cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

ܟࡎߊ‌߬ر 🌰ددی🙈

شروع رمان جذاب ( فندق ددی و حصار آغوش) 🙈💋 حین اسپنک زدناش انگشتشُ تو دهنت عقب و جلو کنه🍓🌸

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
6 840
مشترکین
-2124 ساعت
-1527 روز
-53530 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

خواهر کوچولوشو لیتل خودش میکنه و هرشب مخفیانه دور از چشم همه با پوزیشنای مختلف میگادش تا اینکه حامله میشه و ...😱💦🔞 گلوی خواهر کوچولومو میمکیدم و در حالی که روی ک..یرم بالا پایینش میکردم در گوشش گفتم  🍡👅 _باید مراقب باشی مامان کبودیارو نبینه وگرنه بهش میگم پرده نداری‼️ نفس عمیقی کشید و در حالی که زیر پام جر میخورد حش..ری وار ادا کرد : _داداش آروم ترررر..خیلی درد دارهههه.. https://t.me/+2ivrRcKAeYk5YzU0 https://t.me/+2ivrRcKAeYk5YzU0 پسری که عاشق خواهر کوچولوی🍼کیوتش میشه وچند سال بعد متوجه حقیقتایی میشن که...😱❌
نمایش همه...
چرا دوست دختر اکسم از من بدش میاد؟ من ب اون یاد دادم چجوری راه بره ، حرف بزنه، گل بده، مثل یک آدم لباس بپوشه، ناسپاس من سایکو تحویل گرفتم سالم تحویل دادم.
نمایش همه...
Photo unavailable
=)))
نمایش همه...
#part_384 دلوین با ناز سمتم اومد و همینجور که خودش رو توی بغلم جا میکرد گفت: - تقصیر این پسر اقاته. ابروهام چسبید به موهام...پسر اقات چیه؟ - اینو از کجا یاد گرفته دلوینم؟ امیر لوس دستشو به دسته ی مبل تکیه داده بود و با غیض نگاهمون کرد. بهش اشاره کردم سمتم بیاد که دست هاشو روی سینش حلقه کرد. خندم گرفت...توله سگ کپی برابر اصل باباشون بودن....جفتشون متاسفانه.. فقط یه نمه رفتار دلوین به من کشیده بود. - امیر مامان...بیا بغلم پسرم.. بیا دردونه. دلوین جیغی کشید و گفت: - مگه من دردونه نیستم؟ بعدشم به دخترا میگن دردونه نه پسرا. هوفی کشیدم و به زور امیر رو توی بغلم نشوندم. من نمیدونم این دوتا چرا عین سگ و گربه بودن اخه؟ تو مطب پلاگ میکنه تو لیتلشه... با پایین تنه لختو موهای زائد روی نازم جلوش بودم. _کرمو بذار رو میزو،خم شو رو میزو پاهات باز دست کشید لای نازم و گفت:دریاچه راه انداختی که... باخجالت یکم خودمو جمع کردم که ضربه ایی بین پام زدو گفت: باز کن... انگشت کرد پشتموو با کرم چرب کرد.بغض کرده از وضعیتم بودم که یه چیز گرد و سردی رو پشتم حس کردم... _شل کنی خودتو.صدات درنیاد تا منشی نفهمه.حالا دمر شو رو پام... دمر رو پاش خوابیدم. بادستاش لای باسنمو باز کردو... https://t.me/+kE77xSRMZIdhMDM0 برای ادامه رمان لینک بالا رو بزن👆
نمایش همه...
#پارت۲ _بزرگه ماهی قرمز؟دوسش نداری؟💦🔞 حشـ*ری میخندم و انگشت اشارمو رو مردونـگی باد کردش میکشم و لبمو به دندون میگیرم : _مگه میشه دوسش نداشت؟ دوس دارم #بزرگ تر از این بشه...درست دو برابر این.. از پهلو هام بلندم کرد و یکباره رو بدن لختش نشوند. حشـ*ری پچ زد: _ برای بزرگتر شدنش باید تلاش کنی ماهی قرمزم...💦 بدن داغش که رو بدن عریانم کشیده شد و نرمی عضو باد کردش به سـوراخ تنگ و باکـرم نزدیک و نزدیک تر شد تا اینکه طاقت نیاوردم و... https://t.me/+xPiy1QAJFbxjYmJk
نمایش همه...
بچه هاااا همستر قراره تا اخر ماه لیست بشه حتی از ناتکوینم بهتره😍😍😍 ماین کنیددد جا نمونیدد https://t.me/hamsTer_kombat_bot/start?startapp=kentId6778126190 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop!
نمایش همه...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

-اووییی ویلیام دلد دالهه اویییی…تپلم خونی شد اوهیییی… انگشتمو تند تند توی ک*ص خیس و تنگش میچرخوندم از تنگیش یه انگشتم بزور توش جا شده بود و سوراخش قرمز شده بود نوک سینه های سیخ شدش از روی تیشرتش معلوم بود تیشرتشو زدم بالا و همونجور که انگشتمو توی سوراخ تنگ ک*صش میچرخوندم لیس پر تفی به نوک م*مه های تازه در اومدش زدم -اهههیی …خیلی حال میده بازم میییقام …اهییی نوک سینشو به دهن گرفتم و مکی بهش زدم که…👅💦 https://t.me/+aynU_xVxmV1jYmFk https://t.me/+aynU_xVxmV1jYmFk پادشاه صنعت پورن ک*‌ص دختره رو جر میده …🔞‼️
نمایش همه...
#part_382 - نکن بچه هام بیدار میشن دختر نکن. - وای اخه نگاهشون کن..چقدر بامزن. با وارد شدن مادر رکسانا و اشارش به اینکه بشینم و سر پا نمونم حرف رکسانا قطع شد. - ازیت نکن بچه هارو دختر...براتون شیر گرم درست کردم میارم الان. تشکری ازش کردم که خواهش میکنمی گفت. رکسانا با حرص لب زد - برامون یا برای این زنیکه ی زاعو؟ اینو که گفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و زدم زیر خنده. رکسانا کوفتی نثارم کرد ومادرش بدون اینکه توجهی به حرفش نشون بده وارد اشپزخونه شد. - انگار بخیه هام کشیده میشن. رکسانا هم نه گذاشت و نه برداشت لب زد: - به ت.خم چپم میخواستی ندی تا حامله نشی‌.. اون موقع که لنگاتو باز میکردی فکر اینجاهاش نبودی نه؟ - ای رکسانای بی تربیت...من دختر اینجوری بزرگ کردم؟ -ببند دهنتو بذار قشنگ بکنه توش دیگه! گریه بلندی سر داد؛سعی کردم دستام رو آزاد کنم از اسارت طناب و جیغ زدم: -- این سگه عوضی؛گفتی تری‌سام نه اینکه سگ بیاری بندازی به جونم! سیلی ای به س‌ی‌نه‌‌ی لختم زد،نگاهی به سگ بزرگش که خودش رو داخل بهشتم می‌کوبید انداخت و غرید: -- دلت کلفتای دوستامو میخواد!؟ مالِ سگ ارضات نمیکنه گشاد خانم!؟ https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx دختر هاااتی ک فقط با رابطه #گروهی ارضا میشه و....🤤
نمایش همه...
#part_382 - نکن بچه هام بیدار میشن دختر نکن. - وای اخه نگاهشون کن..چقدر بامزن. با وارد شدن مادر رکسانا و اشارش به اینکه بشینم و سر پا نمونم حرف رکسانا قطع شد. - ازیت نکن بچه هارو دختر...براتون شیر گرم درست کردم میارم الان. تشکری ازش کردم که خواهش میکنمی گفت. رکسانا با حرص لب زد - برامون یا برای این زنیکه ی زاعو؟ اینو که گفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و زدم زیر خنده. رکسانا کوفتی نثارم کرد ومادرش بدون اینکه توجهی به حرفش نشون بده وارد اشپزخونه شد. - انگار بخیه هام کشیده میشن. رکسانا هم نه گذاشت و نه برداشت لب زد: - به ت.خم چپم میخواستی ندی تا حامله نشی‌.. اون موقع که لنگاتو باز میکردی فکر اینجاهاش نبودی نه؟ - ای رکسانای بی تربیت...من دختر اینجوری بزرگ کردم؟ -ببند دهنتو بذار قشنگ بکنه توش دیگه! گریه بلندی سر داد؛سعی کردم دستام رو آزاد کنم از اسارت طناب و جیغ زدم: -- این سگه عوضی؛گفتی تری‌سام نه اینکه سگ بیاری بندازی به جونم! سیلی ای به س‌ی‌نه‌‌ی لختم زد،نگاهی به سگ بزرگش که خودش رو داخل بهشتم می‌کوبید انداخت و غرید: -- دلت کلفتای دوستامو میخواد!؟ مالِ سگ ارضات نمیکنه گشاد خانم!؟ https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx دختر هاااتی ک فقط با رابطه #گروهی ارضا میشه و....🤤
نمایش همه...
𝑶𝒏𝒆 𝒔𝒉𝒐𝒕🫦

نفس نفس زدنات و درد کشیدنات وقتی زیرمی...👅💦 #اروتیک

🌰ددی #part_265 سینم از نفس نفس زدن دردش گرفته بود. نای باز نگه داشتن چشم هام رو هم حتی نداشتم...به معنی واقعی کلمه از شدت لذت داشتم میمردم. ددی اون ویبراتور رو ازم جدا کرد و لب زد: - خوب بود؟ پرو پرو سرم رو به نشونه ی مثبت تکون دادم که ادامه داد: -ولی گفتم ۲ دقیقه دلوین نیشم رو تا بناگوش باز کردم وگفتم: - خداییش حال کردی؟ سر سی ثانیه اومد به جای صدرا لاله جواب داد: -چهل و پنج ثانیه. لب برچیدم و گفتم: - میش تمیزم کنین... خیلی خیسم بدم میاد. ددی بع لاله اشاره کرد تمیزم کنه... شب شده بود. قشنگ مثل این فیلم ها صدای زوزه میومد. _سک*س گروپ بزنیم؟ داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن. _بچه گرسنشه نریمان اون یکی سینمو چنگ زد. _تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید! _آیی... اوم... رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو... https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 #سک‌س_گروپ
نمایش همه...