پاستیل
🍬رمان:پاستیل 🍬نام نویسنده:س.عرفانه بنائی 🍬ژانر:#طنز😂#عاشقانه💞#کلکلی🤪#صحنه_دار🔞
نمایش بیشتر4 196
مشترکین
-1024 ساعت
-617 روز
-20130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from " تبادل شبانه "🎀
پسره جنده ای که با هرمردی میخوابه یه روز عاشق یه پسر میشه که از قضا اونم بیغ-یرت تشریف داره😏و میزاره عشقش باهرکی حشری میشه لاس بزنه و س.ک.س کنه💦🍌
تند تند روی آل-ت کلف-تش بالا پایین میشدم
و دوتا از دستامم بیکار نبودن و داشتم برای اون دونفر ج-ق میزدم
پسر کناریم موهای نسبتاً بلندمو گرفت و لبامو به آل-تش چسبوند تا براش بخورمم
اومم کشدار و جنده واری گفتم و حسابی با زبونم به التش حال دادم😋🍆🤌🏻
https://t.me/+UHfoQmkApz8wMjNl
https://t.me/+UHfoQmkApz8wMjNl
🍌💧جوین بده تا فصل جدیدش شروع نشده🍌💧
500
Repost from " تبادل شبانه "🎀
مستری که مردی رو برای بردگی میخره و بعدا رابطشون از مستر و اسلیو به ددی و لیتل عوض میشه🤦🏻♂🔞🔥
-شنیدی چی گفتم روزبه؟ بلند شو ببرمت حموم تا سرما نخوردی.
سرش رو برمیگردونه و بیتوجه کیک رو گاز میزنه.
-نمیشنوم چی میگین.
-#تولهسگپرو.
روی مبل میندازمش و شلوارش رو پایین میکشم و با دست باسنش رو #اسپنک میکنم.
-نززنین. خب نمیشنوم چی میگین.
-منم میزنم که مشکل شنواییت حل شه عزیزم.
https://t.me/+mlL_y5E544g4MTE0
https://t.me/+mlL_y5E544g4MTE0
300
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
پسره عاشق داداشش شده😱🔞تابان دلش رو به برادر ناتنی کوچک ترش که یه #ارباب سرد و مغروره باخته.چی می شه اگه یه سوتفاهم کاری کنه عشق زندگیش تبدیل به بزرگترین ترس زندگیش بشه؟!❤️🔥 #کمربندش رو باز کرد و جلو اومد: _جوری #جرت می دم که صدای #نالههات به عرش برسه اونوقت همه می فهمن این #تولهسگ صاحاب داره! کمربندش رو بالا برد و آنچنان با ضرب روی #تنم نشوند که لباسم #پاره شد.از شدت درد به #گریه افتادم و توی خودم جمع شدم. #ضربههاش پشت سرهم روی تنم می نشست و صدای #شکافتهشدن هوا و پوست تنم درهم آمیخته شده بود. وقتی کمربند رو گوشه ای پرت کرد و جلو اومد تازه فهمیدم چه #درد مهلکی در انتظارمه.. _خوب بریم سر اصل مطلب! #جر دادن #سوراخهرزهیتو؛داداش بزرگه! https://t.me/+D8X2YiR-XbZmYzY0 https://t.me/+D8X2YiR-XbZmYzY0 #عاشقانه#جنایی#صحنهدار #گی🔞🔥
2300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
پریوده ولی میسترسش هوس س.ک.س میکنه و..💦
دستی روی بازوهای لختم کشید.
-خزر پریودم چرا درک نمیکنی؟🩸⛓
انگشتش رو به زور وارد سوراخ پشتم کرد.
-جلوت پریوده پشتت که نیست! بهونه نیار توکا.
با بغض نالیدم: ولی من درد..
قبل از اینکه حرفم تموم بشه خزر #انگشت اشاره و وسطش رو همزمان تو سوراخ پشتم فرو کرد.
جیغی از درد کشیدم و...🔞
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
من توکام! دختری که مجبور شد بدون گرایش برای نجات پدرش با دارک میسترسی که اسمش زبون زد بود تو رابطه بره. اما نمیدونستم اون دراصل...🔥
2900
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
کمربندشو درآورد و شروع کرد به زدنم تمام #تنم زخم شده بود از گریه زیاد چشمام باز نمیشد
گلومو چنگ انداخت و #سیلی محکمی تو گوشم زد 🔥
_غلــ...ـط کردم
_هنوز زوده برای پشیمون شدن بیبی
چهار انگشتشو تو دهنم کرد که باعث شد عقی بزنم پوست #گردنمو گازای ریز میگرفت 🔞
_آماده ای بیبی
تمام آلتــ..شو یکدفعه داخلم فرستاد که حس کردم شکمم پاره شد💦😱
#پسر #روانی یه خدمتکارو اسیر خودش میکنه با روشهای مختلف به فاکش میده🔥💦
https://t.me/+S0fCyCWBym8wNjI0
https://t.me/+S0fCyCWBym8wNjI0
4100
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
#لزبین🏳🌈 #سکسی💦
خانوم وکیل سکسی که تو دفترش تپل موکل کوچولوشو میخوره🫦💦
-ایییی خانوم وکیل تند تند تپلمو لیس بزنین آبم داره میاد واییی
رونای سفید تپلمو بیشتر از هم باز کرد د زبون درازشو توی سوراخ بهشتم فرو کرد
کمرمو به میز کوبوندم و دستمو تو موهای کوتاهش فرو کردم
-بخور اآهییی اوممم
ناگهان دست از کارش کشید و محکم به بهشتم کوبید
-در ازای ازادیت پردتو میزنم!
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
https://t.me/+KlD3HwQfhbY0NDZk
س.ک.س با خانم وکیل حشری🔞💦
4300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
پسر #بارداری که زیادی #شیطونی میکنه و دلش #رابطه میخواد🤫🔞
#گی #امپرگ #مستر_اسلیوبوی
- علی علی #اذیت نکن دیگه اونی که میخواد #بده خوبه منم ها❗️
حق به جانب ابرو بالا انداخت: خب منم میخوام #بکنم فقط تو #خسته میشی؟
بی توجه #پیراهنمو در آوردم و #شروع کردم به در آوردن #شلوارم....
https://t.me/+ZTOdQh6uH-BlNzM0
https://t.me/+ZTOdQh6uH-BlNzM0
4100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
پسر خدمتکاری که بخاطر مادرش اسیر بزرگترین مافیای کشور میشه و به بدترین شکل مورد تجاوز قرار می گیره!!🔥
ترس تمام #وجودمو گرفته بود پاهامو از هم باز کرد
_از دست من فرار میکنی موش #کوچولو تاوان کاری که کردیو اون #سوراخ صورتیت قراره پس بده
_غلـ...ط کردم
یکدفعه التشو تا آخر واردم کرد که نعره بلندی زدم شکمم داشت آتیش میگرفت #دستاشو دور گلوم حلقه کرد و تند تند شروع کرد تلمبه زدن 💦
بدنامون به شدت بهم میخورد و صدای بلندی ایجاد میکرد دستامو به اطراف می کشیدم تا شاید #چیزی پیدا کنم
نگاهم پارچ آب کنار میز خورد خودمو به طرف پارچ کشیدم و بدون #معطلی برش داشتم و تو سر آریاس شکوندم....🚫
#گی #مافیایی #خشن #اجباری🔞🔥
https://t.me/+S0fCyCWBym8wNjI0
https://t.me/+S0fCyCWBym8wNjI0
4400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
#پسرهحاملسدستوپاشخوابرفتهشوهرشنازشواینطوریمیکشه🥲🤍💦
#گی #اروتیک🔥🔞
با #وحشت لب زدم .
-علی؟ علی دست و پام و #حس نمیکنم.🥺❤️🩹
ماشینو سریع زد کنار و #پیاده شد در سمت منو باز کرد و کنار ماشین #زانو زد شروع کرد به #ماساژ دادن پاهام.
-علی پاشو #زشته تو #خیابونیم.
- #بدرک بزارم #همینجوری بمونی؟
سرشو اورد بالا چیزی بگه که نگاهش رو #شکمم ثابت موند . #اخماشو کشید تو هم و #کتشو از روی #صندلی چنگ زد و کشید رو #شکمم♨️⚠️
https://t.me/+ZTOdQh6uH-BlNzM0
https://t.me/+ZTOdQh6uH-BlNzM0
#سکرتبیالینکشزودباطلمیشه‼️
پارت واقعی رمان🔥💦💢🤫
4700