cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

ߊ‌ࡄܝ࡙ߺر⛓ܤࡐࡅࡑ

اسیر هَوسی مَردانه شده ام!👅 پارت گذاری روزانه♥ بـہ قـلـم مها💫 کپـی ممنوع حتی با ذکر نام نویسنده🚫 ایدی جهت سفارش تبلیغات: ⛔ورود افراد زیر 18 سال اصلااا توصیه نمیشه⛔

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
22 058
مشترکین
-4224 ساعت
+2447 روز
-20630 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

📣⭕️ نکته قابل توجه و مهم: اگه وارد ربات DOGS میشوید و ربات براتون بالا نمیاد اکانت شما آیدی ندارد، برای اکانـتـتـون آیدی انتخاب کنید و بعد واردش بشید ❤️‍🔥 https://t.me/dogshouse_bot/join?startapp=tVjTXBMrRf2DvGNfW46pkA
نمایش همه...
Photo unavailable
💎ربات Dogshouse در 24 ساعت به یک میلیون کاربر رسید. 🔼این بازی براساس قدمت اکانت تلگرامتون بهتون در ابتدا سکه میده و نیازی نیست کار خاصی انجام بدید ، خود ربات امتیازتون رو محاسبه میکنه 🟢 با ارسال لینک دعوت برای دوستانتون میتونین سکه DOGS بیشتری بگیرید . ✔️ اطلاعات بیشتری در مورد این پروژه در دسترس نیست چون کمتر از ۴۸ ساعته که معرفی شده و کامیونیتی تلگرامش الان 1.2M سابسکرایبر داره لینک ورود✅👇👇 https://t.me/dogshouse_bot/join?startapp=tVjTXBMrRf2DvGNfW46pkA
نمایش همه...
  • Photo unavailable
  • Photo unavailable
. ولی از وقتی که اومدی تو زندگیم حتی خنده هامم قشنگ تر شده ب‍‍قول جناب مولانا: گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن🥹🤍 .
نمایش همه...
#گناهم‌باش #پارت1 یقه ی تاپم و از تنم فاصله دادم و نق زدم: _آیــی خیلی گرممه ماهــان! تو گلو خندید و کمی از مایع ی زرد رنگ داخل لیوانش ریخت و مزه کرد. _نگفتم نخور؟ تو که جنبه نداری چرا میشینی همراهیم می‌کنی بچه! انگار مستی عقلم و زایل کرده بود! حیا رو قورت دادم و بی هوا دستش و گرفتم و گذاشتم روی سینه ام. _مگه بچه سیــنه به این بزرگی داره؟ به تندی دست پس کشید. _نکن بچه! پاشو پاشو ببرمت زیر دوش آب سرد بلکه این مستی بپره از سرت، کم چرت و پرت بلغور کنی. عزیز جون بیاد تو رو توی این حال ببینه چوب تو ک.ونم می‌کنه. غش غش خندیدم و دستم و پس کشیدم. _نمیام نکن دایــی، بازم بریز برام. نوچی کرد و کلافه دستش و لای موهاش فرو برد. سرخوش خندیدم و کمی دیگه برای خودم از اون زهرماری ریختم و یکجا سرکشیدم. گلوم سوخت و صورتم درهم شد. تنم داغ بود کاش لباسم و میکندم. دستم و بردم زیر تاپم و بالا کشیدمش. _زُلفا!! تاپ و گوشه ای پرت کردم و خندیدم. _گــرمم بود. نگاهش  روی بالا تنه‌ام میخ شد و آب دهانش و پر صدا قورت داد. حرکاتم دست خودم نبود، با ماهان خیلی صمیمی بودم ولی نه دیگه در حدی که مقابلش با سوتین بشینم و دلبری کنم. کاش این زهرماری و نمی‌خورم. بهم گفته بود که نخور ولی من سرتق تر از این حرفا بودم صداش درست کنارم، زیر گوشم پیچید. _سایزت چنده زُلفا؟ هشتاد و پنج میزنی؟ چه بزرگن! چشمکِ ریزی زدم و گفتم: _پسندیدی؟ هشتاد میزنم. انگار کلا هرچی غذا میخورم گوشت میشه اینجا و  اون  پایینی. با سر به پایین تنم اشاره زدم. نگاهِ سرخش نشست روی شلوارکم نگاهِ اونم خمار شده بود و چشماش سرخ بود. تنم داغ بود و بین پام نبض میزد. چرا زیاده روی کرده بودم؟ تا خرخره خورده بودیم. نگاهم رفت پی خشتکِ ماهان، اوپس! یکی اینجا زده بود بالا. تنم و کمی جلو کشیدم و با خنده دستم و گذاشتم روی خشتکش. تکون شدیدی خورد و با ناله اسمم و صدا زد. هیچکدوم از کارام دست خودم نبود و انگار کنترلِ دستام از اراده‌ام خارج بود! کمی فشارش دادم و سرخوش خندیدم. _چه بزرگه ماهان! من که سایزم و گفتم بهت، تو نمیگی؟ هوشیار تر از من بود، کلافه دستم و پس زد _نکن زُلفا، داری تحریکم می‌کنی. شیطنت کردم و دوباره دستم و سر دادم رو خشتکش. _اگــه تحریــک بشـــی چی میــشــه؟ به یکباره بازوم و به چنگ گرفت و من و روی کاناپه خوابوند. روی تنم خیمه زد و غرید: _این میشه لبهاش و روی لبهام گذاشت و با ولع بوسیدتم. ادامه شو بیا تو چنل زیر بخون چطوری دایی ناتنیش مست به جونش میوفته 😱👇 https://t.me/+RrwnXcXcC5FmZjY8 https://t.me/+RrwnXcXcC5FmZjY8 https://t.me/+RrwnXcXcC5FmZjY8 زُلفا دختر شیطون و هاتی که عاشق دایی ناتنیش میشه و وقتی که هردو حسابی مستن باهم سکس میکنن. زلفا از اون شب چیزی یادش نمیاد تا اینکه شب عروسی داییش می‌فهمه حاملست!
نمایش همه...
گنــاهــم بــاش

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوه ی برادرم/ گیوا و...

باتـ🔞ـلاق شـ💦ـهوت #part1 _آهههه درش بیار آههه آییی اووف آهههه دسته میکروفن کامل توی کـــــ.صم جا کرد و با شهوت لیسی به چو*چول کـ.صم زد که آب کــــــ.صم روی دسته میکروفن پاچید که کیـــــ.رش شـــــ.ق تر شد و نوک پستونمو خشن مکید و تندتر توی کـــــ.صم با میکروفن تلمبه زد..💦🔞 _اوووف این کـــــ.ص خوردن داره تنگ و صورتی اوممم آهههه میکروفنم داره توی کـــــصت حال میکنه اووف...💦🤤 تند تند با میکروفن توی کـــــ.صم تلمبه زد و منم کـــــ.یرشو مالیدم و آه و ناله کردم که یهو در استیج باز شد و.... دختر حش‍ـــــ.ری که خواننده شهوتی با میکروفن کـــــ.ص تنگ و داغشو جـــــر میده..🍑🔞🤤 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 https://t.me/+mPHWZP-2ejxiN2Q0 روی میکروفن خواننده سواری میکنه اووف..💦🔞
نمایش همه...
• 𝒔𝒘𝒂𝒎𝒑 𝒐𝒇 𝒍𝒖𝒔𝒕 •

سرشو ببره لای پات و لیس بزنه و تو هم از لذت به خودت بپیچی🤤💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ ‌•P1:

https://t.me/c/1813327060/151

ک^یر کلفت سیاه🔞 +واست خریدنت اون‌همه‌پول ندادم که بگی نمیخورم و نمیتونم و درد دارم با ترس به اون‌ک^یر سیاه بزرگ زل زدم -آخه شیخ این‌خیلی گنده ست +سرش بره تو عادت میکنی حالا لنگات و بده بالا ک^ص صورتی خوشگلت و ببینم دختر ایرانی سر ک^یرش رو که لای چاک ک^صم کشید اه بلندی کشیدم و ... پول و لای سوتینم چپوند و پاهام و باز تر کرد: -لنگات و وا کن جنده میخوام امشب یه حالی به ک^یر کلفتم بدی هیچ دختری زیرش دووم نیاورده ک^یر سیاهش رو ک از زیر پیراهنش بیرون آورد شبیه سکته ایا بهش خیره شدم: -این...این خیلی بزرگه شیخ پاره میشم...ک^صم تنگه با اون ک^یر سیاه جلو اومد و پاهام رو از هم باز کرد: -یبار آبم و بریزم تو رحمت جا باز میکنه ک^یرش رو لای چاک ک^صم کشید و یهویی... https://t.me/+VsILgZV9M_A3MzRk https://t.me/+VsILgZV9M_A3MzRk https://t.me/+VsILgZV9M_A3MzRk مرد عربی که دختره باکره رو از عقب و جلو جر میخورن🍑
نمایش همه...
00:02
Video unavailable
- می‌خوریش یا خشک خشک بکنمت؟ ⛓🩸 کمربندش رو باز کرد و #آل*.تش رو تو دست گرفت. - من #بادیگاردم نه جن*ده راهو اشتباه اومدی بزن به چاک... هنوز حرفم تموم نشده بود که روی مبل پرتم کرد. تا اومدم بلند شدم #شلوارم رو پایین کشید و #آل*.*تش رو #خشک توسوراخ عقبم فرو کرد: - آهههه... با فشار کل حجم آل*.تش  رو داخلم جا کرد. - آیی.... آههه. تند و بی‌رحمانه داخلم شروع کرد به کمر زدن، دست‌هاش رو روی #سینه‌هام گذاشته بود و هر از گاهی محکم فشار می‌داد تا صدای جیغ‌هام بالا بره. - جووون توله سگ.... جووون... آههه چه قدر تنگی.... فا*ک جن*ده‌ی درستی رو انتخاب کردم...💦💦 https://t.me/+vsOGK9URnsgzMjI0 https://t.me/+vsOGK9URnsgzMjI0 https://t.me/+vsOGK9URnsgzMjI0 ویهان آقازاده‌ی هوس باز و خوش‌گذرونی هست که حتی به بادیگاردش هم رحم نمی‌کنه و حسابی می‌کنتش😱🔞💦
نمایش همه...
Ef3OBHgWAAAmCoK.mp40.45 KB
#پارت670 کرشمه چند روزی بود که از اون مهمونی نحس گذشته بود و حال من نه تنها بهتر نشده بود بدتر هم شده بود.. کار هر روزم گریه بود.. با تمیز کردن خونه گریه میکردم، با غذا پختن گریه میکردم.. تنها چیزی که حواسم بود این بود که مامان گریه هام رو نبینه چون همین برای دوباره مریض شدنش کفایت میکرد.. مشغول جمع کردن اتاق سامیار بودم و داشتم زیر تختش رو جاروبرقی میکشیدم که با خوردن جاذو به جسم سفتی زیر تخت خو شدم و زیرش رو نگاه کردم. یه جعبه چوبی قرمز که روش کنده کاری های طلایی داشت زیر تخت بود. لبهام رو روی هم فشار دادم و اول یه نگاه به در اتاق انداختم. تمام سلول های بدنم فضولی کردن داخل جعبه رو میخواست و منم نتونستم در برابر این تحریک بایستم. کنار تخت نشستم و در جعبه رو باز کردم. کلی عکس از سامیار و زنش بود،. انقدر که انگار تک تک لحظه های زندگیشون رو ثبت کردن..! برای یک لحظه قلبم گرفت.. منی که با ول کردن یه ادم عوضی به این روز افتادم، ببین سامیاری که عشقش رو با این همه خاطره از دست داده چی میکشه؟! انقدری تو عکس ها واقعی خندیده بودن که تمام عکس هاشون قشنگ افتاده بود. چطور میتونست یه عشق به اینجا ختم بشه؟! چهار نفری سوراخام و پر کرده بودن و محکم داخلم ضربه میزدن. یکیشون از کو.نم کشید بیرون و آب داغش و داخل دهنم خالی کرد سعی کردم پسش بزنم که سیلی محکمی بهم زد. دو نفر دیگه شون دو تایی کردن تو سوراخ ک..صم که از درد جیغ بلندی کشیدم. https://t.me/+ORuqsbmdezZkZjc0 https://t.me/+ORuqsbmdezZkZjc0 #دختره_به‌نامزدش_خیانت_می‌کنه_چهار_نفری‌با_دوستاش_واسه_انتقام_میریزن_سر_دختره 😱🔞
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.