مقالات شمس تبریزی

✔️درویشان ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️راست نتوانم گفتن؛ كه من راستى آغاز كردم مرا بيرون مى كردند، اگر تمام راست گفتمى يه يك بار همه شهر مرا بيرون كردندى. #شمس_تبریزی ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ اين من نيز منكر مى شود مرا. #شمس_تبریزی ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ @MaghalatShamsTabrizii

✔️سخن با خود توانم گفتن؛ با هر که خود را دیدم در او، با او سخن توانم گفتن. تو آنی که نیاز می‌نمائی، آن تو نبودی که بی‌نیازی و بیگانگی می‌نمودی. آن دشمن تو بود، از بهر آنش می‌رنجانیدم که تو نبودی. #شمس_تبريزى ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ مولانا رها نمی‌کند که من کار کنم. مرا در همه عالم یک دوست باشد، او را بی‌مراد کنم؟ بشنوم، مراد او نکنم؟ شما دوست من نیستید، که شما از کجا و دوستی من از کجا؟! #شمس_تبريزى ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ مرا اوحدالدین گفت چه گردد اگر بَرِ من آیی به هم باشیم؟ گفتم: پیاله بیاوریم یکی من، یکی تو، می‌گردانیم آنجا که گِرد می‌شوند به سماع! گفت: نتوانم. گفتم: پس صحبت من کار تو نیست. باید که مریدان و همه دنیا را به پیاله‌ای بفروشی. #شمس_تبريزى ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ هر که من با او باشم از چه غم دارد؟ از همۀ عالم باک ندارد. گفتی که مرا اشک چرا گلگون شد؟ چون پرسیدی راست بگویم چون شد: خونابۀ سودای تو می‌ریخت دلم، ناگاه ز راه دیده‌ام بیرون شد.* #شمس_تبريزى ✈️@MaghalatShamsTabrizii

✔️ آنچه می‌گویم دریاب: می‌اندیشم از تقصیر؛ غضبم می‌آید. در غضب من چرا می‌باشی؟ در غضبم چرا می‌آئی؟ #شمس_تبريزى ✈️@MaghalatShamsTabrizii