیاسیِ ریشهداری قرار دارد که در مجموع از وضع موجود راضی به نظر میرسد، و در سوی دیگر منتقدانِ راستگرا و چپگرایی هستند که ظاهراً میخواهند بساط وضع موجود را برچینند. در این کتاب، استدلال خواهم کرد که لیبرال دموکراسی در خور دفاع است، اما در عین حال تأکید میکنم که وضع موجود را نه میتوان حفظ کرد و نه باید چنین قصد و نیتی داشت. ما باید دوباره به نیروی متحولکنندهی آرمانهای لیبرال و دموکراتیک پی بریم و با استفاده از این آرمانها تصویری از جامعهی بهتری را ارائه دهیم که مردم حاضر به حمایت و دفاع از آن باشند.
🔸 بهرغم غنا و پیچیدگیِ آثار رالز، ایدهی موجود در کانونِ نظریهی او دربارهی عدالت فوقالعاده ساده و جذاب است: اینکه جامعه باید منصفانه باشد. به نظر رالز، اگر میخواهیم بدانیم که چنین جامعهای چه مشخصاتی دارد، باید از خود بپرسیم که اگر نمیدانستیم خودمان چه مشخصاتی داریم ــ ثروتمندیم یا فقیر، مسلمانایم یا مسیحی، همجنسگراییم یا دگرجنسگرا ــ در این صورت چه نوع دنیایی را برای زندگی برمیگزیدیم. رالز استفاده از آزمونی فکری به نام «وضع نخستین» را پیشنهاد کرد، تا بتوان مجموعهی شفافی از اصولِ راهنما برای طراحیِ نهادهای اصلیِ اجتماعی و سیاسی را شناسایی کرد. به نظر او، اگر اصولمان را از این طریق ــ از پسِ «پردهی بیخبری» یا «حجاب جهل» ــ انتخاب کنیم، این اصول منصفانه خواهد بود، همانطور که اگر کسی نداند کدام تکه از کیک نصیبِ او خواهد شد در این صورت کیک را منصفانهتر خواهد بُرید.
🔸 چقدر احتمال دارد که این آرمانهای متعالی تأثیر چشمگیری بر سیاستِ واقعی داشته باشد؟ چطور میتوان بر مقاومتِ حتمیِ نخبگانِ حاکم غلبه کرد، همانکسانی که این آرمانها تسلطشان بر قدرت سیاسی و منابع اقتصادی را به چالش خواهد کشید؟ در مؤخرهی کتاب دوباره به این پرسشها خواهم پرداخت. اما نباید از یاد برد که آنچه از نظر سیاسی دستیافتنی است ازپیشتعیینشده نیست ــ این امر به آن بستگی دارد که آیا مردم به این اهداف عقیده دارند و حاضرند برای آنها مبارزه کنند یا نه. هدفم از نگارش این کتاب آن است که با ارائهی تصویری کلی از جامعهای عادلانه، شما را متقاعد کنم که چنین چیزی هم از نظر اخلاقی مطلوب است و هم از نظر عملی امکانپذیر. اما ایجاد چنین جامعهای مستلزم عزم و اراده و تعهد به اقدام است ــ تعهد به تغییر افکار، تعهد به پیروزی در انتخابات و تعهد به آزمودن نهادها و سیاستهای جدید.
@NashrAasoo 💭 | 87 | 1 | Loading... |
08 #سیرک_انتخابات
🟢🟠 | 64 | 2 | Loading... |
09 🟢🟠 رضاشاه بزرگ
رضاشاه بهترین گزینهی دوران خودش بود بخت با مردم ایران یار بود که چنین شخصیت میهنپرست، جدی در تصمیم گیری، توانا در اجرا و مصمم به آبادانی وحفظ تمامیت ارضی ایران سربرآورد و منجی این آب و خاک شد.
#رضاشاه مردم گرفتار در امراض و خرافات را سوار ماشین زمان کرد و به ایستگاه دنیای مدرن رساند. | 58 | 1 | Loading... |
10 🔸از روپرت مرداک به عنوان غول رسانه ای جهان یاد میشه!
شخصیتی که گفته میشه با در دست داشتن بزرگترین رسانههای خبری دنیا به قدری در جهتدهی به افکار عمومی تاثیرگذاره که سیاستمداران استرالیا، بریتانیا و آمریکا و حتی کشورهای دیگه اروپایی برای به قدرت رسیدن دنبال جلب نظر این قدرت پشت پرده هستند!
📌: مصاحبهی محمدرضا شاه فقید رو پنجاه سال پیش در اینباره به یاد بیارید که از قدرت یهودیان در رسانه و جهتدهی به افکار مردم دنیا صحبت میکرد، زمانی که کسی جرأتش رو نداشت... #بهراد_بیژن | 57 | 2 | Loading... |
11 🟢🟠 تکهای از قلعهی حیوانات
🔹اسنوبال نقشه تاسیس یک آسیاب را میریزد، اما ناپلئون با این برنامه مخالفت میکند و اسنوبال در یک جلسه برای رای این طرح، سخنرانی پرشوری انجام میدهد. اما ناپلئون جواب کوتاه و مختصری به اسنوبال میدهد، اما بعدش صدایی عجیب در می آورد و ۹ سگ جنگی (همان هایی که ناپلئون آنها را آموزش داده بود) به طویله حمله میکنند و اسنوبال را از مزرعه فراری میدهند. ناپلئون فرماندهی مزرعه حیوانات را بدست می آورد و اعلام میکند که دیگر هیچ جلسه ای تشکیل نخواهد شد و از حالا به بعد، خوک ها تصمیم گیرنده هستند و این به نفع همه حیوانات مزرعه است.
🔹ناپلئون سریعا نظرش را در مورد آسیاب تغییر میدهد و با ساخت آسیاب موافقت میکند و همه حیوانات، مخصوصا باکسر، همه توان شان را پای کار میریزند تا آسیاب تکمیل شود. یک روز طوفانی، آسیاب خراب میشود. انسان های کشاورز ساکن آن منطقه با لحنی مسخره آمیز میگویند حیوانات دیوارهایی ساخته اند که مستحکم نیست، هرچند ناپلئون مدعی است که همه چیز زیر سر اسنوبال است و او به مزرعه برگشته تا آسیاب را تخریب کند. به همین بهانه، برای نشان دادن قدرت، یک پاکسازی بزرگ راه می اندزد که طی این اتفاق، حیوانات مختلفی که به عقیده ناپلئون در فتنه بزرگ اسنوبال دست داشتند (که در اصل منظور این بوده که هر حیوانی با قدرت ناپلئون مخالف است)، درجا اعدام میشوند.
🔹حیوانات گرسنه هستند، از سرما رنج می برند، و بیش از حد توان خود کار میکنند و ناپلئون حالا حاکم مطلق و بی چون و چرای مزرعه است (باکسر شعار دیگری هم به شعارهایش اضافه میکند: ناپلئون همیشه درست میگوید)، تاریخ را تحریف میکند و تلاش میکند اسنوبال را شخصیتی منفی نشان دهد.
🔹در طول داستان رفتار ناپلئون کم کم بیشتر به انسان ها شباهت پیدا میکند؛ مثلا در تختخواب میخوابد، ویسکی می نوشد، و با کشاورزانی که در همسایگی اش هستند، داد و ستد میکند. اصول حیوان دوستی در اصل این اعمال را قدغن کرده بود، اما تبلیغات چی ناپلئون، برای تک تک اقدامات ناپلئون دلایل موجهی می تراشد و حیوانات را متقاعد میکند که ناپلئون رهبر بزرگی است و دارد اوضاع را برای همه بهتر میکند. آقای فردریک، کشاورز همسایه، ناپلئون را فریب میدهد تا از او الوار بخرد و بعد، به مزرعه حمله میکند و آسیاب را خراب میکند. پس از خراب شدن آسیاب، نبردی تن تن در میگیرد که در آن باکسر زخمی میشود. طبق گفته تبلیغات چی ناپلئون، باکسر پس از منتقل شدن به بیمارستان با آرامش از این دنیا میرود و در آخرین لحظات زندگی، شورش حیوانات را تحسین میکرده. اما واقعیت این است که ناپلئون وفادارترین و زجر کشیده ترین کارگر خود را به یک قصاب فروخته تا با پولش بتواند ویسکی بخرد.
🔹همسایگان مزرعه حیوانات، حکومت های سرمایه داری هستند که ضعیفان را استثمار میکنند. انسان ها در آغاز داستان، نماد افرادی هستند که از حیوانات برای رسیدن به منفعت خود، بهره کشی میکنند. یکی از این همسایه ها آقای #پیل_کلینگتون است که با سیاست گذاری هایش خواننده را به یاد #وینستون_چرچیل می اندازد. همسایه دیگر، آقای #فردریک است که یاد آور #فردریک_کبیر، بنیانگذار حکومت #پروس، میباشد. شعاری که بر اساس آن مزرعه حیوانات شکل گرفت: "چهارپا خوب، دو پا بد" بود که با گذشت زمان به: "چهارپا خوب، دو پا بهتر" تغییر پیدا کرد. علت این تغییر در این بود که بعد از گذشت زمان خانواده خوک ها سعی کردند روی دو پای خود راه بروند. روند تدریجی تبدیل شدن خوک ها به انسان همان نشانه بی بدیل فروپاشی جماهیر شوروی است. در نهایت، هفت اصل حیوان دوستی _ که به هفت فرمان معروف است و کنار مزرعه نوشته شده _ در یک اصل خلاصه میشود که این است:
" همه حیوانات برابرند؛ اما برخی ها از بقیه برابرتر هستند ".
🔹ناپلئون در یک مهمانی شام از کشاورزی به نام آقای پیلکیگتون پذیرایی و اعلام میکند که قصد دارد با کشاورزان متحد شود تا علیه طبقه کارگر _ چه در جامعه حیوانات و چه در جامعه انسان ها _ قد علم کند. حیواناتی که دارند از پنجره خانه کشاورز به جمع بزرگان نگاه میکنند، دیگر نمیتوانند بگویند که چه کسی خوک است و چه کسی انسان. پایان داستان در حقیقت اشاره جورج اورول به آغاز #جنگ_سرد است. زمانی که ناپلئون و پیل کینگتون همزمان با هم تک خال پیک را رو میکنند، دعوا آغاز میشود. این همان آغاز جنگ سرد است و تلاش متفقین در تقسیم کردن جهان بین خود به ناکامی منتهی میشود:
" دوازده صدای خشمگین، و جملگی هم همسان، به هوا بلند بود. حالا دیگر آنچه بر چهره خوکان عارض شده بود، جای بحث نداشت. بیرونیان نگاهشان از خوک به آدم و از آدم به خوک و از نو از خوک به آدم؛ ولی دیگر برایشان محال بود بگویند کدامین خوک و کدامین آدم است ". | 68 | 2 | Loading... |
12 نسخه کم حجم ویدئو "ظهور تروریسم، حقایق 11 سپتامبر" | 66 | 2 | Loading... |
13 🟢🟠 در دوران قاجار قبل مشروطه چیزی بود به اسم " حق تیغ "
وقتی شخصی قرار بود در میدان شهر با گردن زدن اعدام بشه قبلش باید از بین خانوادهش و تماشاگران اعدامش گدایی میکرد و پولی که جمع میشد رو بهعنوان انعام و دستمزد به میرغضب ( جلادش ) میداد تا مرگش کمتر دردناک باش...
به این پول میگفتن " حق تیغ " ‼️ | 124 | 2 | Loading... |
14 🟢🟠 وزیر کهنهکار مافیا
اقتصاد رانتی، فشار شدید بر مردم
📌 اعترافات بیژن زنگنه، یکی از مدیران کهنهکار کارتل جمهوری اسلامی، درباره بلایی که دارد بر سر ایران میآید مهم است. او گفته «اقتصادی که بر رانت بنیان نهاده شده، ربطی به بهرهوری ندارد. وقتی شرکتهای ما مزیتی نداشته باشند و با هیچ جا رقابت نکنند، در داخل هم به جای رقابت، تبانی میکنند و نتیجه آن فشار شدید بر مردم است.» این تعریف کلاسیک مافیا است؛ انحصار، فساد، دروغ و جنایت!
📌 زنگنه گفته: «ما هنوز درگیر ابتداییترین مبانی بهرهوری هستیم، هنوز در سیاستگذاریهای اصلی اقتصاد و توسعه گیر داریم، هنوز بحث داریم که توسعه خوب است یا بد است؟ از این مفاهیم میخواهیم استفاده کنیم یا نه؟ فقط در پزشکی توسعه را قبول داریم، چون به جانمان ارتباط دارد و عالیترین دستگاهها و داروها و معالجات به سرعت به ایران میآید و پزشکان ما تعامل بدون محدودیت با دنیا دارند، ولی بقیه نمیتوانند. در حالی که در دنیای بدون تعامل نمیتوان زندگی کرد. هرچه هم تولید میکنیم، میگوییم از مشابه خارجی آن بهتر است که این در موارد زیادی نادرست است و این روند ما را از فرایند آموزش جهانی عقب نگه میدارد.»
📌 «اقتصادی که در آن رقابت نباشد، نیازی به پژوهش هم ندارد. در حوزه اقتصادی، اگر یک شرکت در فضای بازار آزاد نتواند رقابت کند، یعنی یا کیفیتش را بالا ببرد و یا قیمتش را پایین بیاورد، نابود میشود. رقابت در بازار طبیعی امر انتخابی نیست، بلکه بحث ماندن یا نماندن و بحث مرگ و زندگی است. رقابت است که تعیین میکند کدام شرکت بماند و کدام نماند؟ و راه ادامه حیات، افزایش کیفیت یا کاهش قیمت است. وقتی شرکتهای ما مزیتی نداشته باشند و با هیچ جا رقابت نکنند، در داخل هم به جای رقابت، تبانی میکنند و نتیجه آن فشار شدید بر مردم است.» کارتل جمهوری اسلامی کوچکترین اهمیتی به سرنوشت ملت ایران نمیدهد.
📌 «برای صادرات باید چیزی تولید کرد که دیگران بخرند، نه این که مثلا خودرو ۱۵ هزار دلاری را برای صادرات، دستوری ۱۰ هزار دلار بفروشیم. این که قابل ادامه نیست. چین جز در سیاست و بخشی از امور اجتماعی، هنجارهای بینالمللی را پذیرفته و غولی شده که با آمریکا رقابت میکند، اما روسیه هنجارها را نپذیرفته و ۳۰ سال است اقتصادش فقط در حد کشور اسپانیاست. در ده سال گذشته رشد اقتصادی آن صفر بوده و تنها تلاش بینتیجه دارد تا به خاطر داشتن بمب اتمی خود از غرب امتیاز بگیرد.»
📌 «اقتصادی که بر رانت بنیان نهاده شده، ربطی به بهرهوری ندارد. در این شرایط اینکه خودروسازان ما روی بهبود کیفیت و از جمله ایمنی کار کنند، منطقی نیست، چون هر چیزی تولید کنند، با هر قیمتی مردم میخرند. پس وقتی رقیب ندارند، چرا دنبال بهرهوری و کاهش قیمت و رشد کیفیت بروند؟ عشق ما این است که میگوییم چیزی ساختهایم که از مشابه خارجی آن بهتر است و کلی هم ارزآوری دارد. در حالی که صادرات برخی اقلام فاجعه است. ما تقریبا هیچ محصول کشاورزی را نباید صادر کنیم. محصولات آببر را باید وارد کنیم، جز برخی محصولات که از نظر سیاستهای استراتژیک و امنیت ملی کشور ضروری است. خیلی از صنایع ما اگر صرفه ندارند، باید کنار بروند و این غصهای ندارد. با این حال به اشتباهات ادامه میدهیم.»
📌 جمهوری اسلامی یک «حکومت» نیست که انتظار داشته باشیم سازوکار متعارف تصمیمگیری و حل مشکلات کشور اتفاق بیفتد، بلکه یک کارتل مافیایی با پول هنگفت مالیات، نفت، گاز و دیگر منابع ملی ایرانیان است که همهچیز حتی خون ملت را خرج منافعش میکند و از آسیب زدن به ایران و ایرانی هیچ ابایی ندارد. برای نجات میهن باید آن را پس بگیریم؛ در این مسیر، یکی از راهکارهای ما پیوستن به جنبش حسابرسی اجتماعی است. | 78 | 2 | Loading... |
15 ▪️گفتگویی مفصل با وحید بهمن دربارهی موضوعاتی چون فدرالیسم، تاکتیکهای نژادپرستانهی قومگرایان برای تشدید غریبگی و ایجاد جدایی میان بخشهای مختلف کشور و نیز موضوع زبان و تبعیض و عدم تبعیض قومی در ایران.
▪️فایل کامل این گفتگو را در لینک زیر ببینید و کانال را هم سابسکرایب کنید.
#نجات_بهرامی
https://youtu.be/p_a1YHwc-ek?si=AF0UWR0xT1MeGPhi | 68 | 1 | Loading... |
16 سخنان شجاعانه، جامع و دقیق یکی از جوانان فهمیده و باهوش ایران در یک تریبون خیابانی:
👈 سال ۹۶ خود من احمق رفتم به #روحانی رای دادم تا #رییسی، قاتل ۶۷ نیاید. #رئیسی شد رئیس قوهی قضاییه و دزد دیگر #قالیباف شد رئیس مجلس.
👈 خامنهای ملت ایران را رعیت میداند. من اما رعیت نیستم که بروم رای بدهم.
👈 خامنهای سر گران شدن بنزین که ۱۵۰۰ نفر را کشتند، گفت: تخصص و سررشته ندارم اما حمایت میکنم. مگر او هشت سال رئیسجمهور نبود؟ چطور بدون تخصص و سررشته رئیسجمهور بود؟
👈 من به خاطر #ستار_بهشتی، #نداآقاسلطان #پویا_بختیاری... به خاطر ۱۵۰۰کشتهی آبان، #هواپیمای_اوکراینی، به خاطر پانصد هزار کشته سوریه و فعالان مدنی عراق که میکشند، و به خاطر #نوید_افکاری که برادرانش هنوز در سلول انفرادی هستند، رای نمیدهم.
👈 خطاب به چپهای آمریکا که سنگ جمهوری اسلامی را به سینه میزنند، به زنانی که از دموکراسی آمریکا ضد ملت ایران استفاده میکنند: هرکه با ملت خود درافتاد، ورافتاد | 72 | 2 | Loading... |
17 #کتاب
#ممنوعه
#مهم
📚برآمدن رضاخان
نوشتهی:
سبروس غنی | 70 | 8 | Loading... |
18 Media files | 78 | 1 | Loading... |
19 کتاب ایران، برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها
از سری کتابهای مهم در باب چگونی ظهور رضاشاه پهلوی ‼️ | 74 | 1 | Loading... |
20 🟢🟠 لیست کلمات ممنوعهی حاجآقاگرام
یوتیـ.ـوب
مـ.ـشروب
دیسـ.ـیبل
تقـ.ـلب
تبلیـ.ـغات
تجـ.ـاوز
پیـ.ـج
خریـ.ـد
فـ.ـروش
تبلیـ.ـغ
دایـ.ـرکت
کـ.ـودک آ.زاری
تلگـ.ـرام
فا.لو
بهـ.ـا
ایمپـ.ـرشن
کلمات جنـ.ـسی
قا.چاق
کا.دو
فا.لوور
فا.لوئر
قرعـ.ـه کشـ.ـی
هـ.ـک
فیـ.ـک
پـ.ـورن
پیـ.ـج
اسپـ.ـم
لخـ.ـت
کسـ.ـب و کار
قیـ.ـمت
ربـ.ـات
باز.گردانی
باز.یابی
پـ.ـول
نقـ.ـد
ا.قساط
قسـ.ـط
ثر.وت
ر.یال
اینسـ.ـتاگرام
بـ.ـلاک
کپـ.ـشن
هشـ.ـتگ
بر.ده
تـ.ـگ
لا.یک
هد.یه
میلـ.ـیون
میلیو.نی
کا.منت
وار.یز
در.آمد
پسـ.ـت
را.یگان
استـ.ـوری
تر.ور.یست
یاد.گاری
فا.لو
آنفا.لو
انفا.لو
اسپا.نسر
سیـ.ـو
ریـ.ـپورت
سیا.سی
خود.کشـ.ـی
ویـ.ـو
لا.یو
کپـ.ـی
🟥 میبینید چه مصیبتی داریم در حاجآقاگرام... | 61 | 0 | Loading... |
21 📚ضربالمثلی که در سرتاسر اروپای شرقی فراوان شنیده میشد، این بود :
" ما ادای کار کردن را درمیآوریم و آنها هم ادای حقوق دادن به ما را درمیآورند. "
این جوک نبود، بلکه توصیف تکجملهای نسبتا موثقی از نظام کمونیستی بود ...
🔖انقلابهای ۱۹۸۹ | 97 | 2 | Loading... |
22 #کتاب
📚انقلابهای 1989
سقوط امپراتوری شوروی در اروپا
نوشتهی:
ویکتور شبشتین
ترجمهی:
بیژن اشتری | 81 | 3 | Loading... |
23 🟢🟠 زندگینامهی صادق هدایت
از زبان برادرزادهاش، جهانگیر هدایت | 67 | 4 | Loading... |
24 🟢🟠 با پول لندکروز سال ۱۳۸۵، امروز حداکثر چهار حلقه لاستیکش رو میشه خرید! | 73 | 0 | Loading... |
25 🟢🟠 زنان قشقایی
ترکیبی از رنج و اصالت... | 79 | 1 | Loading... |
26 🔸قابل توجه آقای سخنگو که گفته بود: احیای دریاچه کار ماست!
محمد درویش:
🔺 سرانجام با اعلام رسمی ستاد احیای دریاچهی ارومیه، معلوم شد سطح تراز دریاچه نسبت به ۱۶ خرداد ۱۴۰۰، نهتنها بهتر نشده، که ۶۲ سانتیمتر کاهش هم یافته است!! | 69 | 0 | Loading... |
27 گمان نکنیم که #مجاهدین_خلق، تنها پس از انقلاب۵۷ و رفتن به عراق، ابزار دست صدام حسین شدند. نه! پیش از #نکبت۵۷ هم این انقلابیون از صدام کمک مالی و تدارکاتی و … میگرفتند.
در سال ۱۳۵۱، «علیرضا ابونجوا» معاون صدام به واسطه تروریستهای فلسطینی،خواهان تماس با نمایندهٔ مجاهدین خلق در ایران میشود.
آنها در بیروت قرار میگذارند و این نماینده صدام میگوید که حاضر است یک رادیو که محل آن هم اعلام نشود، در اختیار مجاهدین قرار بدهد.
چند روز پس از این دیدار، حسن ماسالی و تراب حقشناس در بغداد خدمت آن نمایندهٔ صدام حسین، شرفیاب میشوند و یک رادیو روی موج کوتاه میگیرند و نام آن را هم «رادیو صدای انقلابیون ایران» میگذارند.
از سال ۱۳۵۲ خورشیدی امکانات رادیویی این انقلابیون از سوی عراق بیشتر میشود و رادیو دیگری که «رادیو میهنپرستان» نامیده میشود در اختیار انقلابیون قرار میگیرد، که جبهه ملی و چریکهای فدایی خلق در آن برنامه اجرا میکنند.
✅@behzadmehrani77 | 70 | 1 | Loading... |
28 «پروژۀ محمود»
شاید زندهترین خاطراتی که از محمود در ذهن ما ایرانیان مانده باشد، «خس و خاشاک» باشد، یا «کاغذپاره» خواندن تحریمها ــ «تحریم اصلاً نمَنهدی» ــ یا دختری که در زیرزمین خانهشان انرژی هستهای تولید میکرد... تصاویری هم در ذهنها مانده است؛ مثل نگاهِ متأسف آقای جوای آملی به احمدینژاد، وقتی تعریف میکرد در سازمان ملل هالهای گشوده شده و او را در بر گرفته بود ــ و در نهایت شاید، اشتیاق وافر احمدینژاد برای اینکه از مردمی که زیر آفتاب یا در سرمای زمستان در ورزشگاهی جمع شده بودند بپرسد: «از ساعت چند اومدید اینجا؟» و بعد همسُراییِ طنازانه میان او و مردم که ساعت به ساعت عقب میرفت تا مشخص شود مردم ساعتها انتظار آمدن او را کشیدهاند و ترجیعبند محبوب او: «کی خستهست؟» و طبعاً تنها گزینۀ مردم این است که بگویند «دشمن!» اما شبی که پروندهزیربغل و با شعار «بگم؟ بگم؟» و آن نگاه تهدیدآمیز و نفرتآلود به مناظره با موسوی نشست، کبریتی در مادۀ اشتعالزای جامعه انداخت تا به اهدافش برسد... «پسران آقای هاشمی...»، «پسران آقای ناطق...»
این خاطرات که برای برخی دلخنککننده و برای برخی دیگر مشمئزکننده است، نمای بیرونی دوران محمود است؛ نمایی چنان جنجالی که نمیگذارد فکر به لایههای عمیقتر برود. میخواهم در این متن از این جنجالها بگذریم و حال که دوران محمود به راستی «تاریخ» شده است ببینیم محمود چه بود و چه کرد؛ «پروژۀ محمود» چه بود. اما در عین حال از زیادهگویی هم پرهیز میکنم و فقط جان کلام را میگویم؛ دربارۀ دولتمردی که با سرعتی نامنتظره، از شهرداری تهران سر درآورد و در آنجا تختۀ پرشی برای ریاستجمهوری یافت.
محمود آمده بود تا «جنبش اجتماعی» ایجاد کند (و به بیان دقیقتر «ضدجنبشی اجتماعی»؛ دقیقاً همان چیزی که اصولگرایان به آن نیاز داشتند و اما از ایجاد آن ناتوان بودند. پیشزمینۀ تاریخِ محمود از ۷۶ آغاز میشود. تغییراتی در جامعۀ ایران از ۵۷ تا ۷۶ رخ داده بود. بخش جوان و پیشروی جامعه میل وافری به تغییر داشت و جدیترین نیروی تحولخواه از قضا نه دولتمردان و سیاستمداران موجود (که همگی میراثداران انقلاب ۵۷ بودند و در خلوص پنجاهوهفتی از هم پیشی میگرفتند)، بلکه درون جامعه بود: جوانان ــ دو نسل جدیدی که میکوشید دستکم در تیپ و ظاهرش تمایز خود را با آن شهروندِ سربهراهِ مطلوب حکومت نشان دهد. همین نسل جوان در حالی که حتی خوشبینترین اطرافیان خاتمی هم انتظارش را نداشت، پیروزی قاطعی برای خاتمی رقم زدند. «سیب ناچیدهای» به دامان خاتمی و کادر اطراف او افتاده بود که حتی از کنترل و ادارۀ آن عاجز بودند. آنها بارانی نمنمک خواسته بودند، سیل آمده بود. ریشۀ سوءتفاهم بزرگ اصلاحطلبان هم در اینجاست که از همان روز اول نفهمیدند این رأی «وام» است؛ «عاریت» است؛ خودشان آن را پدید نیاوردهاند؛ سرمایۀ خودشان نیست، بلکه جامعه این امید را به آنها بسته است ــ و ممکن است روزی این وام را پس بگیرد.
دو جناح سیاسی روشن در سیاست ایران صف آراستند (البته جایی هم برای غیر این دو گروه نبود). آن جنبشِ اجتماعیِ قدیمی و مطلوبِ اصولگرایان که انقلاب ۵۷ را رقم زده بود، متلاشی شده بود؛ چپها همان ابتدا به دشمن تبدیل شدند و جمهوریخواهان میانهروتر هم حتی زودتر از چپها از جنبش ۵۷ جدا/حذف شده بودند (بدون اینکه دلبستگیشان را به ۵۷ از دست بدهند). اینک در میانۀ دهۀ ۱۳۷۰ جنبشی جدید سر برآورده بود و «ائتلافی نانوشته» میان این جنبش و گروهی از سیاستمداران که خود را اصلاحطلب مینامیدند شکل گرفت. از این پس یک چیز محرز شده بود: یک نیروی اجتماعی قدرتمند وجود داشت که هر انتخاباتی را میتوانست ببرد. رأیش را هم به کسانی میداد که ادعا میکردند توان اصلاح و تحول گامبهگام را دارند. معضل بزرگی برای محافظهکاران (اصولگرایان) ایجاد شد. نیروی تندرویِ آنها هم گاه و بیگاه خامی میکردند و با اقداماتشان جامعه را فقط بیش از پیش علیه اصولگرایان تحریک میکردند (مثل ترور حجاریان یا حادثۀ کوی دانشگاه). باید چارهاندیشی میشد، با چند روزنامه و کمک صداوسیما نمیشد جلوی این جنبش اجتماعی را گرفت. اصولگرایان از اصلاحطلبان خشمگین بودند و تصور میکردند اصلاحطلبان جماعتی فرصتطلبند که روی موج تحولخواهیِ مردمی لیبرالشده سوار شدهاند و برای رسیدن به کرسیها حاضرند به آرمانهای قدیمی خودشان پشت کنند (بیراه هم نمیگفتند؛ به هر حال عموم اصلاحطلبان تندروترین جناح انقلاب ۵۷ بودند).
هر سلاحی را فقط با سلاحی مانند خود آن میتوان خنثی کرد. اسلحۀ اصطلاحطلبان این بود که سوار جنبشی اجتماعی شده بودند، پس به جنبشی اجتماعی نیاز بود تا این جنبش را خنثی کند. فلسفۀ ظهور احمدینژاد همین بود. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت!
(ادامه در پست بعد)
@tarikhandishi | تاریخاندیشی | 74 | 1 | Loading... |
29 (ادامه از پست قبل)
جنبش اجتماعی گیاه آپارتمانی و گلخانهای نیست که بتوان آن را در گلدان و آزمایشگاه پدید آورد. نمیتوانید با ادبیات محافظهکارانه و با ستایش حکومت و ترویج آرمانهای تکراری جنبش اجتماعی ایجاد کنید. اگر توده میخواهید باید زبان و کنش تودهای داشته باشید. این مشکل دیرینۀ «محافظهکاران» در همهجای دنیاست که سرشتشان اجازه نمیدهد تودهها را جذب کنند. توده زبان انقلابی را میپسندد، نه زبان محافظهکارانه. اما سرشت «محافظهکار» در نامش پیداست: «محافظتکننده»؛ از حکومت در برابر انقلاب/تحول. پس محافظهکاران مجبورند لژیونری به خدمت بگیرند تا بتواند نوعی رفتار ضدمحافظهکارانۀ کنترلشده را انجام دهد. محمود دقیقاً همین لژیونر بود.
عجیب نبود که محمود به نیروهای محافظهکار به تندی میتاخت؟ از هاشمی و ناطق تا اصلاحطلبان. این کاری بود که یک اصولگرای سنتی نمیتوانست انجام بدهد، بلکه به پدیدهای نیاز بود که میتوان آن را «محافظهکار انقلابی» نامید؛ تعبیری تناقضآمیز که البته توصیف درستی است؛ محمود هم پدیدۀ متناقضی بود و رسالتی هم که برای آن تعریف شده بود چنین تناقضی را ایجاب میکرد.
جنبشسازی محمود آغاز شد. مخاطبان محمود خواب بودند؛ باید آنها را بیدار میکرد. طبقۀ متوسط شهری، جامعۀ تحصیلکرده و بدنۀ بوروکراتیک از قضا همان نیرویی را تشکیل میدادند که جنبش اصلاحی را پدید آورده بود. پس محمود نمیتوانست روی این اقشار حساب کند. در واقع، نه تنها این اقشار مخاطب محمود نبودند، بلکه اصلاً محمود آمده بود جنبشِ این اقشار را مسدود و متوقف کند (این همان چیزی است که در دانش سیاسی به آن «بُناپارتیسم» میگویند). پس سفرهای استانی خارقالعادۀ او شروع شد. پدیدۀ سفر استانی سابقۀ دیرینهای دارد و دولت اقبال (۱۳۳۶-۱۳۳۹) مبدأ آن بود؛ هیئت دولت به یک شهرستان میرفت و جلسات خود را ضمن بازدید در نقاط مختلف آن استان برگزار میکرد. اما محمود سفر استانی را به «کار روتین دولت» بدل کرد و کارنامهاش خیرهکننده بود! به بیش از هزار شهر و روستا رفت. مردمی که فرصت دیدار با یک مدیرکل را نداشتند، رودررو رئیسجمهور را میدیدند. به این ترتیب آن قشرِ همیشهخواب، آن قشر غیرسیاسی، بیدار شد؛ بیدار به معنای «امیدوار» و حاضر به «کنش سیاسی».
محمود در پایان چهار سال نخست خود میتوانست ادعا کند جنبش اجتماعی خود را پدید آورده است. ریشۀ هشتادوهشت هم در اینجا بود؛ در هشتادوهشت باید با کمک این «جنبش اجتماعیِ محمودی» آن «جنبش اجتماعی تحولخواه» پیشین شکست میخورد. اما از قضا آن جنبش قدیمی مقاومت سرسختانهای از خود نشان داد، ایستاد و کشتههای زیادی داد ــ و البته باز هم نیروی پیشران اصلی خود جامعه بود، گرچه طبیعی است چوب آن را چهرههای شاخص اصلاحطلب میخوردند، زیرا یک جنبش اجتماعی را نمیتوان در مشت گرفت، اما ده بیست سیاستمدار را به سادگی میتوان؛ اما آن سران اصلاحات بازداشتشده، سر این جنبش نبودند، جزئی از آن بودند. سر در جامعه پراکنده بود.
به این ترتیب، احمدینژاد «ضدجنبشی» را پدید آورده بود و وقتی در سال ۱۳۹۰ رفتهرفته آخرین تکانههای ۸۸ هم فرونشست و گردوغبار خوابید، طبیعی بود که میخواست به همگان، به ویژه به اصولگرایان، بفهماند کت تن اوست و صاحب و بانی این «ضدجنبش» اوست. در اینجا هم حق با او بود و هم نبود. محمود از یک جهت راست میگفت و از یک جهت بیراه میگفت: از این جهت که «فقط او» میتوانست چنین گردوخاکی کند، راست میگفت؛ این کار از عهدۀ اصولگرایان خارج بود. اما از این جهت بیراه میگفت که تمام این گردوخاک و بولدوزورسواریِ او با حمایت تبلیغاتی و لجستیکی اصولگرایان و چراغ سبز آنها میسر شده بود، وگرنه او در نهایت میتوانست فرماندار شهر کوچکی باشد، نه رئیسجمهوری که تمام رسانههای حکومت شبانهروز از او دفاع کنند.
این تقلای محمود برای استقلال محکوم به شکست بود. ماجراجوییِ ازپیشباختهای بود که نتیجهاش را هم دیدیم. محمود رفت... تهماندهای ضعیف از جنبش تحولخواه سال ۹۲ پای صندوق آمد و پیروز شد. عصر محمود سپری شد. ضدجنبشی هم که ساخته بود کارکردش را انجام داد و مثل مونوریلهای پرهزینهاش نیمهکاره رها شد؛ از هم فروپاشید... و نتیجهاش در ۹۶ و ۹۸ دیده شد. محمود سکوت پیشه کرد و فکر کرد. دیگری چیزی دربارۀ اسرائیل نمیگفت. گاهی تلنگری میزد و باز میرفت. تا اینکه دوباره آمده نامزد شده است، گرچه مانند دور قبل به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد. مردی که نمیخواهد بپذیرد دورهاش گذشته است، دستبردار نیست. اما شاید عجیبترین اتفاق این باشد که محمود بدش نمیآید اینبار یا در آینده صدای همان جنبش تحولخواهی باشد که زمانی خود در خاموش کردنش نقش اصلی را داشت. به هر روی، چه در این نقش و چه در نقش پیشین، عصر محمود به گمان من گذشته است.
مهدی تدینی
@tarikhandishi | تاریخاندیشی | 84 | 1 | Loading... |
30 «زمینلرزۀ بوئینزهرا ــ شهریور ۱۳۴۱»
در این ویدئو گزارش مفصلی ببینید از کمکهای آمریکا به زلزلهزدگان بوئینزهرا؛ یکی از بدترین زمینلرزههای تاریخ معاصر.
گزارش چند بخش دارد:
ابتدا وضعیت فاجعهزده را نشان میدهد (که حاوی صحنههای دلخراشی است) و از بینندگان درخواست میکند کمکهای خود را حتی در کمترین حد به شیروخورشید سرخ (هلالاحمر امروزی) تحویل دهند. سپس کمکهای بنیاد «کاره» و دولت آمریکا را نشان میدهد که با هواپیماهای نظامی به ایران تحویل میشد. دکتر باهری، معاون نخستوزیر، و دکتر خطیبی، مدیر عامل شیروخورشید سرخ کمکهای آمریکا را از هولمز، سفیر کبیر آمریکا در ایران تحویل میگیرند. ویدئو در ادامه بیمارستان صحرایی آمریکاییها را نشان میدهد و در نهایت به سراغ زنان آمریکایی ساکن تهران میرود که چند کامیون کمک جمعآوری میکنند و همراه با کامیونها به مناطق آسیبدیده میروند.
ویدئو پر از نکات جالب است؛ و البته گاه صحنههایی دلخراش که نشان میدهد زلزلۀ بوئینزهرا چه فاجعۀ بزرگی را رقم زده بود. چنانکه میدانید بالغ بر دوازده هزار نفر در این مصیبت جان باختند.
#مستند
@tarikhandishi | تاریخاندیشی | 60 | 0 | Loading... |
31 🟢🟠 مسـتنــد
ایران در جستجوی دموکراسی ۱۳۵۶
قسمت سوم از مجموعهی سه قسمتی ایران در جستجوی دموکراسی ساختهی سال ۱۳۵۶ | 91 | 7 | Loading... |
32 🟢🟠 مسـتنــد
ایران در جستجوی دموکراسی ۱۳۵۶
قسمت دوم از مجموعهی سه قسمتی ایران در جستجوی دموکراسی ساختهی سال ۱۳۵۶ | 71 | 7 | Loading... |
33 🟢🟠 مسـتنــد
ایران در جستجوی دموکراسی ۱۳۵۶
قسمت اول از مجموعهژ سه قسمتی ایران در جستجوی دموکراسی ساختهی سال ۱۳۵۶ | 70 | 7 | Loading... |
34 معرفی نمایندگان هریک از نامزدهای ریاست جمهوری
مسعود پزشکیان: الیاس حضرتی
مصطفی پورمحمدی: حجت الله ایوبی
سعید جلیلی: بیژن نوباوه وطن
علیرضا زاکانی: احسان متولیان
امیرحسین قاضی زاده هاشمی: عباس زارع نژاد
محمدباقر قالیباف: سید محمود رضوی | 109 | 2 | Loading... |
35 فیلم کوتاه «هزار و صد»
شبنم طلوعی
🎥 فیلم کوتاه «هزار و صد» بر اساس روایات افراد واقعی ساخته شده و تصویری است از خشونت جنسی و روانی علیه زنی که در جریان خیزش «#زن_زندگی_آزادی» دستگیر و به اعتراف اجباری وادار میشود.
@NashrAasoo 🔺 | 85 | 4 | Loading... |
36 «خامنهای عامل اصلی فقر و فلاکت ایران است. کشوری که ۶۰درصد مردمش یا در خط فقر یا زیر خط فقر هستند. تورم رسمی بالای ۴۰ درصد است. ارزش پول ما ۴۵سال قبل، حدودا ۱۰ هزار برابر امروز بود. هیچ فرصتی برای زندگی بهتر، برای کار و هر چیزی که مربوط به اقتصاد باشد، وجود ندارد. در مقابل، یک احساس عمومی از ظلم و ناامیدی و تبعیض وجود دارد. مردم ایران وقتی به آن سوی خلیج فارس به دبی نگاه میکنند، از خود میپرسند که چهار دهه قبل چطور بود و اکنون چگونه است. ایرانیان احساس میکنند که پشت دیوار گرفتار شدهاند. شبیه همان پرده آهنین کمونیسم در دوران جنگ سرد است. مانند مردمی که در اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق به آن سوی دیوار نگاه میکردند و فرصتهایی را که آلمانیها و هلندیها و فرانسویها داشتند با آنچه برای چکسلواکی یا لهستان یا مجارستان وجود داشت، مقایسه میکردند. این چیزی است که اکنون در مورد ایران صادق است. مردم ایران میگویند فرصتی به آنها داده نمیشود و رژیم به فکر مردم نیست. زیرا اگر اینطور بود، ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی، صرف مردم میشد نه چیزهای دیگر. همه اینها به واسطه رژیمی است که خامنهای در راس آن قرار دارد.»
نسخه کامل گفتگو با شبکه اوکراینی TCH
زیرنویس فارسی از یونیکا
نسخه با کیفیت بهتر در یوتیوب
@OfficialRezaPahlavi | 105 | 0 | Loading... |
37 🟢🟠 عشیرهگرایان الان هم در آرزوی بازگشت به عصر قجری هستند
در سالهای اخیر موجی به راه افتاد که هدف و تمرکزش تمجید از عصر قاجار با هدف اعتبارزدایی از حکومت پهلوی بود. روشن بود که چه ماموریت واژگونه و دشواری را انتخاب کردهاند که باید ماست را سیاه و قیر را سفید نشان دهند! اما در مقابل اینها جریان ایرانگرا بود که اصولا ایدئولوژیک و گزینشی عمل نکرده و نخواهد کرد. به عنوان مثال ایرانگرایان به شخصیت عباس میرزای قجری علاقه داشته و او را تحسین میکنند چون شجاع و میهنپرست بود و یا شاهد بودیم که پس از سقوط قاجار، بسیاری از رجال و سیاستمداران بزرگ آن سلسله در حکومت پهلوی به کار ادامه دادند.
این روزها انتشار آرشیو عکسهای کاخ گلستان روزنه جدیدی به شرایط دوران پیش از پهلوی گشود و نگاههای زیادی را به شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی آنزمان معطوف نمود. ناگفته پیداست که این تصاویر با توجه به میزان دسترسی به عکاسی و فقدان ابزار ثبت و ضبط وقایع، قطرهای از یک اقیانوس هم نیست. با این وجود مخاطب و بینندهی کنجکاو از خلال همین چند تصویر نیز شمهای از شرایط ایران را در ذهن مجسم میکند.
اما برای مخاطب علاقهمند به تاریخ، دیدن چنین تصاویری چندان شگفتیآفرین نیست. کافی است رمان «تهران مخوف» اثر مشفق کاظمی را خواندهباشد، که اتفاقا ترسیم شرایط ایران پس از امضای فرمان مشروطیت هم هست. این کتاب نیز آینهای روشن از ایران طاعونزده و ناامن و غرق در فلاکت اواخر دوران قاجار را نشان میدهد که ظاهرا «فرمان مشروطه» هم نتوانسته مرهمی بر دردهایش باشد. در همین زمان مورد اشارهی این رمان است که مورخان هم نوشتهاند، با وجود آمدن مشروطه، اما در بیشتر سالها اصولا مجلس تعطیل بود و انتخابات به خاطر ناامنی و فقر و بیسوادی برگزار نمیشد.
حال به تصاویر برگردیم و به عکسی نگاه کنیم که در آن عمال حکومت پیرمردی بینوا را گرفته و در بیابان بوتهی خاری به مقعدش فرو کردهاند! چنین تنبیهات و حتی وحشتناکتر از اینها نزد خانها و اربابهای محلی امری مرسوم و عادی بود. از میان خاطراتی که سینهبهسینه از پدران و مادران نقل شده و اغلب شهروندان کشور هم شنیدهاند، پی به نظام خانسالاری و ویژگیهای آن برده و متوجه میشویم که «قدرت خانها و آخوندها» حد و مرزی نمیشناخته و اغلب در خدمت حفظ وضع موجود و پاسداشت سنتهای خرافی و سرکوب زنان و اقلیتها بودهاست.
راهزنی و غارت و ایحاد ناامنی برای ساکنان مناطق مجاور، چشم طمع به زنان و دختران مردم، کشتن ساکنان روستاها و گرفتن زمین و مایملک آنها، به بردگی کشاندن مردم در دهات و آبادیها و در عین حال پایبندی به سنتهای عشیرهای و مذهبی و حتی خرافی که در واقع ضامن تداوم حکمرانی آنها بوده، بخشی از کارکردها و فعالیتهای این اربابان محلی بودهاست. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری از آنها داشتهباشید، به افراد مسنتر پیرامون خود رجوع کنید تا به نقل از پدران و پدربزرگها و مادربزرگها از آنها بگویند!
عشیرهگرایان معمولا این دوران سیاه از تاریخ کشورمان را در رسانهها وارونه جلوه داده و به خورد مخاطبان جدید بدهند. آنها در حسرت حکومت کردن بر منطقهی خود با همان روش و منش خانهای قدیم هستند. شما ببینید آیا تجزیهطلب خوزستانی انتقادی به سنتهای قبیلهای وارد میکند؟ یا تجزیهطلب بلوچ و کرد چیزی علیه ختنهی زنان و قتلهای ناموسی میگویند؟ خانهای قدیم یعنی کسانی که زنان را در روستاها ملک خود میدانستند و کشاورز را به خاطر یک اشتباه کوچک مانند یک بز بهراحتی میکشتند، قهرمان نبوده و نیستند. تخم و ترکههای آن افراد در زمانهی فعلی نقاب روشنفکر زدهاند و از «استبداد پهلوی» میگویند و مینویسند. منظورشان از استبداد چیست؟ مقابلهی پهلوی با آن خانها و گردنهبگیرها و رام کردن آنها! عدهای هم با درک ناقص و سواد ترجمهای و اندک خود دنبال اینها راه افتاده و از «فقدان دموکراسی در دوره رضاشاه» مینالند!
🟢✍️: نجات بهرامی | 101 | 3 | Loading... |
دنیل چندلر اقتصاددان، فیلسوف و مدیر پژوهشیِ «برنامهی سرمایهداریِ منسجم» در مدرسهی علوم اقتصادی لندن است. هدف این برنامهی ابتکاری آن است که با همکاریِ اندیشمندانِ طراز اول در علوم اجتماعی، اقتصاد و فلسفهی سیاسی، پارادایم اقتصادیِ جدیدی را بیافریند که در خدمت همگان باشد. چندلر پیشتر بهعنوان پژوهشگر در اندیشکدههایی نظیر «موسسهی مطالعات مالی» و «بنیاد حل مشکل»، و همچنین بهعنوان مشاور سیاستگذاری در «واحد راهبرد» کابینهی بریتانیا فعالیت کرده است. آنچه در ادامه میخوانید برگردان مقدمهی کتاب آزاد و برابر (۲۰۲۳)…