GHODRAT_DAROON

نیاز از نیستی میاد 🍃 🍃 🍃 🍃 نور درونت بی نیاز

سخن از نیستی میاد 🍃 🍃 🍃 🍃 زبان هست سکوت است

ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃 ای نور مطلق تو بی‌نهایت ثروتمندی 🍃

چون شهود حاصل شود 🍃 🍃 🍃 🍃 ذکر ساقط می شود

شکارچی انرژی باش 🍃 🍃 🍃 🍃 نه خود شکار

۸باید بگید کی نیست ؟ ۰ ۴به هرچیزی که رسیدید به عنوان ناظر و منظره ها و خواستید که درک کنید که حقیقت چی هست به این فکر کنید که ناظر ها و بیننده نیست اون بیننده کسی نیست ناظر باشه اونی هست که ناظر رو خلق کرده و در اون هست و ضمخت شده لایه روی لایه حجاب شده اگه بخوایم به اون حقیقت فناناپذیر برسیم که ورای صفات ضمخت که خودش نزدیک به اون شعله ی آتش عشق شعله ور تر میشه ذرات و سر مست بودن خودشون رو حس میکنند آگاه نیستند ناآگاه هیچ و او هستند و در جریان انرژی عشق و نور که ما به عنوان ناظر آگاه به هیچ بودن و او فقط بودن باشیم‌ و با شعله ور شدن در حال تجربه ی آتش عشق او در درون تون هستید...

۳...جریان انرژی در مسیر رسیدن به او ۵... او و لطیف بودن و آگاه به لایه های ضمخت وجودی و نقاب ها و جهان بیرون و تعادل در لطافت و ضمختی و آگاه و نچسبیدن به هردو و قلق بالا بردن ارتعاش و انرژی خود با شادی و شکرگزاری و هر کاری که حال شما رو خوب می‌کنه و آگاه به پشت نقاب ۱...او نشسته پشت نقاب هرچی لطیف تر و انسان خوب و در آرامش بهش نزدیک تر و هر چقدر درگیر منیت و ذهن و نفس و ایگو غرق در دنیای ضمخت بیرونی آگاه نشدن به درس ها کارماها و سرگردانی بیشتر لازمه اون حضور و سکون و سکوت در مرکزیت وجود خود همین طور که جهان درون رو در بیرون می بینیم هر چقدر رفتن به سمت لایه های لطیف تر ارتعاش وجودی شما بالاتر میره که همان آگاهی یگانگی و درک اینکه خود شما منبع عشق و آرامش و شادی و بخشش و شکرگزاری و آزادی و انرژی های لطیف الهی هستی و در دنیای بیرون ضمخت نمیتونی به اون لطافت و هسته ی وجودی خودت نزدیک بشی فقط تجربه میکنی که درک کنی وجودت در درون و حقیقت چی هست پس هر چیز در بیرون می بینی نشونه ای برای بیدار شدن به ذات حقیقی خودت... 🤍✨⚡️

۸خود حقیقی و ناظر عنوان ۴۴من ذهنی و این نفس هست که از حضور خود حقیقی و وجود و عطش بودن او در وجودش از آتش عشق ناخودآگاه در حال ذوب شدن هست ذرات جهان بااین آتش هر لحظه در حال تجزیه شدن و گسترش دهند هستند و او که بیننده هست تمام ذرات و افراد رو در حال جنباندن و رقص مستی در ارتعاش بی نهایت الهی ‌خودش هست که بودن رو خلق کرده و هر ذره در سکون مرکزیت وجودی خودش در حال شکر و حس بودن هست و اول و آخر و ظاهر و باطن خودش که هست و بوده و خواهد بود به شکل ها و شمایل مختلف...

درک و منطق و حس و فکر و عواطف و ذهن و جسم رو فقط ببینید و با اون خودتون رو یکی ندونید و فقط بهش آگاه باشید بدونید این ها وسایلی هست حجابی شده برای شکل ناظر بودنتون و در هر منظره که شروع میکنید به دیدن او رو حس کنید پشت نقاب ها و حجاب ها و در این حالت ضمخت دنیای مادی ذهن کارایی قوی داره ولی وجودی هست که در نهایت لطافت در زیر لایه های جهان هستی بین ذرات و در درون ذرات در حال جنباندن و ارتعاش ذرات هست که مثل دیگی هست که همه چیز در اون درحال جوش خوردن هست و شعله از ترس تا آرامش و بخشش از انرژی های نفسانی تا انرژی های الهی در حال جوشیدن و اینکه گفته شده باز گشت ما به سوی اوست مثل این هست در اون دیگ به هدفی که خواستیم برسیم که آماده بشه و آماده شدن ما برای رسد به جایی که به جز خدا نبیند اینکه با چشم ذهن ببینی نیست که ضمخت با دو چشم می بینیم با چشم دل لایه های لطیف خدای خودت بین ذرات در وجود خودت رو حس کنی و باحضور در قلب امکان پذیر که در اون خدای جاودان درونت رو حس کنی که هر لحظه با تمام نشونه ها در حال راهنمایی و رسوندن تون به‌ خودش هست که عاشق تر از ما به خودمون چون ما هنوز آگاه نیستیم که کی هستیم در حالت ضمخت هستیم وقتی نفس و ذهن و‌ ناظر بودن رو نگاه کنیم آگاهانه انرژی های نفسانی رو کمتر به جریان بندازیم وارد عالم غیب میشیم همون حالت لطیف وجود که حتی حقیقت ما نقاب و پرده لطیف هم نیست این فقط یک سرنخ و خودش هم هست که داره ایده اون رو در ذهن ما قرار میده که به سمتش حرکت کنیم تو تنها ترین لحظات احساس میکنیم که تنها هستیم ولی همون تنهایی منظره ای برای ما هست که ناظر بودن مون رو حس کنیم و‌ به سمت اون بیننده حقیقی حرکت کنیم که در مرکزیت وجود خودمون هست

تمام جهان و ذرات و حاضر و ما به عنوان ناظر منظره ی جهان هستی رو داریم می بینیم ولی ناظر های زیادی هست ما در حال نگاه کردن هستیم به عنوان ناظر اون بیننده کی هست ؟