༺پروازی بدون بال༻
در حال تایپ: پروازی بدون بال💞 ژانر: عاشقانه♡پلیسی♡معمایی روند پارت گذاری: هرروز به جز ۴شنبهها یه پارت تقدیم نگاهتون میشه😍🫶🏻 لینک ناشناس: https://telegram.me/BChatBot?start=sc-49843-7OjDFOq بنرها واقعی هستن♦️♦️با سرچ میتونید پیداشون کنید♦️♦️
نمایش بیشتر1 057
مشترکین
+724 ساعت
-57 روز
+1230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from N/a
میبینم که باز پیویم منفجر کردین😂😭
باشه این سری هم بخاطر روی گل دوستان از دوباره #لیست_رمانایی رو اوکی کردیم😌
فقط این سری ظرفیت برای ۲۰۰نفر شارژ مجدد شدی ها😁
پس زود جوین شو😉😎
https://t.me/addlist/UQ5r2y-T46MxOTg0
فقط آروم برید وارد شوید که باز تلگرام هنگ نکنه همه رو ریپورت کنی از ما گفتن بود …😭😂
آهان راستی این چنلهای یکم اورتیک صحنه اینا داره لطفا بچه مچه وارد نشی تشکر😉😎
۱۰صبح
2600
Repost from N/a
یه دختر بچه که با چشمهایِ آهوییش به دنیایِ محو و تاریکم رنگ باخته بود با بهترین رفیقم بهم خیانت کرد...
روز عقدش با اون عوضیِ نامرد دزدیدمش و به زور بهش تعرض کردم...
این لکه ننگ از روی پیشونیش هیچ وقت پاک نمیشه، چون من نمیذارم❌
https://t.me/+no0N_6STG2IyMDM8
۱۰صبح
2000
Repost from N/a
عاشق رمان های تخیلی🔮وخونآشامی🧛هستی؛ ولی همه ی رمانای این سبک و خوندی و یا پیدا نمیکنی 😪بدو بیا که بهترین رمان تخیلی رو اوردم برات.
دختری که نصف شب میزنه به سرش و میخواسته بره جنگل اونم نه هرجنگلی یه جنگل خاص، دوستاش که میدونستن که یکی از رفیقاشون عاشق دوستشونه نقشه میکشن که این دوتارو تنهایی بفرستن اونجا و داخل جنگل چیزی رو میبینن که..
#تخیلی_هیجانی_عاشقانه🔞🫦
#تکه_ای_از_پارت_رمان📘
همینجوری که راه میرفتیم #چهارتا تا چشم دیدم تو #تاریکی که برق میزدند ترسیدم؛ ولی نشون ندادم. خیلی آروم گفتم: میبینی؟
حسام: چیو؟!
مهسا : آروم حرف بزن #نشنون.
حسام : کیا!
با #چشام به اون طرف اشاره کردم حسامم به اون سمت نگاه کرد یکم #دقت کرد و گفت: فکر نکنم #چیزی باشه.
دستمو گرفت و منو به سمت #مخالف برد؛ ولی حس میکردم یکی #دنبالمونه برگشتم ببینم کیه که یهو ...
https://t.me/+ouEseQ-IcUU5NmFh
8صبح
2300
Repost from N/a
لیستی از خفنترین رمانهای برتر انتخاب شده مخصوص رمانخوانهای حرفهای😁👇🏼
رمان خفن
رمانهای درجهیک
رمانهای عاشقانه و خاص
رمانهایی با قلمگیرایِ نویسندههای کاردرست
رمانهایی که هیچ کجا مثلشو پیدا نخواهید کرد
فرصت عضویت محدود فقط برای
50نفر
اول❌
12p2300
Repost from N/a
Photo unavailable
من ارسلانم سرگرد سازمان امنیت واطلاعات کشور .با وجودیکه بخاطر شغلم تصمیم نداشتم با کسی وارد رابطه بشم اما ، دختر هم محله ایم دلمو برد و منو عاشق خودش کرد .
اینقدر می خواستمش که حاضر بودم جونمم براش بدم . اما تو یه ماموریت فهمیدم برادرش سر کرده یکی از باندای قاچاقه .
شک اینکه نکنه با نقشه برادرش با هام وارد رابطه شده دیوونم کرد وباوجود علاقه شدیدی که بهش داشتم از خودم روندمش. وقتی به خودم اومدم که فهمیدم توسط یکی از باندای خلاف دزدیده شده و داره شکنجه میشه. تا مرز دیوونگی رفتم ودنبالش گشتم و بالاخره🔞🔥
https://t.me/+abfIsQ-KuspiYTBk
۲۴
1300
Repost from N/a
وقتی اون روز تو #جنگل🌳 دیدمش حس های #عجیبی درونم شکل گرفت ✨جوری که همیشه برام #سوال بود چرا وقتی #میبینمش اینجوری 🌾میشم انگار #قلبم❤️ دلش میخواست بیاد بیرون از سینم🩻 ولی یهو همه چی #عوض شد⛓ #با_اشناییم_با_اون_زندگی_انسانیمم_تموم_شد_و_من_تبدیل_شدم_به...💉🩸
اگه عاشق رمان های تخیلیعاشقانه هستی بزن رو لینک زیر 🔮👇
https://t.me/+ouEseQ-IcUU5NmFh
23
1700
Repost from N/a
❌لرد ایان مکنزی در انگلستان با یک زن بیوه رابطه نامشروع برقرار میکنه و رسوایی بار میاره و همزمان به قتل متهم شده...❌
انگشتاشو توی انگشتام حلقه میکنه و لباشو کنار گوشم میزاره:
+گفتم نمیتونم عاشق بشم... اما دارم به تو دل میبازم...
نفسم از این اعترافش قطع میشه و به سختی توی چشماش زل میزنم...
- ایان من میترسم... بازرس ممکنه دستگیرت کنه...
+ برادرام نفوذ زیادی توی پلیس دارن... نگرانم نباش... من اصلا قتلی انجام ندادم اون فقط با من لجه...
لباشو روی گردنم میزاره و دست به داخل لباسم میبره....درگوشم میگه:
«هیسیسسسس....». 🔥🔥🔥
https://t.me/+yPfYmiRbungwZGNk
🚫رابطه ای نامشروع پنهانی بسیار شیرین بین دو شخص قدرتمند انگلیسی و دشمنان متعدد شون🚫
۲۱
1300
Repost from N/a
«ترک اعتیاد با تضمین صددرصد!
ضمانت ما، چَک و لَگدِ داش حسن است، بفرمایید ترک عزیزم، بفرمایید ترک خانمم، بفرمایید ترک آقایون!»
با دیدن این لایو نوید در اینستا که داشت برای خودش اراجیف بلغور میکرد، چنان آمپر چسبوندم و عربده زدم:
- نویــــــــد؟!
که او با صدای عربدهام، در لایو گفت:
- خب دوستان صدقالله علی العظیم، من تا دقایقی بعد به دیار باقی میشتابم، جوون خوبی بودم! که به خاطر این چرندیاتم تا چند ثانیه بعد کشته میشوم!
بعد در حالی که صورتش را به طرف در میکرد بلند در حالی که هنوز لایو را قطع نکرده بود گفت:
- داش حسن گوه خوردم، بچگی کردم!
https://t.me/+ftddv3Y9ByE3OTU0
وای ازدست این نوید و کارهاش😂😂👌
۲۰
1300
Repost from N/a
اگه هر رمانی نمیخونی و فقط رمانهای جدید و کاملا متفاوت میخوای این لیستو از دست نده👇🏻
❦ ════ •⊰ ⊱• ════ ❦
https://t.me/addlist/UQ5r2y-T46MxOTg0
۱۸
700
🧨آنچه خواهید خواند🧨
- من آدمی نیستم که بذارم دخترم شب جایی بمونه که ندونم!
❤ 7
5700
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.