cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

شرح مثنوی معنوی مولاناومتن مقالات شمس پریناز حقیقت دوست

من چه گویم یک رگم هشیار نیست ،شرح آن یاری که آن را یار نیست برای ارتباط با ادمین ها @moshtagh_aftab @pinar32

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
499
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-37 روز
+1730 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

مناجات 🎤صدا: پری ناز حقیقت دوست @shrh_masnavi_haghighat
نمایش همه...
4_6030468747435706162.mp32.23 MB
00:30
Video unavailableShow in Telegram
. با درد بساز چون دوای تو منم در کس منگر که آشنای تو منم گر کشته شوی مگو که من کشته شدم شکرانه بده که خونبهای تو منم . #مولانا
نمایش همه...
9.76 MB
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
مولانا در دفتر دوم در باب زمستان می‌فرماید: امتحانهای زمستان و خزان تاب تابستان بهار همچو جان بادها و ابرها و برقها تا پدید آرد عوارض فرقها تا برون آرد زمین خاک‌رنگ هرچه اندر جیب دارد لعل و سنگ هرچه دزدیدست این خاک دژم از خزانهٔ حق و دریای کرم شحنهٔ تقدیر گوید راست گو آنچ بردی شرح وا ده مو به مو دزد یعنی خاک گوید هیچ هیچ شحنه او را در کشد در پیچ پیچ شحنه گاهش لطف گوید چون شکر گه بر آویزد کند هر چه بتر تا میان قهر و لطف آن خفیه‌ها ظاهر آید ز آتش خوف و رجا آن بهاران لطف شحنهٔ کبریاست و آن خزان تهدید و تخویف خداست و آن زمستان چارمیخ معنوی تا تو ای دزد خفی ظاهر شوی پس مجاهد را زمانی بسط دل یک زمانی قبض و درد و غش و غل...
نمایش همه...
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما گفت آن که یافت می‌نشود، آنم آرزوست هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد کان عقیق نادر ارزانم آرزوست پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست غزلیات شمس https://t.me/+ctBsz8pWkkY3OGQ0 لینک کانال مشتاقان آفتاب ☀️
نمایش همه...
والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست مولانا/ https://t.me/+ctBsz8pWkkY3OGQ0 لینک کانال مشتاقان آفتاب ☀️
نمایش همه...
4_5848485923632712510.mp316.38 MB
شب  در آرامشی عظیم غنوده است روح من اما در پی آوایی نرم‌خیز در اندوهِ دشتی یک‌سر سپید به پرواز در آمده است آسمان پرده‌ی نقاشی ژرفی‌ست با الماس‌های روشن و رخشنده، نوای نرم‌خیزی که روح مرا برانگخته چون پرنده‌-ماهی شبگردی در اقیانوس شب وول می‌خورَد باد زمستانی از فلات‌های بلند فرود آمده است. 〰 حسین مختاری @golhaymarefat
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.