گُـناهـِ بوسـه
ژانر رمان: عاشقانهی لزبین🏳️🌈، اروتیک🔞، تابوشکنی هر بار توبهای کنم؛ تجدید بوسهای کنم؛ گناه بوسه از لبت از عرش هَبوطم میکند! نویسنده: شاین✨ پایان خوش🔞 بقیه رمان های من👇🏼 @shinenovels تبلیغات👇🏼 @shinetabliq
نمایش بیشتر28 786
مشترکین
+2 10824 ساعت
+2 4787 روز
+1 90030 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
_ آقای دکتر شوهرم بیرون اتاق منتظره... داری چیکار میکنی... مگه قرار نبود یه معاینه ساده باشه؟
زبونشو لای چاک واژنم کشید و گفت:
- انقد نق نزن دختر خودتم میدونی درمون دردت چیه وگرنه این وقت شب با شوهرت پا نمیشدی بیای مطب من. عوض نق زدن پاهاتو بازتر کن
چوچولمو با لباش به بازی گرفت که بی طاقت آهی کشیدم و پاهامو باز تر کردم. فرید، شوهرم، هیچوقت انقد خوب واسم نمیخورد!
به پارچه سفید روی تخت چنگی زدم و با حس کلاهک آلتش روی سوراخم هینی کشیدم.
اما دکتر با ملایمت خودش رو واردم کرد و شروع کرد تلمبه زدن:
- هیشش... آروم... الان خوب میشی!
همزمان با انگشتش چوچولم رو به بازی گرفت که ناله هام اتاق رو پر کرد. با چرخش دستگیره در و چهرهی خشمگین فرید.........
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
👍 1❤ 1
32100
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم!
به پارچهی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنهام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه.
فرید دستم رو فشرد و گفت:
_ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟
گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر میکرد دکتره داره معاینهام میکنه اما...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت:
_ خانومم خوبی؟
_ خوبم... خوبم عزیزم...
اما همون لحظه چیز لزج و داغی روی چوچولم نشست که بنظر میرسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد.
_ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره...
دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.
این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه.
لحظهای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و....
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
👍 4
2 77670
_ آقای دکتر من مشکل خشکی واژن دارم... شوهرم از دستم عاصی شده هر بار میخوایم سکس کنیم میگه چرا لای پات کویره!
دکتر که مرد جذاب و ورزیده ای بود من رو نشوند روی میز و گفت:
_ بسیار خب لطفا شلوار و شورتتون رو در بیارید.
با خجالت دراز کشیده و شلوار و شورتم رو همزمان پایین کشیدم که نگاهش به ک.ص صورتی و بدون موم افتاد. به لطف لیزر ک.صم یه تار مو هم نداشت!
چشماش خمار شد و روی صندلی نشست پرده رو بین من و خودش کشید و پاهامو کامل باز کرد:
_ من باید اول دیوارهی واژنتون رو بررسی کنم و بعدش تحریکتون میکنم تا ببینم علت خشکی واژن چیه.
لب گزیدم و منتطر موندم کارش رو انجام بده. اگه فرید میدونست اومدم پیش یه دکتر مرد قطعا سرم رو میبرید اما مگه دکتر محرم آدم نیست؟؟
دکتر انگشتش رو روی چو. چولم کشید و کمی مالید که چشمام گرد شد. متعجب کمی پاهام رو بستم اما دکتر پاهام رو بیشتر باز کرد و گفت:
_چه حسی دارید خانم؟
_ حسه... حسه خوبیه.
بیشتر مالید و بعد خیسی جسمی داغ رو روی چو. چولم حس کردم. انگار... انگار داشت ک.صم رو زبون میزد. بی اراده آهی کشیدم و دستامو مشت کردم که همون جسم داغ و خیس رفت توم.
با شنیدن صدای ملچ مولوچ مطمئن شدم که داره ک.صمو لیس میزنه و هراسون پرده رو کنار زدم که دیدم سرش لای پاهامه.
وحشت زده گفتم:
_ آقای دکتر چیکار میکنین من متاهلم...
بی توجه به حرفم مک محکمی به چو. چولم زد و قفل کمربندش رو باز کرد:
_ خانم محترم این روال درمانه.
کلاهک ک.یرش رو به سوراخم مالید و....
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
https://t.me/+Ezeev7U2aYtlNjE0
❤ 2👍 1🍓 1
2 70820
کانال vip گناه بوسه نزدیک به 300 پارت از اینجا جلوتره! 💥❤️
کلی اتفاق پشم ریزون افتاده🔫
همراه با پارت های سکسی رابطه جنسی شفق و کیان😭
قیمت vip گناه بوسه #45_هزار_تومن هستش🏳️🌈
برای عضویت کافیه به ادمین پیام بدید تا براتون شماره حساب بفرسته👇
@advipyg
4 09220
3 17700
#part18
عمو بزرگم داشت با سینه های تازه جوونه زده ام ور میرفت و عمو کوچیکم بین پام مشغول لیس زدن ک..ص خیس از آبم بود
از شدت شهوت دوست داشتم تا صبح زیر دوتا عموهام باشمو بهشون ک...ص بدم
عمو کوچیکم لیسی به ک...صم زد و زبونشو لوله کرد و توی ک..صم تلمبه میزد و عمو بزرگم ک..یر بزرگ و قطورشو لای می می هام گذاشته بود و عقب و جلو میکرد..
سفیدی چشم هام رفت و همون موقع عمو کوچیکم با یه حرکت ک..یر نه چندان بزرگشو توی ک..صم فرو کرد
_اههههه عمووییی یواششش اههههه دردمم اومددد
عمو بزرگم وقتی دید دارم درد میکشم نیشخندی زد و ک...یر بزرگ و قطورشو توی ..ک..ونم فرو کرد..
_اهیییی یواششش اههه یواش عمو دارم زیر ک...یراتون جررر میخورمم اهییی اههه
داشتم زیر ک..یر عموهام پاره پوره میشدم و سینه های کوچلوم بالا پایین میشدن که همون موقع در بازشدو زن عمو بزرگم شورتشو با یه حرکت روی تخت پرت کرد و ک..ص بزرگ و پر از موشو توی دهنم گذاشت
_برایه زن عموتم لیس بزززن جنده کوچولو🔞💦
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
https://t.me/+GXQ2HIFAMq80OWU0
عموها و زن عمو های ناتنیش هرشب میان باهاش سکس میکنن😳👅
👍 11
6 07390
هلو آبدار🍑💦
#پارت33
آرمین مردونگـ❌یشو یه ضرب تو پشتم فرو کرد و #سینه هامو تو #چنگش گرفت که #جیغی از روی درد کشیدم..💦
-اییی ولم کن #وحشیی..
خمار دم گوشم پچ زد:
-هیشش هرزه من تموم شد..امیر معطل چی داداش؟ واقعا میخوای از خیر همچین #لعبتی بگذری که اونجا ماتت برده؟؟
امیر که تازه به خودش اومده بود لبخند #هیزی زدو جلو اومد:
-این بچه با این #بدن ریزه میزش میتونه دونفرو تو سوراخ تنگش تحمل کنه؟
از #درد چشمامو روی هم فشار دادم که آرمین با تک خنده ای گفت:
-کجاشو دیدی...به #جثهش نگاه نکن بیا #جلو حالتو ببر اوووف جوجه..
امیر روی تخت نشستو و روبه آرمین گفت:
-بیارش بالا داداش منم یه #صفا به اون تپل بین پاش بدم داره له له میزنه که..💦🔞
تا خواستم حرفی از سر مخالفت بزنم دو #انگشتشو تو #دهنم #فرو کرد..
-صدات در نیادا..مثل #پستونک بمکش انقد که دردی که قرار بچشیو فراموش کنی بیبی گرل...
چشمام اشکی شده بود و نق میزدم که خودشو بهم چسبوندو با یه حرکت #کلفتیشو تو #بهشتم فرو کرد و پا به پای آرمین تو سوراخم تلمبه میزد..
-چقدر داغی تو بیبی اوف...
https://t.me/+NZJoiVeN8SkzMzhk
https://t.me/+NZJoiVeN8SkzMzhk
https://t.me/+NZJoiVeN8SkzMzhk
دوتایی دختره رو خفت میکنن و ازش رابطه میخوان🤤💦
اخـــــطــار⚠️
این رمان از پارت اولش دارای صحـنه های باز ممنوعست💯
بچه وارد نشه🔞🚫
هـلـــو آبـدار ⛓🔥
مخصوص بزرگسال🔞💦
👍 4
3 02740
👤446757
#پیام_ناشناس_جدید📬
سلامم نویسنده خوبییی؟🥲
میگم یه رمان جدید اومده که همون پارت اولش شو***رت آدمو خیص میکنه،🤤 اسمش بدلکاره پسره با #زنرفیقش تو مستی میخوابه تا زندگیشونو نجات بده...
پارت اولش داشت ک****ص دختره رو میخورد و دختره هم که مست بود، حالیش نبود #رفیقشوهرشه و آه و ناله میکرد پسره هم از خدا خواسته باهاش سک.س میکرد🙈💦
تورخدا جایی ندیدیش لینکشو بدی؟؟؟؟🥲
خیلی رمانش خوب بود، شبا با پارت اولش خودمو میمالیدم، اما واسه اینکه مامانم نبینه لفت دادم و دیگه گمش کردم، 🤦🏻♀
تورخداااااااا لینکشوووو بدههه😭😭
#جواب
سلام عزیزم، لینکشو میذارم، اما مجبورم زود پاک میکنم، چون یه بار فی***لتر شده، عضوگیری چنلش محدوده❌🔞👇👇👇
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
https://t.me/+BbARaZciUHU1ZWI0
#درخواستی♨️ #محــــدودیت_ســــنی 💦
🔞سکـــ𝑫𝑰𝑹𝑻𝒀ـــس💦
انقدر با انگشت فا.کم تند تند تو بهشتت تلمبه بزنه که یه آبشار لاپات راه بیوفته💦👅 #بزرگسال_هات_ممنوعه🔞
👍 2
3 33630
00:13
Video unavailable
-آه ک.ص.مو بمال...آه تند تر بمالش
نوچ نوچی کرد و تیکه یخی از داخل ظرف برداشت
لبخند خبیثی زد و یخ رو روی کـ🍓ـصم گذاشت که جیغ بلندی از سر شهو.ت کشیدم
سیلی به سینم زد و گفت : میخوام ببینم کـ🍓ـص داغت چطوری این یخ رو آب میکنه!
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
تنبیه بردهی سکـ🔞ـسی با یخ ‼️
راند دوم 🔞💦
دستمُ پر از تف کردم بردم لای پاهاش رسوندمش به کـ×ـص توپولوش شروع به مالیدنش کردم 💦🤤
ناله هاش بلند شد بازومو چنگ زد
+آه مامی خواهش میکنم بیشتر آه بیشتر...🥺😰
نیشخندی زدمُ دستمو تا مچ یک ضرب وارد کـ*صش کردم که جیغ بلندی کشید و ...😱🔞💦
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
https://t.me/+RTUoHK_XQZo3ZDgx
‼️🔞لیتل شیطونِ حشر.یشو با دست و دیل.دو جر میده 🔞‼️
👍 2
4 015110