cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

کانال احاديث النبوي

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
678
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+27 روز
+2930 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته سلســــــــله دروس مدرسه ابوهريره رضي الله عنه
نمایش همه...
📚دروس عقيده 📚
📚دروس تفسیر قرآن كريم 📚
📚دروس صحیح البخاري 📚
📚دروس سنن ابي داوود 📚
📚دروس سنن ابن ماجه 📚
📚دروس عقیده براى خواهران 📚
📚دروس فقه📚
📕احاديث نبوى📗
📚مدرسه ابوهريره رضي الله عنه 📚
نمایش همه...
مدرسه ابو هريره رضى الله عنه

مدیر کانال @Z_admi4

نمایش همه...
مدرسه ابو هريره رضى الله عنه

مدیر کانال @Z_admi4

✨ 𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦 https://t.me/Aqeeda_Nisa 📚 کانال درس عقیده، 🔹 استاد محمدوارث منیب حفظه الله
نمایش همه...
https://t.me/Abu_Hammad_AF_TJ?livestream=bc88e22dcb2eac7dfc ✍🏻 فضیلت ذی الحجه، احکام و مکلفیت ها
نمایش همه...
مدرسه ابو هريره رضى الله عنه

مدیر کانال @Z_admi4

sticker.webp0.08 KB
جایگاه حدیث (افتادن مگس در ظروف) در نگاه محدثان و فقها (بخش [22] از رسالۀ احسن المقال در رد «جدال...») یادداشت: در بخش گذشته، حدیث امام بخاری در باب افتادن مگس در ظروف نوشیدنی یا غذا از نگاه عقلانیت و از منظر تجارب علمی طبی به بحث گرفته شد. حدیث را امام بخاری از ابوهریره رضی الله عنه بدین گونه روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي إِنَاءِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْمِسْهُ كُلَّهُ، ثُمَّ لِيَطْرَحْهُ، فَإِنَّ فِي أَحَدِ جَنَاحَيْهِ شِفَاءً، وَفِي الآخَرِ دَاءً= هرگاه در نوشیدنی یکی از شما، مگس افتاد، همه‌اش را غوطه دهد، سپس دورش اندازد؛ زیرا در یکی از بال‌هایش شفا و در دیگری بیماری است» [صحيح البخاری: ج7، ص140، شماره5782]. نویسندۀ رسالۀ «جدال...» این حدیث را تکذیب کرده و آن را قبول ندارد. اکنون بررسی خواهد شد که این حدیث در نگاه بزرگان تحقیق اعم از محدثان و فقها چه گونه بوده است؟ فقها و اندیشه‌مندان صاحب‌نظر در برابر اعتراض معاندان بر این حدیث چه پاسخ دادند؟ پاسخ بدین پرسش‌ها، صحت و سقم ادعای رسالۀ «جدال...» برای خوانندگان را تبیین خواهد نمود. 1. پاسخ بزرگان دانش به تکذیب‌گران حدیث حدیث امام بخاری که آن را نویسندۀ رسالۀ «جدال...» تکذیب کرده، مورد نقد و ارزیابی علمای بزرگ امت اسلامی قرار گرفته است. آنان در بارۀ محتوای آن حدیث در پرتو نصوص شرعی و در پرتو دیدگاه‌های طبی و علمی قدیم، مباحثی را مطرح کرده‌اند که بیهوده‌گویی نویسندۀ رسالۀ «جدال...» را برملا می‌سازد. همچنان به اعتراض معاندان پاسخ ارائه نمودند. در زیر مختصری از پاسخ‌ها و دیدگاه‌های شان ارائه می‌شود. الف. پاسخ امام طحاوی امام طحاوی از بزرگان مذهب حنفی، در اثر معروفش «شرح مشکل الآثار» [ج8، ص342- 344، شماره3295] نخست محتوای حدیث مورد نظر را که امام بخاری روایت کرده نقل می‌کند و سپس می‌گوید:شاید کسی از جاهلان به آثار رسول الله صلی الله علیه وسلم، بگوید که مگس چه اختیاری دارد که هنگام افتادن، یکی از بال‌هایش را جلو سازد و یکی دیگر را به تأخیر اندازد؟ وی سپس ابراز داشته که اگر شخص معترض، به آیات کتاب الهی توجه کند، دلالت بر صدق سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم دارد. - الله متعال در قرآن کریم فرموده است: «وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ» [النحل: 68]. (و پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه از كوه‌ها و از برخى درختان و از آنچه داربست مى‏كنند خانه‏هايى درست كن). این وحی به زنبور عسل، همان الهام الهی است و او امر پروردگار را انجام می‌دهد. وقتی به زنبور عسل، الهام شود و آن الهام را عملی سازد، به مگس هم، الهام می‌شود تا نخست همان بال مضر خود را بر آب فرو برد که در آن درد نهفته است و بال دیگرش را که در آن دوا نهفته است باز دارد؛ سپس با غوطه دادن بال دیگرش، دوای دردها در آب واقع شود. او هم این الهام‌گیری را انجام می‌دهد و عمل می‌نماید. - به همین گونه فرمودۀ دیگر الله، صدق این حدیث را ثابت می‌سازد. الله متعال از مورچگان خبر می‌دهد: «حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» [النمل: 18]. (تا آنگاه كه به وادى مورچگان رسيدند مورچه‏یی گفت: اى مورچگان به خانه‏هايتان داخل شويد؛ مبادا سليمان و سپاهيانش ناآگاهانه شما را پايمال كنند). الله متعال، اموری را به مورچگان الهام کرد که سبب نجات شان از پامال شدن لشکر سلیمان علیه السلام باشد؛ لذا عقلا جایز است که الله به مگس هم الهام کرده باشد تا عملیۀ وارد ساختن بال‌هایش را انجام دهد و این خلاف عقل نیست! - همچنان الله به ما معلومات داده که هدهد با سلیمان علیه السلام سخن زد که: «إنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ» [النمل: 23]. (من زنى را يافتم كه بر آنها سلطنت مى‏كرد و از هر چيزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت). این سخن زدن و اخبار از ملکۀ سبا برای سلیمان علیه السلام، با الهام از جانب پروردگار صورت گرفته است. وقتی چنین الهامی برای هدهد روا باشد، چرا برای مگس روا نباشد؟! بر مبنای این آیات که در قرآن کریم ثابت است، آنچه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده، همانند الهامی است که در سورۀ نحل و سورۀ نمل آمده و به زنبور عسل و به مورچگان شده بود؛ یعنی همچنان ممکن است که به مگس نیز الهام شده باشد و الله هرگاه بخواهد به هرچه بخواهد، الهام می‌کند و مانعی وجود ندارد.
نمایش همه...
بنابراین انکار از همچو اموری، جز کار گروهی از دهریان، کار دیگران نیست؛ گروهی از اهل کلام و جهمیه نیز از آنان پیروی نمودند. ابن قتیبه می‌پرسد که آیا مگس در این امر، نمی‌توان به منزلۀ مار باشد؟ طبیبان ابراز داشته‌اند که هرگاه از گوشت مار، تریاق اکبر ساخته شود، شفایی برای زهر خود مار است و برای گزیدگی عقرب، گزیدن سگ دیوانه، تب متناوب [چهار روز در میان]، بیماری‌های فلج، ارتعاش و صرع، وسیلۀ شفاست. به همین گونه گفته‌اند که اگر شکم عقرب، شق شود، سپس بر جایی که گزیده است بسته شود، فایده‌بخش است. بسا اوقات نیز، چون عقرب، مفلوج را بگزد، سکون و آرامش می‌یابد. هرگاه عقرب مدت درازی در میان روغن انداخته شود، روغن مذکور، آماسیدگی‌های سخت را دور می‌گرداند. طبیبان قدیم می‌پنداشتند که هرگاه مگس در سرمۀ «اثمد» انداخته و کوبیده شود، سپس از آن سرمه استفاده گردد، نور چشم را زیاد می‌گرداند و مواضع موی‌ها را در کنارۀ پلک‌ها مستحکم می‌سازد. همچنان حکایت کردند که گروهی از مردم قدیم، مگس را می‌خوردند و چشم‌درد نمی‌شدند. در بارۀ مگس گفته‌اند که هرگاه کوبیده شود و در جای گزیدن عقرب نهاده شود، درد را آرامش می‌بخشد؛ و نیز هرکه وی را سگ گزیده باشد، نیاز است رویش را از افتادن مگس بپوشاند تا وی را نکشد. همه این دیدگاه‌های طبیبان قدیم، بر طبیعت شفادهی و زهرناکی مگس دلالت می‌نماید. چه گونه باید ادعا نمود که چهارپایان و خزندگان- با این همه مشاهدات آشکار- نمی‌دانند؟ در حالی که حشرات را می‌بینیم، دانه‌ها را در تابستان ذخیره می‌نمایند؛ اما هرگاه بترسند که مبادا ذخایر شان بگندد، آن‌ها را در روی زمین بیرون ساخته، در روشنی مهتاب می‌گسترانند؛ و چون از سبزشدن دانه‌ها بترسند، میان دانه را خالی می‌سازند تا سبز نشود. ابن عیینه گفته است: هیچ چیزی جز انسان و مورچه و موش، ذخیره نمی‌نماید. وقتی این همه حشرات، چنین چیزهایی را می‌دانند و به آنان الهام شده تا زندگی خود را سر و سامان بخشند، چه طور می‌توان انکار کرد که الله به مگس نیز چنین اموری را الهام کرده است؟ 4. حدیث امام بخاری در نگاه بزرگان اهل علم نویسندۀ رسالۀ «جدال...» دانش خود را بالاتر از دانش همه محدثان، ائمۀ اربعه، شارحان حدیث، فقهای دوره‌های بعد و همه اهل علم می‌داند. وی همچنان که عادت اوست، متکبرانه بر بزرگان فقه و روایت توهین روا داشته و دیدگاه‌های شان را بی‌ارزش شمرده؛ طوری که عقل کوته‌بینش را از دیدگاه‌های آن بزرگان، بی‌نیاز شمرده است. وی می‌گوید که: «درک صحت و عدم صحت این حدیث، نیازمند عقل ابن حجر و ذهبی و ابن عبد البر و زیلعی نیست». وی برخلاف معیارهای معتبر در نزد همه اهل علم، دیدگاه بزرگ‌ترین مشایخ جرح و تعدیل در شناخت صحت و سقم روایات را بی‌ارزش می‌شمارد و نگاه آنان را به مسخره می‌گیرد. این امر، نشانۀ آشکار بر عدم تخصص نویسندۀ «جدال...» و نشانۀ کم‌بود دانش مسلکی وی در این حوزه است. از سوی دیگر، او حتی عقل خود را بالاتر از نتایج تجربه‌های دانش‌مندان علوم ساینس و دواسازی و زیست‌شناسی نیز می‌شمارد و با خودبزرگ‌بینی و بدون دلیل، بر دانش همه سلف و خلف، خط بطلان می‌کشد. وی می‌گوید که: «آنچه ما به آن نیاز داریم، نه مکروسکوپ است و نه لابراتوار و یا پژوهش‌های بسیار پیچیدۀ علمی؛ ما دو چشم بینا و عقلی متوسط و قرآنی با ترجمۀ فارسی نیاز داریم تا آن را بگشاییم و آیت 157 سورۀ اعراف را بخوانیم که می‌فرماید: "...وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ"، یعنی: "پیامبر خدا برآنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام می‌گردانم"». اکنون ادعای جناب نویسندۀ رسالۀ «جدال...» و نیز جایگاه حدیث امام بخاری در بارۀ تعامل با مگس افتاده در ظرف نوشیدنی و غذا را در پرتو عمل و دیدگاه بزرگان اهل حدیث و فقها و مفسران بر می‌سنجیم. الف. دیدگاه اهل حدیث شمار زیادی از محدثان، همین حدیث امام بخاری را که نویسندۀ رسالۀ «جدال...» برآن اعتراض وارد کرده و آن را نادرست می‌داند، روایت کرده‌اند. برای پرهیز از اطالۀ کلام، در اینجا فقط نام شان و نام آثار شان یادآوری می‌شود. امام ابوداود در سنن خویش از ابوهریره [سنن ابوداود: ج3، ص365، شماره3844]؛ امام نسائی در سنن النسائی [ج7، ص178، شماره4262] و نیز در السنن الكبرى از ابوسعید خدری [ج4، ص389]؛ امام ابن ماجه در سنن ابن ماجه از ابوهریره [ج2، ص1159]؛ اسماعیل بن جعفر در مجموعۀ حدیث خود از ابوهریره [احادیث اسماعيل بن جعفر: ص490، شماره433]؛ ابوداود طیالسی در مسند خود از ابوسعید خدری [ج3، ص642، شماره2302]؛ اسحاق بن راهوی در مسند خویش از ابوهریره [ج1، ص177، شماره125]؛ امام احمد در مسند خویش از ابوهریره [ج12، ص46، شماره7141] و نیز از ابوسعید خدری [ج17، ص284، شماره11189]؛ امام دارمی در سنن خویش از ابوهریره [ج2، ص1297، شماره2082]؛ امام بزار در [مسندش البحر
نمایش همه...
الزخار از انس بن مالک [ج13، ص500، شماره7323]؛ ابن ابی یعلی در مسند خویش از ابوسعید خدری [ج2، ص273، شماره986]؛ ابن الجارود در المنتقی از ابی هریره [ص: 26، شماره986]؛ ابن خزیمه در صحیح خویش از ابی هریره [ج1، ص56، شماره105]؛ امام طحاوی در شرح مشكل الآثار از ابوهریره [ج8، ص340، شمار3291] و از ابوسعید خدری [ج8، ص340، شماره3290]؛ فاکهی در فوائد خویش از ابوهریره [ص: 522، شماره274]؛ ابن حبان بستی در صحيح ابن حبان از ابوهریره [ج4، ص53، شماره1246] و نیز از ابوسعید خدری [ج4، ص55، شماره124]؛ امام طبرانی در المعجم الاوسط از ابوهریره [ج3، ص38، شماره2398] و نیز از انس بن مالک [ج3، ص141، شماره2735]؛ کلابادی در بحر الفوائد مسما به معانی الأخبار از ابوهریره [ص240]؛ ابونعیم اصبهانی در الطب النبوی از ابی هریره [ج2، ص640، شماره693]؛ امام بیهقی در السنن الكبرى از ابی هریره [ج1، ص382، شماره1191] و نیز از ابوسعید خدری [ج1، ص383، شماره1192] و نیز در کتابش معرفة السنن والآثار از ابی هریره [ج2، ص72، شماره1799]؛ امام بغوی در شرح السنه از ابی هریره [ج11، ص259، شماره2813] و از ابی سعید خدری [ج11، ص261، شماره2815]؛ محمد بن عبد الباقی معروف به قاضی مارستان در اثرش مشيخة قاضی مارستان [ج3، ص1065، شماره478]؛ و ابوالحسن علی بن ابی بکر هیثمی در موارد الظمآن إلى زوائد ابن حبان [ص330، شماره1355] همه این حدیث را روایت نموده‌اند. ملاحظه می‌شود که این حدیث تنها نه از ابی هریره، بلکه از ابی سعید خدری و از انس بن مالک روایت شده است. شارحان حدیث نبوی نیز این حدیث را درست شمردند و در بارۀ آن سخن زدند. ابن قتیبۀ دینوری در «تأویل مختلف الحدیث» [ص55]؛ امام خطابی بستی در معالم السنن [ج4، ص258]؛ ابوالحسن ابن بطال در «شرح صحيح البخارى» [ج9، ص455]؛ ابن عبد البر در «الاستذكار» [ج1، ص167] و در «المنتقى شرح الموطإ» [ج1، ص61]؛ ابن الجوزی در «كشف المشكل من حديث الصحيحين» [ج3، ص547]؛ حافظ ابن حجر عسقلانی در فتح الباری [ج6، ص356، 360]؛ محمود بن احمد عینی حنفی در «عمدة القاري شرح صحيح البخاری» [ج15، ص200]؛ ملا علی قاری حنفی هروی در «مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح: [ج7، ص2667]؛ زین الدین مناوی در «التيسير بشرح الجامع الصغير» [ج1، ص134]؛ محمد بن اسماعیل صنعانی در «سبل السلام» [ج1، ص36]؛ امام شوکانی در «نیل الأوطار» [ج1، ص77] و دیگر شارحان حدیث این روایت امام بخاری را صحیح شمرده و احکام آن را بیان داشتند. ب. دیدگاه فقها فقهای عالم اسلام از جمله فقهای مذاهب اربعه و دیگران در طول تاریخ این حدیث مبارکه را صحیح شمردند و در آثار فقهی شان بدان استدلال نمودند. اینکه فقط نام آثاری را که بدین حدیث در آن استدلال شده نام برده می‌شود: در فقه حنفی در آثاری چون: «مبسوط» امام سرخسی [ج1، ص51]؛ بدائع الصنائع فی ترتيب الشرائع کاسانی حنفی [ج1، ص62]؛ «المحيط البرهانی فی الفقه النعمانی» از برهان الدین محمود بخاری حنفی [ج1، ص114]؛ «الاختيار لتعليل المختار» از عبد الله بن محمد بلدحی حنفی [ج1، ص15]؛ «اللباب في الجمع بين السنة والكتاب» از جمال الدین علی بن زکریا انصاری خزرجی [ج1، ص71]؛ «المعتصر من المختصر من مشكل الآثار» از جمال الدین یوسف ملطی حنفی [ج2، ص322]؛ «البحر الرائق شرح كنز الدقائق» از ابن نجیم مصری حنفی [ج1، ص93]؛ «مراقی الفلاح شرح نور الإيضاح» از حسن بن عمار شرنبلالی مصری حنفی [ص22]. در همه این آثار، حدیث امام بخاری در بارۀ مگس و افتادنش در نوشیدنی‌ها، صحیح دانسته شده و بدان استدلال جسته شده است. در فقه مالکی در آثاری چون: «البيان والتحصيل» از محمد بن احمد بن رشد مالکی [ج3، ص304، و ج15، ص504]؛ در «الذخيرة» از شهاب الدین احمد قرافی مالکی [ج1، ص179، و ج4، ص103]، این حدیث صحیح دانسته شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در فقه شافعی در آثاری چون: «المهذب في فقه الإمام الشافعی»، تألیف ابراهیم بن علی شيرازی [ج1، ص20]؛ در «البيان فی مذهب الإمام الشافعی» تألیف ابو الحسن یحیی بن ابی الخیر یمنی شافعی [ج1، ص33]؛ در «المجموع شرح المهذب» تألیف امام نووی [ج1، ص127]؛ در «كفاية الأخيار في حل غاية الاختصار» تألیف ابوبکر بن محمد حسینی شافعی [ص: 68]؛ در «أسنى المطالب فی شرح روض الطالب» از زکریا بن محمد انصاری [ج1، ص10]؛ در «تحفة المحتاج فی شرح المنهاج» از احمد بن محمد هیتمی [ج1، ص92]؛ در «الإقناع فی حل ألفاظ أبی شجاع» از احمد بن محمد شربینی شافعی [ج1، ص26]؛ در «مغنی المحتاج إلى معرفة معانی ألفاظ المنهاج» از شربینی شافعی مذکور [ج1، ص126]؛ در «غاية البيان شرح زبد ابن رسلان» از احمد بن محمد رملی شافعی [ص27]؛ در «نهاية المحتاج إلى شرح المنهاج» از رملی مذکور [ج1، ص81] و در سایر آثار فقه امام شافعی به همین حدیث بارها استدلال شده و صحیح شمرده شده است.
نمایش همه...
در فقه حنبلی در آثاری چون: «الكافی فی فقه الإمام احمد» از ابن قدامه مقدسی [ج1، ص43]؛ در «المغنی» از ابن قدامه مقدسی [ج1، ص33]؛ در «العدة شرح العمدة» تألیف عبد الرحمن مقدسی [ص: 23]؛ در «الشرح الكبير على متن المقنع» تألیف عبد الرحمن مقدسی [ج1، ص305]؛ در «شرح الزركشی على مختصر الخرقی» [ج1، ص135]؛ در «المبدع في شرح المقنع» از ابن مفلح [ج1، ص219]؛ در «شرح منتهى الإرادات» منصور بن یونس بهوتی [ج1، ص107]؛ و در «كشاف القناع عن متن الإقناع» تألیف بهوتی مذکور [ج1، ص194]؛ در «مطالب أولی النهى في شرح غاية المنتهى» تألیف مصطفی بن سعد رحیبانی [ج1، ص233]؛ در «منار السبيل في شرح الدليل» تألیف ابراهیم بن ضویان [ج1، ص52] و سایر آثار مذهب حنبلی بدین حدیث استدلال شده و صحیح شمرده شده است. ج. دیدگاه اهل تفسیر به همين گونه شماری از مفسران مثل: امام رازی در «تفسیر کبیر» [ج5، ص196]؛ محمد ثناء الله در تفسیر مظهری [ج8، ص101]؛ محمد امین شنقیطی در «اضواء البیان» [ج4، ص193]؛ محمد متولی شعرانی در تفسیرش «الخواطر»[ج18، ص11182] و دیگر اهل تفسیر این حدیث را صحیح شمرده و بدان در سخنان شان استدلال نمودند. حال از جناب نویسندۀ رسالۀ «جدال...» می‌پرسیم: - همین حدیثی را که امام بخاری روایت کرده است، محدثان دیگر نیز روایت کرده و صحیح شمردند. آیا همه این محدثان بزرگ و صاحبان آثار در حدیث نبوی، صحت و سقم این حدیث را در طول بیش از هزار سال ندانسته‌اند؛ ولی حالا جناب نویسندۀ رسالۀ «جدال...» به عدم صحت آن پی برده است؟! - آخر این همه محدثان بزرگ، در طور تاریخ، آیۀ مبارکۀ «وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ»[الأعراف: 157] را نخوانده و معنای آن را ندانستند که این حدیث را روایت کردند و به محتوای آن باور و ایمان دارند؟ فقط تنها جناب نویسندۀ رسالۀ «جدال...» معنای این آیه را دانسته و حدیث را تکذیب می‌کند؟! - این همه شارحان حدیث نبوی، چرا این حدیث را- حتی یک نفر شان- رد نکردند و همه تأیید نمودند؟ مگر جناب شما از همه به حدیث نبوی داناتر هستید؟ - آیا ائمۀ اربعه و سایر اهل فقه و اجتهاد از مذاهب چهارگانه، این آیۀ مبارکه را نخواندند و معنای آن را ندانستند که با تمسک به حدیث امام بخاری در بارۀ افتادن مگس در نوشیدنی، همه به گونۀ اتفاق، افتادن مگس در داخل ظرف آب را باعث نجس شدن آب ندانستند؟!
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.