558
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+17 روز
+130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
به پیکاسو نیز گفتم:
کبوتر نشان صلح نیست
او حشرات،
کرمها
و حلزونهایی را میخورد
که رویای زندگی دارند،
آن هم نهایتاً پنج سال...
آقای پیکاسو کبوتر موجودیست
همچون آمریکا...
زن، زن، زن
هر آنچه که ما،
بلا بر سر زمین آوردهایم را دیده،
و همچنان اصرار بر دیدارمان دارد...
محمود درویش و شعری برای مادر
«محمود»، بین برادر-خواهرهایش، فرزند وسط بود و مثل همهی فرزندهای وسط، احساس میکرد به اندازه کافی مورد توجه و علاقهی خانوادهاش نیست. تصورش این بود که مادرش آنقدرها که هوای برادر بزرگ و خواهرهای کوچکش را دارد، به او بیاعتناست. این حس هر روز درون او بیشتر میشد و همراه محمود، قد میکشید.
در دوران جوانی، وقتی در دانشگاه قدس، در مراسمی بدون مجوز، پشت تریبون رفت و شعر خواند، دستگیر شد و به زندان افتاد. زندانی به نام «الرملة»، جایی در 38 کیلومتری شمال غربی قدس اشغالی. در یکی از روزها، وقتی حوریه خانم _مادر محمود_ برای ملاقات او به الرمله آمد با خود برای محمود نان خانگی و قهوهی مادرپز آورد. چیزی که محمود بسیار دوست داشت. احمد _برادر دیگر محمود_ مادر را در این ملاقات همراهی میکرد. به روایت احمد، وقتی سرباز اسرائیلی متوجه بقچه نان و ظرف قهوه شد، هردو را از حوریه خانم گرفت و روی زمین ریخت. محمود در سالن ملاقات _آن سوی نرده ها_ این صحنه را دید. محمود که تا آن لحظه، مهر مادرش به خود را باور نداشت و تصور نمیکرد مادر تا این اندازه به فکر او باشد، به شدت به گریه افتاد. به سلول برگشت و روی پاکت سیگار، شعری را نوشت که از درونش میجوشید.
سالها بعد همزمان با جنگ داخلی لبنان، وقتی «مارسل» _هنرمند لبنانی_ به خاطر گرایشهای سیاسی و طرفداریاش از فلسطین، در حبس خانگی به سر میبرد، کتاب اشعار محمود را برداشت تا بلکه با خواندن قصیدهای، روحی سبک کند و جانی تازه بگیرد. خواندن آن ابیات همان و آفرینش یک شاهکار هنری همان.
ترانه ماندگار« احن الی خبز امی» با شعر «محمود درویش» _چهرهی نامدار ادبیات فلسطین_ و صدای جادویی «مارسل خلیفه» _خواننده و موسیقیدان لبنانی_ امروز یکی از درخشانترین اتفاقهای هنری عربی با موضوع مادر محسوب میشود.
مارسل خلیفه در مصاحبهای عنوان کرده بود که واژههای این شعر، حال روحانی منحصر به فردی را در او برانگیخته و او تولید این اثر موسیقایی را نه برای مردم، بلکه به خاطر نیاز درونی خودش انجام داده است. او میگوید: «نان مادر درویش شبیه نان مادر خودم است و قهوهای که او دم کرده کاملا طعم قهوههای مادر من را میدهد. و همین امر، دلیل ایجاد آن حال عجیب معنوی و تلاقی روحانی در من بود. هیچگاه فکر نمیکردم این ترانه تبدیل به نان روزانهی همه مردم شود.»
محمود درویش و شعری برای مادر
«محمود»، بین برادر-خواهرهایش، فرزند وسط بود و مثل همهی فرزندهای وسط، احساس میکرد به اندازه کافی مورد توجه و علاقهی خانوادهاش نیست. تصورش این بود که مادرش آنقدرها که هوای برادر بزرگ و خواهرهای کوچکش را دارد، به او بیاعتناست. این حس هر روز درون او بیشتر میشد و همراه محمود، قد میکشید.
در دوران جوانی، وقتی در دانشگاه قدس، در مراسمی بدون مجوز، پشت تریبون رفت و شعر خواند، دستگیر شد و به زندان افتاد. زندانی به نام «الرملة»، جایی در 38 کیلومتری شمال غربی قدس اشغالی. در یکی از روزها، وقتی حوریه خانم _مادر محمود_ برای ملاقات او به الرمله آمد با خود برای محمود نان خانگی و قهوهی مادرپز آورد. چیزی که محمود بسیار دوست داشت. احمد _برادر دیگر محمود_ مادر را در این ملاقات همراهی میکرد. به روایت احمد، وقتی سرباز اسرائیلی متوجه بقچه نان و ظرف قهوه شد، هردو را از حوریه خانم گرفت و روی زمین ریخت. محمود در سالن ملاقات _آن سوی نرده ها_ این صحنه را دید. محمود که تا آن لحظه، مهر مادرش به خود را باور نداشت و تصور نمیکرد مادر تا این اندازه به فکر او باشد، به شدت به گریه افتاد. به سلول برگشت و روی پاکت سیگار، شعری را نوشت که از درونش میجوشید.
سالها بعد همزمان با جنگ داخلی لبنان، وقتی «مارسل» _هنرمند لبنانی_ به خاطر گرایشهای سیاسی و طرفداریاش از فلسطین، در حبس خانگی به سر میبرد، کتاب اشعار محمود را برداشت تا بلکه با خواندن قصیدهای، روحی سبک کند و جانی تازه بگیرد. خواندن آن ابیات همان و آفرینش یک شاهکار هنری همان.
ترانه ماندگار« احن الی خبز امی» با شعر «محمود درویش» _چهرهی نامدار ادبیات فلسطین_ و صدای جادویی «مارسل خلیفه» _خواننده و موسیقیدان لبنانی_ امروز یکی از درخشانترین اتفاقهای هنری عربی با موضوع مادر محسوب میشود.
مارسل خلیفه در مصاحبهای عنوان کرده بود که واژههای این شعر، حال روحانی منحصر به فردی را در او برانگیخته و او تولید این اثر موسیقایی را نه برای مردم، بلکه به خاطر نیاز درونی خودش انجام داده است. او میگوید: «نان مادر درویش شبیه نان مادر خودم است و قهوهای که او دم کرده کاملا طعم قهوههای مادر من را میدهد. و همین امر، دلیل ایجاد آن حال عجیب معنوی و تلاقی روحانی در من بود. هیچگاه فکر نمیکردم این ترانه تبدیل به نان روزانهی همه مردم شود.»
https://t.me/avaeydoost
00:43
Video unavailableShow in Telegram
#محمود_درويش
#مارسل_خلیفه
Channel: @heleichi_saeed
لباس های زیبا، شاید در کوتاه مدت زیبایی ما را تکمیل کنند،
ولی
بی شک، در مدت زمان طولانی، این یک ذهنِ زیباست که جذابیت دارد !
قطعا کسی نمی تواند منکر جذابیت ابدیِ یک روح زیبا شود...
#آلبرتو_موراویا
https://t.me/avaeydoost