Cottage whore
stanning the whole rock universe and reading fantasy book, Literally just a hippie trapped inside a normal person http://t.me/HidenChat_Bot?start=1317237615 She/they/He
نمایش بیشتر228
مشترکین
-124 ساعت
+17 روز
+130 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 انیوی یکی از خاص ترین سفرهام بود و کلی عکس خوشگل گرفتم که میتونید بذارید والپیپر💘 | 47 | 0 | Loading... |
02 تو این مسافرتی که رفتم بیشتر از همه یاد مامانبزرگ فوت شدم کردم؛ اصلا نمیدونم چرا با کمترین جزییات یادش میوفتادم و تصورش میکردم کنار خودم، خیلی تجربیات اولیش رو با منِ بچه داشت میگفت اولین باره کسی رو درست نوازش میکنم یا دعوام کرده بود برگشته بودم گفتم "شما با لحن بد حرف میزنی رو من تاثیر داره" و دیگه بعد اون به هیچ نوه ایی کمتر از گل نگفت
مطمئنم اگه باهام بود نمیذاشت غذای کنار خیابون بگیرم و میرفت یجا خودش فلافل درست میکرد یا چادر سرم میکرد میگفت بریم شاهچراغ
و بیشتر از من تو گرما راه میرفت و همهجارو میدید
دلم براش تنگ شده هنوز فکر میکنم نشسته و داره قرانش رو میخونه و ساعت ۱۰ شب زنگ میزنه به من. | 51 | 0 | Loading... |
03 Media files | 56 | 0 | Loading... |
04 احساس میکنم مرزهای الکلی بودن رو با رقصیدن با داریوش در مستی جا به جا کردیم. (الکلی نیستم) (یکم هستم) | 84 | 0 | Loading... |
05 Media files | 124 | 2 | Loading... |
06 کامنت بدید قلم ارایش هایی که تو دمای ۴۰ درجه تو تخت جمشید دووم اورد رو بگم👹 | 126 | 0 | Loading... |
07 میآیی؟ نه نه نه | 133 | 0 | Loading... |
08 Mother, you can call me | 128 | 0 | Loading... |
09 ماشین قبلی من ال نود بود بای د وی | 125 | 0 | Loading... |
10 با مسیحا نشستیم رو نیمکت بعد داشتیم خرجارو حساب میکردیم با خنده و گریه عددهارو بلند میخوندیم، بعد دوتا پیرزن تو ال نود بودن گفتم عه ما
رفتم بهشون گفتم کاشکی با بزرگ شدیم شبیه شما شیم و اون تو جواب من گفت "چرا پس ناراحتی"😭😭😭 | 133 | 0 | Loading... |
11 HAPPY PRIDE MONTH BITCHES | 159 | 1 | Loading... |
12 همه دارن تو گرما شیراز خودشونو میزنن بعد من اینجوریم به به چه هوای باحالی بذار عکس بگیرم از این گوشه دیوار | 175 | 1 | Loading... |
13 برام مهم نیست که چهارتا استوری ما حرفی رو به جایی نمیرسونه، حداقلش اینه من میفهمم اطرافیانم جزو اون ادمایی هستن که چشماشون رو روی یه فاکینگ جنوساید میبندن یا حداقلش acknowledge میکنن موضوع رو و نمیگن اگه تو اونجا بودی بهت تجاوز میکردن | 182 | 1 | Loading... |
14 کسخل مگه خاله بازیه. درامای خانوادگی نیست که چون پارسال مهمونی خونه عمهت دعوت نشدی امسال بهش عیدو تبریک نگی…. کند ذهن بیشعور. | 165 | 1 | Loading... |
15 زن فلسطینی در زیر بمب باران دائمی تو لایو اینستاش دو سانت از موهاشو کوتاه نکرد پس منم ازشون حمایت نمیکنم و میخوام بمیرن 😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡 | 166 | 1 | Loading... |
16 مادر من اگه میدونست کنار یه ردیف مرد نشستم تو قم سیگار میکشم و اونا میگن "خانم تمومه؟بریم؟" خودشو میزد. | 158 | 0 | Loading... |
17 I love the kind of ppl that makes me google things | 168 | 0 | Loading... |
18 حالا که برمیگردم نگاه میکنم برای اینکه فقط با این موضوع روبهرو نشم چشمامو بستم و با هر بگایی دیگه ایی رو قبول کردم. Shame. | 197 | 0 | Loading... |
19 Media files | 190 | 0 | Loading... |
20 واقعا دنیا میچرخه تا تو دوباره تو همون موقعیت قرار بگیری و با تمام دیتیل ممکن باهاش دیل کنی | 175 | 0 | Loading... |
21 نشستم با دوستم درمورد تراماهامون و شرایطی که داره تریگرمون میکنه حرف زدیم تهش با یه حال بدی تکیه داده بودیم به صندلی و سیگار میکشیدیم و بین هر پوک میگفتیم بیا صبر کنیم
حس نرگس ۱۷ سالهرو دارم باز همونقدر گیج و ترسیده. | 163 | 0 | Loading... |
22 سلاممم مریضم افتادم یه گوشه | 48 | 0 | Loading... |
23 درود بر شما حالت چطوره | 48 | 0 | Loading... |
24 از ته بتراشم؟ | 29 | 0 | Loading... |
25 Did the whole makeup in car kinda proud | 210 | 0 | Loading... |
26 Media files | 210 | 3 | Loading... |
27 Maybe in another universe I can be there for my family and friends. | 234 | 1 | Loading... |
28 ای مرگ. | 193 | 0 | Loading... |
29 فرض کن با یکی داری اشنا میشی و میخوای بیینی ادم علافیه یا نه و اون میگه: | 52 | 0 | Loading... |
30 هرکی از پلن آیندت پرسید بگو حالا نمیدونم دارم میگذرونم دیگه | 46 | 0 | Loading... |
31 فرض کن با یکی داری اشنا میشی و میخوای ببینی | 1 | 0 | Loading... |
32 Do them in silence | 10 | 0 | Loading... |
33 Don’t let anyone know your goals | 46 | 0 | Loading... |
34 برای بابام یه چیزی رو تعریف کردم هی رد میشه میخنده
see ppl this is what happens when i set the bar low😭 | 31 | 0 | Loading... |
35 واقعا دیگه یه سری رفتار و حرفارو نمیتونم تحمل کنم، قبلا با هر سبک ادمی تعامل میکردم الان واقعا یه حرفی بهم زده میشه یا یه حرکت اشتباهی میبینم نمیتونم دیگه راحت رد شم و دلیل تراشی کنم براش. | 33 | 0 | Loading... |
36 بخدا که بزرگ نشدین. | 38 | 0 | Loading... |
37 وای جدی چطور جرئت میکنن آهنگای نانسی سیناترا رو کاور کنن؟ | 184 | 0 | Loading... |
38 Thank u | 91 | 1 | Loading... |
39 I'm standing on the stage | 91 | 1 | Loading... |
40 عکس دیگران رو هم با ایدی پلتفرم دیگه ایی منتشر نکن. | 33 | 1 | Loading... |
انیوی یکی از خاص ترین سفرهام بود و کلی عکس خوشگل گرفتم که میتونید بذارید والپیپر💘
تو این مسافرتی که رفتم بیشتر از همه یاد مامانبزرگ فوت شدم کردم؛ اصلا نمیدونم چرا با کمترین جزییات یادش میوفتادم و تصورش میکردم کنار خودم، خیلی تجربیات اولیش رو با منِ بچه داشت میگفت اولین باره کسی رو درست نوازش میکنم یا دعوام کرده بود برگشته بودم گفتم "شما با لحن بد حرف میزنی رو من تاثیر داره" و دیگه بعد اون به هیچ نوه ایی کمتر از گل نگفت
مطمئنم اگه باهام بود نمیذاشت غذای کنار خیابون بگیرم و میرفت یجا خودش فلافل درست میکرد یا چادر سرم میکرد میگفت بریم شاهچراغ
و بیشتر از من تو گرما راه میرفت و همهجارو میدید
دلم براش تنگ شده هنوز فکر میکنم نشسته و داره قرانش رو میخونه و ساعت ۱۰ شب زنگ میزنه به من.
Repost from N/a
احساس میکنم مرزهای الکلی بودن رو با رقصیدن با داریوش در مستی جا به جا کردیم. (الکلی نیستم) (یکم هستم)
کامنت بدید قلم ارایش هایی که تو دمای ۴۰ درجه تو تخت جمشید دووم اورد رو بگم👹
با مسیحا نشستیم رو نیمکت بعد داشتیم خرجارو حساب میکردیم با خنده و گریه عددهارو بلند میخوندیم، بعد دوتا پیرزن تو ال نود بودن گفتم عه ما
رفتم بهشون گفتم کاشکی با بزرگ شدیم شبیه شما شیم و اون تو جواب من گفت "چرا پس ناراحتی"😭😭😭