بساط کنار نردههای دانشگاه
ابتدا کمی خجالت زدهام و گیج و نامتعادل. بساطم را پهن میکنم و خودم به دیوار سنگی پای نردهها تکیه میدهم. من هم دوست دارم با رهگذرهای درست و حسابی همکلام شوم. اینها نوشتههای من هستند، لطفا اجازه بدهید متعلق به خودم بمانند.
نمایش بیشتر1 146
مشترکین
-224 ساعت
-117 روز
-2430 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
عزیزم من همیشه امتحان دارم
کلاسام تموم نشدن و امتحانام شروع شدن
پس علاقهت به ادبیات و فلسفه خیلی جالب و هیجانانگیزه.
[حتماا
من پرنیانم و نیان هم صدام میکنن، ۱۹ سالمه و گاهی اینجا چیزهایی مینویسم. سعی دارم خودم هم با خودم آشنا بشم. چه چیزی مایلید ازم بدونید؟]
فکر نمیکردم عزیزِ ۱۹سالهای باشی⚘
خیلی زیبا مینویسی، ادبیات فارسی میخونی؟