طنینتنهایی | گیلسوحکیم
🌜✨﷽✨🌛 💙 خوش اومدین 💙 ✍🏻 کانال رسمی: «گیلسو حکیم» 🌚 پارتگذاری: «هر شب به جز پنجشنبه و جمعه» درحالنوشتن: 🎻 #طنینتنهایی تمامشده (فایل فروشی): 🥀 #یادداشتهاییکبیگناه 🌳 #زیردرختترنج حقعضویتی: 💃🏻 #رقصدرفلورانس
نمایش بیشتر4 135
مشترکین
+42924 ساعت
+3657 روز
+13830 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from N/a
❌لرد ایان مکنزی در انگلستان با یک زن بیوه رابطه نامشروع برقرار میکنه و رسوایی بار میاره و همزمان به قتل متهم شده...❌
انگشتاشو توی انگشتام حلقه میکنه و لباشو کنار گوشم میزاره:
+گفتم نمیتونم عاشق بشم... اما دارم به تو دل میبازم...
نفسم از این اعترافش قطع میشه و به سختی توی چشماش زل میزنم...
- ایان من میترسم... بازرس ممکنه دستگیرت کنه...
+ برادرام نفوذ زیادی توی پلیس دارن... نگرانم نباش... من اصلا قتلی انجام ندادم اون فقط با من لجه...
لباشو روی گردنم میزاره و دست به داخل لباسم میبره....درگوشم میگه:
«هیسیسسسس....». 🔥🔥🔥
https://t.me/+yPfYmiRbungwZGNk
🚫رابطه ای نامشروع پنهانی بسیار شیرین بین دو شخص قدرتمند انگلیسی و دشمنان متعدد شون🚫
۲۱
👍 1
4600
Repost from N/a
سلین و عماد از چند سال قبل عاشق هم بودن ولی طی اتفاقات گذشته سلین با خواهرزاده اون ازدواج میکنه، بعد فوتش میخواد که به خواستگاری عماد جواب مثبت بده که...❌
-گمشید از خونه من بیرون!
عماد پا تند کرد و رو به روی خواهرش ایستاد:
_تمومش کن خواهر من، تو که میدونی من چقد سلین رو میخوام... بذار ازدواج کنیم نوه توهم از تنهایی در بیاد، پدر بالای سرش باشه!
-پدر؟ پدر این بچه زیر خاکه، خواهرزاده توعه نامرد آقا عماد که حالا به زنش چشم داری.😱😱😱
https://t.me/+eleWV-LB4EhiY2M0
۲۱
5910
Repost from N/a
آیلین دختر آرام و مظلوم سرهنگ جلیلی
دختر ۱۷ سالهای که قربانی کینهی دشمنان پدرش میشه
دختری که بهش دستدرازی میشه و برای حفظ آبروش مجبور به تحمل مرد زورگو و بداخلاقی میشه که آیلین رو مزاحم زندگی خودش میدونه.
مردی سرد و یخی که فقط آیلین و تحمل میکنه اما در برابر مظلومیتش...🔞🔥
https://t.me/+kFyfwc9eUUtkY2Rk
https://t.me/+kFyfwc9eUUtkY2Rk
8پاک
6820
Repost from N/a
از ذوق جواب آزمایش پله ها رو بالا رفته و حتی منتظر آسانسور نماند...
قرار بود فردا جواب آزمایش و بدن! ، پدرش از او خواسته بود که به پیشنهاد مجدد یاسر فکر کند!
او میگفت:
-دخترم همه یه اشتباهی میکنن ،یاسر همه چی تمومه ،و الانم پشیمون، برگرد زندگیت و بساز..!
گول این بچه فوکولی رو نخور ،مرد خوشتیپ و صاحابش نیستی !مدام باید بپایش!
و او که از عشق آرسان خبر داشت قاطع گفته بود
-نه!
https://t.me/+GYnmWeTSeRs2MjVk
کلید آپارتمان آرسان را داشت این ساعت خانه نبود ،جعبه ی شیرینی و پاک آزمایش. رویش در دست چپ و با دست دیگر در را باز میکند !
پدرش راست میگفت …
فکر میکنی اگر الان گلی برسه چی میشه!؟ببینه رفیقش تو بغل دوست پسرش..
-سر الناز با قهقهه ای که میزنه عقب پرت میشه..!
-قرار چی بشه ؟زودتر میره اون دنیا تو هم از شرش خلاص میشی ..!اون همه خرج و مخارج..
تمام این مدت به عشق آرسان پی دوا و درمان رفته بود و وقتی امروز از آزمایشگاه زنگ زدن و نتیجه را گرفته بود خود را به آپارتمان آرسان رسانده بود ..!
جای که صحنه ی روبه رو برایش کم از جهنم نداشت ..!
او از مرگ نجات یافت اما حالا ..
کاش مرده بود..!
با دیدن زنی آشنا ،زنی نیمه برهنه در آغوش آرسان،عشقش، کسی که او بخاطرش با مرگ جنگید ،حالا او خود دخترک را ،راهی برزخ کرده است ..!
-خدایا این چه عذابیه..!؟
بعد از جدا شدن لبهایشان از پس شانه ی الناز قامت زنی شکسته اما آشنا را میبیند ..!
-گلی …عـ…عزیزم..
آرسان از روی آن مبل پر خاطره بلند میشود
-تو که نمیخواستی چرا..چرا نزاشتی بمیرم؟!
و صدای الناز تیر آخر را زد ..
-دلش برات سوخته بود..
گلی دختری آرام و با محبت با یک شکست در زندگی قبل که حاصل خیانت همسرش بود ،ویران شده، در شرف مرگ ،نوری زنگی تاریکش را روشن میکند ..!البته گمان میکرد ..!چون آن نور سرابی فریبنده بود که داغی عظیمتر از قبل بر قلبش نشاند !
https://t.me/+GYnmWeTSeRs2MjVk
پناه میبرد به او ،به این امید تازه ،
اما او باز از نزدیکترینش خنجر میخورد ..باز هم خیانت ..
https://t.me/+GYnmWeTSeRs2MjVk
بر گرفته از واقعیت..
🤍🩶🖤 Lucifer🤍🩶🖤
🍂بسم قلم🍂 📌روزانه سه الی چهار پارت✔️ 🪄برگرفته شده از داستانی واقعی 📕چاپی لینک چنل👇
https://t.me/+kvjK6gxIMs1kNjY07710
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🎃نبرد بین شاهزاده اجنه و موجودی ناشناخته! قسم خوردم دنیا روجهنم کنم. کی برندست؟ من یا اون جن کوچولو؟
🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست
🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
🍒عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
🥕برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
🥥دوست داشتنش ساده نیست
🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه
🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
🍋دختری که باید برای نجات قبلیهاش یاد بگیره بجنگه
🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
🍉عشق تا بینهایت
🍋پسری که به خاطر انتقام اونو از پدرش میخره
🍎رابطه ممنوعه ارباب زاده مغرور با دختری که خدمتکار عمارتشه
🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید
🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتیگیرِ شیطون!
🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..
🥭چه قندی در دل آب میکند،کسی را داشته باشی،که قسم راست تو باشد
🍇واقعیتی که میگوید عشق کافی نیست!
🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
🥝انتقام گذشتهای که هرگز فراموش نمیشد.
🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش
🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🍍عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🍋اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
🍋🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت
🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
🥭ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
🍉مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود
🫐من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🍑بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
🥭دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🍎عشقم بهم خیانت کرد
🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
🍒رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🍋🟩 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
🥝عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم
3700
Repost from N/a
+ اما من نمیخوام با اون نره غول ازدواج کنم! از قیافش حالم بهم میخوره... شبیه گوریل میمونه!
-زشته دختر این چه حرفیه! لطفا این کارو برای قبیله مون بکن! تو باید منجی ما بشی... اگه این کارو نکنی همه مون رو به #قتل میرسونن...
+اما من هیچ علاقه ای بهش ندارم!
-برای هیچکس مهم نیست!! همین الانم تمام مقدمات عقدتون چیده شده...
و صدای شکستن قلبم بود که به گوشم میرسید...
رمانی #تاریخی #ازدواج_اجباری #خون_بس
دختری که خون بس یک جنگ خونین بین دو قبیله میشه...
https://t.me/+yPfYmiRbungwZGNk
۱۸
5600
Repost from N/a
من مجبور بودم بعد از #کشته شدن پدر و برادرم به دست #داعش، برای فرار از پدربزرگمم که شده به خونهی اون #مرد پناه ببرم... اون آدم #نرمالی نبود، یه #وسواسیِ عجیب غریب و به شدت #خشن!
اما مهربونیایی که سعی داشت پنهونش کنه، #توجهات روزمرهش و چهرهی #جذابش منو #خام کرد و توی مدت کوتاهی بهش #دل بستم غافل از اینکه اون...🤯
https://t.me/+wEOuAv69QtwwOWY0
۱۸
8000
Repost from N/a
با عشق سابقش روبهرو میشه👇😭
نگاه لرزونم روی در ورودی چرخید و دست کیان رو فشردم.
_ آروم باش نفس!
نمیتونستم...!
اومده بودم بسوزونمش تا سوختن خودم رو مخفی کنم.. ولی از همین لحظه اول جا زده بودم.. و همه چیز وقتی بدتر شد که اون پاش رو توی مهمونی بزرگ امشب گذاشت!
تنها نبود... دختری که کنارش محکم و باوقار حرکت میکرد، خیلی از من سرتر بود یا من اینطور فکر میکردم؟!
کیان نگران نگاهم کرد:
_ اگه میخوای میتونیم برگردیم... لازم نیست اینقدر زود باهاش روبهرو شی!
لبم رو محکم روی هم فشردم:
_ نه... بریم جلو!
باید تمومش میکردم. اگر امشب باهاش روبهرو نمیشدم، دیگر جرعتش رو پیدا نمیکردم.
نزدیکتر که شدن، نگاهش بلاخره روی ما نشست.. روی من و کیان..! جلو رفتیم و روبهروشون ایستادیم.
_ سلام!
صدای کیان بود. نگاهش بیتفاوت روی اون و بعد دست من که بازوش رو در بر گرفته بود، نشست و در آخر روی من قفل شد.. مثل همیشه خونسرد و پرنفوذ!
تمام سعیم رو کردم که توی لبخند کجی که تحویلش میدم، ذرهای حسرت و حسادت نباشه.. تماما نفرت! دستم رو به سمت اون دختر دراز میکنم و توی چشمای هیراد خیره میشم و میگم:
_ بابت نامزدیتون تبریک میگم.. خوشبخت بشید!
https://t.me/+aciopQmVMnQ2YWY0
https://t.me/+aciopQmVMnQ2YWY0
با خستگی وارد اتاق سوت و کور و تاریکم میشم. اینجا دیگه نقابی نداشتم. میتونستم تا هرچقدر که بخوام زار بزنم و بابت قلبی که هنوز عاشقانه میتپید تمام عالم رو نفرین کنم!
کیفم رو روی میز میندازم و از جلوی آینه رد میشم و...
یه لحظه مکث میکنم.. نگاه دوبارم توی آینه نفسم رو توی سینه حبس میکنه!
خودش بود.. اینجا توی اتاق من.. پشت سرم ایستاده بود.. درست چند دقیقه بعد از تموم شدن اون مهمونی!
با ترس برمیگردم سمتش که با دستای فرو برده تو جیبش ترسناک نگاهم میکنه!
_ تو...
خونسرد به حرف میاد:
_ لباس شبت خیلی بهت میومد.. ولی پوشیدنش جرمه وقتی دست یه بیشرف دیگه دور کمرت قفل میشه.. خودت چارهای برام نذاشتی جز پاره کردنش!
_ چی؟!
نیشخندی میزنه:
_ پاره کردن شاهرگ اونی که امشب کنارت جولون میداد!
وحشت زده خیرش میشم که آروم بهم نزدیک میشه و...❌❌🔥
https://t.me/+aciopQmVMnQ2YWY0
9800
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🎃نبرد بین شاهزاده اجنه و موجودی ناشناخته! قسم خوردم دنیا روجهنم کنم. کی برندست؟ من یا اون جن کوچولو؟
🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست
🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
🍒عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
🥕برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
🥥دوست داشتنش ساده نیست
🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه
🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
🍋دختری که باید برای نجات قبلیهاش یاد بگیره بجنگه
🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
🍉عشق تا بینهایت
🍋پسری که به خاطر انتقام اونو از پدرش میخره
🍎رابطه ممنوعه ارباب زاده مغرور با دختری که خدمتکار عمارتشه
🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید
🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتیگیرِ شیطون!
🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..
🥭چه قندی در دل آب میکند،کسی را داشته باشی،که قسم راست تو باشد
🍇واقعیتی که میگوید عشق کافی نیست!
🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
🥝انتقام گذشتهای که هرگز فراموش نمیشد.
🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش
🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🍍عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🍋اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
🍋🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت
🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
🥭ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
🍉مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود
🫐من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🍑بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
🥭دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🍎عشقم بهم خیانت کرد
🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
🍒رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🍋🟩 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
🥝عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم
9800
Repost from N/a
میبینم که باز پیویم منفجر کردین😂😭
باشه این سری هم بخاطر روی گل دوستان از دوباره #لیست_رمانایی رو اوکی کردیم😌
فقط این سری ظرفیت برای ۲۰۰نفر شارژ مجدد شدی ها😁
پس زود جوین شو😉😎
https://t.me/addlist/UQ5r2y-T46MxOTg0
فقط آروم برید وارد شوید که باز تلگرام هنگ نکنه همه رو ریپورت کنی از ما گفتن بود …😭😂
آهان راستی این چنلهای یکم اورتیک صحنه اینا داره لطفا بچه مچه وارد نشی تشکر😉😎
۱۰صبح
20700
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.