Nyctophile
من وجودِ خفیفی از همه چیزم t.me/BgooBot?start=_phreneticm
نمایش بیشتر427
مشترکین
+124 ساعت
+27 روز
+1530 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
فریاد برآوردم اینگونه که تو کنی
صیاد با طعمه نکند
پس رنج را از من گرفت
فریاد سر دادم که این چه شکنجه ای است؟ سنگ هم زمرد شود و خالص
ناگاه رنجم داد و فزونی کرد و دو چندانم بخشید، ندا داد:
هان! حال طاقتت کجاست؟
نعره زدم:
اینگونه تاب نیاورم وقتی سیرت سنجی و صورت از من پنهان داری
فرمود: سیرت سنجم تا صورت نمایان کنم.
الست سر کشیدی و شوکران هم پیش. تابت سنجم و عتاب بینی اگر لب باز کنی
که تو خود خواستی!
مسئلت کردم: مختارم؟
پاسخی نیافتم!
خموش و خوش، خنده از دیدگانم زلالِ جاری؛
حال زمان به نظاره که تاب، تابنده ام کند یا مستجاب عتاب
این است که خونِ جگرم جاریست...
👍 1
میتونم ساعتها به سقوط دونههای ریز قهوه توی فرنچپرسم خیره بشم و لذت ببرم!
👍 1
آیا شبهایی را در اتوبوس بیدار گذراندهاید وقتی همه خواباند و اتوبوس از وسط سیاهی کویر رد میشود و میشود گاهی ستارههای توی آسمان را دید یا تپهای که جلویتان بالا و پایین میرود و بعد جایش را به سیاهی مطلق میدهد و شما حس میکنید به هیچجا تعلق ندارید و تمام بدنتان خشک شده اما حالتان خوب است و سفر و کویر و اتوبوس و سیاهی شما را برای همیشه جزئی از جهان کرده است؟
👍 6
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.