cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 604
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+87 روز
+2630 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

🔻منبع: 🔺سفرنامه تاورنیه، ترجمه حمید ارباب شیرانی، تهران، انتشارات نیلوفر،1383 https://t.me/Bizimbijar
نمایش همه...
🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

✍️: خلیل مختاری نیا ✔️ از #چهل_منار صفویان تا " تخت جمشید" پهلویان ✍️ ژان باپتیست تاورنیه Jean Baptiste Tavernier سیاح، جغرافیدان، حکّاک و نقشه نگار فرانسوی (1605م) عصر صفویه که چندین دفعه به مملکت آنروز صفویه مسافرت کرده و در طول سیاحت خود اطلاعات مفیدی در ابعاد مختلفه ی مملکت تحت حکمرانی صفویه ارائه می دهد. حمید ارباب شیرانی مترجم سفرنامه مذکور می باشد که به نظر می رسد از زوایه پان ایرانیسیتی و پنجره ایرانشهری، آن را ترجمه نموده است. ✍️ طبق گفته خود تاورنیه، وی چندین دفعه از روستاها و شهرها و جغرافیای اصفهان و شیراز و دیگر مناطق جنوبی مملکت صفویه دیدن کرده است حتی در برخی از موارد به میکروتوپونیمها نیز با دقت کامل و با شرح جزئیات اشاره نموده است . تاورنیه در مسیر های خود در اصفهان و شیراز به توپونیمهای و ائتنوتوپونیمهایی تحت عنوان " آس_و_پاس" ، خروانق، اصفهانق / [ اس بی هانق ]، کُتَل، مقصود بیگ و... با همان تلفظ بومی آنزمان اشاره کرده است؛ وی با اهتمام جدی به کوهها، قله ها، رودها، تپه ها، چشمه ها، خرابه ها، آثار تاریخی و باستانی مسیر سفر خود اشاره کرده است الّا به اثری تاریخی به نام #تخت_جمشید ✍️ به نظر راقم این سطور بعید است از سیاح تیزبین و جغرافیدان جزء نگر و نقشه نگاری دقیق_نگار به نام تاورنیه که خرابه ها و حوضچه های مساجد را با جزئیات دقیق توصیف کند ولی به " تخت جمشید و پاسارگاد " ادعایی پان ایرانیست ها اشاره ای نکرده باشد مگر اینکه واقعا این اثر تاریخی وجود خارجی نداشته باشد یا اینکه مترجمی مثل اردشیر ارباب_شیرانی نام اثر تاریخی به کار رفته توسط تارونیه یعنی #چهل_چنار را به تخت جمشید ترجمه کند. محال است درصورت وجود اثری به نام تخت جمشید در آنزمان ، تاورنیه به آن شاره نکرده باشد بااینکه ایشان می گوید من چندین دفعه از شیراز و اطراف شیراز دیدن کرده ام. ✍️ارباب شیرانی بعنوان مترجم سفرنامه تاورنیه در پاورقی ترجمه خود صفحه 325 منظور تاورنیه از نام #چهل_چنار را به تخت جمشید ترجمه می نماید و می نویسد مقصود تاورنیه "تخت جمشید هست"!!! خیلی جالبه!! مگر تاورنیه سفرنامه خود را به شعر سروده است که آن را با صناعات ادبی تزئین نماید تا مخاطبان اشعارش خود به تفسیر و تأویل و تعبیر بپردازند و با معماگشایی از شعر به لذت ادبی برسند و کیف کنند از اینکه منظور شاعر را دریافته اندا؟؟؟!! اگر واقعا آنزمان تخت جمشید و پاسارگادی وجود داشته چرا تاورنیه به آن اشاره نکرده است؟ سیاحی که حتی به نام روستاهای کوچک مسیر سیاحتش و مشخصات آنها نیز اشاره کرده است ؟؟ چرا سیاحان عصر افشاریه و قاجاریه به آن اشاره نکرده اند؟؟ چرا فقط باید در عصر پهلویان و حاکمیت مزدوران انگلیس باید نام " کوروش و تخت جمشید و پاسارگاد و منشور کورش و جعلیاتی از این قبیل " با شدت و حدت تمام تولید و تبلیغ شوند؟؟؟!!! ✍️ در پایان لازم می دانم شرح گزارش" حرکت تاورنیه از اصفهان به هرمز و شرح راه تا شیراز " از سفرنامه تاورنیه را خدمت اعضاء و مخاطبان محترم کانال #بیزیم_بیجار ارائه دهم:🔻 🔺 :" گرچه چندبار از اصفهان به هرمز رفته و از هرمز به اصفهان بازگشته ام. وقتی که همه کارهایم پایان یافت و فصل برای رفتن به هندوستان منبسب بود بعدازظهر از اصفهان حرکت کردم. روز بیست و هفتم از ساعت چهار صبح تا ساعت ده در صحرای مزروعی راه پیمودم و در کارونسرایی به نام " مقصود بیگ" منزل کردم. روز ششم از ماه مارس سه ساعت پس از نیمه شب عزیمت کردم و از دشتی گذشتم که اطرافش را کوه فرا گرفته بود روی یکی از این کوهها که از دیگر کوهها مجزاست می گویند قلعه ای بوده است که از آن هیچ اثری نمانده است. کسانی که برای دیدن " چهل منار" کنجکاوی دارند باید از جانب چشمه ی آبگرم حرکت کنند.. در میانه دو کوه مقداری طاقچه حتی تا کنار جاده وجود دارد که رو به ستونهاست و ظاهرا جایی است که ایرانیان قدیم بتهای خود در آن می گذاشتند و از آنجا به چهل منار می روندکه من چندین بار به آنجا رفته ام و از جمله یکبار با آقای آنژل هلندی بوده ام که شرکت هلند او را برای آموزش نقاشی به شاه عباس دوم شان آنزمان [ مملکت صفویه ] فرستاده بود. آنژل بیش از یک هفته برای نقشه برداری از همه این خرابه ها در آنجا ماند که این مکان را چون اثری زیبا و باارزش نشان دهند اما وقتی که آنژل هلندی کار خود را به پایان رساند اقرار کرد که وقتش را بیهوده تلف کرده و به زحمتش نمی ارزیده که از آنجا [ چهل منار ] نقاشی کند تا مردم را وادار کند تا نیم ساعتی راه خود را کج کنند چراکه جز تعدادی نقش حجاری بی تناسب با اتاق های مربع و تاریک نیست. همه این آثار مجموعه کسانی را که چون من از معابد اصلی هندوستان دیدن کرده اند به آسانی متقاعد می کند که چهل منار قبلا معید خدایان دروغین بوده است."( سفرنامه تاورنیه، ترجمه ارباب شیرانی، 1383: 333 الی 322)
نمایش همه...
👍 12 1👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔺🔺🔺🔺🔺 🔺
نمایش همه...
👍 19
نمایش همه...
azerbaycanvatanim

🇦🇿تورکجه شعرلر🇦🇿 🇦🇿تورکجه ماهنیلار-شارکی لار🇦🇿 🇦🇿 عزیز دیکلاماتور دوسلارین محتشم حضورلار ایله گوزل سالیغ و دیکلمه لر بو کانالدا

20
نمایش همه...
azerbaycanvatanim

🇦🇿تورکجه شعرلر🇦🇿 🇦🇿تورکجه ماهنیلار-شارکی لار🇦🇿 🇦🇿 عزیز دیکلاماتور دوسلارین محتشم حضورلار ایله گوزل سالیغ و دیکلمه لر بو کانالدا

✅#بیزیم_بیجار #داش ؛  بو سوزجوک تکلیگینده فارسجادا  سنگ آنلامیندادیر  آمما  کلمه یه یاپیشاندا چوخلو آنلاملار و آدلار داشیییر . آرخا داش ....دوست قارداش ..‌..برادر یولداش.....همراه سیرداش....همراز امکداش....همکار چاغداش.....هم عصر دیلداش.....همزبان یورد داش.....همشهری آداش .....همنام یاش داش .....همسن پایداش ....شریک سهیم ساپاقداش یا صینیف داش ....همکلاسی ائلداش.....هموطن سویداش ....هم نژاد بویداش ....شریک زندگی دام داش ....اتاقهای بهم چسبیده باغداش ....چهار زانو نشستن باداش ....فارسجا معادلی یوخ . باغرینا باداشدیر . ایکی نفرین خویلاری بیر اولاندا و حددن آرتیق بیر بیرین ایسته ینده ایشله نر . درد داش ....همدرد قلمداش ....هم قلم دیبداش..‌..فارسجا معادلی یوخ . بیر ائوده آخیرا چان قالان ایکی نفر بو سوزلر تورکجه دیلینین گئنیشلیگی و زنگین اولماغین گوستریر . اومودوم وار دیلیمیزی اونودماییب گله جک نسلیمیزه تاپشیرماق ایچین آنا دیلیمیزده یازیب دانیشاق . ❎@azerbaycanvatanim 🔸https://t.me/Bizimbijar
نمایش همه...
🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

✍️: #سولماز_بیات ✅ شهر کُرد یا شهر تُرک [  ترکان قشقایی؛ صاحبان اصلی و بنیانگذاران اولیه ی شهرکُرد ] ✍️ اگر شما هم مثل من فکر می کنید چون در نام " شهر کُرد " لغت کُرد وجود دارد فلذا حکما و حتما باید ارتباطی با " کورد و زبان کوردی " داشته باشد، بهتر است بیایید در معیت یکدیگر مطلب ذیل را با هم به خاطر بسپاریم:🔻 ✍️ شهرکرد تا شهریور ۱۳۱۴، دهکُرد نامیده می‌شد و از این تاریخ با تصویب فرهنگستان ایران به شهرکُرد تغییر نام یافت. در زمان‌های قدیم گروهی از ترک‌های قشقایی از شیراز به این منطقه کوچ می‌کنند و اولین و قدیمی‌ترین ساکنان دهکرد امروزی می شوند. نکته جالب توجه این است که « کُرد » در لغت به معنی «گله‌دار » است و از آنجایی که برخی از تیره های ترک‌های قشقایی، گله‌دار بودند محل زندگی خود را دهکُرد به معنی « ده گله‌داران » نامیدند و بنیانگذاران اولیه  [ و صاحبان اصلی ] دهکُرد شدند. ( 1 ) ✍️ با توجه به جایگاه طبیعی منطقه و چمنزار جنوبی دشت دهکرد می‌توان حدس زد که ساکنان و صاحبان آن عمدتاً به کار دامپروری اشتغال داشته‌اند، شاید واژه «کُرد» به معنی «گله دار»، از نام اولیه ساکنین این منطقه [ ترکان قشقایی ] گرفته شده‌است. ( 2 ) این شهر که سابقاً دهکرد نامیده می‌شد به معنی محل سکونت کُردان (به معنای گله داران) است [  نه به معنای قوم  و زبانی به نام کُرد و کُردی ]؛ قبل از حمله اعراب به ایران، بدون در نظر گرفتن قومیت، زبان و نژاد، به‌طور کلی تمام مردم گله دار و چوپان و گوسفندچران را « کُرد » دانسته‌اند. ( 3 ) واژهٔ کُرد در دوران دیرینه شناسیِ پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچ‌نشینان  [ هندوتبار ] فلات ایران به کار رفته‌است و معنای قومی  و زبانی ویژه نمی‌داده‌است.(5 و 4 ) ✍️ همین که نام «دهکُرد» برای اولین بار در دوره زندیه در منابع دیده می‌شود و تا قبل از صفویه در منابع دیده نمی‌شود ( 6 ) شاهدی است بر این مدعا. هرچند که سابقه قلعه دهکرد حداقل مربوط به دوره صفویه می‌باشد و وجود چند قبر قدیمی حاکی از آن است ؛ بر اساس یافته‌های باستان‌شناسی، پیدا شدن سکه‌های مربوط به دوران اشکانی و ساسانی به خصوص توجّه به استقرار تپه‌های باستانی مربوط به هزاره‌های پیش از میلاد مسیح، قدمتی در حد هزاره‌های مذکور برای استقرار بشر و آغاز تمدن در محدوده دشت شهرکرد یا لار می‌توان منظور نمود.( 7 ) ✍️ هیئت‌های باستان‌شناسی در تپه باستانی #گورگای و تپه سراب / سارآو / سئل_آو (گُنبدک) در شمال شهرکیان نشانه‌هایی مبنی بر قدمت حداقل ۷۰۰۰ساله را یافته‌اند و از این جهت آثار شهرکیان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بر اساس لایه نگاری انجام شده در تپه سراب، مهم‌ترین سایت دوره نوسنگی زاگرس جنوبی و متعلق به دوره نوسنگی است. تپه سرآب شهرکیان از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه انسانى در استان چهارمحال و بختیارى است و بیش از ۸۰۰۰ سال قدمت دارد ( 8 ) از سایر تپه‌های باستانی شهرکُرد می‌توان به #دمیرتپه و #قطارتپه با ثبت در آثار ملی ایران اشاره کرد. ✍️ تپه اسکندری اولین و بزرگترین اثر ملی استان چهارمحال و بختیاری محسوب می‌گردد و به صورت دولت_شهری کهن در غرب هفشجان قرار دارد. فعالیت هیئت‌های باستان‌شناسی در این منطقه قدیمترین گمانه زنی‌های باستان‌شناسی استان چهارمحال و بختیاری بوده‌است( 9) ✍️  هرچند امروزه مردم شهرکرد علاوه بر زبان‌ ترکی_قشقایی [ بعنوان زبان بومی و اصیل این شهر ] به فارسی با لهجه شهرکردی و لُری بختیاری  سخن می‌گویند ( 10) ولی واقعیت تاریخی شهر کُرد خبر از تعلق هویت #تورکی_تورانی آن می دهد که حاصل حضور تاریخی زبان و فرهنگ و  مدنیت  تُرکان در عصر اشکانیان و حتی هزاران سال قبل آز آن می باشد. منابع:🔻 1)  محسن فارسانی؛ سرزمین شیرهای سنگی. ۱۳۷۹ 2)  مقدمه‌ای بر شناخت شهرکرد، احمد بنی طالبی دهکردی، وجه تسمیه ص 45، 1390 3)  شناخت سرزمین چهارمحال، مرحوم نیکزاد امیر حسینی دهکردی، شهرکرد،1357 4)  عبدالله شهبازی، پیشگفتارای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران: نشر نی، ۱۳۶۹، صص ۸۷–۱۱۸. 5)  مقدمه‌ای بر شناخت شهرکرد، احمد بنی طالبی دهکردی، وجه تسمیه ص 46، 1390 6)  چهارمحال وبختیاری در عصر زندیه.قاسم فتاحی.سدره المنتهی.1387. 7)  سایت «گردشگری استان چهار محال و بختیاری 8)  سایت افکارنیوز به تاریخ 12 تیرماه 1394 9)  آلن زاگارل آلمانی (۱۳۸۶ خورشیدی)، شیوه ظهور زندگی در ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری، تهران: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران چاپ=1386 خورشیدی، ص. ص ۲۰۲ 10)  شناخت سرزمین چهارمحال، مرحوم نیکزاد امیر حسینی دهکردی، ج 1، شهرکرد،1357 و  کتاب رستم التواریخ.رستم الحکما. 🌺https://t.me/Bizimbijar 💐
نمایش همه...
🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

👍 24 5👏 2
✍️: #سولماز_بیات ✅ شهر کُرد یا شهر تُرک [ ترکان قشقایی؛ صاحبان اصلی و بنیانگذاران اولیه ی شهرکُرد ] ✍️ اگر شما هم مثل من فکر می کنید چون در نام " شهر کُرد " لغت کُرد وجود دارد فلذا حکما و حتما باید ارتباطی با " کورد و زبان کوردی " داشته باشد، بهتر است بیایید در معیت یکدیگر مطلب ذیل را با هم به خاطر بسپاریم:🔻 ✍️ شهرکرد تا شهریور ۱۳۱۴، دهکُرد نامیده می‌شد و از این تاریخ با تصویب فرهنگستان ایران به شهرکُرد تغییر نام یافت. در زمان‌های قدیم گروهی از ترک‌های قشقایی از شیراز به این منطقه کوچ می‌کنند و اولین و قدیمی‌ترین ساکنان دهکرد امروزی می شوند. نکته جالب توجه این است که « کُرد » در لغت به معنی «گله‌دار » است و از آنجایی که برخی از تیره های ترک‌های قشقایی، گله‌دار بودند محل زندگی خود را دهکُرد به معنی « ده گله‌داران » نامیدند و بنیانگذاران اولیه [ و صاحبان اصلی ] دهکُرد شدند. ( 1 ) ✍️ با توجه به جایگاه طبیعی منطقه و چمنزار جنوبی دشت دهکرد می‌توان حدس زد که ساکنان و صاحبان آن عمدتاً به کار دامپروری اشتغال داشته‌اند، شاید واژه «کُرد» به معنی «گله دار»، از نام اولیه ساکنین این منطقه [ ترکان قشقایی ] گرفته شده‌است. ( 2 ) این شهر که سابقاً دهکرد نامیده می‌شد به معنی محل سکونت کُردان (به معنای گله داران) است [ نه به معنای قوم و زبانی به نام کُرد و کُردی ]؛ قبل از حمله اعراب به ایران، بدون در نظر گرفتن قومیت، زبان و نژاد، به‌طور کلی تمام مردم گله دار و چوپان و گوسفندچران را « کُرد » دانسته‌اند. ( 3 ) واژهٔ کُرد در دوران دیرینه شناسیِ پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه گردانان و کوچ‌نشینان [ هندوتبار ] فلات ایران به کار رفته‌است و معنای قومی و زبانی ویژه نمی‌داده‌است.(5 و 4 ) ✍️ همین که نام «دهکُرد» برای اولین بار در دوره زندیه در منابع دیده می‌شود و تا قبل از صفویه در منابع دیده نمی‌شود ( 6 ) شاهدی است بر این مدعا. هرچند که سابقه قلعه دهکرد حداقل مربوط به دوره صفویه می‌باشد و وجود چند قبر قدیمی حاکی از آن است ؛ بر اساس یافته‌های باستان‌شناسی، پیدا شدن سکه‌های مربوط به دوران اشکانی و ساسانی به خصوص توجّه به استقرار تپه‌های باستانی مربوط به هزاره‌های پیش از میلاد مسیح، قدمتی در حد هزاره‌های مذکور برای استقرار بشر و آغاز تمدن در محدوده دشت شهرکرد یا لار می‌توان منظور نمود.( 7 ) ✍️ هیئت‌های باستان‌شناسی در تپه باستانی #گورگای و تپه سراب / سارآو / سئل_آو (گُنبدک) در شمال شهرکیان نشانه‌هایی مبنی بر قدمت حداقل ۷۰۰۰ساله را یافته‌اند و از این جهت آثار شهرکیان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بر اساس لایه نگاری انجام شده در تپه سراب، مهم‌ترین سایت دوره نوسنگی زاگرس جنوبی و متعلق به دوره نوسنگی است. تپه سرآب شهرکیان از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه انسانى در استان چهارمحال و بختیارى است و بیش از ۸۰۰۰ سال قدمت دارد ( 8 ) از سایر تپه‌های باستانی شهرکُرد می‌توان به #دمیرتپه و #قطارتپه با ثبت در آثار ملی ایران اشاره کرد. ✍️ تپه اسکندری اولین و بزرگترین اثر ملی استان چهارمحال و بختیاری محسوب می‌گردد و به صورت دولت_شهری کهن در غرب هفشجان قرار دارد. فعالیت هیئت‌های باستان‌شناسی در این منطقه قدیمترین گمانه زنی‌های باستان‌شناسی استان چهارمحال و بختیاری بوده‌است( 9) ✍️ هرچند امروزه مردم شهرکرد علاوه بر زبان‌ ترکی_قشقایی [ بعنوان زبان بومی و اصیل این شهر ] به فارسی با لهجه شهرکردی و لُری بختیاری سخن می‌گویند ( 10) ولی واقعیت تاریخی شهر کُرد خبر از تعلق هویت #تورکی_تورانی آن می دهد که حاصل حضور تاریخی زبان و فرهنگ و مدنیت تُرکان در عصر اشکانیان و حتی هزاران سال قبل آز آن می باشد. منابع:🔻 1) محسن فارسانی؛ سرزمین شیرهای سنگی. ۱۳۷۹ 2) مقدمه‌ای بر شناخت شهرکرد، احمد بنی طالبی دهکردی، وجه تسمیه ص 45، 1390 3) شناخت سرزمین چهارمحال، مرحوم نیکزاد امیر حسینی دهکردی، شهرکرد،1357 4) عبدالله شهبازی، پیشگفتارای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران: نشر نی، ۱۳۶۹، صص ۸۷–۱۱۸. 5) مقدمه‌ای بر شناخت شهرکرد، احمد بنی طالبی دهکردی، وجه تسمیه ص 46، 1390 6) چهارمحال وبختیاری در عصر زندیه.قاسم فتاحی.سدره المنتهی.1387. 7) سایت «گردشگری استان چهار محال و بختیاری 8) سایت افکارنیوز به تاریخ 12 تیرماه 1394 9) آلن زاگارل آلمانی (۱۳۸۶ خورشیدی)، شیوه ظهور زندگی در ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری، تهران: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران چاپ=1386 خورشیدی، ص. ص ۲۰۲ 10) شناخت سرزمین چهارمحال، مرحوم نیکزاد امیر حسینی دهکردی، ج 1، شهرکرد،1357 و کتاب رستم التواریخ.رستم الحکما. 🌺https://t.me/Bizimbijar
نمایش همه...
✍: ای . ام ▪︎ اساس ناسیونالیسم تُرک بر زبان و فرهنگ و تاریخ و حکمرانی و معماری غنی تُرکی استوار است ✍ دوسـتـلار مـنـدن ایـنـجـیـمـه‌یـیـن لـوطـفـن. مـنـیـم سـؤزوم اوزریـنـده دوغـرو دوزگـون دوشـونـون، اونـدان سـونـرا قـرار و نـظـر وئـریـن: ✍ مسئله لباس، بحث انحرافی است و چندان ربطی به قضیه هویت ندارد. اگر با دقت نگاه کنیم اکثر ملل مترقی جهان لباس بومی خود را در طول زمان کنار گذاشته و لباس استاندارد بین‌المللی را به تن می‌کنند. تنها عده‌ای از ملل به نوعی عقب افتاده در جهان و حتی در کشور خود ما از لباس بومی‌شان استفاده کرده و بر حفظ آن اصرار می‌ورزند آنهم در روستاها و شهر زادگاه خودشان و اغلب در طی مسافرت به جاهای دیگر و شهرهای بزرگ آن را کنار می‌گذارند. ✍ بعضی از ماها مسائل فرهنگی و هویتی را ساده انگاشته و فقط به ظواهر امور نگاه می‌کنیم و وقتی که در جنوب غرب آذربایجان، اکراد را می‌بینیم که دارای شعور ملی (خودآگاهی قومی) و سواد سیاسی بالایی هستند، بدون تامل به سابقه تشکیلاتی و مبارزات ملی آنها فکر می‌کنیم که علت این مسئله، پوشیدن لباس محلی توسط آنهاست و ما هم می‌خواهیم با پوشیدن لباس تُرکی و به همین راحتی این عقب‌ماندگی سیاسی و ناسیونالیستی خود را جبران کنیم. در حالیکه اصلا اینطور نیست. ✍ اصولا هیچ ناسیونالیسمی و از آنجمله ناسیونالیسم ما بر مسائل ظاهری همانند پوشیدن شلوار و کفش و کلاه بومی استوار نیست. یک کُرد در مقابل یک فارس و تُرک چیزی برای عرضه ندارد و فقط می‌تواند از اینها دم بزند. از زبان و تاریخ و... که نمی‌تواند بگوید. ولی در مقابل، اساس ناسیونالیسم تُرک بر زبان و فرهنگ و تاریخ و حکمرانی و معماری غنی تُرکی استوار است و ما باید بیشتر بر روی این موارد تاکید کنیم؛ بخصوص در این دوران که زبان و هویت تُرکی از هر جهت در تنگنا و مورد تهاجم قرار گرفته است. ✍ تاکید بر استفاده و احیای لباسی که ما تُرکها همانند اکثر ملل مترقی دنیا سالهاست آنرا کنار گذاشته و به نوعی جهانی و متجدد شده‌ایم هیچ تاثیری در خودآگاهی قومی و فرار از خودباختگی نخواهد داشت. ✍ ما باید بیشتر بر روی آموختن و استفاده علمی از زبان تُرکی مدرن (ترکیه) تاکید بورزیم که خوشبختانه فرصت رشد و توسعه آزاد داشته و تنها شکل زبان تُرکی است که دارای فرهنگستان زبان و تاریخ ملی می‌باشد و هم‌چنین برنده جایزه افتخارآمیز نوبل ادبیات گردیده و در سطح جهان گسترش بی‌سابقه‌ای یافته و دارای صدها شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای پیشرفته و مدرن و دارای بیشترین تولیدات تلویزیونی در سطح جهان بعد از هالیوود آمریکاست و نیز، استفاده از اسامی تُرکی در نامگذاری فرزندان و محل کسب و کار و سکونت و تفریح و تولید و استفاده دائم از محصولات فرهنگی تُرکی از قبیل فیلم و سریال و موسیقی و تئاتر و روزنامه و مجله، از دیگر راهکارهای مبارزه با تهاجم زبانی و فرهنگی بدخواهان و بازگشت به اصالت و هویت خدادادی تُرکی است. ✍ ما در ایران در رابطه با مسائل هویتی و سابقه تمدنی بیشتر به ترکیه و آزربایجان شمالی شبیه هستیم فلذا در مسائل زبانی و فرهنگی و هویتی باید آنها را الگوی خویش قرار داده و هر آنچه که آنها برای حفظ و گسترش زبان و ادبیات و موسیقی و تاریخ و جغرافیای مشترکمان انجام می‌دهند انجام دهیم. https://t.me/Bizimbijar
نمایش همه...
🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

👍 25 4
✍ارسلان_قشقایی ▪︎ کُردها؛ ریشه ی هندی دارند ✍ یزیدی، به پیروان دین هندو گفته میشود و در هندوستان بصورت «یاسیدی» تلفظ میشود. در گذشته مهاجران کولی یزیدی (یاسیدی) در مرکز ایران ساکن شدند و به آن منطقه امروزه «یزد» می گویند. امروزه آن کولی های هندی، مسلمان شده اند ولی اقلیتی هم کماکان بر دین هندو باقی مانده اند که از روی سیاست به آنها زرتشتی می گویند. ✍ هندوهای یزدی (زرتشتیان یزدی) بزبان گورونی صحبت میکنند که شاخه ای از زبان هند و فارسی است و کردهای یزیدی در عراق هم به همان زبان هند و فارسی سانسکریت صحبت میکنند.  Ya siddhi = Ya zidi توضیح: حرف اضافه (آرتیکل) در زبان هندی بصورت «یاها» نوشته میشود ولی بصورت «یا» تلفظ میشود.«کردها از تبار کولی های هندی هستند» ؛ کردها ریشه هندی دارند. 1 . در زبان هندی، «سیدی» بمعنی انسانی است که به کمال رسیده، و واژه «یا» حرف اضافه معرفه (آرتیکل) است. توضیح: واژه «سیدی» بر وزن (سیری) بدون تشدید حرف «ی» است و هیچگونه ارتباطی با «سیّد» عربی ندارد 2 . کردهای یزیدی و هندوها هر دو آریایی هستند 3 . کردهای یزیدی بزبان هند و فارسی صحبت می کنند که شاخه ای از سانسکریت هندی است. 4 . هم در دین یزیدی و هم در دین هندو، پرنده طاووس مقدس است. در حالیکه میدانیم در عراق طاووس وجود ندارد و یزیدی ها اعتقاد به تقدس طاووس را با خودشان ار هندوستان آورده اند. 5 . بر روی دیوار «معبد لالیش» یزیدی ها در استان دهوک عراق، مجسمه ای بزرگ از «مار» وجود دارد که یکی از سمبلهای دین هندو است. 6 . هم در دین یزیدی و هم در دین هندو عدد 21 مقدس است. ✍ جالب است بدانیم خورشیدی که بر روی پرچم کردستان خیالی نقش بسته، دارای 21 شعاع است که سمبل دین یزیدی است و از دین هندو گرفته شده. در دین هندو، خدای بزرگ «گانشا» دارای 21 صفت نورانی است. 7 . هم در دین یزیدی و هم در دین هندو، اعتقاد به تناسخ و تولدهای مستمر وجود دارد 8 . یزیدی ها همانند هندوها، هرگز پسران خود را ختنه نمی کنند 9 . یزیدی ها همانند هندوها موقع عبادت، دو دست خود را بهم چسبانده و زیر چانه خود میگیرند 10 . یزیدی ها همانند هندوها دو نوبت در روز عبادت میکنند. یکبار در موقع طلوع خورشید و یکبار هم در موقع غروب خورشید و هر دو بار هم باید رو بطرف خورشید عبادت کنند 11 . یزیدی ها همانند هندوها در موقع عبادت باید بر روی پیشانی خود «خال» ترسیم کنند 12 . یزیدی ها و هندوها و همینطور زرتشتیان یزد، در معابدشان آتش مقدس، روشن میکنند 13 . بر روی دیوار معبد «لالیش» یزیدی ها در استان دهوک عراق، تصویر بزرگی از یک زن هندو کشیده شده 14 . نام بنیادنگذار دین یزیدی «شیخ عدی» بود که از نام یکی از فلاسفه هند باستان بنام «شانکر عدی» گرفته شده است. (از روی اشتباه سهو، شانکر را شیخ تلفظ کرده اند) 15 . یکی دیگر از  تشابهات دین هندو و یزیدی در ایسنت که هر وقت در اینترنت مقاله ای را در وب سایتهای هندی یا یزیدی می خوانید، کامپیوتر شما آلوده به انواع بی شمار ویروس خواهد شد!! تمام وب سایتهای هندو و یزیدی آلوده به ویروس اینترنتی هستند!! ✍ کتاب مقدس کردهای یزیدی، یک کتابچه جیبی بسیار مختصر است و از محتوای مذهبی کمتری برخوردار است. مراسم مذهبی یزیدی ها بسیار خلاصه برگزار میشود و در آن آموزه های دینی اندکی وجود دارد که به دین هندو شباهت بسیار دارد. در کتابچه مذهبی یزیدی ها شدیداً وصیت شده که پیروان دین یزیدی اصلاً نباید کتاب بخوانند و کتابخوانی در آن دین جرم محسوب شده و بی دینی حساب میشود!! (شاید بهمان خاطر کُردها علاقه ای به خواندن کتاب ندارند) ✍جالب توجه است بدانیم که خود یزیدی ها و هندوها به همریشه بودن ادیانشان اعتراف میکنند ولی در بی بی سی فارسی مردم یزیدی را با عنوان «ایزدی» معرفی میکنند تا بلکه ریشه هندی بودن آنها را مخفی کنند!! https://t.me/Bizimbijar
نمایش همه...
🖋بیزیم_بیجار 🔊

#گروس_بایاتیلاری _ باخدیم قلم قاشینا / یازدیم قبیر داشینا - سندن سورا کول اولسون / بو دونیانین باشینا

👏 32