جانان جان
16 956
مشترکین
-7424 ساعت
-4747 روز
-87930 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Photo unavailable
🎥فیلم ممنوعه: Shiva Baby 🔞💦
📥 کیفیت: 720p
📝 زیرنویس_چسبیده_فارسی
‼️بدون سانسور وحذفیات+18
🔹خلاصه داستان: دانشجویی در طی مراسم تشیع جنازهی یهودیان، با شوگر ددی خود رو به رو میشود
جاستینِ ۳۹ ساله که دوست دخترِ ۱۸ساله خود را میبیند تصمیم میگیرد دخترک را به اجبار وارد رابطه ای جدید کند
رابطه ای با تمایلات BDSM
📥 دانلود سینمایی Shiva Baby (شوگرددی) کیفیت 720
71030
-دمر بخواب شورتتو بکن کارو تموم کنم!
با بغض و شرم شورتمو پایین دادم که بین پام نشست
-بار اولته؟!
شوهرم بود و اصلا براش مهم نبود باکره بودنم
-اره
-پس پردتو بخوام بزنم دردت می گیره، چه بهتر صداتو کنترل نکن دردت گرفت جیغ بزن همه بفهمن زیرم زن شدی
اینو گفت و روی بدنم خم شد
-پاهاتو باز تر کن لاپایی نمی خوایم بریم که
سیلی ای به رونم زد که با هق پاهامو باز کردم و با اولین ضربش به بین پام...❌💦
https://t.me/+KL-UqWf2U0E5OWU0
https://t.me/+KL-UqWf2U0E5OWU0
51300
-ویبراتور ار.ضات میکنه یا دیلدو بیارم؟!
خمار به چشمای وحشیش چشم دوختم و درحالی که دستام به تخت بسته بود با لحنی حشری گفتم:
-هیچکدوم ، فقط اون کلفتی لای پاهاتو میخوام هامون
با حرص سمت تخت یورش اورد و دستش لای داغی بین پاهام نشست و آروم مالشش داد.
-خیلی میخاری ستیا ، زیر شوهرتم همش اینجوری لوندی میکردی؟
با پررویی لبامو روی لباش گذاشتم و نالیدم:
-اوممم ، نه!فقط با رئیس مافیایی که خوب بلده بکنه!
با حرفم جریح شد و لباسامو تو تنم جر داد...
https://t.me/+Hkioyc6Hy9U0M2U0
https://t.me/+Hkioyc6Hy9U0M2U0
مافیایی که به یه زن متاهل ح.شری ول میبنده و..🙈🔞
50200
روی ک..یر پسر فلج میشینه و سواری می گیره.👅💦👅💦❌
_برعکس خودت که نمی تونی تکون بخوری، ک...یر گنده ات خیلی خوب بلده تکون بخوره و راست کنه.
لیسی به کلاهک آ.لتش زد و از پایین نگاهش رو به چهره ی غرق از لذت امیرعلی دوخت.
_نظرت راجع به یکم سواری چیه؟!
آ.لت امیرعلی رو با سوراخ تنگش تنظیم کرد وهمینطور که روش می نشست با لحن داغی گفت.
_می خوام بکارتمو خودم با دیک تو بگیرم.
https://t.me/+mKLRg62kpXwwMTc0
https://t.me/+mKLRg62kpXwwMTc0
#گییییی
58300
#جانانجان311
اینقدر زدم و اینقدر تو بیهوشی ناله کرد تا بلاخره ار*ضا شدم و خودمو توش خالی کردم.
بدون اینکه خودمو ازش بکشم بیرون شروع کردم بوسیدنش. شیدا تمام زندگیه من بود.
تو تمام زندگی پر درد و سیاهی که داشتم تنها نوری که تو زندگیم تابیدو منو چسبوند به زندگی شیدا بود.
خوب یادمه اون روزی که چشمای پر خون و خسته از زندگیم به لبخندای دختری خورد که شاد و سرخوش میخندید و با اون حرومی حرف میزد.
میپرید کنارش و عین یه بچه فارغ از دنیا بود.
همین لبخنداش کنجکاوم کرد و توجهمو به خودش جلب کرد.
هرچقدر بیشتر رفتم جلو بیشتر منو سمت خودش کشید. تا جاییکه دیگه نتونستم بیخیالش شم.
شیدا گل پاکی بود که نباید تو اون لجن میموند. درسته منم ادم درستی نبودم ولی حداقلش میتونستم ازش حمایت کنم و نذارم وسیله ی کثافت بازیای اون خانواده بشه.
زیاد سعی کردم بخاطرش سادیسمم رو درمان کنم ولی نمیشد. نمیتونستم...
هربار انگار برعکس اینکه آرومتر بشم، آتیشم شعله ورتر میشد و دفعه ی بعدی بدتر سادیسمم رو سرش خالی میکردم.
تا جاییکه راه بیهوشی رو براش درپیش گرفتم که ازم نترسه،ازم دور نشه...
خودمو از توش کشیدم بیرون که تکونی خورد. میدونستم درد داره.
کنار شقیقه اش رو بوسیدم و زمزمه کردم: اگه بهت درد میدم خودمم درمونت میشم شیدا... تو مال منی، مال منم بمون...
باید بدنش رو تمیز میکردم تا بیدار که میشد نترسه. با پارچه ی نمداری کل بدنش رو تمیز کردم.
خونریزیه خفیفی داشت. نکنه موقع پریودش بود؟ یه پد براش گذاشتم و لباس تنش کردم.
رختوخواب رو تمیز کردم و خوابوندمش رو تخت تمیز و پتو کشیدم روش. برق رو خاموش کردم و از اتاق زدم بیرون.
دیگه حالا که شیدا پیشم بود باید پرونده ی اون حرومی رو میبستم...
👍 28😱 9😢 5❤ 2
56630
دست روغن زده ام رو یواش یواش بردم زیر شکمش و سر انگشتمو رسوندم به اون عالیجناب که قد علم کرده بود.
دیگه نمیتونستم تحمل کنم. بدجور خیس کرده بودم و #حش*رم بالا زده بود.دستمو حلقه کردم دور #ک*یرش که تکونی خورد. بی اهمیت به واکنشی که داشت #ک*یرشو از #شورت اوردم بیرون....
لامصب عجب چیزی بود،داغ و بزرگ و خوش تراش...
دستم روغنی بود و قشنگ روش سُر میخورد. شروع کردم دستمو دورش بالا و پایین کردن. که آهی کشید و گفت: داری چکار میکنی؟ متد جدیده؟
از زیر ماسک لبخندی زدم و گفتم: آره امتحانش کن...
https://t.me/+XK1Bw31DvIBhNzZk
https://t.me/+XK1Bw31DvIBhNzZk
#ماساژورحش_ریزدهبالاومیشینهروسالارپسره...
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
56900
00:09
Video unavailable
_ #لخت شووو زوددد...
اگه گوش نمیدادم دیونه تر میشد. لرزون پاشدم و شروع کردم در آوردن لباسام.
_خوبه حالا بیا اینجا
کنار میز ایستاده بود.رفتم سمتش و خمم کرد رو میزو شروع کرد #سیلی زدن به #ک*ونم.بشدت میزد و من زار میزدم.بعد اینکه حسابی زد...
_پاها باز..باززز...امروز باید#جرت بدم...
یه لحظه برگشتم و دیدم یه #سرنگ بدون سوزن دستشه!!! سرنگ واسه چی بود؟؟؟؟
https://t.me/+0ns7JuHE2LNhMmE8
https://t.me/+0ns7JuHE2LNhMmE8
10.04 KB
60000
Photo unavailable
🎥فیلم ممنوعه: Shiva Baby 🔞💦
📥 کیفیت: 720p
📝 زیرنویس_چسبیده_فارسی
‼️بدون سانسور وحذفیات+18
🔹خلاصه داستان: دانشجویی در طی مراسم تشیع جنازهی یهودیان، با شوگر ددی خود رو به رو میشود
جاستینِ ۳۹ ساله که دوست دخترِ ۱۸ساله خود را میبیند تصمیم میگیرد دخترک را به اجبار وارد رابطه ای جدید کند
رابطه ای با تمایلات BDSM
📥 دانلود سینمایی Shiva Baby (شوگرددی) کیفیت 720
1 087160
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.