دُژَم
مدافع حقوق چای. کتابی که هیچ وقت خوانده نشد. متولد:1401/02/4
نمایش بیشتر223
مشترکین
+324 ساعت
+67 روز
+1230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
غم او بر دلم تیغی میکشید.
دلم از غصه میخواست شکافته شود.
شب های روشن.
صفحه ۸۸.
Repost from دو در یک
شنبه 2 تیر.
« او تسکیندهندهی همهی غمهایم بود. یک نگاه خشک و خالیاش قادر بود تنهاییام را درمان کند. به زندگیام هدف و مفهوم بخشید. یک لبخند سادهاش مرا مطلوب و خواستنی میکرد و از تمامی انگیزههای حیوانی مرا مبرا میساخت. عشقی غریب: هر یک از ما در پرتو جادوی دیگری خود را گرم میکردیم. »
•وقتی نیچه گریست صفحهٔ سیصد و شصت و پنج
گفت: « ما دیگر همیشه با هم خواهیم بود، نه؟ »
گفتم: « اگر میدانستی که تنهایی من چه تلخ بود! »
شبهای روشن.
صفحه ۸۴.
یه وقتایی دلم میخواد از دست خودم خودمو پرت کنم از یه جایی پایین، نمیدونم سرمو بزنم تو دیوار یه بلایی سر خودم بیارم دلم خنک بشه.
چرا انقدر شلمغز بازی از خودم درمیارم؟
چطوری میتونم تا این حد احمق باشم؟
خدایاا
😭 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.