cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Oceanforme 🌊

من و تو طبیعتمون مخالف همه، قرارمون اونجا که طبیعتی نیست...

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
432
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-2907 روز
-32530 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

به اکانت دومم هم پیام ندید دیگه چون دستم نیست
نمایش همه...
....
نمایش همه...
متاسفم.
نمایش همه...
:)
نمایش همه...
ببخشید ولی همتون رو میخوام ریمو کنم
نمایش همه...
* خسته از کابوس رفتن؛ دور از اون روزای روشن...
نمایش همه...
Ali-ZandeVakili-Shahre-Hasood-128.mp34.04 MB
دورش بگردم، خودش می‌گه: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» سلام بر کسانی که گمان می‌کنند دنیا به آخر رسیده و دیگر راهی برای آن‌ها باقی نمانده، و نمی‌دانند که خدا بعد از هر سختی راهِ راحتی برای آن‌ها فراخ نموده...
نمایش همه...
Photo unavailable
*
نمایش همه...
Photo unavailable
میخواستم شانه باشم لای گیسوهای تو، شانه نرمی که دوستش داری و آرام موهایت را نوازش میکند. میخواستم چای داغ وقت خستگی هایت باشم، لبخند روی لبت، آرامش توی دلت. می خواستم خورشید باشم، نوازشت کنم روزهای سرد طولانی. می خواستم خواب خوبی باشم که شبها مرا ببینی و در خواب بخندی. می خواستم یک اتفاق خوب بی دلیل باشم و فقط برای تو بیفتم. میخواستم غریبه ای باشم که دوستت دارد، غریبه ساکتی که ابتلا را از نگاهش میفهمی و دلت غنج می رود و او هیچ وقت نمی گوید. می خواستم پرنده باشم و صبح ها با خوش ترین آوازهای ممکن بیدارت کنم. می خواستم رودخانه بشوم در مسیر هر روز تو، که کنارم بنشینی و لبخند بزنی و صدایم را دوست داشته باشی. می خواستم باهار باشم، هر روز صبح از راه برسم و همیشه در شهر تو بمانم. می خواستم خنکای صبح زود خرداد باشم، می خواستم رواندازی نرم و خنک باشم روی تنت که آسوده بخوابی، تا صبح مراقبت باشم که رویت را پس نزنی، طفل بازیگوش من. میخواستم بهترین ها باشم برایت. بلد نبودم، بلد نبودم، بلد نبودم .....
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.