cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

•سایه‌های‌تاریک🦋•

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
951
مشترکین
-2024 ساعت
-937 روز
-24030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

🔴🔴سوالات نهایی خردادماه لورفت مشاهده سوالات
نمایش همه...
#شهوانی‌گروپ🍑💧 انواع و اقسام #کـ*یرای کلفت اونجا بود نمی‌دونستم رو کدومشون بشینم #کـ*یرا رو به ردیف جلوم چیده بودن و دراز کش بودن #کـ*یرای همشون سیخ بود اونقدر همشون #کـ*یر کلفت بودن ک*صم به نبض زدن افتاد و حشری شورتم رو تو صورت یکیشون پرت کردم،دوازده #کـ*یر کلفت به ردیف چیده شده بودن دستمو روی #کـ*یر همشونم کشیدم و آب از لب و لوچم آویزون شد _جووون چه #کـ**یرای کلفتی رو همتون سواری میرم اوممم بلافاصله بعد از حرفم روی #کـ**یر یه مرد سیاه پوست نشستم که بقیشون با سوت شروع به جق زدن کردننو..😱👅💦 https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5 https://t.me/+44YY_jkVglM3YzY5
نمایش همه...
𝒔𝒆... 𝒘𝒐𝒓𝒌𝒆𝒓🫦

شب انقد برات بخورمش کِ صُب نتونی راه بری بِیب🍑💦 رمان اروتیک و بزرگسال سک*س ورکر⛔️

Repost from N/a
دختره رو خشک خشک میـ*ـکنه♨️ باسن بزرگش‌ رو سمت خودم میکشم و ضربه‌ی محکمی روی کپل هاش میشونم. +دوسش داری؟!🤤 _اوووم خیلی. ضربه‌ دیگه‌ای روی باسن سفید و ژله‌ایش می‌زنم که با شهـ*وت جیغ میزنه🍑 #سوراخ باسنش رو نوازش می‌کردم تا شهـ*وتی که بهش دچار شده بیشتر بشه. +چیه عروسک! چیو تموم کنم؟ سرش‌ رو بالا میاره و میگه: _عذاب دادنمو تموم کن و منو به وحشیانه‌ ترین شکل ممکن بُـکـن!😈 با عجله زیپ شلوارم رو پایین میدم و چون شورت زیرش نپوشید بودم کارم راحت‌تر بود. شورتش رو جر میدم و یه ضرب #مردونگی کلفتم رو #وارد باسنش می‌کنم که جیغش بلند میکشه و...🔞 https://t.me/+_P6DYJADAkEzOGM0 https://t.me/+_P6DYJADAkEzOGM0
نمایش همه...
-پرستار کوچولو چه ک*ص بی مو و تپلی داری! سرش و برد لای پام و بینیش و به چـ*وچولم مالید: _اووم ک*صت بوی توت فرنگی میده حشری شدم و سرش و محکم به کـ.صِ خیسم فشردم _زبونت و بکن توش حاجی جون، بخورش برام. زبونش و تند کشید روی شیارِ ک*صم انقدر که لرزیدم و آبم اومد. همش و تا قطره ی آخر خورد و نشست روی مبل. به خشتکش اشاره زد، کـ*یرش از زیر شلوار داشت منفجر میشد. _حالا نوبت توعه هرزه کوچولو زود باش برام بخور. نشستم زیر پاشو زیپ شلوارش و پایین کشیدم. آلـتِ شـ.ق شدش افتاد بیرون. سر کلاهکش و وارد دهنم کردم و... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk امیر عطا صارمی مرد مذهبی و متعصبی که عاشق زنِ مریضشه. ولی با دیدن پرستار زنش دلش میره واسه عشوه های دخترک و باهاش هم خواب میشه. با حامله شدن دختر مجبور میشه صیغش کنه اما... https://t.me/+Ak1REQJqDD0wZjVk #محــدودیـت_سنی🔞
نمایش همه...
غـمـزهِ شیـطـان

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...

#پارت_1 _آههههه جررر خوردم...ک.صم پارهههه شددد باورم نمیشد برای فیلم پورن دارم بین سه تا کی.ر کلفت جر میخورم از عقب و جلو تلمبه میزدن و پسری که کی.ر سیاهی داشت جلو اومد و سیلی به سینه هام زد _میخوام دهنتو بگام آماده ای جنده؟ کی.ر کلفت و سیاه دوست داری؟ پیرمرد که داشت تو ک.صم تلمبه میزد از زیر گازی به ممه هام زد و جیغ زدم: _آره عاشقشممم خیلی کلفتههه من جنده سه تاتونم جوری منو بکنید که نتونم راه برم... آهههه اومممم سرعت تلمبه زدناشون بیشتر شد و اون یارو با اون هیکل سیاهش کی.رشو تو دهنم کرد و سرمو محکم به جلو فشار داد که تا خایه هاشو حس کردم و عقی زدم...🔞❤️‍🔥💦 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 https://t.me/+8Uf5ycgiV5Y1YWQ8 دختره پورن استار بین سه تا کی.ر کلفت جر میخوره و فیلمشون میلیونی ویو میخوره🔥💦
نمایش همه...
🔞 Hard sex 🔞

اون لحظه ای که میگی نکش بیرون بریز توش رو باید تو گینس ثبت کرد🔞

سر ماژیک رو توی دهنم بردم و با زبونم خوب خیسش کردم: _ شلوارتو یکم بکش پایین، پاهاتم باز کن... _ کیانا چی میگی؟ سر کلاسیم! مصمم لبه شلوارشو گرفتم و کشیدم پایین: _ معلم حواسش نیست. بکش پایین ارضات کنم شفق خیلی خیسی دلم داره میترکه بکنمت... کلافه به آرومی شلوار و شورتش رو پایین کشید و من چک کردم بقیه بچهای کلاس مارو نبینن. لبه های واژن صورتی و خیسش رو از هم باز کردم و ماژیک رو دم سوراخش گذاشتم: _ عشقم آه نکشیا... مانتوی مدرسه‌اش رو توی مشتش فشرد و سر تکون داد. به آرومی ماژیک رو بردم داخل واژنش که لبش رو گاز گرفت تا ناله نکنه. شروع کردم عقب و جلو کردنش که کم کم صدای لزجش بلند شد و سکوت کلاس رو شکست. بی توجه به صداش به کارم ادامه دادم که شفق به ارضا شدن نزدیک شد و ناگهان آه بلندی کشید. کیانا و شفق تو مدرسه سر بازی جرعت حقیقت مجبور میشن همدیگه رو ببوسن و این میشه شروع عشق پنهانی اونها. معاشقه های یواشکی و سکس های پنهانشون توی دستشویی مدرسه درست وقتی که مدیر و ناظم مدرسه می‌فهمن دردسر براشون درست میکنه و.... 🔞 https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk رمان صحنه دار و مناسب بزرگسالان🔞💦
نمایش همه...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
نمایش همه...
زبونمو با ملچ ملوچ لای بهشت خیسش کشیدم که شفق بی طاقت آه کشید و صدای آه و ناله‌اش سکوت کلاس رو شکست یهو معلم ریاضی گفت: کیانا و شفق، ته کلاس چخبره؟ شفق به سرعت پاهاش رو جفت کرد و راست نشست به سختی گفت: - هی.. هیچی خانم معلم... یکم درد دارم. همون لحظه چو*چول نرم و صورتیش رو بین لبام گرفته و مک محکمی زدم که شفق بی اراده ناله بلندی کرد و بدنش لرزید. صدای قدم های معلم رو شنیدم که به سمت میز ما میومد، با دیدن پایین تنه برهنه شفق هینی کشید و فریاد زد: _ کیانا و شفق... هردوتامون برید دفتر... همین الاااان! https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk سکس دو دختر دبیرستانی توی مدرسه🔞💦
نمایش همه...
" همراز "

سلام روشا هستم به کانال من خوش اومدید🫶 •عضو انجمن قلم‌سازان• لینک ناشناس من💜

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-909425-pkIdBay

ادمین برای عضویت کانال vip و فایل‌ رمان‌ها✨️ @Roshaadmiin

معدن رمان های #گی🏳‍🌈🏳‍🌈 رمان با ژانرها لزبین و مادام و میس لیتل گرل فایل رمان های #گی لاو انتقامی و امپرگ بارداری مردان و #بیناجنس🏳‍🌈❤️‍🔥 فایل تموم رمان های #قدیمی که پیدا نمی کنی اینجا هست فایل رمان های نویسنده های #جدید با قلم قوی📚✏️ رمان های #فورسام و #تریسام ... ددی لیتل گرل #خشن و ص* ک.صی 🔗🍾💦 هم گپ دارن هم #انلاین کده و هر رمانی رو که تو بخوای فایل یا لینکش گیرت میاد🙂🩷 https://t.me/+dk0XqQ6R-IwwOWJk https://t.me/+dk0XqQ6R-IwwOWJk
نمایش همه...
#شاهی که عاشق #فرشته ای میشه و برای بدست آوردنش، تصمیم میگیره #باکرگی رو بگیره تا اینجوریدبه #زور مال خودش بکنتش ولی...🔥💦 با اسیر شدن دستام، تو دستای قدرتمندش، جیغ خفه ای کشیدم. چطوری تونست من رو لمس کنه؟ من که یه #فرشته بودم و اون یه انسان. تو یه حرکت منو کشید سمت خودش و روی تخت پرتم کرد. روم خیمه زد و در حالی که با موهام بازی میکرد، نیشخندی زد و گفت -دیگه نمیتونی از دستم فرار کنی فرشته کوچولو. از این به بعد مال من میشی. لازم باشه #باکرگی رو میگیرم تا از بهشت بیرونت کنن. اینجوری تا ابد مال من میشی😱 https://t.me/+FAFdVkd_3V44Zjk0 https://t.me/+FAFdVkd_3V44Zjk0
نمایش همه...