cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

پست‌های تبلیغاتی
413
مشترکین
+124 ساعت
-17 روز
+1230 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
Media files
70Loading...
02
Media files
10Loading...
03
Media files
40Loading...
04
به هرحال قبلا هم گفتم که چقدر از آدمهایه ویکیپدیایی بدم میاد. کاری که اینا می‌کنن رو گوگل صدبرابر بهترش رو انجام میده. تازه گوگل وراج نیست و بابت این اطلاعات سرتون منت نمیذاره.😂
1614Loading...
05
اما درکل روند مطالعه کردنم اینطوریه که دوتا کتاب رو همزمان می‌خونم، دوتا کتاب با موضوع کاملا متفاوت مثلا یک کتاب فلسفی با یک کتاب شعر یا رمان. الان اشعار سعدی رو می‌خونم با جلد دوم راسپوتین.
1654Loading...
06
هرگز! چون شدیدا بر این باور هستم که مطالعه به تنهایی بی‌فایده هست، درواقع چیزی که مهمه داشتن بینشی از آن خود و با بیشترین خلوصه. و برای داشتن همچین چیزی تا حدامکان باید در خودت و ذهنت جست‌وجو کنی نه در کتابها ، رسانه ، سینما و هرچیز دیگه ای . من روند مطالعه بشدت کندی دارم، درواقع به قدری ذهنم آشفته و روحم غوطه‌ور در شعله هاست که کمتر زمانی مجال مطالعه کردن دارم. اما در عوض زمانهایی که اثری رو مطالعه میکنم با دید ریزبینی و فهم فعال بررسیش می‌کنم.
1589Loading...
07
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلامم نسترن؛ تا حالا شده بابت این که کلی کتاب مونده که نخوندی حس بدی داشته باشی؟ مثلا‌ یه حس مثل عقب موندن یا جا موندن از کسب اطلاعات و اینجور چیزا. و اگه مشکلی نداشتی برنامه یا روند مطالعاتیتو توضیح میدی:D ؟؟
1564Loading...
08
Media files
10Loading...
09
برای من فهم کردن با جوییدن گوشت تنم فرقی نداره، من از این درد لذت میبرم و هرگز این درد رو به زندگی ابلهانه و انواع لذت های عامیانه ترجیح نمیدم. پیرشدن برای من ترسناکه اما نه به اندازه احمق بودن. هرچند که گاهی دلتنگی خفیفی برای کودکیم حس میکنم اما اگر حق انتخابی داشتم هرگز به گذشته برنمیگشتم، برای ساختن چیزی که الان هستم از خونِ دل نوشیدم و بارها خودم رو خاکستر کردم. خاطراتِ ارزشمند من چیزی به جز تجربیات دردناک درونیم نیستن؛ مابقی چیز ها برای من مثال فضله ها و خرابه هایی هستن که اغلب بوشون مشامم رو آزار میده. و متاسفانه من قوه‌ی قوی‌ای برای یادآوری این فضله های خراب دارم.
1833Loading...
10
زندگی همه انسانها مثال سایه‌هایه گذرایی هست که نه وزنی داره نه به حس میاد، چیزی که انسان در پی‌اش هست چیزی جز سعادت نیست، سعادت دست نیافتنیه هرچقدر هم غنی باشی باز هم سعادتمندتر از دیگران نخواهی بود. من این رو حقیقت رو دانسته یا ندانسته سالهاست زندگی می‌کنم، من حتی در شادترین لحظات زندگیم غمگین بودم اگر دوربین یا شی ای وجود داشت که میتونست روح من رو در اون لحظه ها ثبت کنه قطعا جز یک هاله‌ی رنگ پریده گریان چیزی نمی‌دید.
1877Loading...
11
اکثر وقتها وجود داشتن در حدی برام رقت انگیز میشه که از سقف تحملم فراتر میره. در نتیجه ترجیح میدم برای مدتها سکوت کنم و در حد امکان جایی آفتابی نشم.
1897Loading...
12
Media files
2292Loading...
13
Media files
2192Loading...
14
Media files
1816Loading...
15
مده‌آ واقعا به مثابه‌ی یک زن یا یک انسان موفق نیست، بلکه بخش مادرانه/انسانیِ ثنویت وجودش را از بین می‌برد تا کاملا آن خدایی شود که نگهبانِ سوگند هاست. در این صورت، او از قید و بند های زندگی‌اش به عنوان یک زن، که با زایش بچه بر او تحمیل شده است، آزاد می‌شود. مده‌آ زنانگی را نمی‌پذیرد :« در چشم او جنگیدن در سه میدان از زادن یک فرزند خوشایندتر است.»
1903Loading...
16
من اگه تبلیغ بسازم:
2281Loading...
17
تو
2398Loading...
18
Media files
122Loading...
19
Media files
10Loading...
20
Media files
10Loading...
21
Media files
10Loading...
22
Media files
10Loading...
23
Media files
233Loading...
24
Media files
243Loading...
25
به نوعی حتی اگه خودم هم خوراک موجود دیگه ای بشم ذره‌ای گله نمی‌کنم، همون‌طور که در نهایت جسدم رو کرم ها میبلعن و با آگاهی کامل از این اتفاق استقبال می‌کنم.
833Loading...
26
و همچنین عاشق افراط کردن. با هر وعده به این فکر می‌کنم این بافت نرمی که به این لذت له می‌کنم متعلق به موجودی زنده بوده و انسانی دیگه با بی‌رحمی حق زندگی رو از اون سلب کرده. من هرگز این حقیقت رو از چشمم به دور نمیکنم. درواقع به نوعی این چاشنیِ غذای منه.
843Loading...
به هرحال قبلا هم گفتم که چقدر از آدمهایه ویکیپدیایی بدم میاد. کاری که اینا می‌کنن رو گوگل صدبرابر بهترش رو انجام میده. تازه گوگل وراج نیست و بابت این اطلاعات سرتون منت نمیذاره.😂
نمایش همه...
اما درکل روند مطالعه کردنم اینطوریه که دوتا کتاب رو همزمان می‌خونم، دوتا کتاب با موضوع کاملا متفاوت مثلا یک کتاب فلسفی با یک کتاب شعر یا رمان. الان اشعار سعدی رو می‌خونم با جلد دوم راسپوتین.
نمایش همه...
هرگز! چون شدیدا بر این باور هستم که مطالعه به تنهایی بی‌فایده هست، درواقع چیزی که مهمه داشتن بینشی از آن خود و با بیشترین خلوصه. و برای داشتن همچین چیزی تا حدامکان باید در خودت و ذهنت جست‌وجو کنی نه در کتابها ، رسانه ، سینما و هرچیز دیگه ای . من روند مطالعه بشدت کندی دارم، درواقع به قدری ذهنم آشفته و روحم غوطه‌ور در شعله هاست که کمتر زمانی مجال مطالعه کردن دارم. اما در عوض زمانهایی که اثری رو مطالعه میکنم با دید ریزبینی و فهم فعال بررسیش می‌کنم.
نمایش همه...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلامم نسترن؛ تا حالا شده بابت این که کلی کتاب مونده که نخوندی حس بدی داشته باشی؟ مثلا‌ یه حس مثل عقب موندن یا جا موندن از کسب اطلاعات و اینجور چیزا. و اگه مشکلی نداشتی برنامه یا روند مطالعاتیتو توضیح میدی:D ؟؟
نمایش همه...
برای من فهم کردن با جوییدن گوشت تنم فرقی نداره، من از این درد لذت میبرم و هرگز این درد رو به زندگی ابلهانه و انواع لذت های عامیانه ترجیح نمیدم. پیرشدن برای من ترسناکه اما نه به اندازه احمق بودن. هرچند که گاهی دلتنگی خفیفی برای کودکیم حس میکنم اما اگر حق انتخابی داشتم هرگز به گذشته برنمیگشتم، برای ساختن چیزی که الان هستم از خونِ دل نوشیدم و بارها خودم رو خاکستر کردم. خاطراتِ ارزشمند من چیزی به جز تجربیات دردناک درونیم نیستن؛ مابقی چیز ها برای من مثال فضله ها و خرابه هایی هستن که اغلب بوشون مشامم رو آزار میده. و متاسفانه من قوه‌ی قوی‌ای برای یادآوری این فضله های خراب دارم.
نمایش همه...
زندگی همه انسانها مثال سایه‌هایه گذرایی هست که نه وزنی داره نه به حس میاد، چیزی که انسان در پی‌اش هست چیزی جز سعادت نیست، سعادت دست نیافتنیه هرچقدر هم غنی باشی باز هم سعادتمندتر از دیگران نخواهی بود. من این رو حقیقت رو دانسته یا ندانسته سالهاست زندگی می‌کنم، من حتی در شادترین لحظات زندگیم غمگین بودم اگر دوربین یا شی ای وجود داشت که میتونست روح من رو در اون لحظه ها ثبت کنه قطعا جز یک هاله‌ی رنگ پریده گریان چیزی نمی‌دید.
نمایش همه...