❦ℕ𝕖𝕘𝕚𝕟𝕖 𝔼𝕤𝕙𝕘𝕙❦💍❣️
📝رمان "نگینِ عشق💍❣" 📝رمان "توبه گناهکار❤️🔥" 📝رمان "عشق تاوان داره🤍" 📝رمان "اعتماد🧡" ژانرها: لزبین👭🏻عاشقانه👩🏻❤️💋👩🏻اروتیک🔥 لینک: https://t.me/+nsyuUc3riWYxM2Nk
نمایش بیشتر1 337
مشترکین
-1624 ساعت
+567 روز
-3930 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from N/a
گوشیتو پر از پروکسی نکن!!!
بیا اینجا فقط یدونه استارلینک کافیه ✅
ProxyStarLink
سرعت دانلودش طوری خوبه ک من دیگ nmt !
https://t.me/proxy?server=194.87.149.181&port=443&secret=ee1603010200010001fc6e65742e636172616B61762E636F6D1603010200010001000000000000000000000000
اینم هدیه من به شما😎💙😀
پینگ: ۷۰ 👍
tg://proxy?server=5.78.77.99&port=443&secret=e0000000000616e6e6173682e636f6d
اگه قطع شدی فحش بده 😐
خودم دارم استفاده میکنم بدون قطع و وصلی سرعتش عالیه💃
https://t.me/+IszOr72hp1JjYmU1
۱۲ ظهر پاک شه🌞
1500
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
#پارت۴۱
دوست داشتی هم زمان که داری آزارم میدی، ازم لذت جنسی ببری. دوست داشتی فقط خودت لذت ببری.سارینا پوزخند زد و گفت: یه جوری میگی که انگار اگه بهت میگفتم بیا با هم عشق و حال جنسی کنیم، درجا قبول میکردی.
+نه قبول نمیکردم، اما ما هر دو انسانیم. حیوون نیستیم که به حریم هم احترام نذاریم.
صدای سارینا کمی دچار لرزش شد. حتی حس کردم داره جلوی بغضش رو میگیره. با مشتش کوبید به کاناپه و گفت: من واقعا دوست داشتم تو رو با شورت و سوتین ببینم. دوست داشتم لُختت رو ببینم. دوست داشتم بدنتو لمس کنم. دوست داشتم ازت یه لب طولانی بگیرم. بهت گفتم یک شب به یادت جق زدم، اما دارم هر شب به یادت جق میزنم، حتی دیشب که ازت متنفر بودم! توئه کثافت رو همون لحظه که دیدم، خیس شدم. همون لحظه اول خیس شدم. دیروز گفتی شبیه “یولیا ولکوا” هستم. با اون حال داغونم سرچ کردم و دیدم که درست گفتی. با اینکه ازت متنفر بودم، کلی ذوق کردم که تو رو یاد یک آدم معروف انداختم که کلی باهاش خاطره داری. حتی کلی توی نت سرچ زدم تا ببینم تو برای من، شبیه کی هستی. شبیه یکی بودی، البته نه صد در صد. من همیشه حواسم به خوشگلا هست. از پسربچهها گرفته تا دخترای تو سن و سال تو و حتی پیرمردهای جذاب و خوشتیپ. تا حالا هیچ آدمی مثل تو منو شهوتی نکرده. الانم مثل احمقا دارم چیزایی رو بهت میگم که هیچی ازشون نمیفهمی.
سارینا موفق شد مثل دو روز قبل و دوباره به احساساتم نفوذ کنه. البته این بار نترسیدم و بُعد مثبت احساساتم فعال شد و حس کردم که از حرفهاش خوشم اومده! هرگز توی زندگیم، کَسی اینطور رُک و صریح بهم نرسونده بود که این همه ازم خوشش اومده! تو چشمهاش زل زدم و گفتم: اینایی که گفتی واقعی بود یا بازم داستانسازی و سرکاریه؟
❤ 14👍 4
7410
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
#پارتنر
خواست جواب بده که گفتم: سارینا راستش رو بگو. جواب الانت تعیین کنندهترین لحظه تو رابطهمونه. اگه دوباره سرکارم گذاشتی تا به روان و احساساتم نفوذ کنی، صادق باش و بگو. اگه…
-یعنی اینقدر خنگ و احمقی که نفهمیدی با دیدنت شهوتی میشم؟ یعنی اینقدر شوتی؟ اصلا میدونی شهوتی شدن یعنی چی؟ واقعا اینقدر داغونی؟ راستش من الان باید شک کنم که کی داره کی رو سرکار میذاره. باورش سخته یه آدم تا این اندازه از مرحله پرت باشه.
+اوکی فرض میکنم که باهام صادق هستی. الان باید چیکار کنیم؟ یعنی تو میخوای چیکار کنی؟ من میخوام تدریسم رو ادامه بدم و برنامهام دقیق مشخصه.
-من یه شرط دارم که بهت قول بدم دیگه اذیتت نکنم و درسهام رو بخونم.
+برگشتیم سر خونه اول؟ باز شرط و شرط بازی؟!
-این آخریشه. برام خیلی مهمه. منم میخوام مثل تو تکلیفم باهات روشن باشه.
+چه شرطی؟
-بذاری تلاشمو بکنم تا مختو بزنم. دوست نداری مثل شوهر سابقت باهات رفتار کنم. باشه قبول اما باید این شانس رو داشته باشم تا بتونم مختو بزنم.
+مخمو برای چی بزنی؟
-سکس. یعنی دوست دختر جنسیم بشی. یعنی جفتمون دوست دختر جنسی هم بشیم. یعنی از ته دل بهم پا بدی و جفتمون حال کنیم.
+اگه تهش قبول نکردم.
-شرطم این نیست که حتما دوست دختر جنسیم بشی. گفتم بذار سعی خودمو بکنم تا مختو بزنم. یعنی باز تریپ چُسناله برندار که مثلا دارم اذیتت میکنم. اگه مختو زدم که به آرزوم میرسم، اگه هم نتونستم، دلم خوشه که تلاشمو کردم. تو دلت خوشه که با تدریس به من، پول خوبی از بابام میگیری. بذار دل منم خوش باشه که با تن دادن به درس، میتونم شانس مخ زنی تو رو داشته باشم.
سارینا باعث شد که دوباره گیج بشم. همین برام ترسناک بود. این میتونست یک بازی جدید باشه تا ابتکار عمل رو دوباره توی دستش بگیره. این شرطش میتونست حرکت جدیدش برای ادامه این بازی سخت و مسخره باشه. یک نفس عمیق کشیدم و گفتم: اگه این حرفا و نهایتا شرطتت، یک بازی جدید باشه که دوباره بخوای آزارم بدی، به بدترین شکل ممکن تلافی میکنم سارینا. الان دقیقا به ذهنم نمیرسه که چطوری، اما بالاخره یک راه برای تلافی پیدا میکنم.
-اَه بس میکنی یا نه؟ خودت انگار بیشتر کونت میخاره که جرت بدم و برینم تو اعصابت
❤ 16👍 5
7500
Repost from N/a
🔥ژانر: پ.ورن
🏳🌈گرایش: #لزبین
🌀حجم: 620MB
🍑تایم: 49Min
● #FILM ●
📤Download Film📤
⚜@Films_lgbt_bdsm⚜
400
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
پارتنر
لبخند زدم و گفتم: کار دیروز من تلافی کار تو بود. چیزی که عوض داره، گله نداره.
-من تو رو گریه انداختم. تو هم منو گریه انداختی. اینجاش فقط تلافی بود. اما تو دیروز…
+من دیروز چی؟
-باهام ور رفتی.
+تو هم وادارم کردی رو تختت بخوابم و پاتو گذاشتی بین+تو هم وادارم کردی رو تختت بخوابم و پاتو گذاشتی بین پاهام و زانوت رو به کُسم فشار دادی.
-چیه کلی رو خودت تمرین کردی که بگی کُس؟
+آره.
-بدون اجازه ازم لب گرفتی. به بدنم دست زدی. به کونم دست زدی.
ایستادم و گفتم: اوکی باشه، بیا همهاش رو تلافی کن.
مشخص بود سارینا از اینکه در مقابل آزارهای جنسیش، دیگه تو موضع ضعف نیستم، خوشش نمیاد. وقتش بود که نقشه بعدیم رو هم عملی کنم. نقشهای که باز هم پیشنهاد مرضیه بود. موبایلم رو از توی کولهام برداشتم. صفحهاش رو باز کردم. به سمت سارینا گرفتم و گفتم: تونستم با همون حقوق قبلیم یک کار پیدا کنم. البته کمی بیشتر از حقوق قبلیم. پیامهامون رو بخون. تا سه روز ازش وقت خواستم که جواب بدم
👍 4
1310
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
#پارتنر
من معلم خیلی خوب و ماهری هستم سارینا. درسته که شاید کسی مثل بابات بهم حقوق نده، اما بیکار نمیمونم. اگه بخوای باهام بجنگی، دونه به دونه هر کاری که باهام بکنی رو تلافی میکنم و بعد میرم پِی کارم.
سارینا با اخم صفحه گوشیم و پیامهای ساختگی که مرضیه برام فرستاده بود رو خوند. دوباره سکوت کرد و چیزی نگفت. برگشتم سر جام و نشستم. لحنم رو ملایم کردم و گفتم: اگه دیروز زیادهروی کردم، معذرت میخوام. سر حرفم هستم و اگه با تلافی کردن، راضی میشی، همونقدر که زیاده روی کردم رو باهام انجام بده. اونی هم که ازم طلب داری، منم همچنان سر قولم هستم. اگه میخوای ازم لب بگیری و کونمو لمس کنی، همین الان تمومش کن. اما دیگه اجازه نمیدم به بهونه قولی که ازم گرفتی، بازیم بدی و رو مخم بری.
سارینا چند لحظه به چهرهام خیره شد. معلوم بود که ذهنش به شدت درگیره. ایستاد و رفت توی اتاقش. چند لحظه بعد با موبایلش برگشت. موبایلش رو داد به دستم. صفحه موبایلش روی سابقه سرچ گوگل کروم بود. با یک لحن تردیدآمیز گفت: تاریخ سرچ کردنهام مشخصه.
موبایل رو از دستش گرفتم. سابقه سرچهاش برای سه روز گذشته بود. موضوع سرچهاش هم آموزش لب گرفتن بود! دوباره نشست روبهروم و گفت: تو این یه مورد بازیت ندادم. یعنی اگه اون لحظه ازت لب نگرفتم، جزء نقشههام نبود که بخوام کشش بدم تا کونتو پاره کنم.
چند لحظه فکر کردم و گفتم: میگی خیلی سگ حشری. این همه هم که درباره سکس و رابطه جنسی اطلاعات داری. یعنی با همچین روحیهای و تا الان، نه دوست پسر داشتی و نه حتی یک دوست همجنس که…
👍 4
13110
Repost from لینکدونی| NUN
سربازی که فرمانده اش رو عاشق خودش میکنه و... 🥺😍🔥
برگشتم سمتش و روی شکمش نشستم و پیرهنم رو درآوردم.
خودش هم سریع پیرهنش رو درآورد.
شلوارکم رو پایین کشید و سیلی نرمی به باسنم زد.
آهی کشیدم و خندیدم و لبام رو به لباش رسوندم.
توی همون حالت دستم رو بردم سمت دکمه ی شلوارش و بازش کردم و عضوش رو از زیر لباس زیرش بیرون کشیدم.
عضوش به قدری سخت شده بود که نمیتونستم برای حضورش توم صبر کنم.
دست دراز کردم و از روی میز کنار تخت روان کننده رو گرفتم و روی ورودیم و عضوش مالیدم.
یاشار غرق بوسیدن گردنم بود.
مطمئن بودم هیچ جای سالمی روی گردنم باقی نزاشته.
🌈🔥🌈🔥🌈🔥🌈🔥🌈🔥🌈🔥🌈🔥
چنلی با کلی رمان عاشقانه و جنایی و... 🤩👇
https://t.me/+1YiWUhQUDAo5MjJk
https://t.me/+1YiWUhQUDAo5MjJk
https://t.me/+1YiWUhQUDAo5MjJk
2900
شب فقط با یه چیز تکمیل میشه،
خیس شدن بدن تو با لبای داغِ من *،*💦
❤🔥 4
10200
Repost from لینکدونی| NUN
🌈LGBTهای عزیز🌈
◇سینگل های عزیز
◇لینک گپ ال جی بی تیا 🏳️🌈
◇بوچ های خفن مستر و اسلیو🍾
◇مامی هایی ک لیتل میخوان✨️
◇ترنس های مرد و زن 🦋
◇فم های سکسی بجوین بختتون باز شه👍☺️
◇بعد از ورود اثبات گرفته میشه 🚫
◇بیاید دور هم خوش میگذره بهمون🤍
https://t.me/+HPLXE6tS_NNiZDdk
https://t.me/+HPLXE6tS_NNiZDdk
💥◇ownership◇💥
𝑊𝑒𝑙𝑐𝑜𝑚𝑒 𝑡𝑜 𝑦𝑜𝑢𝑟 𝑐ℎ𝑎𝑡 🏳️🌈 🔥🌈یه گپ برای خانواده lgbt و همه سینگلا🌈🔥 فحش و بی احترامی بحث اعتقادی تعصبی =بن🚫 فرستادن مدیای+۱۸ ممنوع 🚫 فراخوان ممنوع🚫🏳️🌈🔥 خانه امن برا شما🏠✔️
5200