𝑯𝑶𝑻 𝑴𝑶𝑴𝒀🔞
لش کنی رو جثه ی کوچولوش از لب و گردنش شروع کنی به بوسیدن💋🔥 #کپی_ممنوع❌ ورود افراد زیر🔞سال به هیچ عنوان توصیه نمیشود‼️
نمایش بیشتر12 200مشترکین
+28424 ساعت
-2107 روز
+1 35830 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
- به نازه مامانی خیره شدی؟
- نه مامانی اینجوری نیست من...
با دیدن دودول سیخ شده اش از زیر شلوار اوفی گفتم و روش دستی کشیدم.
دامنم و کنار زدم و نازه مف کرده امو بهش نشون دادم.
-میخوای مثل بابات اینجای مامانی رو بوس کنی و بخوری؟
چشماش برق زد.
- میتونم؟
شلوارشو پایین کشیدم و با دیدن یه دودول کوچولو اما سیخ ناله ای کردم و به سمتش خم شدم.
- اما قبلش..
زبونمو در اوردمو...
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
نامادری با پسر شوهرش رابطه داره🔥💦
6100
#سک.س_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ ک.ونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #ک.ونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #ک.ونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ ک.ونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞
17310
_ #لـخت نمیام
نذاشت عقب تر برم، دستاشو دوطرف بدنم گذاشت و بعد #لای پامو لمس کرد!
_من دوست دارم #لخت تو بغلم باشی
_همه نگام میکنن خجالت میکشم
صدام از بغض میلرزید، یهو اخم کردو چرخوندم. کمرم که به بدنش چسبید دستاشو از پهلوهام رد کرد.دستشو روی بدنم حرکت داد و پایین برد. #ک*یرمو توی دستش گرفت، با این همه نزدیکی و #لمس کردناش می ترسیدم دوباره #تحریک بشم.
https://t.me/+yQBScZ8affxmNDA0
https://t.me/+yQBScZ8affxmNDA0
_اینجوری این #کوچولو رو هم دیگه کسی نمیتونه ببینه
22600
دیگه طاقت نیاوردم و گفتم: آه...تند تر....
خندید.
- جوون...خوشت اومده.
- لاشی...عجب ک.یری داشتی و رو نمی کردی، اگه میدونستم جای دادن به کل پسرای دانشگاه فقط به تو میدادم.
- تو که تا یه دقیقه پیش به سالار می گفتی دول موشی.
- اوه اسمش سالاره...من می میرم براش.. آه بیشتر... بکن تا ته... چه میدونستم همچین چیزی لای پاهات قایم کردی...أه...
با خنده ضرباتش رو بیشتر کرد طوری که صدای شالاپ شلوپ برخورد پوست مونم بلند شد.
ازم کشید بیرون که معترض گفتم: آه...چرا کشیدی عقب تازه داشتم حال میکردم.
- برگرد میخوام از جلو ب.گامت.
با ذوق برگشتم و پاهام رو وا کردم براش...
- تو که نمیخواستی بدون کاندوم بکنی.
- حالا که ک.ص مجانی گیرم اومده حیفه از این فرصت استفاده نکنم.
https://t.me/+5wHfwyR7eIIwMWY0
https://t.me/+5wHfwyR7eIIwMWY0
پسر بسیجی دانشگاه سر مچ شون رو موقع سک.س گرفته حالا میگه اگه میخوای به کسی نگم باید منم با دختره س.کس کنم دختره هم مسخره اش کرد گفت تو بلند نیستی بکنی که با دیدن ک.یر کلفتش برگاش ریخت و...💦🔞🫣🔥
24500
-اوییی اوییییی
- جونم خوشگلم داری حال میکنی؟
حرکت دستم رو روی چوچولش بیشتر کردم.
- اوففف تپلوی من بخورم این تپل خوشگلتو
- ایی عمویی بیشتر بیشتررر
- هیس الان رنم از خواب بیدار میشه اروم باش
لیس محکمی به تپلیش زدمو اروم کیرمو مالیدمو روی تپلش گذاشتمو...
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
دختر کوچولوی همسایه به بهونه درس میاد خونه مرده و با هم سکس میکنن♨️👅
46600
_آه... آیی ساروک... ک*یرت خیلی کلفته
ک*یرمو توی دستای بزرگش گرفت و مالید.
_سوراخ کوچولوت داره ک*یرمو میبلعه پسرک چشم نقره ای
ناله ای کردم و پاهامو بیشتر براش باز کردم، داشتم جر می خوردم.
_آه.. دیگه نمیتونم...
_اگه تا صبح زیرم دووم بیاری تو آسمون میبرمت
چشماش برقی زدن و نقره ای و سبز قاطی شد.
_میزاری بال هاتو ببینم؟
https://t.me/+yQBScZ8affxmNDA0
https://t.me/+yQBScZ8affxmNDA0
پسری که اسیر موجودات افسانه ای میشه و مجبوره تمکین کنه تا زنده بمونه❌🔞
30800
#part68
پدرشوهرم به پهلو خوابونده بودتم و بین پام قرار گرفت و ک..صمو لیس میزد شوهرمم پستون هامو به دندون گرفته بودو با پستون هام ور میرفت
_آه.. اههه..اهه بخورید..بخوریدش..تندتر بخورید اههه..اخخ
پدرشوهرم یهویی تو یه حرکت ک..یرشو توی ک..ونم فرو کرد که از درد به خودم پیچیدم و ناله ایی کردم که همون موقع شوهرمم ک...یرشو توی ک..صم فرو کرد و صدای جیغم بالا رفت
_آه.. اههه..اهه شوهرجونم چه ک..یر کافای داری اهه اخخ
پدر شوهرم که به پسرش حسودیش شده بود شدت تلمبه هاشو توی ک.ونم بیشتر کرد که همون موقع در باز شد و مادرشوهرم شورتش رو گوشه ایی انداخت و ک..صش رو توی دهنم گذاشت
https://t.me/+2USzyViNOMhkNGE0
https://t.me/+2USzyViNOMhkNGE0
_ک..ص منم بلیس عروس جندم🔞🍑💦
36930
- به نازه مامانی خیره شدی؟
- نه مامانی اینجوری نیست من...
با دیدن دودول سیخ شده اش از زیر شلوار اوفی گفتم و روش دستی کشیدم.
دامنم و کنار زدم و نازه مف کرده امو بهش نشون دادم.
-میخوای مثل بابات اینجای مامانی رو بوس کنی و بخوری؟
چشماش برق زد.
- میتونم؟
شلوارشو پایین کشیدم و با دیدن یه دودول کوچولو اما سیخ ناله ای کردم و به سمتش خم شدم.
- اما قبلش..
زبونمو در اوردمو...
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
نامادری با پسر شوهرش رابطه داره🔥💦
77720
#سک.س_دو_برادر_با_زنش
#تریسام🍆💦
بینشون داشتم جون میدادم برسام داشت تو #سوراخ ک.ونم تلمبه میزد آیهان توی #بهشتم از دو طرف داشتم #جر میخوردم🔥
-افففف میدونی چند وقته تو کف #بهشت و #ک.ونتم
-بکنش داداش #مال خودته!
سرمو رو شونه ای آیهان گذاشتم #لباشو بوسیدم خودمم از این #رابطهی سه نفر خوشم اومده بود #میخواستم همیشه منو #بکنن🔞
آیهان و برسام #مردونگی هاشونو ازم کشیدن بیرون جاهاشونو عوض کردن 😍💦
ایندفعه آیهان توی #ک.ونم #تلمبه میزد برسام سرشو برد سمت #بهشتم شروع کرد به #زبون زدن #بهشتم جوری میخورد و #مک میزد حس میکردم الاناس که #کنده شه👅
-اه برسام اروم... اففف... اییییی
-جون عشقم #ناله کن
آیهان تفی روی مردونگیش انداخت فرو سعی کرد فرو کنه توی سوراخ کونم💃
-آیهان. میترسم!
-فقط قراره کمی درد بکشی
خواستم بلند شدم که یهو همه ی مردونگیشو فرستاد توم حالا دوتا مردونگی داشت توی سوراخ ک.ونم تلمبه میزد حس میکردم مقعدم پاره شده داره خون میاد...
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
https://t.me/+4uts423ceiZmOWRk
پارت_واقعی_سرچ_کن 💦🔞
67330