926
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from N/a
#اربابرعیتی #گی
خانزادهی روستا عاشق پسری میشه که به عنوان پیشکش براش فرستادن و بقیه میخوان از چشم خانزاده بندازنش.🔞💦🔥
با ترس به خانزاده که #کمربندش رو درمیاره، نگاه میکنم.
-پس بیاجازه میری ولگردی؟ آره؟
با ترس به دیوار میچسبم.
-ن...نه نرفتم. بخدا نرفتم.🥺
با خشم داد میزنه و سمتم میاد.
-پس بقیه چی میگنن؟ فکر کردی بیصاحبی که سرت رو بندازی پایین بری بیرون؟
از پاهام میکشتم روی زمین و با #کمربند به بدنم #ضربه میزنه.
-ب...بخدا نرفتم #ارباب. ن...نزنین.
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0 https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
Repost from N/a
00:14
Video unavailableShow in Telegram
پسره #سوگلی #خانزاده اس اما معشوقه های خان بهش #تهمت میزنن و خان پسره رو اینطوری #تنبیه میکنه🔞
-با خدمتکار عمارت #لاس میزنی‼️
با ترس عقب عقب رفت و گفت:
-نه نهه... من غلط بکنم خانزاده به جون خودم دروغه🥺
#کمربند رو محکم روی #بدنش می کوبید صدای #گریه و التماسش قاطی شده بود پیراهن سفید پر از لکه های #خونی شده بود، #سگک_کمربند ظالمانه تن و بدن نحیفش رو زخمی می کرد.
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
ضربه های کمربند بود که #صورت و بدنش رو هدف قرار می داد
با هر ضربه بدن #سفیدش کبود می شد یا #زخم های زمختی روی بدنش شکل می گرفت
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
#پــــــــــــــارت_واقعی_رمـــــــــــــان🔞
Repost from N/a
#میسترساسلیوگرل🙇♀ #BDSM🔥
دختره دو تا میسترس داره و از یکیشون به شدت حساب میبره🤦🏼♀🔞
زیر پای #میسترس آروم #پارس میکنم که با پاشون نوازشم میکنن.
-چیه هاپو کوچولو؟ باز چی میخوای؟
دستام رو آروم باز میکنم و مظلوم میگم:
-بغل لطفا.🥺
-کار دارم #توله. برو بغل فریال.
زیر پای میسترس مچاله میشم و سرم رو به دوطرف تکون میدم.
-نه. میس فریال بداخلاقه. میترسم ازش.
https://t.me/+TFc-Hpo4ihk5ODI0 https://t.me/+TFc-Hpo4ihk5ODI0
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
دختره با دو تا میسترسهاش زندگی میکنه و بدون اجازهشون از خونه میره بیرون که میفهمن و تنبیهش میکنن🤦🏼♀🔞💦
با ترس وارد خونه میشم که با دیدن میس خزان جیغ میکشم.
-س...سلام.
-کجا بودی تولهسگ ولگرد؟
با ترس عقب عقب میرم که #میسترس میگیرتم و روی مبل پرتم میکنه.
-ب...بخشید.🥺
با دست محکم به ک🍑ونم #ضربه میزنه و نگهم میداره.
-صدبار نگفتم تولهسگای خونگی نباید
مثل سگای ولگرد سرکش و یاغی باشن؟
ها؟
https://t.me/+TFc-Hpo4ihk5ODI0 https://t.me/+TFc-Hpo4ihk5ODI0
Repost from N/a
ددی#شروع کرد به #تلنـ**به زدن چشمامو #روهم فشار دادم سرمو #برگردوندم پیشونیمو #چسبوندم به #پیشونیش🍓♨️
_ اروم تر
_تحمل #کن میخام تندتر #تلـ•نبه بزنم 🔥💋
خواستم #اعتراض کنم که #لباشو گذاشت رو #لبام شدت #ضربه هاشو بیشتر کرد #اونقدر #خشن تلمبه میزد که #حس میکردم جر #خوردم. 🔥♨️
مکی به #لبم زد ازم جدا شد
#پارت_واقعی♨️💯
https://t.me/+jfWfSqhPaYNlYjhk
لینک چنل وی ای پی مو می زارم فعلا رایگانه جویین شید خواستید بعدن پاک می کنم و پولی میشه♥️🔥
https://t.me/+Bt0I2aGLDGk1N2Y8
https://t.me/+Bt0I2aGLDGk1N2Y8
00:01
Video unavailableShow in Telegram
پسره به دختره مشروب داده تا مست شه حالا ک دختره خوابه پسره تو خواب براش می ماله و دختره حشری میشه و...💦
با دیدن بارین که خوابه آروم از روی شلوار ک*صشو مالوندن ک ناله ای زیر لبی ای کردو سرمو تو گردنشو فرو بردمو مکی زدم👅
دستمو تو سوراخ ک*صش کردمو جلو عقب کردم که شروع کرد کمرشو بالا پایین کردن 🔥🔞
شلوارشو از پاش دراوردمو که با دیدن کص صورتیه خیسش چشمام برق زد
با دستم دو ضربه به ک*ص خیسش زدمو ک اخی گفتو...
لباموک*ص خیسش گذاشتم مکی زدمو گازش گرفتمو زبونمو تو ک*صش جلو عقب کردمو..😻♥️
https://t.me/+Bt0I2aGLDGk1N2Y8
https://t.me/+Bt0I2aGLDGk1N2Y8
Repost from N/a
00:03
Video unavailableShow in Telegram
#صصک با سگ جلوی اربابش😱💦
سگا شروع کردن به لیسیدن آب گوشت از روی #مقعدم و من همس اه میکشیدم.🍆💦
ارباب گفت:
-تو و #داداشت فعلا به #سگای من سرویس میدید
بعد به جک و جیل دستور داد :
-غداتون و بخورید #پسرا
اگه دوست داشتید واسه #جفتگیری از #سوراخ این دو تا #توله ی نر استفاده کنید
سامیار هم مثل من حال خوبی نداشت و هر بار که #سگ آلت یا #سوراخش و لیس میزد اه میکشید.
زبون #زمخت جیل رو که روی# آلتم حس کردم ناله هام بلند شد.
حتی سوراخم #نبض میزد.
امید پاش رو روی #ک#رم کشید و گفت:
-#بکنش پسر
سوراخش واست #نبض میزنه
https://t.me/romanasir https://t.me/romanasir https://t.me/romanasir
Repost from N/a
00:02
Video unavailableShow in Telegram
اربــــــــــــــــــاب رعیـــــــــــــــــتی🔥🤤
پسری روستایی که گیر #خانزاده روستا میوفته و هر شب باید به خانزاده سرویس بده خانزاده جلوی بقیه معشوقه هاش #تحقیرش میکنه 🔞
خانزاده #کتکم می زد با هق هق خواستم فرار کنم که گیرم انداخت اون بی توجه بهم #سینه_هام رو مک می زد #گاز محکمی از #لب_هام گرفت با گریه هلش دادم اما دستش رو توی باکسرم برد به #التم فشاری وارد کرد که ناله ی بلندی کردم لب هاش رو به #التم رسوند و واسه ام #سا*ک می زد
#التش رو وارد #سوراخم کرد خواستم ناله ی کنم که #لب_هاش رو روی #لب_هام کوبید تند تند می بوسید نفس کم آورده بودم لب هام شبیه ماهی بار و بسته می شد اما صدای ازم خارج نمی شد سرم گیج می رفت...❌
گــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی⛔️
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0
https://t.me/+Z-ppUyw8DjljYjQ0