cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

🌪♛دود خـاکــسـتــری♕🌪

🌾﷽🌾 🌪♟دود خاڪسـتــرے♛🌪 -زهــرا.ش- -Zahsha- آنلاین ⇠ دود خاکستری♟✨ آنلاین ⇠ کارت خونی 🃏🩸 Instagram.com/zahra.sh_novel :اینستاگرام عضو انجمن هنر مه‌بانگ🤍 @mahbanng 🚫کپی و یا ذخیره‌ی شخصی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع و حرام می‌باشد🚫

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
977
مشترکین
-124 ساعت
-97 روز
-6530 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
00:05
Video unavailable
کوهیار مستوفی مهندس مکانیک جذاب و هیکلی که همه دخترای محل برای نیم نگاهی از اون بال بال میزنن ، خودش محتاج نیم نگاه دختر خودساخته و شیطونیه که هر روز از جلو مغازه‌اش رد میشه و به کارگاه قالی‌بافی می‌ره . عطش و تب خواستنش مثل خون توی رگهاشه اما غرورش مانع میشه که قدم پیش بذاره . غافل از اینکه حاج صادقی پیر مرد معتمد محل و صاحب قالی بافی برای جانانش نقشه کشیده و طمع تن اونو داره و یک بار از تنهایی او در کارگاه....🔞🫣 https://t.me/+SUbOd5mywqM0Nzc0 https://t.me/+SUbOd5mywqM0Nzc0 صب بپاک
نمایش همه...
پارت جدید تقدیم نگاه‌های قشنگتون😎❤️ نظر و ری‌اکشن برای انرژی به نویسنده فراموش نشهه 💗
نمایش همه...
⚔🌪⚔🌪⚔🌪⚔🌪 #دود_خاکستری ⚔ #PART_270 🌪 صدا‌ها اوج می‌گیره، لحظاتی که امروز گذروندم قطعه قطعه از پشت پلک‌های بسته‌م می‌گذره، لب‌هام رو به هم می‌فشرم و یک بار دیگه پس کله‌م رو محکم به در می‌کوبم. احساس درد ندارم، تنها دلهره‌ست و وحشت. تعداد دفعاتی که سرم رو به در می‌کوبیدم از دستم در میره. با هر با کوبیدن سرم به در، دختری رو می‌دیدم که با دیدگانی اشکی خودش رو رو به آغوش کشیده و به کنج اتاقک تاریک پناه برده. من این گردبادی که با خودش تاریکی و وحشت حمل می‌کرد رو نمی‌خواستم، من دریای خون نمی‌خواستم، من این دنیا رو نمی‌خواستم، نمی‌خواستم! وقتی پس کله‌م رو از در فاصله میدم و قصد محکم‌تر از قبل کوبیدنش رو دارم، در بی‌هوا به عقب کشیده میشه و من بی‌تعادل، جیغ خفه‌ای می‌کشم و با کمر روی زمین می‌افتم! پلک‌هام رو از هم فاصله میدم و با چشم‌هایی گرد شده از حیرت، به یک جفت نگاه آشنا و ریز شده‌ی بالای سرم زل می‌زنم. - ت... تو...
نمایش همه...
حدود 1 ساعت مونده تا آپلود کردن پارت جدید😎🔥 کیا آماده هستننن؟
نمایش همه...
Repost from N/a
من، شهابم!... مثل اسمم زاده ی "آتش"🔥 تاجر مغروری که هیچ کدوم از دخترای اغواگر و زیبایی که دورم بودن نتونستن دل سنگ و سردم رو بدست بیارن اماااا... دختر کوچیک و مظلوم حاج تیمور وثوق، تونست! دختری که خونوادش طردش کرده بودن. ۱۱ سال ازم کوچیکتر بود و ساده تر از همه دخترایی بود که توی تختم اومده بودن ولی من... خواستمش! و چه چیزی بود که من بخوامش و بدستش نیارم؟ بچه بود ولی... به عقد خودم در اوردمش تا هیچ مردی حتی جرات نگاه کردن بهش رو نداشته باشه. همه چیز باب میلم بود تا وقتی که مردی رو دیدم که اون و بزرگ کرده بود و می تونست خیلی راحت ازم بگیرش. من ولی ادمیم که حاضرم قاتل بشم اما از چیزی که تصاحبش کردم نگذرم! پس...❤️‍🔥 https://t.me/+rp8Dtz4JZAI5NDJk https://t.me/+rp8Dtz4JZAI5NDJk 8پاک
نمایش همه...
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
اون دکتر ارمان وثوقه! مردی که هفت سال غیب شد! و بعد هفت سال یک دفعه برگشت. وقتی بعد هفت سال دیدمش باور نکردم که همون پسری باشه که منو توی بغلش عاشقانه بزرگ کرد! حالا یه دنیا فاصله بینمون بود. من به زور زن مرد پولدار و پیری شده بودم که ۱۱ سال ازم بزرگتر بود و فقط دنبال عیاشی بود. فکر می کردم من و فراموش کرده و دیگه براش مهم نیستم اما... وقتی که با دیدن بدن کبود و کتک خورده م رگ گردنش از غیرت پاره شد، افکارم بهم ریخت. جلوی همه من رو پشت خودش کشید و نذاشت دیگه حتی نوک انگشت اون شوهر بی رحم و هوسبازم بهم بخوره اما...خبر حاملگیم مثل بمب منفجر شد!🧨 حاملگی در حالی که همه می دونستن شوهرم عقیمه!...🔥 https://t.me/+rp8Dtz4JZAI5NDJk https://t.me/+rp8Dtz4JZAI5NDJk صب بپاک
نمایش همه...
Repost from N/a
اون زن فریبکار باعث شد تو اوج موفقیت و خوشی هام، همه زندگیم بهم بریزه و با تهمتش کاری کرد به اجبار عقدش کنم‌. من شدم یه مرد سرد و بی تفاوت که دلش به هیچی خوش نبود. تا اینکه اون عروسک خوشگل چشم رنگی رو دیدم. واسه بازی و سرگرمی بهش نزدیک شدم. ولی اون با دلبریاش کاری کرد که دلم براش بلرزه و بشه تنها دلیل نفس کشیدنم🔥🔞 https://t.me/+BQ2S-hQzu94zZWM0 صب بپاک
نمایش همه...
Repost from N/a
دور بودنت اصلا حس نمیشه ؛ مثل ِ ماه! همه میدونیم چقدر دوره‌ها. ولی همین که تو آسمون داریمش دوریش فراموش میشه. ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 ســرنــوشــتِ‌رازآلــود ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ اسرین بعد یکسال رابطه لانگ دیستنس با پرهام قرار میزاره که پرهام بهش تجاوز می‌کنه و بعد... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_هیجانی_طنز 彡⚘ https://t.me/+L4KKWZlCF2U0NTlk ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 افــســانــه آریــــوال ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ چهار آرورا که پیشگویی شده بود ظلم و نابود می‌کنن، اما اگه این پیشگویی درست نباشه چی؟ 𖣘ꜛꜜ #تخیلی_فانتزی_رازآلود 彡⚘ https://t.me/+MpsBbFE3erthOTQ0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 زادمُــــــــــرد ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ من برای عاشق شدنم تاوان دادم؛وقتی که دست‌هام آغشته به خون شد فقط دویدم، غافل از اینکه... 𖣘ꜛꜜ #فانتزی_عاشقانه_جنایی 彡⚘ https://t.me/+whvnu6vX3s8yNjU0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 زامــــــبــــــــــی ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ اون توی یه تصادف یک دقیقه میمیره و دوباره زنده میشه، حالا باید با موجودی فرابشری رو به رو بشه... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_مافیایی_تخیلی 彡⚘ https://t.me/+eEmQTJ3vXDMyOTg0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 دردســــــــــــر ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ بچه گرگ آلفایی که عاشق موجودی به اسم کانکت میشه که فنا ناپذیر هست و برای رسیدن بهش تلاش می‌کنه... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_مافیایی_تخیلی 彡⚘ https://t.me/+eEmQTJ3vXDMyOTg0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 ســــنــــاریــــســــت ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختری که برای کار وارد یه تیمارستان عجیب می‌شه، اما از راز اون تیمارستان خبر نداره... 𖣘ꜛꜜ #تریلر_ترسناک_جنایی 彡⚘ https://t.me/+Sh7GF0oqar0wN2Y0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 جــنــگــل ســحــرآمــیـز ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختری که وارد جنگلی مرموز میشه و در اونجا موجوداتی رو میبینه که.. 𖣘ꜛꜜ #درام_عاشقانه_هیجانی 彡⚘ https://t.me/+3ccUtmnQC4U4MjQx ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 کــــــد عــــشــــــق ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختر 18 ساله ای که عاشق مافیای دورگه مسکو میشه... 𖣘ꜛꜜ #مافیایی_عاشقانه 彡⚘ https://t.me/+g8iWxHwa9TlkNDg0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 نگاهی به سرخـی خون ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختری که برای نجات کشورش مجبور میشه با یه پادشاه وحشی ازدواج کنه. 𖣘ꜛꜜ #تاریخی_ممنوعه 彡⚘ https://t.me/+rRyc0l-jDehiYjU0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 کــــارت خــــونــــی ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ تو پارتی بالماسکه شریکم، دختری رو تو اتاق تاریکی بوسیدم بی‌خبر از اینکه اون دختر... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_گرگینه‌_خون‌آشامی 彡⚘ https://t.me/+nnvGfkoEIS9hMWZh ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 دود خـــــــاکـــســتـــری ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ داستان دختری که برای فرار از مافیا‌هایی که دنبالشن، مجبور میشه با رقیب خطرناکشون... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_مافیایی_بزرگسال 彡⚘ https://t.me/+2CMIYhTI2z01Zjg5 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 گــیــس طــلــایــــی ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختری که از هویت مخفی رهبر شورشی ها مطلع میشه رهبرشون مجبورش می‌کنه هر شب ... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_تاریخی_هیجانی 彡⚘ https://t.me/+8Byn4qr-JeJlMzA0 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 مرز بین عـشـق و نفـرت ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ مافیایی خشن که به سنگدل معروفه اما عاشق کسی میشه که زندگیش رو کامل تغییر میده... 𖣘ꜛꜜ #مافیایی_عاشقانه_هیجانی 彡⚘ https://t.me/+tBG3x3hyq39mNzZk ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 مــــثــــبــــت دو ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ پا گذاشتیم به خونه‌شون برای اینکه حقمون رو بگیریم ولی ورق برگشت و ما مجبور شدیم هرشب ... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_طنز_هیجانی 彡⚘ https://t.me/+4PM3ML4AU8ExMDJk ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 رز مــــشــــکــــی ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ به اجبار پا روی دلم گذاشتم ولی وقتی برگشتم یه بچه تو شکمم بود و کسی که عاشقش بودم دیگه منو نمیخواست .. 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_درام 彡⚘ https://t.me/+2E4k6NtwMJsxMjg8 ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 رقــــصِ اجــبــــاری ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ داستان دختری که توی شرطبندی دخترونگیشو میبازه اما... 𖣘ꜛꜜ #اروتیک_عاشقانه_تریلر 彡⚘ https://t.me/+J_qUfAozu6c1YzZk ⓞ⃘҉᭕🪁📕ᯓ𖤹 ســـوشـــیـــانــــت ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ دختری که برای انتقام قتل پدر و مادرش تلاش میکنه تا رئیس خوناشام‌ها رو اغوا کنه اما یه شیاطین اونو میدزدن و باهاش... 𖣘ꜛꜜ #عاشقانه_خوناشامی_صحنه‌دار 彡⚘ https://t.me/+nJqNaya49v44ZTQ0 ‌♡||‌⃟‌ ⃟⃜⃛ ⃌ تب‌لیستی ناب آشیان رمان 𖣘ꜛꜜ http://T.me/ashian_roman
نمایش همه...
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
من افسونم... دختر هات و دلبری که با شیطنت‌هام همه رو عاصی میکنم... توی یک شب زندگیم عوض شد و با وکیل جذابی که عموی دوستم بود. عاشقش شدم و پنهون از همه باهاش قرار میذاشتم. تا اینکه تو شب عروسی خواهرم فهمیدم متاهله و دنیا روی سرم خراب شد😭❤️‍🩹🔥 https://t.me/+BQ2S-hQzu94zZWM0 https://t.me/+BQ2S-hQzu94zZWM0 8پاک
نمایش همه...
Repost from N/a
Photo unavailable
من اروندم... وکیل پایه یک دادگستری و نوه محبوب شهسوارها! توی یک شب زندگیم بهم ریخت و با تهمتی که بهم زده شد مجبور شدم دختر عموی مرموزم رو به عقد خودم دربیارم زنی که هیچوقت نتونستم دوستش داشته باشم. تا اینکه اون دختر چشم سبز سر راهم قرار گرفت و دنیای تیره و تارم رو رو برام رنگی کرد...دختری که متاهل بودنمو ازش پنهون کردم و عاشقش شدم...🔞🔥 https://t.me/+BQ2S-hQzu94zZWM0 https://t.me/+BQ2S-hQzu94zZWM0 صب بپاک
نمایش همه...