دُنـیـای زرد رنـگِ مـن:)
هرچه آید به سرم باز گویم گذرد، وای از این عمر که با میگذرد،میگذرد..💛 اگه صحبتی باهام داری:)👇🏻 @ReyhanehShamsi t.me/BChatPlusBot?start=sc-amwH6tXG2MmB
نمایش بیشتر279
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+57 روز
+4230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
00:28
Video unavailableShow in Telegram
این دلِتنگم غصه ها دارد
گوئیا میل کربلا دارد.
IMG_4947.MP49.96 MB
مداح داره میگه وای از دل حسین ولی نمیدونم چرا تو دلم همش دارم میگم وای از دل زینب..
❤ 2
00:59
Video unavailableShow in Telegram
ماندگارترین فیلمی که از این چندین شب هیئت گرفتم:)
دیگه بحث کوچیک و بزرگ نیست همه همراهی میکردن و منی که روز اول غصه تنها بودنم و میخوردم..
این خانوم کوچولو انقدر قشنگ عزاداری میکرد که خیلی به دلم نشست..
IMG_4977.MOV21.32 MB
❤ 5
امیرالمؤمنین با مهر و محبت عباس را در
آغوش گرفت. عباس گوشش را سمت چپ
سینهٔ پدر گذاشت. حالا صدای قلب پدر را
به خوبی میشنید. مولا علی پرسید:
- چرا برادرانت را مولا صدا میزنی؟ آنها
برادرانت هستند. عباس هنوز به صدای
قلب پدر گوش میداد. با صدای نجواگونه
گفت: - آن دو نوههای رسولالله هستند.
بارها شنیدهام که از پیامبر نقل کردهاند که
«حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت
هستند»، پس من چگونه خودم را با آن دو
یکی بدانم؟ آن دو فرزندان فاطمه زهرا
هستند و من نیستم. صدای عباس بغضآلود
شد. پدر با کف دو دست صورت عباس را
گرفت. دید که چشمان عباس خیس اشک
شده است. پیشانی عباس را بوسید و گفت:
- حسن و حسین فرزندان رسولالله هستند
و تو پسر منی عباس(:
- کتاب' برادر من تویی
❤ 3
اصلا نوشتنم نمیاد ثانیه به ثانیه حفظ کردم تو قلب و ذهنم:)
و چقدر دلم میخواست تک تک بچههامون پیشم بودن میدونستم که اونموقع مزار شهید گمنام در از صدامون میشد..
💔 1
دلتنگ تک تک لحظات هیئت امشب میشم و واقعا تو عمرم هیچ شب تاسوعایی انقدر قشنگ و باشکوه نبود..
💔 4
00:15
Video unavailableShow in Telegram
بابالحوائج پسوندِ نامخانوادگیِ این خانواده است :)💚
IMG_4922.MP45.24 MB
❤ 6
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.