لیلا محمدے🌹بونســـاے تخـــس

نوحا، پسر ارباب روستا ‌! یه مرد سادیسمی که تشنه‌ی انتقام نوزده سال تبعیدشه. انتقام از همه‌ی اونایی که مادرش رو سنگسار کردن و باعث مردنش شدن. پا به اون روستا میذاره تا زندگی بقیه رو به آتیش بکشه، ولی یه شب یه دختر شونزده ساله میاد تو تختش که زیادی زلال و پاکه. دختری که خودشو جای یه روسپی جا میزنه تا نوحا بکارتش رو بگیره. ولی نمی‌دونست که قراره عموی کم سن و سالش عاشق اون دختر بشه و... ‼️‼️ https://t.me/+Rtpi06PqiqM1NDZk

- اون الفاست مرجان، تا روزی سه بار سکس نکنه آروم نمیگیره، خوی وحشی داره! وحشت زده نگاهش کردم که سوتینم رو در آورد و نگاهی به سینه های خوش فرمم انداخت. - اون خیلی بزرگه، من چطوری... - نگران نباش درد نمیکشی چون بیهوشت می‌کنه! نوحا عادت نداره تو هوشیاری با کسی سکس کنه‌؛ چشمای طرف باز باشه ارضا نمیشه... هنوز حرفش درک نکرده بودم که سوزنی تو گردنم فرو رفت و بلافاصله صداش به گوشم رسید که مو به تنم سیخ شد. - ببرش اتاق قرمز، وسایل جدید آوردم میخوام رو این توله سگ تست کنم 🔥 https://t.me/+Rtpi06PqiqM1NDZk https://t.me/+Rtpi06PqiqM1NDZk

#پارت708 سرشو کوبیدم به دیوار. نه یه بار... ده بار زدم! سزای خیانت مرگه کسی که به من، به امیرحسین یزدانی خیانت کنه تقاصشو بدجور پس میده تو صورتش فریاد زدم : با رفیقم ریختی روهم بی همه چیز؟ چی کم گذاشته بودم واست؟ فردین نامزد داره حرومزاده! دوباره زدم که اینبار بی جون کنار دیوار رها شد -بهت گفته بودم زندگی کردن با من سخته! یه بار پا گذاشتی رو غیرتم گذشتم ازت. اینبار جنازتو میفرستم در خونه‌ی بابات! با صدای فردین، نگاهمو از شادی غرق خون گرفتم -شادی خانوم در چرا بازه؟ کیکی که گفتی خریدم... فقط حواست باشه اول مژدگونی بگیری بعد خبر بابا شدن رفیقمونو بهش بدی..‌. https://t.me/+F2cU6z3DAGMxYTU0

یه بوکسور غول پیکر وحشی داریم که به قصد انتقام دست میزاره رو دختر افتاب مهتاب ندیده حاجی معتمد محل.... 🔱💥 یه دختر ریره میزه که واسه هیکل گندش زیادی فنچه... میدزدتش و با چند روش سامورایی خشن می کنتش که همون شب بر اثر جر خوردگی واژن راهی بیمارستان میشه.... 🔞🩸 https://t.me/+F2cU6z3DAGMxYTU0 https://t.me/+F2cU6z3DAGMxYTU0

دختری لوند و دلبر که بخاطر پول همخوابه یه میلیاردر میشه، اما بعدش می‌فهمه علاوه بر بکارتش که تقدیم پسره کرده، میراثش هم تو شکمش هست و...💦🙊🔞 https://t.me/+Om9b0Bl0024wZDdk #دارای‌صحنه‌های‌بزرگسالان❌

من پولام رو الکی خرج نمی‌کنم ولی اون دختر با موهای خوش بو و طعم سکسیش کاری کرد به خاطر یک شب کلی پول بهش بدم! نوش جونش ولی بعد اون شب من میراث قبلی نشدم چون اون دختر کوچولو جوری ارضام کرد که هیچ دافی نتونسته بود. حالا من دنبالشم و این بار .... https://t.me/+Om9b0Bl0024wZDdk #دارای_محدودیت‌سنی 💦

- من نمیخوام باهات بخوابم دیگه. دستشو به لا پام میرسونه و فشار میده. - ولی من بهت پول دادم. - اون...اون برای یه شب بود دیگه نمیخوام. میخنده و منو میچرخونه. شکممو به میز می چسبونه و دم گوشم میگه: - خب برای یه هفته کارتتو پر میکنم. - قبلیو دارم..من مثل تو پول خرج نمیکنم. صدای کمربندش میاد و تنم میره رو ویبره. - پس بمون پیشم و تا ابد مثل من خرج کن. https://t.me/+Om9b0Bl0024wZDdk https://t.me/+Om9b0Bl0024wZDdk ❌به خاطر فقر یه شب باهاش خوابیدم ولی اون بیخیال من نمیشه و قصد داره معشوقش شم و...

❌کورد آلفا👅 برزو، مرد خطرناکی که با دیدن زن آینده ی پدرش بد داغ میشه! اون دختر بچه ی ۱۶ ساله رو دزدکی به عقد خودش درمیاره و توی شب اول باردارش میکنه تا... https://t.me/+Zcdkd0eAjzQ4MjY0 #رمان‌بزرگسالان ❌💦

_سینه هات بزرگ و پر شیر شده... لبخند مستانه ای زدم. _دیگه صاحب این ممه ها اون وروجکته! با اخم خودش و سمتم کشید و سینه هام و تو مشتش گرفت. _هیچ احدی حق نداره به اموال من دست درازی کنه... با مکیدن نیپل سینه ام، آهی کشیدم که دستش و بین پام کشید و...🥵💦 https://t.me/+Zcdkd0eAjzQ4MjY0 https://t.me/+Zcdkd0eAjzQ4MjY0 #بزرگسال_هــــــات 🔞🤤

- من زن خان بابام. چنگی به میون پاش زدم. - بچه تو نصف منی، چطور زن بابامی؟ با شهوت لاله ی گوششو بوسیدم که گریه ی معصومانه ای سر داد. - ولم کنید این خیانته. تنمو کشیدم روی تن نابش. بکارت این بچه مال من بود... https://t.me/+Zcdkd0eAjzQ4MjY0 ❌وقتی عروس ۱۴ ساله ی بابامو دیدم نتونستم تاب بیارم. دزدیدمش و وقتی بزرگ شد ...