cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

پست‌های تبلیغاتی
310
مشترکین
+224 ساعت
+37 روز
+830 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

داری با انگشتات آبرسان ماساژ می‌دی زیر چشمات، حواست‌هم پی چیز دیگه‌ایه، یهو یادت میوفته چندماه پیش پول طلاتو گذاشتی برای سفر کربلا، چمدون‌ جمع کردی، برنامه سفرتم کامل ریختی اتفاقا، بعدش آقا نخواست. نذاشت. راهت نداد... هنوز باورم نشده.
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
عکس را تار کرده‌ام. بالاخره احتیاط شرط عقل است. احتمال دارد زن بارداری این پست را ببیند. یا فردی با سابقه ناراحتی قلبی. می‌خواهم تعریف کنم عکس را. بچه‌ای‌ست ۱۱_۱۲ ساله در آغوش پدرش. زخمی‌ست. زخم؟ ببخشید. عضوی از بدنش را از دست داده. کدام عضو؟ جمجمه. بچه در آغوش پدر است. نصف جمجمه‌اش نیست. کاسه جمجمه‌اش خالی شده. انگار که مغزش را خالی کرده باشند. چشمانش را هم ندیدم. سر جایش نبود. پدر، جنازه پسر را در آغوش دارد و با بی‌تابی گریه می‌کند و نام الله را صدا می‌زند. الله را می‌شناسید؟ همین خدای خودمان. همین که ما هم هنگام مشکلات‌مان صدایش می‌زنیم. وقتی موعد چک‌مان فرارسیده یا استکان چایی‌مان برگشته روی فرش یا انگشت‌مان را رنده بریده و سوز دارد خدا را صدا می‌زنیم. مرد، جنازه پسر بی‌جمجمه‌اش در دست خدا را فریاد می‌زند. اهل فلسطین است. اهل رفح. احتمالا گلوله دوشکایی یا توپ بمبی خورده به فرق سر فرزندش و نصف سرش را نیست کرده. آخ ببخشید. از قلم‌م خون می‌چکد. هم‌چنین از چشمم. باقی بماند، بعدا می‌نویسم...
نمایش همه...
برای قرعه‌کشیِ سالمِ ۲۰ نفره ی دخترونه ی مشهدیِ ۱۰ میلیونی کسی هست؟!🤝 ده نفر دیگه جا داریم. اطلاعات بیشتر پیویِ ابراهیمیِ اقتصاددان زادان : @Ricablanca_org
نمایش همه...
Repost from N/a
بچه‌ها یاسمن خیلی باحیاس، به پسرای دانشگاهمون نگاه هم نکرد. عوضش تا دلتون بخواد رو دخترا کراش زد.
نمایش همه...
😂😂
نمایش همه...
Repost from N/a
دلم برات می‌سوزه که فکر می‌کنی اونا بسیجی‌ان :))))))) اونا دانشجوهای معمولی دانشگاه شاهدن. اینجا همه مثل بسیجیان.
نمایش همه...
آلواسفناج می‌دن و باقالی‌پلو با ماهیچه بعد فخرایی رفته برای من آلواسفناج گرفته ذهن هیچی اینا ذات‌شون فقیره
نمایش همه...
رفتم به خانوم سلف‌ایه می‌گم قاشقا چرا جای همیشگی‌شون نیستن؟ هر چی می‌گردم نیست می‌گه دقیقا همونجاییه که این پنج سال بود
نمایش همه...
اصلا کار آسونی نیست باید خودمو شبیه دانشجوهای همینجا نشون بدم
نمایش همه...