🕊سَمآگُل🕊

این دنیایی که تو در اون زندگی می‌کنی، یه دنیای الکی و تصادفی نیست. هیچ تصادفی وجود ندارد! هیچ اشتباهی وجود ندارد! هیچ اتفاقی وجود ندارد! بلکه یه دنیای کاملا مرتب و تعریف‌شده است. و تنها کار تو اینه که با کمال و کامل بودنش هم‌راستا بشی، که یعنی باید باور کنی همه چیز درست و مرتب و سر جای خودشه؛ و در همون لحظه که باور کردی همه چیز درست و مرتب و کامله، هر چیزی که در تماس با تو هست هم درست و کامل و مرتب میشه! فقط شرایطی هست که دارند ما را به بالاترین خوبی برای خودمان هدایت می‌کنند، حتی وقتی به نظر می‌رسد که آن‌ها ما را به بالاترین خوبی برای خودمان هدایت نمی‌کنند! بر بساطی که عشق حاکم اوست جان ببازند و پاک باز آیند گاه چون صبح بر جهان خندند گاه چون شمع در گداز آیند 💚🦢🕊

⭕️ شما را دعوت می‌کنیم که درگیر چیزهایی که درک نمی‌کنید نشوید. تمایلی وجود دارد که یک سیستم مشخص از دانش در مورد نحوۀ کارکرد جهان را بخشی از هویت خود کنید. عزیزانم از سردرگمی فراتر بروید. ... دستورالعمل یک «روح کهن» چیست؟ این است: 🌟یادگیریِ عشق ورزیدن، 🌟شفقت داشتن، 🌟داشتنِ نور و 🌟تعادل. حالا در این دستورالعمل، به من بگویید کجا گفته شده که باید چگونگیِ کارکردِ همه‌چیز را بفهمید؟! دستورالعمل این‌ها هستند. و اگر برخی از چیزهای پیرامون آن‌ها را نمی‌فهمید، به روحِ‌هستی بگویید: «این چیزها را نمی‌فهمم، به من آرامشی بده تا با ندانستن مشکلی نداشته باشم، و بگذار با نور، شفقت و عشق از جایی به جای دیگر بروم.»  درگیرِ چیزی که دربارۀ خدا برایتان روشن نیست نشوید. چون عزیزانم در این‌صورت در تمام عمرتان سردرگم باقی خواهید ماند! برای چیزی که فرای ادراک است درک‌شدنی در کار نیست. نور، عشق، شفقت، این‌ها کاملا درک‌شدنی هستند! کرایون💜 دستورالعمل روح‌کهن آگوست ٢٠١٧ 🎞️#فایل‌تصویری مترجم: سلیمان موسوی🙏 تهیه ویدئو و تنظیم زیرنویس: فاطمه منصوری🙏 https://t.me/OrujArchive

⭕️ پروردگارا ذات تو نور است... و ذات ما نیز نور است... کمکمان کن با نور عشق تو بر تاریکی چیره گردیم... کمکمان کن هر کجا که هستیم و در هر شرایطی که هستیم با یاد تو در دلهایمان و با آرامش و کردار مهرآمیز و خردمندانه، پیام آور نور تو گردیم ﺍﻟـﻬــﯽ! ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺁﺯﻣﺎﯾﯽ،ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺤﻤﻞ ﻭ ﺻﺒﺮ ﻣﺮﺍ ﺯﯾﺎﺩ ڪﻦ؛ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺑﺨﺸﺎﯾﯽ،ﻇﺮﻓﯿﺘﻢ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﻩ؛ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺳﺘﺎﻧﯽ، ﮔﻮﻫﺮ ڪﻤﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭ؛ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ حال خود رها مکن الهی روحم از آنِ توست، مرا در حریمت بپذیر الهی روحم را به منبع لایزال تو پیوند میزنم، الهی به روحم برکت ده

#اشو تو به باورهایت بیشتر اهمیت می دهی تا شناخت خداوند. به نظر می رسد خدا خیلی برایت مهم نیست، محافظت از باورهایت مهم تر است. من به تو می گویم اگر باورهایت را رها کنی می توانی خدا را ببینی.

ما زندگی و اتفاقات آن را تجربه نمی کنیم، بلکه ما احساسات و افکار خود را در مورد زندگی تجربه می کنیم، احساساتی که در اثر داستانهایی که در ذهن خود می گوییم شکل می گیرند. اگر زاویه نگاه خویش و داستان های ذهنی خویش را تغییر دهیم، احساسات و افکار ما و در نهایت تجربه ما از زندگی تغییر می یابد. همه ما این قدرت را در خود داریم و این تنها نیاز به یک تصمیم دارد. ویکتور فرانکل، در سخت ترین شرایط اسارت در اردوگاه کار اجباری آلمان ها و در حالی که خانواده او در جنگ کشته شده بودند، قدرت این تصمیم را در روح خویش یافت. او در کتاب مشهور خود «انسان در جستجوی معنا» داستان اسارت خود را بازگو می کند و اینکه چطور حتی نگهبانان آلمانی اردوگاه به روحیه او غبطه می خوردند. او می گوید که «در آن شرایط غیرقابل تصور، همه چیز از انسان گرفته می شود، تمامی آزادی ها، به جز آخرین آزادی، یعنی آزادی انتخاب پاسخ درونی به شرایط خارجی. این تنها چیزی است که هیچگاه کسی نمی تواند آن را از ما بگیرد.»

🦢🌷خافِض است و رافع است این کردگار بی از این دو بر نیاید هیچ کار🌷🦢 این خداوند ، فرود می آورد و بالا می برد . بدون این دو ، هیچ کاری صورت نمی گیرد . وقتی سؤال «این چه کسی است که مشغول فکر کردن است؟» را می‌پرسید، روند تفکر را متوقف کرده و به ماهیت حقیقی خودتان، ماهیت ذاتی خودتان، ماهیت  خودبه‌خودی و خودجوش خودتان، همان منشأِ خالصِ خالی، بازمی‌گردید. این ماهیت و فطرت شماست و این چیزی است که شما همیشه هستید. ذهن به آن راهی ندارد. زمان به آن راهی ندارد. مرگ به آن راهی ندارد. ترس به آن راهی ندارد.

تو با درونِ خودت صلح کن جنگ در جهان پایان میپذیرد و عشق هویدا میشود روح خدایی در همه حضور دارد و مختص به قدیسان نیست. حتی گناهکاران هم می توانند وسیله «او» باشند. شبتون پر نور الهی

«خدای من، من با جرات هر سوالی که بخواهم از تو می‌پرسم. هیچگاه احساس شرمساری، خجالت یا نمی‌کنم، چون تو معبود من هستی. از سادگی روح من خبر داری. از خواهش دل من برای درک و خرد آگاهی. مرا با ویژگی‌های خوبم می‌بینی، و نیز با همه گرایش‌های بدی که هنوز نتوانسته‌ام از خود دور کنم. تو مرا به خاطر نقص‌هایی که به گِرد زلالی روحم تنیده‌ام تنبیه نمی‌کنی؛ تو به من کمک می‌کنی. پروردگارم، من سعی ندارم کمبودهایم را از تو پنهان کنم. با فروتنی، با عشق، در کمال سادگی و اعتماد کامل همچون یک کودک، برای کمک به درگاه تو می‌آیم، و به این کار خود ادامه میدهم تا تو به من پاسخ دهی. هرگز دست از دامنت برنمی‌دارم.» تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو

🌷🌷 با دنیا نجنگ؛ جنگ با جنجال راه رها شدن از اون نیست. راه رهایی پذیرش کامل زندگی است. هرچه بیشتر بجنگید عصبی تر خواهید شد چون هر چه بیشتر می جنگید پریشان تر خواهید شد. باز بشید و دنیا رو بپذیرید... جنجال بخشی از زندگی است. اگر این را بپذیرید شگفت زده خواهید شد.  پریشانی به سبب جنجال نیست، بلکه ناشی از موضعی است که در برابر  جنجال اتخاذ کرده اید.. اگر با آن دشمن باشید آشفته خواهید شد، اگر دشمن نباشید خیر... به هر جا بروید نوعی جنجال قطعاً وجود خواهد داشت، دنیا سراسر پر از جنجال و آشفتگیست. حتی اگر در غاری در هیمالیا  بنشینید زندگی را می‌بازید. در آن غار جنجال و آشفتگی وجود نخواهد داشت اما از تمام امکانات رشد که زندگی فراهم میکند خبری نیست و  خیلی زود سکوت آن جا مرده به نظر خواهد رسید. از سکوت کردن لذت میبرید اما این سکوت مخالف و علیه جنجال نیست! سکوت میتواند در جنجال حاضر باشد. در حقیقت سکوت فقط وقتی که در جنجال حضور دارید سکوت واقعی است. سکوتی که در غارها و کوه ها و در دوری از مردم احساس می کنید سکوت شما نیست.. اما اگر در بازار  بتوانید سکوت کنید  میتوانید آسوده و راحت باشید چون این سکوت از آن شما است. پس سعی نکنید با دنیا بجنگید، هر چیزی را که به سمت شما می آید قبول کنید و تسلیم حقیقت  و هستی باشید... "موکتی"

‍ به باورِ مولانا هیچ رفاقت و همراهی بی دلیل نیست، در این عالم هم جنس ها همدیگر را جذب، و اهل نور و اهل نار به سمت هم کشیده می شوند. اگر به اطراف خود با دقت نگاه کنید گاهی می بینید افرادی که به سمت شما می آیند در خصوصیتی مشترک هستند. حتی گاهی ما گلایه می کنیم که چرا باید این افراد همیشه سر راه من سبز شوند؟؟!! در این گونه موارد باید به خودمان نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی در وجود ماست که این افراد به سمت مان جذب شده اند: در جهان هر چیز چیزی جذب كرد گرم گرمی را كشید و سرد سرد قسم باطل، باطلان را می كِشد باقیان از باقیان هم سرخوشند ناریان مر ناریان را جاذب اند نوریان مر نوریان را طالب اند