About Me

امیدوارم به زودی تو راه شیراز بیوفتیم

چقدر دلم تنگ شده برای تخت جمشید و شیراز

امروز به طور ناگهانی یاد تخت جمشید افتادم

صبح به‌جای صبح به‌خیر گفتن براش این شعر حافظ رو بفرست: چون من خیال رویت جانا به خواب بینم کز خواب می‌نبیند چشمم به خیالی

قشنگ ترین دیالوگی که شنیدم این بود: «-آل پاچینو: تا حالا عاشق شدی ؟ ‏+دنیرو : بیست سالم که بود،سی ثانیه عاشق شدم. ‏-آل پاچینو : حالا چی ؟ ‏+دنیرو:سی ساله دارم به اون سی ثانیه فکر میکنم:)

یعنی اینو گفتم بگم تا چقدر مجنون وار مثل محبت بین پدر فرزند و مادر و بچش دوست دارم نوزاد و بچه های کوچیک رو

و آخرش ساعت هشت رسیدم خونه فامیل مون و نشستم به آجر بازی و وقت گذروندن با بچه کوچولوی ماه و تا نه بازی کردیم و بعدش برگشتم خونه

از بس لزوم و یکی اومد ازش سبقت بگیره نزدیک بود با همون

که با سرعت ده تا میرفت واقعا

و منصرف شدم ولی وقتی رسیدم اطراف خونه گفتم نهههه تو باید بری و سری اومدم اسنپ بگیرم دیدم طول میکشه سریع یه موتور گوشه خیابون بود بیشتر از اسنپ پول دادم بهش فقط منو برسونه