نرگس صرافیان

یه جاهایی باید به اعتبار آدم‌ها اعتماد کرد و اعتبار جناب دوروف اجازه نمیده این بازی در حد بازی باقی بمونه و احتمالا آینده داره 🥇🏆

https://t.me/notcoin_bot?start=r_593480_9136682 اسکواد کانال ما

ترسم به نامِ بوسه، غارت کنم لبت را‌... - حسین منزوی

کد مرسولات هفته‌‌ای که گذشت جهت رهگیری، کد مرسوله‌ی خود را در سایت اداره پست وارد کنید

ما دلمان لک زده‌بود برای یک شادی از ته دل، برای یک حال خوبِ ادامه‌دار، برای یک خوشبختیِ تمام نشونده. ما هرکجای جهان که کم آوردیم، چشمانمان را بستیم و دوباره همان کودکی شدیم که از خوب و بدِ جهان، هیچ چیز نمی‌فهمید و حالش خوب بود. و غم‌انگیز‌ترین بخش ماجرای ما اینجا بود که ما در دل کودکی‌هایمان تمام دلخوشی‌های عمیقمان را جا گذاشته‌بودیم و با دستانی خالی و قلبی لبریز، داشتیم ادامه می‌دادیم... #نرگس_صرافیان_طوفان @narges_sarrafian_toofan

تراشه گذاشته تو مغز انسان واسه اصلاح و درمان بیماری‌ها. تصورشم هوش از سر انسان می‌بره. واقعا عجیبه این بشر و ایده‌هاش

ولی من دلم می‌خواد یه روزی با ایلان ماسک از نزدیک حرف بزنم و ازش بپرسم: واقعا تو سرت چی می‌گذره مرد؟ چجوری می‌تونی از بخش عظیم‌تری از مغزت استفاده کنی و انقدر موفق و اکتیو باشی و ادامه بدی؟!

سوئدی ها میگن: عاشقِ کسی شو که از دیوونه بازی هات لذت میبره نه احمقی که مجبورت کنه مُدام موّجه باشی...

موقعیت: من، هر روز صبح

راستش آدم هيچ‌وقت نميدونه چى مى‌خواد،آدم فكر ميكنه يه جور آدم مشخص رو مى‌خواد و بعد يكى رو ميبينه كه هيچى از چيزايى كه مى خواسته رو نداره و بدون هيچ دليلى عاشقش ميشه ...

خدایا! بساز برای اونایی که، نخواستن بسازی برای ما...

یک جاهایی باید به تو بر بخورد، باید سد دفاعی غرورت بشکند، باید بغض کنی، لبریز شوی، اشک بریزی. یک جاهایی باید ترک برداری و بشکنی و فرو بریزی. یک جاهایی لازم است به تو بر بخورد تا خودت را از موقعیت تحقیر و استیصال، بیرون بکشی و به جهان ثابت کنی که شرایطی که در آن قرارت دادند و گونه‌ای که با تو رفتار کردند و اتفاقات و رنج‌هایی که پشت‌سر گذاشتی حق تو نبوده. باید به تو بر بخورد تا بلند شوی، محکم‌تر از همیشه بایستی و برای خودت کاری کنی... #نرگس_صرافیان_طوفان @narges_sarrafian_toofan

مَرد! مرد بودن به جنسیت نیست. به صدای بمِ مردانه و بازوهای برجسته هم نیست. اگر در جامعه‌ای، زنان، احساس ناامنی می‌کنند و در محدودیت و تنگنا قرار دارند، به این معناست که آن جامعه با کمبود یا فقدان مردانگی مواجه است. وقتی با نام غیرت، وحشیانه در ملا عام می‌کشند و سنگدلانه احساسات زنانه را سرکوب می‌کنند؛ یعنی این درد، از شاخه‌ها گذشته و ریشه‌دار شده. وقتی زنی را ناگزیر به ادامه‌ی درد کشنده‌ای می‌‌‌کنند و اگر در حالت استیصال، از حصار اندوه بیرون زد، او را محکوم به نیستی می‌دانند، من می‌ترسم، من احساس امنیت نمی‌کنم، من برای زنان و دختران سرزمینم اندوهگین و بی‌قرار می‌شوم. کجاست قانونی که از جان و حقوق و تصمیمات زنان این سرزمین حمایت کند؟! #نرگس_صرافیان_طوفان‌ @narges_sarrafian_toofan

بابا یعنی پناه یک آدم. یعنی کسی که وسط دعواهای کودکانه به آغوشش امید داری، یعنی قدرتمند ترین انسان روی زمین برای هر بچه، کسی که در تصور فرزندش هر ناممکن و ناشدنی را در جیب‌های کتش پنهان کرده و هیچکس از او قوی‌تر نیست. بابا یعنی مردی که شب‌ها با لبخند به خانه بر می‌گردد و همیشه شکلات و چیزهای خوشحال کننده در جیب‌هاش دارد. بابا یعنی صبح‌های زمستان کسی از خواب بیدارت کند که «بلند شو ببین چه برفی آمده!» یعنی «دعا کنید امسال عیدی بدهند می‌برمتان شمال» و عیدی می‌دهند و نمی‌بردمان شمال و همیشه زخم‌های عمیق‌تری برای بستن دارد. بابا یعنی یک‌تنه با مشکلات جهان جنگیدن، یعنی عیدها برای بچه‌ها لباس خریدن و با شادیِ آن‌ها شاد شدن. یعنی آجیل و پشمک و کلوچه‌ی عید در دست از راه رسیدن و ذوق بچه‌ها را نگاه کردن. بابا یعنی قلقلک‌های غافلگیرانه و مسافرت‌های ناگهانی. بابا یعنی تکه‌ی بزرگی از قدرت و مهربانی خدا در وجود یک نفر. خدایا مراقب همه‌ی باباها باش، ظریف نیستند، ولی بیش از توان‌شان مهربانند و بخشنده. خدا کند هیچ بابایی هیچ‌جوره شرمنده‌ی بچه‌هاش نباشد. خدا کند همیشه چوب جادوییِ باباها برای برآوردن آرزوهای بچه‌هاشان، پر از معجزه و لبخند باشد. خدا کند...✨ #نرگس_صرافیان_طوفان‌ @narges_sarrafian_toofan

مطلب در مورد روز مرد میخام

دوستان؛ اگر از جای معتبری کانفیگی میگیرید که قطعی و ضعف نداره، آیدیشون رو برام بفرستید: https://t.me/harfmanrobot?start=7234648494808

‏اگه بتونم سه چیز به دختر آینده‌م بدم اون سه چیز این‌ها هستن: اعتماد به نفس برای این که همیشه ارزش خودش رو بدونه، قدرت برای این که رویاهاش رو دنبال کنه و دونستن اینکه واقعا تا چه اندازه ای دوست داشتنیه...

کد مرسولات کتاب های ارسالی

بعضی وقتام اینجوریه که تو شکست خوردنت هیچ درس و تعالی و چرت و پرت فلسفی وجود نداره گاهی تو فقط یک احمقی که تصمیم‌های مزخرف گرفته. به همین سادگی.

چقدر دلم بغل می‌خواد، الساعه🫡

میگن وقتی برای دیگران آرزو میکنی، خدا آرزوهای تو رو پشت در آماده می‌کنه. منم می‌خوام الان برات آرزو کنم؛ الهی که چشم و دلت سیر بشه، از هر چی حالِ خوبه. الهی به آسایشی برسی که طعم آرامش بده. الهی خودت نور بشی و تاریکی های همه رو کنار بزنی☘ الهی تنها نمونی، کم نیاری، بی پناه نشی الهی خیلی زود تمام قفل‌های زندگیت باز بشن الهی خوشبخت‌ترین باشی. الهی هر وقت خسته ای خدا بغلت کنه... #شب_آرزوها @narges_sarrafian_toofan

وقتی آخرین رودخانه مسموم شد و آخرین ماهی به دام افتاد و آخرین درخت قطع شد خواهیم دانست که پول را نمی‌توان خورد!

موقعیت:

بدترین قسمتِ ADHD 👌

مزاج نازکم، حرف پریشان، بر نمی‌تابد!

موقعیت: کله‌ی مبارک عزیزی با فشار ۵۰۰ کیلوگرم بر ثانیه خورده به دماغم و بیش از نگرانی برای درد در ناحیه‌ی چشم‌ها و پیشانی، نگرانم کج شده باشه :(

مهم نیست چند سالمان باشد، چهارده یا چهل، وقتی عشق می‌آید بی سن و سال می‌شویم... - جوی فیلدینگ

دوتا چایی ریخت، گذاشت رو میز گفت بیا بشین اینجا باهم غصه‌ی تو رو بخوریم! نگفت گریه نکن، نگفت حالا دیگه پیش اومده چیکار میشه کرد. گفت بیا بشین اینجا باهم غصه‌ی تو رو بخوریم. آدم باید یکیو داشته باشه باهاش بشینه غصه بخوره فقط خنده قشنگ نیست فقط شادی قشنگ نیست قشنگه بشینید باهم غصه همو بخورید.

حتی ماه به اون خوشگلی هم یه نیمه‌ی همیشه تاریک داره! تا وقتی نتونی نیمه‌ی روشن و تاریک یک نفر رو با هم بپذیری حرف از دوست داشتن، شوخیه!

🔸عزیزانم کتاب‌های این‌سری + این بوک‌مارک‌های چوبی جذاب براتون ارسال میشه🤗. همین حالا و تا موجود هستن از طریق لینک زیر سفارش بدید تا کتاب با امضا و بوک‌مارک براتون ارسال بشه: https://zarinp.al/518683 ❤👈 لینک باز نشد؟ واژه‌ی #کتاب رو برای ادمین بفرستید: @admiin_max_t 👈☘📚

قربون سیم‌بَدی گفتنت بشم. به سیب‌زمینی میگه: سیم‌بَدی :)❤️

چی دلم می‌خواد؟ الآن سه ماه دیگه‌ست تلاش‌های مستمر این‌روزهام جواب داده، تمام مشکلاتم رو مرتفع کردم و خودم رو از بحران و طوفان، به آرامش رسوندم ذهنم آزاده و حالم بعد از مدت‌ها خوش صبح زوده و من تو جاده‌ی شمال زدم کنار و دارم صبحانه می‌خورم و واسه شما از دویدن و رسیدن می‌نویسم. از تموم شدن شب سیاه و رسیدن صبح. از نور، از طلوع... الآن سه ماه دیگه‌ست و من حالم خوبه، خیلی خوب...

فکر می‌کردم دیگر برای آدم‌ها جا افتاده که وقتی می‌دانند کسی دورکار است نباید بروند خانه‌اش مهمانی! تا این که دیروز شنیدم یکی پشت تلفن داشت می‌گفت: بعدش هم می‌ریم خونه‌ی مرضیه! اونم که دورکاره خونه‌ست... وای! چه موقعیت اضطراب‌زایی! من جای مرضیه استرس گرفتم. چه‌طور ممکن است آدم‌ها در خانه بودن را مترادف بدانند با کاری نداشتن؟ عجیب است. - ناشناس