پارسیبان
پیوند درگاه : https://t.me/joinchat/_M_sdTarifczNTk0 پیوند درگاه دوم ما: @golvajeArt
نمایش بیشتر243
مشترکین
+124 ساعت
+57 روز
+2330 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Photo unavailableShow in Telegram
۸۴۰ سال پیش نظامی گنجوی در گنجه دیوانش را به پارسی میسراید، غازی ملطیوی مرزباننامه را در ملطیه، روزبهان شیرازی عارف نامههای خود را در شیراز، فخر رازی دانشنامه خود را در هرات و بکران خراسانی جهاننامه خود را در خوارزم بدون آگاهی از همدیگر به پارسی نوشتند!
زبان پارسی گزینش گروهی نیاکان ما بوده است. زبان پارسی یک زبان فراقومی، و زبان ملی است و پشتوانهای ژرف از فرهنگ و شهریگری (:تمدن) دارد، این زبان در جهان نامآور است و آفرینههایی که به این زبان آفریده شده است از ادبسار گرفته تا فرزان (:فلسفه)، مرزهای جغرافیایی ایران را در نوردیده و در جهان گسترده شده است.
این گسترهی نامیرای زبانِ میانجیِ پارسی همچنان دنباله دارد.
خواسته آموزش به زبان مادری بدست قومگرایان پیشینهی چندانی ندارد و از بیرون به کشور ما تنریخت (:تزریق) میشود.
#پارسیبان
👌 3
.
🏝 واژههای پارسی در زبان تازی
سُدَّر = از پارسی سه دَر، ابزار بازی که با آن قمار کنند
سِدر = از پارسی سدر، درخت سدر
سَدَق = از پارسی سده، نام یکی از جشنهای ایرانیان، از سد اوستایی (Sata)
سِدِلی = از پارسی سه دِیرک (سه گَتَک، سه اتاقه)، سه گُنبد
سُذرِه = از پارسی سُدره، پیراهن زردشتیان که در پانزده سالگی میپوشند
سَذَق (سدق) = از پارسی سَدِه (جشن سده)
سَراب = از پارسی سَر اب، سرچشمه، آبسار، دروغ
سَراهٔ = از پارسی سَری (اوج) و یا سر اوج، برابر با تکواژ ریشهای اریایی (sari)، زیبا و دلربا
سَراج = از پارسی سَراج، چراغ، آفتاب
سراجِه = از ریشهی پارسی سَراج، چراغک
سراخور = از پارسی سر آخور، مَرغ(علف) چهارپایان
سُرادِق، سَردَقهِ = از پارسی سراپرده، دالانها، چادر پنبهای، شامیانه، دود، گَرد
سِراط/صراط = از پارسی سَرَتَک، سرات، راه، راه رُوشن
سَراویل، سراوین (تک سروال) = از ریشهی پارسی شلوار، زیر جامهها
سرای، سرایا، سَرایهٔ = از پارسی سرای، کاخ
سِربال = از پارسی شلوار (شل=ران)
سَربَخ = از پارسی سر سَبُک، سبک برگرفته از پارسی باستان ka - sapu و چُست و چالاک
سَربَست = از پارسی سربست، بیهوده، پیچیده
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
01:22
Video unavailableShow in Telegram
رخشارهای از درگاه زبانشناسی Langfocus در یوتیوب درباره رخنه هفتسدساله زبان پارسی در شبه قاره هند:
- پارسی، زبان آیینمند، زبان میانجی نخبگان و زبان پرستیژ در شبه قاره هند بود
-زبانهای هندو-آریایی هند همه به ریخت چشمگیری زیر رخنه زبان پارسی بودهاند.
#پارسیبان
2.87 MB
🕹 #اهرمک
👾 بسیاری از بچههای دیروز بازی آتاری را در یادآوردهای شیرین خود دارند و هنوز گوارایی آن نسخه گذشته را به ریخت امروزین آن نمیدهند. ابزار ویژۀ این بازی دستۀ آتاری است که از برای ریخت به «دستهخلبانی» و «دستهگوشتکوبی» و «دستهقایقی» نامدار بود. این اهرم، با ویژگی جنبش در همۀ سویها، نمارش(اشاره)گر یا دیگر نشانههای نمایشیِ بازی را راهنمایی میکرد. امروز که گرایش به کاربرد واژههای انگلیسی فراوان شده، بسیاری برتری میدهند که این ابزار را «جویاستیک» بنامند، ولی بهتر است آن را «اهرمک» بنامیم که به زبان خودمان است.
✍🏻سمانه ملکخانی
👍 3
#پالایش_زبان_پارسی
#نامها
کتاب= نبیگ، نسک، نوشته، نامک، ماتیکان، نوشتار
طب= پزشکی
دیپلم= پایاننامه
قفل= کلون، کوپله، کِلان، چیلان، کلان
مجتمع= همادگاه، همتافت، همگرد
لوح= تختهسنگ، سَلم، تخته
عمودی= ستونی
واشر= پولک
ابن= پور، پسر، فرزند
لثه= گوشت دندان، پایه، بج، ژَم
#فارسی_را_درست_بنویسیم_درست_بخوانیم
👍 3
Repost from N/a
✅ گروه تبادل مهر
📌 با فهرستی از بهترین کانالهای تلگرام آشنا شوید.
فقط کافیست بر روی لینک 👇اشاره و Add کنید.
📎https://t.me/addlist/1ic2wZUwS_9lYjA0
✅ Tabadol e Mehr Group
غزلیات حافظ
@haaafeeez
ارتباط جهت تبادل :
@mh7074
.
🏝 واژههای پارسی در زبان تازی
سُخ = از پارسی سَختَن(وزن)، دوازده من
سَخت = از پارسی سَخت، پوست بُز پرداخته(چرم شده)، انبان(کیسهی چرمی)
سَختچی(عراقی) = از پارسی ساختهچی (نیرنگ زده)، گَربَز (گرگ در پوست بز)، ساختهگر (کسی که چیزی ساخته باشد)
سَخته = از پارسی ساختن، نیرنگ، کلاهبرداری
سَختیان = از پارسی سَختیان، چرم پوست بُز
سَختیت = از پارسی سخت، سفت، استوار
سُخّر = از پارسی سَخیر، از گیاهان خراسانی، دارویی تلخ برای شکمبه(معده) و تب
سَداب، سذاب = از پارسی سُداب، از گیاهان دارویی که بهرههای بسیاری در دردهای گوارشی و بچهاندازی (سقط جنین) دارد
سُدَّر = از پارسی سر دَر، قایمباشک بچهها
سِدر = از پارسی سدر، درخت سدر
سَدَق = از پارسی سده
سِدِلّی = از پارسی سِه دِلِهِ(سه گَتَک، سه اتاقه)، سه گنبد
سَذاب، سُذاب = از پارسی سُداب، از گیاهان دارویی و بسیار بدبو
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
⚡ 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.