cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

سیموس

@Simosdolli هر کی برای خودش یه سیاره داره، فقط باید پیداش کنه :)

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
356
مشترکین
+224 ساعت
+67 روز
+1030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

شرمم می‌آید از نامه‌ها، سطرها و کلمه‌ها و کلمه‌ها، آن کلمه‌های عزیز که به ناکجا فرستادمشان به سرزمین نانجیب‌ها، غریب‌ها..
نمایش همه...
💔 6😢 4
نامه‌ی نود و نهم: یادم رفته بود که تنها نمانده‌ام و حافظه‌ی گل‌‌ها و درختان پر از لبخندم شده‌ است که پاسخش را با هر برگی که شکفت، غنچه‌ای که باز شد، می‌دادند.. 🍃 . . بها: 880 تومان زمینی، برای کسی که جوانه زد از نور قلبش ☀️ 🌷 آدم‌های زمینی عزیزم از گل‌های قلبتان برایم بنویسید، چند غنچه منتظر شکفتن لبخند شماست؟ @simosdoll برای داشتنش بهم به این آیدی پیغام بدین. @simosdolli
نمایش همه...
😍 7❤‍🔥 2 2🥰 1👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
اسپویل کنم پست جدید رو به شما که کلمه‌هامو میخونید ☀
نمایش همه...
🥰 9😍 6❤‍🔥 3🔥 1
شما هم صبح‌ها بیدار میشید و با گلا حرف میزنید؟ با هر کدوم جدا که ناراحت نشن؟ :))
نمایش همه...
🥰 10 2👍 1💯 1
وقتایی که از بیرون میام و خونه بوی خوب میده، دلم میخواد خونه رو بغل کنم :))
نمایش همه...
🥰 14 3
Photo unavailableShow in Telegram
وقتایی که نیاز دارم با آدما حرف بزنم، میرم مغازه‌هایی که هیچوقت نمیرم! امروزم چند جا رفتم و یکیش این لباس فروشیه بود، از این لباس فروشی قدیمیا که توی کوچه‌اس، این لباسه خوشگل بود و دوست داشتم بخرمش ولی هم پول نداشتم هم به این فکر کردم که اینجا ایرانه و با هر چیزی بپوشمش زشت میشه:(( اینو باید بدون شلوار و با کتونی و جوراب توری گل گلی پوشید فقط:(((
نمایش همه...
13👍 7😍 2
امروز یه دختره توو خیابون بهم گفت معلومه هیچ دوستی نداری :)))) چقدرم ناراحتی! تنها زندگی میکنی؟ و من همه‌ی سوالاش رو پاسخ دروغ دادم و خوشحالم :))
نمایش همه...
😁 9 4😐 4👏 2🤣 2❤‍🔥 1👀 1
Moein - Tannaz.mp310.33 MB
4💅 1
Yaser-Binam-Be-Darak.mp37.91 MB
🔥 3💔 1
Photo unavailableShow in Telegram
وسط قیچی کردن تور برقکار زنگ میزند که سیم کوره را از زیر در رد کند و به کنتور برق برساند، به صاحب‌خانه زنگ زدم که بیاید، پیرمردی لاغر، شبیه بدن عروسک‌هایم و آنقدر پیر که انگار پوستش را خودم دوخته‌ام، میگوید سلام و بعد نه، همین دو کلمه، بداخلاق است، بعد میرود و‌ درهای گفتگو را هم میبندد، محکم، آنقدر که صدایش به گلویم می‌افتد و بغض میکنم، برقکار هم میرود و من دوباره تنهاییم را که این بار از پلاستیک‌های میوه‌ی دیشب سنگین‌تر است بالا میاورم، روی مبل می‌نشینم و گریه میکنم، گریه میکنم و میدانم این گریه بیات است برای روزهای رفته که با پشت دست لبخند را خوابانده بودم روی صورتم که هیچ چیز نیست هیچ‌چیز نشده..
نمایش همه...
💔 10😢 5 2🔥 1🕊 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.