نبض احساسات! :) ♡

𝑾𝒆 𝑾𝒆𝒓𝒆 𝑻𝒉𝒐𝒓𝒏𝒔 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑻𝒐𝒘𝒏 𝑶𝒇 𝑩𝒂𝒅 𝑴𝒐𝒏𝒌 ما خار بودیم تو ش‍‌هر بادڪنڪـ ‍ها..͜

با قلم میگویم: ای همزاد،ای همراه،ای هم سر نوشت نیک میدانی چه ها دیدم... در این دوران زشت؟! شعرهایم نوشتی -دست خوش، اشک هایم را کجا خواهی نوشت؟ قشنگ بود:)🤍

:)🫂

یه دیالوگ قشنگی تو فیلم Hyouka بود که میگفت: تو اسممو میدونی نه داستانمو، تو لبخندمو میبینی نه دردمو، تو متوجه چیزایی که رها میکنم میشی نه زخمام، میتونی حرفامو بخونی نه ذهنمو، پس راجبم نه نظر بده و نه قضاوتم کن چون تو فقط قسمتی از من رو میبینی که خودم خواستم بهت نشون بدم.

﮼عمیقا‌دلم‌میخواد‌بشینم‌جلوتون‌و‌وقتی‌تک‌تکتون‌دارید‌کارمای‌کاراتونو‌پس‌میدید‌و‌بگا‌میرید‌ببینم!✨

زندگی برای من فقط همین بود که تلاش کنم در آرامش باشم. از افکار و آدمای سمی دور باشم. دلم میخواست هیچی باعث بیخوابی شبونم نشه!

اره قبول دارم ادم احساسی ای هستی ولی اینو یاد بگیر. اینو یاد بگیر ک هیچکی جز دستات اشکاتو پاک نمیکنن. اینو یاد بگیر هیچکی جز پاهات باهات راه نمیان. اینو یاد بگیر این قلبه ک بهت زندگی بخشیده این ریه‌ته که بهت نفس داده تا زندگی کنی. باید یاد بگیری جز خودت هیچکی اهمیت نداشته باشه برات. تنهایی زندگی کن. و خودت به خودت امید بده و تلاش کن. تا به هدفات برسی. اگه حس تنهایی کردی به این فکر کن که من خودمو دوس دارم پس به کسیم نیاز ندارم و تنهایی به هرچیزی ک بخام میرسم!(:

🙃🖤

زندگی تو، زندگی تو نیست اگه مدام فکر کنی که دیگران راجبت چی فکر میکنن!