672
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
https://t.me/proxy?server=macerpacer.co.uk&port=443&secret=7vQ1mpsyX_HR5QhN8OD3U3sgICAgICAgICAgICAgICA
https://t.me/proxy?server=Vrook.dynu.com&port=443&secret=7vQ1mpsyX_HR5QhN8OD3U3sgICAgICAgICAgICAgICA
https://t.me/proxy?server=mci.Full.Love-061g9.Goal-Golden.Cfd.&port=443&secret=7jK5IN_7UWQwKOL2uHjU6sEgICAgICAgICAgICAgICA
tg://proxy?server=104.149.143.217&port=443&secret=7lUPvpErJ3U_pUojxzuoBjRtYWlsLnlhaG9vLmNvbQ==
-چن تا پروکسی شاید به دردتون خورد:>❤️-
288180
#دلداده🫀🖤✨
#پارت 446🐶🤍
از آغوش گرم و پر محبتش بیرون اومدم و گفتم:
-ای بابا این بحثو ولش کنیم..چای بریزم؟!..
+بیا اینجا ببینم دختر من خودم ختم اینکارام..
دوباره رفتم پیشش نشستم روبه روش..
-بی بی راستشو بخوای واقعا دلم واسش تنگ شده..شاید باورت نشه ولی وقتی فکرشو میکنم دلم میخواد باهاش یه حرف کوچیک بزنم بگم من اشتباه کردم..ببخشید..اما خب من همه ی کارمو کردم..
بگذریم بی بی مهم نیست..گذشته ها گذشته..
+بیا اینجا ببینم عزیزم..
رفتم بغلش کردم و چن دیقه ای تو بغلش بودم و داشت کم کم خوابم میبرد که گوشیم به صدا در اومد..
-سلام..بفرمایید؟!..
صدای مهربون و خندش پیچید تو گوشم و فهمیدم کیه:
+هی بی معرفت مارو یادت رفته؟..یعنی این همه غریبه شدیم؟!..
-محمد؟!..محمد تویی؟..حالت چطوره؟..مادر جون خوبه؟!..چ..
+عه دختر یه دیقه اروم بگیر بزار حرفمو بزنم دیگه..
-اخه دلم واستون تنگ شده بود(ای خادا🥹😂)
+فعلا که ما غریبه ایم..
-خب حالا پرو نشو..حرفتو بزن..
+زنگ زدم بگم مارو یادت که نرفته؟ارسلان جدا ما جدا..اصلا وایسا بینم داداشتو مامانتو که یادت نرفته؟..
-این چه حرفیه محمد خودتون میدونید که حساب مادرمون و تو کلا جداست..
+خب پس بهونه الکی نیار فردا راه بیفت بیا اینجا که یه دل سیر دلمون واست تنگ شده..
-آخه..
+آخه و هر چیزه دیگه ای نداریم..خودت خوب میدونی چند روز دیگه دادگاه شروع میشه پس بهتره بیای..
با گفتم کلمه ی داد گاه همه ی اتفاقا مثل یه نوار فیلم از جلوی چشمام رد شدن و باعث شدن یادم بیاد..
ادامه دارد... !👀💜
⇱𝐜𝐡𝐚𝐧𝐞𝐥↬@DiyanArsalan_cute🎀🪄⇲
25352
-سلام قشنگای من صبحتون بخیر امیدوارم حال دلتون خوب باشه🫂🤍...
بچه ها ببخشید که تو این چند روز،چند ماه نبودم و واقعا شرایطشو نداشتم که فعالیت کنم؛چه من چه ادمینا..
ولی سعی میکنم از این به بعد روند پارت گذاریو ادامه بدم مرسی که تا اینجا بودید:)❤️⚡️ -
#pari✨!
27100
های گایز..
چطورید؟!چه خبرا؟!
تو این روزا چیکار میکنید؟!🙂
شما هم از دست مدرسه و درسا دیوونه شدید یا من اینطوریم..:)
دیگ واقعن مخم نمیکشه یه روز استراحت نداریم همش باید درس بخونیم..:)
از یه طرف درس از یه طرف غم و غصه ی جوونامون که هر روز داره یکیشون میره..:)😄
#zahra✨️!
28802
#درآسمانمنبمان🤍🌩✨
#پارت54🐹🧡
روی مبل نشسته بودم و پستای اینستاگرام رو زیر و رو میکردم که یهو، مسیج واریزی برام اومد..نگاهی به مبلغش کردم..!
410 میلیون..ولی برای چی؟
بلافاصله بعد از مسیج واریزی ی مسیج دیگه م برام اومد..از طرف دیانا بود..سریع بازش کردم و شروع به خوندنش کردم:
سلام..مبلغی ک بابت من به بابام دادی رو تمام و کمال برات واریز کردم..و این فقط بخشی از لطف هایی بود که در حقم کردی..
هیچوقت فراموش نمیکنم ک چطور با ی غریبه مثل ی دوست رفتار کردی..
توی بدترین شرایط م بهم کمک کردی و نذاشتی توی عمق تنهایی برم..
به هرحال، خواستم بگم، ممنون..ممنونم از
تمام کارایی که برام کردی..دیگه قول میدم نیام تو زندگیت و هیچوقت مزاحمت نشم! "دیانا"
متوجه اشکی که از چشمم چکید شدم..ولی..ولی من نمیخواست م هرگز اینجوری بشه..!
من واقعا چم شده بود..؟
از خونه بیرون رفتم.. اصلا متوجه مسیری که داشتم طی میکردم نبودم..به خودم اومدم و دیدم توی بامم!
روی یکی از نیمکت ها نشستم و به شهر زیر پام چشم دوختم..!
بعد از چند دقیقه یهو بارون گرفت..خیلی شدید..همه کم کم داشتن میرفتن..!
یهو متوجه شدم ینفر کنارم نشست..نگاهی بهش کردم.. ی دختره بود..
با صداش به خودم اومدم:
-چرا اینجایی؟
ارسلان: به شما ربطی داره؟
-گفتم شاید توعم از اون شکست خورده هایی باشی ک عشقشون ولشون کرده..!
ارسلان: عشقم خیلی وقته ولم کرده..دیگه برام عادی شده:)
-اسمت چیه؟
ارسالن: ارسلانم!
-منم زیبام..!
دو سال پیش همین موقع ها بود که..که فهمیدم داره بهم خیانت میکنه..! هیچوقت اون روزو یادم نمیره..!
ادامه دارد... !👀💜
⇱𝐜𝐡𝐚𝐧𝐞𝐥↬@DiyanArsalan_cute🎀🪄⇲
37532
#درآسمانمنبمان🤍🌩✨
#پارت53🐹🧡
مشغول محاسبه واریزی های ی پرونده بودم که یهو صدای محراب، توجه مو جلب کرد:
محراب: پیس..دیانا؟
دیانا: هوم..جانم؟
محراب: میگم..پایه ای امشب بریم کافه؟ میخوام یکم بیشتر باهم اشنا بشیم!
نگاهی بهش کردم و گفتم:
دیانا: نمیدونم.. بهت خبر میدم..
یهو چیزی یادم اومد..از اونجایی که محراب کارایی از قبیل پرداخت حقوق و.. رو در نقش ی حسابدار داشت، حتما شماره کارت همه ی کارمندارو هم داره..
دیانا: محراب؟ میشه لطفا یکاری برام انجام بدی؟
محراب: اگر بتونم حتما..چه کاری؟
دیانا: میشه لطفا شماره کارت ارسالن کاشی رو برام پیدا کنی؟
محراب: همونی ک دیروز باهاش بودی؟ خب از خودش بگیر..
دیانا: ما دیگه باهم ارتباطی نداریم محر اب
محراب: یعنی چی؟ مگه...
پریدم وسط حر فش و گفتم:
دیانا: برام پیدا میکنی یا نه؟
محراب: باشه..باشه..دو دقه صبر کن..اها..ایناها..یادداشت کن..!
...........6037
ساعت نزدیکای 3 بود..
به نیکا پیام دادم که بیاد دنبالم..
سرگرم خوندن مسیج های قبل بودم که دیدم مسیج واریزی برام اومد..!
اول 60 میلیون تومن..بعد 200 میلیون تومن و در اخر هم 50 میلیون تومن..از این بابت خیلی خوشحال بودم..!
با تک زنگ نیکا، از ساختمون خارج شدم و شاد و خوشحال سوار ماشینش شدم و روبهش گفتم:
دیانا: واییی نیکا..نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم!
نیکا : نیازی به تشکر نیست کوچولوی من!✨
خنده ای کردم ک گفت:
نیکا: خب..کجا بریم بانو؟
نفس عمیقی کشیدم و زمزمه کردم:
دیانا: میریم بانک..باورت نمیشه..امروز رییسم بهم 60 میلیون قرض داد..الان پول کاملا جوره..شماره کارت سرامیک هم همینجاس!
نیکا لبخندی زد و "بریم" پر شور و ذوقی زمزمه کرد..!
ادامه دارد... !👀💜
⇱𝐜𝐡𝐚𝐧𝐞𝐥↬@DiyanArsalan_cute🎀🪄⇲
31920
سلام قشنگام..روزتون بخیر..فعالیتو شروع کنیم؟🙂🫶
راستی، رمانو دارم مثل قبل مینویسم، پارتایی ک جدید بودن رو حذف کردم🥲🤍
24501
سلام قشنگام..روزتون بخیر..فعالیتو شروع کنیم؟🙂🫶
راستی، رمانو دارم مثل قبل مینویسم، پارتایی ک جدید بودن رو حذف کردم🥲🤍
100
سلام کیوتام..ببخشید اگ ی مدت نبودم، هم حالم زیاد خوب نبود و هم به کل تلگرام نداشتم..
میدونم، توی این اوضاع، حال همه بده، ولی ما ناامید نمیشیم و میدونیم این قصه قشنگ میشه تهش..🥺🫶
به هرحال من برگشتم و کنارتونم تا یکم حالتون رو خوب کنم..!
اوضاع ک یکم بهتر شد فعالیت رو شروع میکنم🥲🥺✨
33708
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.