Horny🥂

#سکس_خشن_تو_رینگ_بوکس🔥🔞 کمر دخترکو گرفت خودشو روی رینگ انداخت و همزمان دلی ام باهاش کشیده شد : هیع ترسیدم این چه کاریه دستاشو پشت سرش تکیه داد : سواری کن🔥 دلی : چی؟؟ چیکار کنم؟! کمیل آلتشو به بهشت دلی کشید : خودت آل*تمو بکن تو به*شت صورتیت می خوام یاد بگیری چجوری سواری کنی جوجه دلی سرشو تکون داد : نمی تونم من بلد نیستم : قرار نیست کار سختی بکنی فقط بشین روش و خودتو بالا پایین کن همین : نمیشه خودت انجامش بدی تاحالا از این کارا نکردم دلش می خواست بره روش و خیلی محکم بک*نتش https://t.me/+jGsZvTy-_ZQ4ZjU0 https://t.me/+jGsZvTy-_ZQ4ZjU0

#داداش‌بسیجیم #part7 صحنه ایی که میدیدم اصلا برام قابل باور نبود اگه بهم میگفتن عموجانی تا حالا س.کس نکرده شاید باورم میشد اما اینکه بگن داداشت که صبح تا شب قرآن میخونه و تا حالا با جنس مخالف حرف نزده ج.ق میزنه عمرا باورم نمیشد اما حالا با همین دوتا چشم های درشتم داشتم به چشم میدیدم که داداشم داره توی حموم جق میزنه لبمو گزیدم و تازه متوجه کلفتی آلتش شدم خیلی خیلی خیلی کلفت و رگ رگی بود! شت! میشد گفت حتی از ۲۰ سانت هم کلفت و قطورتره! نبض زدن بین پام رو حس کردم و از روی شلوار نیشگونی از ک.صم گرفتم لعنتی الان چه وقته باد کردنه؟ زیرلب زمزمه کردم _به خودت بیا سوگل لعنتی خیلی کلفت و خواستنی بود جوری که دلم می خواست همین الان لخت شم و لباسامو دربیارمو برم توحموم بهش بدم! https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk

#داداش‌بسیجیم #part7 صحنه ایی که میدیدم اصلا برام قابل باور نبود اگه بهم میگفتن عموجانی تا حالا س.کس نکرده شاید باورم میشد اما اینکه بگن داداشت که صبح تا شب قرآن میخونه و تا حالا با جنس مخالف حرف نزده ج.ق میزنه عمرا باورم نمیشد اما حالا با همین دوتا چشم های درشتم داشتم به چشم میدیدم که داداشم داره توی حموم جق میزنه لبمو گزیدم و تازه متوجه کلفتی آلتش شدم خیلی خیلی خیلی کلفت و رگ رگی بود! شت! میشد گفت حتی از ۲۰ سانت هم کلفت و قطورتره! نبض زدن بین پام رو حس کردم و از روی شلوار نیشگونی از ک.صم گرفتم لعنتی الان چه وقته باد کردنه؟ زیرلب زمزمه کردم _به خودت بیا سوگل لعنتی خیلی کلفت و خواستنی بود جوری که دلم می خواست همین الان لخت شم و لباسامو دربیارمو برم توحموم بهش بدم! https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk

#داداش‌بسیجیم #part7 صحنه ایی که میدیدم اصلا برام قابل باور نبود اگه بهم میگفتن عموجانی تا حالا س.کس نکرده شاید باورم میشد اما اینکه بگن داداشت که صبح تا شب قرآن میخونه و تا حالا با جنس مخالف حرف نزده ج.ق میزنه عمرا باورم نمیشد اما حالا با همین دوتا چشم های درشتم داشتم به چشم میدیدم که داداشم داره توی حموم جق میزنه لبمو گزیدم و تازه متوجه کلفتی آلتش شدم خیلی خیلی خیلی کلفت و رگ رگی بود! شت! میشد گفت حتی از ۲۰ سانت هم کلفت و قطورتره! نبض زدن بین پام رو حس کردم و از روی شلوار نیشگونی از ک.صم گرفتم لعنتی الان چه وقته باد کردنه؟ زیرلب زمزمه کردم _به خودت بیا سوگل لعنتی خیلی کلفت و خواستنی بود جوری که دلم می خواست همین الان لخت شم و لباسامو دربیارمو برم توحموم بهش بدم! https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk

#داداش‌بسیجیم #part7 صحنه ایی که میدیدم اصلا برام قابل باور نبود اگه بهم میگفتن عموجانی تا حالا س.کس نکرده شاید باورم میشد اما اینکه بگن داداشت که صبح تا شب قرآن میخونه و تا حالا با جنس مخالف حرف نزده ج.ق میزنه عمرا باورم نمیشد اما حالا با همین دوتا چشم های درشتم داشتم به چشم میدیدم که داداشم داره توی حموم جق میزنه لبمو گزیدم و تازه متوجه کلفتی آلتش شدم خیلی خیلی خیلی کلفت و رگ رگی بود! شت! میشد گفت حتی از ۲۰ سانت هم کلفت و قطورتره! نبض زدن بین پام رو حس کردم و از روی شلوار نیشگونی از ک.صم گرفتم لعنتی الان چه وقته باد کردنه؟ زیرلب زمزمه کردم _به خودت بیا سوگل لعنتی خیلی کلفت و خواستنی بود جوری که دلم می خواست همین الان لخت شم و لباسامو دربیارمو برم توحموم بهش بدم! https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk https://t.me/+yzS16dw6N8k3ZTJk