951
مشترکین
-2024 ساعت
-937 روز
-24030 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
#شهوانیگروپ🍑💧
انواع و اقسام #کـ*یرای کلفت اونجا بود نمیدونستم رو کدومشون بشینم #کـ*یرا رو به ردیف جلوم چیده بودن و دراز کش
بودن #کـ*یرای همشون سیخ بود اونقدر همشون #کـ*یر کلفت بودن ک*صم به نبض زدن افتاد و حشری شورتم رو تو صورت یکیشون پرت کردم،دوازده #کـ*یر کلفت به ردیف چیده شده بودن دستمو روی #کـ*یر همشونم کشیدم و آب از لب و لوچم آویزون شد
_جووون چه #کـ**یرای کلفتی رو همتون سواری میرم اوممم
بلافاصله بعد از حرفم روی #کـ**یر یه مرد سیاه پوست نشستم که بقیشون با سوت شروع به جق زدن کردننو..😱👅💦
https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5
https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5
𝒔𝒆... 𝒘𝒐𝒓𝒌𝒆𝒓🫦
شب انقد برات بخورمش کِ صُب نتونی راه بری بِیب🍑💦 رمان اروتیک و بزرگسال سک*س ورکر⛔️
300
Repost from N/a
دختره رو خشک خشک میـ*ـکنه♨️
باسن بزرگش رو سمت خودم میکشم و ضربهی محکمی روی کپل هاش میشونم.
+دوسش داری؟!🤤
_اوووم خیلی.
ضربه دیگهای روی باسن سفید و ژلهایش میزنم که با شهـ*وت جیغ میزنه🍑
#سوراخ باسنش رو نوازش میکردم تا شهـ*وتی که بهش دچار شده بیشتر بشه.
+چیه عروسک! چیو تموم کنم؟
سرش رو بالا میاره و میگه:
_عذاب دادنمو تموم کن و منو به وحشیانه ترین شکل ممکن بُـکـن!😈
با عجله زیپ شلوارم رو پایین میدم و چون شورت زیرش نپوشید بودم کارم راحتتر بود.
شورتش رو جر میدم و یه ضرب #مردونگی کلفتم رو #وارد باسنش میکنم که جیغش بلند میکشه و...🔞
https://t.me/+_P6DYJADAkEzOGM0
https://t.me/+_P6DYJADAkEzOGM0
200
-پرستار کوچولو چه ک*ص بی مو و تپلی داری!
سرش و برد لای پام و بینیش و به چـ*وچولم مالید:
_اووم ک*صت بوی توت فرنگی میده
حشری شدم و سرش و محکم به کـ.صِ خیسم فشردم
_زبونت و بکن توش حاجی جون، بخورش برام.
زبونش و تند کشید روی شیارِ ک*صم انقدر که لرزیدم و آبم اومد.
همش و تا قطره ی آخر خورد و نشست روی مبل.
به خشتکش اشاره زد، کـ*یرش از زیر شلوار داشت منفجر میشد.
_حالا نوبت توعه هرزه کوچولو زود باش برام بخور.
نشستم زیر پاشو زیپ شلوارش و پایین کشیدم.
آلـتِ شـ.ق شدش افتاد بیرون.
سر کلاهکش و وارد دهنم کردم و...
https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk
https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk
امیر عطا صارمی مرد مذهبی و متعصبی که عاشق زنِ مریضشه.
ولی با دیدن پرستار زنش دلش میره واسه عشوه های دخترک و باهاش هم خواب میشه.
با حامله شدن دختر مجبور میشه صیغش کنه اما...
https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk
#محــدودیـت_سنی🔞
غـمـزهِ شیـطـان
به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...
1700
#پارت_1
_آههههه جررر خوردم...ک.صم پارهههه شددد
باورم نمیشد برای فیلم پورن دارم بین سه تا کی.ر کلفت جر میخورم
از عقب و جلو تلمبه میزدن و پسری که کی.ر سیاهی داشت جلو اومد و سیلی به سینه هام زد
_میخوام دهنتو بگام آماده ای جنده؟ کی.ر کلفت و سیاه دوست داری؟
پیرمرد که داشت تو ک.صم تلمبه میزد از زیر گازی به ممه هام زد و جیغ زدم:
_آره عاشقشممم خیلی کلفتههه من جنده سه تاتونم جوری منو بکنید که نتونم راه برم... آهههه اومممم
سرعت تلمبه زدناشون بیشتر شد و اون یارو با اون هیکل سیاهش کی.رشو تو دهنم کرد و سرمو محکم به جلو فشار داد که تا خایه هاشو حس کردم و عقی زدم...🔞❤️🔥💦
https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8
https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8
دختره پورن استار بین سه تا کی.ر کلفت جر میخوره و فیلمشون میلیونی ویو میخوره🔥💦
🔞 Hard sex 🔞
اون لحظه ای که میگی نکش بیرون بریز توش رو باید تو گینس ثبت کرد🔞
2700
سر ماژیک رو توی دهنم بردم و با زبونم خوب خیسش کردم:
_ شلوارتو یکم بکش پایین، پاهاتم باز کن...
_ کیانا چی میگی؟ سر کلاسیم!
مصمم لبه شلوارشو گرفتم و کشیدم پایین:
_ معلم حواسش نیست. بکش پایین ارضات کنم شفق خیلی خیسی دلم داره میترکه بکنمت...
کلافه به آرومی شلوار و شورتش رو پایین کشید و من چک کردم بقیه بچهای کلاس مارو نبینن.
لبه های واژن صورتی و خیسش رو از هم باز کردم و ماژیک رو دم سوراخش گذاشتم:
_ عشقم آه نکشیا...
مانتوی مدرسهاش رو توی مشتش فشرد و سر تکون داد. به آرومی ماژیک رو بردم داخل واژنش که لبش رو گاز گرفت تا ناله نکنه.
شروع کردم عقب و جلو کردنش که کم کم صدای لزجش بلند شد و سکوت کلاس رو شکست.
بی توجه به صداش به کارم ادامه دادم که شفق به ارضا شدن نزدیک شد و ناگهان آه بلندی کشید.
کیانا و شفق تو مدرسه سر بازی جرعت حقیقت مجبور میشن همدیگه رو ببوسن و این میشه شروع عشق پنهانی اونها. معاشقه های یواشکی و سکس های پنهانشون توی دستشویی مدرسه درست وقتی که مدیر و ناظم مدرسه میفهمن دردسر براشون درست میکنه و.... 🔞
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
رمان صحنه دار و مناسب بزرگسالان🔞💦
100
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و نالهاش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟
شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت:
- هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم.
همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید.
صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد:
_ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان!
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
100
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و نالهاش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟
شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت:
- هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم.
همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید.
صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد:
_ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان!
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
" همراز "
سلام روشا هستم به کانال من خوش اومدید🫶 •عضو انجمن قلمسازان• لینک ناشناس من💜
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-909425-pkIdBayادمین برای عضویت کانال vip و فایل رمانها✨️ @Roshaadmiin
100
Repost from " تبادل شبانه "🎀
معدن رمان های #گی🏳🌈🏳🌈
رمان با ژانرها لزبین و مادام و میس لیتل گرل
فایل رمان های #گی لاو انتقامی و امپرگ بارداری مردان و #بیناجنس🏳🌈❤️🔥
فایل تموم رمان های #قدیمی که پیدا نمی کنی اینجا هست
فایل رمان های نویسنده های #جدید با قلم قوی📚✏️
رمان های #فورسام و #تریسام ...
ددی لیتل گرل #خشن و ص* ک.صی 🔗🍾💦
هم گپ دارن هم #انلاین کده و هر رمانی رو که تو بخوای فایل یا لینکش گیرت میاد🙂🩷
https://t.me/+dk0XqQ6R-IwwOWJk
https://t.me/+dk0XqQ6R-IwwOWJk
700
Repost from " تبادل شبانه "🎀
#شاهی که عاشق #فرشته ای میشه و برای بدست آوردنش، تصمیم میگیره #باکرگی رو بگیره تا اینجوریدبه #زور مال خودش بکنتش ولی...🔥💦
با اسیر شدن دستام، تو دستای قدرتمندش، جیغ خفه ای کشیدم. چطوری تونست من رو لمس کنه؟ من که یه #فرشته بودم و اون یه انسان.
تو یه حرکت منو کشید سمت خودش و روی تخت پرتم کرد. روم خیمه زد و در حالی که با موهام بازی میکرد، نیشخندی زد و گفت
-دیگه نمیتونی از دستم فرار کنی فرشته کوچولو. از این به بعد مال من میشی. لازم باشه #باکرگی رو میگیرم تا از بهشت بیرونت کنن. اینجوری تا ابد مال من میشی😱
https://t.me/+FAFdVkd_3V44Zjk0
https://t.me/+FAFdVkd_3V44Zjk0
800