cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

دلتنگی های من

ما را به جز خیالت فکر دگر نباشد🍃

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
2 758
مشترکین
+1524 ساعت
+547 روز
+18030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد  می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد  گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت  ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد  چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد  چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد  تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد  جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد  در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم  گرد سودای تو بر دامن جانم باشد  گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست  تا شبی محرم اسرار نهانم باشد  هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست  من خود این بخت ندارم که زبانم باشد  جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی  سر این دارم اگر طالع آنم باشد #سعدی @deltanagi
نمایش همه...
2
Photo unavailableShow in Telegram
از روزِ من و بختِ من٬ ای دوست چه پرسی؟ بی رویِ تو و مویِ تو٬ این تیره شد،آن تار... #قاآنی
نمایش همه...
👍 4💔 2
▪️حالا که آمده‌ای من هم همین را می‌گویم میان من و تو فاصله‌ای نیست میان من و تو تنها پرنده‌ای ست که دو آشیانه دارد حالا که آمده‌ای قبول کن جاده‌ها به جایی نمی‌رسند این بار از مسیر رودخانه می‌رویم. حالا که آمده‌ای چترت را ببند در ایوان این خانه جز مهربانی نمی‌بارد حالا که آمده‌ای من هم موافقم در امتحان بعدی ورقه‌هایمان را سفید می‌دهیم سفیدِ سفید مثل برف. حالا که آمده‌ای دوباره این سوال را از هم می‌پرسیم مگر ما برای ماهی‌ها چکار کرده‌ایم که این همه قلاب می‌اندازیم در آب؟ حالا که آمده‌ای می گویم چه ماجرای قشنگی است کبوترها دانه‌های‌شان را در زمین می‌خورند و امتحان‌شان را در آسمان پس می‌دهند حالا که آمده‌ای هردو همین حرف را می‌زنیم مرزها را ما نکشیده‌ایم ما فقط برای سربازان گریه کرده‌ایم حالا که آمده‌ای کنارم بنشین بخند دیگر برای پیر شدن فرصتی نیست▪️ @deltanagi #محمدرضا_عبدالملکیان
نمایش همه...
👍 4😢 2
00:18
Video unavailableShow in Telegram
جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای؟ نی غلطم، در دل ما بوده‌ای دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام ای که تو سلطان وفا بوده‌ای آه که من دوش چه سان بوده‌ام! آه که تو دوش کرا بوده‌ای! رشک برم کاش قبا بودمی چونک در آغوش قبا بوده‌ای زهره ندارم که بگویم ترا « بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟! » یار سبک روح! به وقت گریز تیزتر از باد صبا بوده‌ای بی‌تو مرا رنج و بلا بند کرد باش که تو بند بلا بوده‌ای رنگ رخ خوب تو آخر گواست در حرم لطف خدا بوده‌ای رنگ تو داری، که ز رنگ جهان پاکی، و همرنگ بقا بوده‌ای آینهٔ رنگ تو عکس کسیست تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای #مولانا #شجریان @deltanagi
نمایش همه...
👍 1🔥 1
00:27
Video unavailableShow in Telegram
به تو ای عشق سلام دگری صبح بخیر من و آن خنده ی تو، وقت صبا، صبح بخیر #عرفان_یزدانی #معین_زد @deltanagi .
نمایش همه...
4👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
لبخند میزنم... بی دلیل عشق می ورزم... بی تناسب زندگی می کنم... بی خیال مدتی است... #شبت_بخیر #عباس_کیارستمی @deltanagi
نمایش همه...
1
00:56
Video unavailableShow in Telegram
تازه پی می‌بریم... که تنهایی تلخ‌ترین بلای بودن نیست، چیزهای بدتری هم هست: دیر آمدن! دیر آمدن... #چارلز_بوکفسکی @deltanagi .
نمایش همه...
5
من خراب نگه نرگس شهلای توام بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی من به تصدیق نظر محو تماشای توام می‌توان یافتن از بی سر و سامانی من که سراسیمهٔ گیسوی سمن‌سای توام اهل معنی همه از حالت من حیرانند بس که حیرت‌زدهٔ صورت زیبای توام تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است بس که شوریده‌دل از لعل شکرخای توام مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست من که افتادهٔ بالای دلارای توام سر مویی به خود از شوق نپرداخته‌ام تا گرفتار سر زلف چلیپای توام بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد مو به مو با خبر از عالم سودای توام زیر شمشیر تو امروز فروغی می‌گفت فارغ از کشمکش شورش فردای توام   #فروغی_بسطامی @deltanagi
نمایش همه...
👍 2 1
. ناراحتم از چشم و ابرویت از ارتباط باد با مویت از سینه ریزت ، از النگویت ناراحتم ! از من چه می خواهند !؟ . ناراحتم!  یاران، سَران بودند امّید ِ ما  ناباوران بودند این دوستان سرلشگران  بوند ! در چادر  دشمن چه می خواهند !؟ . ناراحتم از خوب های بد از تو ،  از این یاران ِ  یک در صد بی آنکه ربطی بین تان  باشد ! ناراحتم از این همه بی ربط ! من در خیابانی پر از خنده هی اشک می ریزم  به آینده ناراحتم آقای راننده ناراحتم ... لطفا صدای ضبط ...... . # پروانه بودم شمع را دیدم در شعله  قلع و قمع را دیدم تنهایی ِ در جمع را دیدم دیگر بس است این عشق آزاری ! در خاک مطلوبت چه چیزی کاشت ؟؟ این دل !  که جز حسرت به دل نگذاشت تو دوستش داری و خواهی داشت امّا خودت را دوست تر داری !! . ناراحتم از ناتوان بودن سخت است مال دیگران بودن دنبال چیزی لای نان بودن اینگونه من شاعر نخواهم شد . عشق آنچه در ذهنت کشیدی نیست روحم شبیه آنچه دیدی نیست زحمت نکش لطفا ... امیدی نیست من دیگر آن یاسر  نخواهم شد ! ناراحت از محدوده ی قرمز می گریم  از رود ارس تا دز این اشک ها ... این اشک ها  هرگز از مردی ِ ما کم نخواهد کرد ! من در خیابانی پر از خنده هی اشک می ریزم به آینده ناراحتم آقای راننده اما صدا را کم نخواهد کرد اما صدا را کم نخواهد کرد اما صدا را کم نخواهد کرد ... . . . #یاسر_قنبرلو @deltanagi
نمایش همه...
👍 5
آمدی جانم شدی یا اینکه مهمانم شدی هر که هستی خوش نشین، هم دین و ایمانم شدی در نهانِ این دلم عشقت گرفته جای خوش همچو گـنجی پر بها در قلب ویرانم شدی بودم اندر انزوا در خلوتم افسرده حال با دَمِ عشقت دمیدی روح وریحانم شدی عشق تو، چون چشمه ای جوشانده طبعم نازنین شاه بیت هر غزل در  کل دیوانم شدی قهوهء ،چشمان تو، دارد عجب آرامشی طالع مسعود من در  فال فنجانم شدی چاکهای دشتِ دل، از تشنگی چین خورده بود بر کویر خشک جانم، باز بارانم...شدی من که عمری با غرورم پادشاهی کرده ام رام تو گشتم چنین، دیوانه سلطانم شدی همچو مولانا که کرده، آرزو انسان و من، در طلب بودم تو اینک،  شمس و انسانم شدی #یڪـتا_حق_پرست . @deltanagi
نمایش همه...
5👍 2