⚘♡{Ăbęł}♡⚘
لحظهها را درياب! زندگی در فردا نه، همين امروز است..☘ -برای تنفس از مشکلات دور و اطراف..🦋
نمایش بیشتر198
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
چه اتفاقی می افته ینییییی!!!!!!😱♨️🔞
به دور از هر کلیشه!
سن پایین نیاد که مسئولیت قبول نمی کنیم!!!🤭🤯‼️
https://t.me/joinchat/AAAAAEWWxRZOr5ZwOW4BZg
1500
نفس های داغش رو پس زد توی گردنم و با #خماری گفت:
- من شاید نخوامت ولی نمی تونم از #بدنت بگذرم!😱♨️
وبا این حرف توی یه حرکت #پرتم کرد روی تخت که باعث شد دستم زیر #کمرم قرار بگیره و درد عجیبی رو توی مچ دستم حس کردم.🙊
بی توجه بی این موضوع #تیشرتش رو از تنش کند و پرت کرد سمت دیوار و چهار #زانو نشست روی تخت.🩸
از ترس توی خودم مچاله شده بودم و سرم رو #قایم کرده بودم که طی یه #حرکت سرم رو بلند کرد و....
#واییییییی_به_نظرت_چه_اتفاقی_براش_میفتهههه!!😱🤫🔞
#عضویت_زیر_هجده_سال_ممنوع_که_مسئولیت_داره...🤭🤯‼️
https://t.me/joinchat/AAAAAEWWxRZOr5ZwOW4BZg
1600
تنگ یا گشاد!؟😂😂🤣🤣😂😂😂🔞
اینا با سوتیاشون ترکووووندن زود جوین شو که به زودی پارت گذاری شروع می شه!!!😱😌‼️
1300
لب و لوچم رو #آویزون کردم و خیره بهش گفتم:
- من #گشاد دوست دارم!
چشم غره ای رفت و با اکراه گفت:
- ولی من #تنگ دوست دارم!
چشمام رو ریز کردم و #گفتم:
- ولی اگه گشاد باشه راحت خودت رو جا می کنی #توش و هی تکون #می_خوری!
ابرویی بالا انداخت و گفت:
- تنگ که بهتره!با زور خودت رو جا می کنی و دیگه #تکون نمی خوری!
چشم غره ای رفتن و با داد #بلندی گفتم:
- اه خب بابا اصلا کدوم اسکولی سر خوابیدن توی جای تنگ و گشاد #بحث می کنه!؟
#جرررررررررر_تنگ_دوس_داره_خببب😂😂🤣🤣😂😂🤲🏽
#این_رمان_محدودیت_سنی_داره_هرکسی_جوین_نشه!!😌😱🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEWWxRZOr5ZwOW4BZg
1400
سلام عزیزان دل😇❤
رمان جدید بعد تبادل واسه کانال،توی کانال قرار میگیره😍🦋
فقط همینو بگم که میترکونه😅❣
هرکی میخواد پارت یکو بخونه ناشناس بده:
https://t.me/BChatBot?start=sc-205871-cp1PYjj
برنامه ناشناس
برنامه چت ناشناس ، چت ناشناس در گروه ها . گپ ناشناس با افراد مختلف
4400
♥️•پینوکیو تب•
♥️•جذب +100 ممبر #تضمینی
♥️• دوره تبمون خوب و کوتاهه
♥️• +200 ویو تو یک ساعت بودی تگ بده!
@pinokiyo_tb
1700
#شکایت رهام هادیان از #نویسنده این رمان به #دلیل.. 🚫💯🚶🏾♀👇🏾
https://t.me/joinchat/AAAAAFWzCHAyns5_R1Yh6g
1300
#پارت33
امیر زنگ زد #خونه با لحن #هولی گفت:
- نگار من بعد از #ظهر با رهام میام #خونه.
چنگی به #صورتم زدم گفتم:
- خونه #ریختوپاشه! 😱
امیر بیتفاوت گفت:
- میدونم!😊
- #ظرفها هم #کثیفه!😱
- میدونم!😊
با #جیغجیغ گفتم:
- توی #یخچال هم هیچی نداریم!😱
- میدونم! 😊
با #اعصبانیت گفتم:
- تو که همه رو میدونی پس چرا #دعوتش کردی؟ 😒
- آخه رهام #هوس زن گرفتن کرده، گفتم بیاد #وضعیتمو ببینه شاید #پشیمون بشه☺️😛😂
#امیرزنشوچهجورضایعمیکنه😂☝️🏻
سرچ کن #پارت33ازخنده بپاچ☠🔞💦
https://t.me/joinchat/AAAAAFWzCHAyns5_R1Yh6g
1400
#part22
#Negar
🙊🦇
با دستای لرزون #شمارهامیرو گرفتم.
با صدای #لرزون پرازترس گفتم:
- ال... الووو.. ام.. امیر🥺
امیر که شوکه شده بود، متعجب گفت:
- جانم؟
با #هقهق گفتم:
- #کمک!!!! یه #عالمهمُرده اینجاست!
باصدای بلندی عربده کشید:
- یا ابوالفضل کجایی تو؟؟؟ 😱
از بین #گریههام بریده بریده گفتم:
- #قبرستون! 😭😭😭😭
امیر #فریادی کشید با اعصبانیت گفت:
- نگار اگه بیام خودتم همونجا #خاک میکنم
دختره بیشعور.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
#طنزترینرمانسال🤦♀😂
#توجهتوجه⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️
#اینقسمتازرمانتیکهپارتیاستکهداخلچنلموجودهاگهنبودلفتبده🚫❌☝️🏻
https://t.me/joinchat/AAAAAFWzCHAyns5_R1Yh6g
1600
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.