قلمرو تأملات یک طلبه🌾

بازین چه شورش است که در خلق عالم است بازین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست، سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است، فرارسیدن عزای سالار شهیدان تسلیت باد 💔🥲🥲

صلي الله عليك يا سيد الشهيد 🥲 وجود مقدس سالار شهیدان(ع) در طول حیات طیبه خود بخصوص در این سانحه ی عظیم بیانات گهربار فراوانی دارد که هر کدام شان حاوی درس ها و پیام های فراوان است، یکی از اون لطیف ترین بیانات حضرت این است که: یک شخصی آمد نزد وجود مبارک آن حضرت یک شخصی خسته ی از آلودگی و معصیت گفت: من هر کاری میکنم تا از دست این سم کشنده ی معصیت رهایی یابم و یک زندگی آزاد و آراسته داشته باشم نمیتونم نفسم حاکم است بر من، چیکار کنم یک راهی حلی دستوری شما به من بفرمایید، حضرت در جواب فرمود: این پنج کاری که عرض میکنم انجام بده بعد هر چی قدرت داری گناه کن: ۱ اینکه از رزق و روزی خدای سبحان نخور بعد هر چی دلت میخواد خلاف کن، چقدر شیرینی است این بیان، مگه در عالم کسی دیگری هم رازق است! تا کسی از دارای او ارتزاق کنه بعد معصیت کنه! نه خیر، عالم و ما فیها ملک ذات حق است، لطافت بیان حضرت از حیث منطقی هم دارای یک قیاس استثنایی هست که از نفی تالی نتیجه گرفته نفی مقدم رو، ادامه داره.. 🌺🙏🏻

در آستانه ورود به ماه عزای سالار شهیدان قرار داریم. هر ذی المقدمه نیاز به مقدمه داره یک سال کامل گذشت از عمر مان برگشتی هم درکار نیست، حال بیا ببین امسال برای هئیت ارباب چه آماده کردین! برخی اهل معرفت بودن که از 50 روز قبل مواظب رو شروع میکردن تا مبادا از هئیت ارباب دست خالی بیاد بیرون، حالا اگه تو هم چنین برنامه ریزی داری خدا رو شاکر باشه که فائز دارین هستی ان شاءالله، اللهم الرزقنا شفاعت الحسين 🥲🙏🏼

#پیشاپیش_عید_ولایت_بر_همگان_خجسته_باد🌺🌺 #دروازه_شهر_علم_پیامبر_«ص»🍀🍀 باده بده ساقیا، ولی زخم غدیر چنگ بزن مطربا، ولی به یاد امیر وادی خم غدیر، منطقه نور شد باز کف عقل پیر، تجلی طور شد، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر چند اگر تمام درختان دنیا قلم، و همه بحر ها، مداد، و تمام فرشتگان و جن و انس نویسنده شوند، نمیتواند فضائل« مولای متقیان، امیر بنان و بیان، فاتح خیبر، تقسیم کننده ای بهشت و دوزخ، يدا الله الباسطه، عين الله الناظره، ساقي روز محشر، ابا الحسنين (ع، م) وجود مقدس امیر المؤمنين (ع) رو بینویسند، ولی ازباب تیمن و تبرک چون پیشاپیش عید مولا جان هستیم، گفتیم چند جمله ی در رابطه با این بیان شیرین و روح افزایی وجود مبارک رسول گرامی که فرمود:«انا مدينة العلم و انت ياعلي بابها» عرض شود، جابر از امام باقر (ع) نقل می کند که امیر مؤمنان (ع) هنگام بازگشت از نهروان، در کوفه خطابه ای ایراد کرد، زمانی که شنید، معاویه اورا دشنام می دهد و اصحاب اورا به شهادت می رساند، آن حضرت پس از حمد خدا و دورد بر رسول اکرم (ص) فرمود: اگر آیه «واما بنعمة ربك فحدث» در کتاب خدا وجود نداشت، فضائل خود را بر نمی شمردم. آنگاه فرمود: ای مردم خبر های به من رسیده و می دانم که اجلم نزدیک شده است، و من در میان شما وا گذارم آنچه را که رسوا خدا (ص) در میان امت بر جای گذاشت، و آن کتاب و عترت او است«ايها الناس انه بلغني ما بلغني و اني ارى قد... آنگاه در شمار فضائل خویش فرمود: من دروازه شهر علم و خزانه دار علم رسول خدا (ص) و وارث آن هستم،«انا باب مدينة العلم و خازن علم رسول الله( ص) و وارثه» امیر مؤمنان (ع) در این خطابه برخی تعبیر های رسول اکرم (ص) درباره خودش را در نظر داشت، پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود: «انا مدينة العلم و انت يا علي بابها» من شهر علمم و تو ای علی دَرِ شهر علم پیامبر هستی. رسول اکرم (ص) در این کلام بلند امیر مؤمنان (ع) دَرِ شهر علم رسالت معرفی کرد نه دربان و حاجب آن، و بین دو تفاوت بسیار است، دربان هم حاجب است و هم محجوب، زیرا هم خود حق ورود به حرم ندارد و هم حق ندارد دیگری را به حرم راه بدهد، اما دَرِ دو چهره دارد، چهره ای به درون حرم، و چهره ای به بیرون حرم. پس دَرِ گرچه حاجب دیگران است، ولی خود محجوب نیست. راهیابی به شهر علم پیامبر، جز از راه علی و اولاد علی (ع) میسور کسی نیست و اگر آنان کسی رو راه ندادند و با آنان پیوند نداشت، به درون شهر راه ندارد. پیامبر اکرم (ص) در بیان دیگر فرمود: بر روی دَر بهشت حلقه ای از یاقوت سرخ، بر صفحه ی زریّن. هنگامی که آن حلقه بر صفحه ی زریّن کوفته شود، صدا و طنین آن «یاعلی» است،«ان حلقة باب الجنة من ياقوته حمرأ علي صفائح الذهب، فاذا دقت...» حال چرا صدای کوبه ی دَرِ بهشت «یاعلی» است؟! اینجا علامه طباطبایی (رضوان الله علیه) حدیث را چنین شرح دادند: ایشان می فرماید سر اینکه صدای کوبه ی دَرِ بهشت «یاعلی» است، این است که بر طبق معمول، کسی که بخواهد وارد خانه ای شود، دق الباب می کند و صاحب خانه را صدا می زند تا با اجازه و اذن او وارد شود، و چون صاحب بهشت علی (ع) است، صدای طنین دَرِ «یاعلی» است. این مقام از آن حضرت و اهلبیت( ع، م) است، شمیم ولایت /ص/۱۵٠ بحار /ج/۴۷ص/۳۳۷ عید ولایت خجسته باد 🌲🌲🌲 الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية امير المؤمنين «عليه السلام» 🪴🪴🪴 نجف اشرف، @fa_salamolh

#سخن_بزرگان مرحوم علامه بحرالعلوم در مورد شرایط استاد و دقت در انتخاب او گوید: اما استاد عام شناخته نمی شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنیه و ملاحظه ی تمامیت ایمان جوارح و نفس او. و زینهار، به ظهور خوارق عادات وبیان دقایق و نکات و اظهار خفایای، آفاقیه و خبایای انفسیه و تبدل بعض از حالات خود، به متابعت او نباید فرفته شد، چه، اشراف بر خواطر و اطلاع بر دقایق و عبور بر مأ و نار وطی زمین وهوا، و استحضار از آینده، وامثال اینها در مرتبه مکاشفه ای روحیه حاصل می شود، و از این مرحله تا سر منزل مقصود بی نهایت راه است، 🎄🎄🌸

سخن بزرگان از تمام ایران برای استفاده از درس ملا صدرا به شیراز میرفتن، اما استاد شاگرد رو قبول نمیکرد، مگر اینکه چند شرط رو داشته باشد و به آن عمل کند، از جمله در صدد تحصیل مال نباشد مگر به مقدار تحصیل معاش، در صدد تحصیل مقام نباشد، معصیت نکند، اگر شاگرد این شرط ها رو قبول می کرد، و به آن عمل میکرد، اورا در جرگه شاگرد ها قبول می کرد، @fa_salamolh🌸

ازدواج ملکوتی یا ملکی. یک ازدواج سالم و کامل و ثمر بخش دارای سه جهت هست، یکم: جانب ملکوتی آن، زیرا تا قبل از عقد این دوتا کاملا از هم دیگر بیگانه است، ولی با صرف تحقق یافتن عقد باذن ذات مقدس حق، هم مودت، و هم رحمت بین دلها ایجاد میشود، و اینها با هم گره میخورد، دوم: حال که این دوگوهر نایاب با هم گره خودر، در عالم تشریع آثار و احکامی بر آن مترتب میشود، نظیر: صله ی رحیم بین دو فامیل، و ایجاد نسب و... سوم: جانب ملکی، یا مادی آن که نازل ترین غرض ازدواج همین است، و آن مسأله تولید نسل و ادفاع غریضه ی جنسی و... رکن ازدواج رو اون دو جهت اول تأمین می کند، زیرا اگر عشق و محبتی هست مال جان و گوهری انسان است، @fa_salamolh🌸 #خجسته_باد_ازدواج🌲🌲🌲

محمّد بن ريّان – كه يكى از علاقه مندان به ائمّه اطهار عليهم السلام است – حكايت كند: مامون – خليفه عبّاسى – در طىّ حكومت خويش ، نيرنگ و حيله هاى بسيارى به كار گرفت تا شايد بتواند امام محمّد تقى عليه السلام را در جامعه بدنام و تضعيف كند. وليكن او هرگز به هدف شوم خود دست نيافت ، به اين جهت نيرنگ و حيله اى ديگر در پيش گرفت . روزى به مامورين خود دستور داد تا امام جواد عليه السلام را احضار نمايند؛ و از طرفى ديگر نيز دويست كنيز زيبا را دستور داد تا خود را آرايش ‍ كردند و به دست هر يك ظرفى از جواهرات داد، كه هنگام نشستن حضرت جوادالائمّه عليه السلام در جايگاه مخصوص خود، بيايند و حضرت را متوجّه خود سازند. وقتى مجلس مهيّا شد و زن ها با آن شيوه و شكل خاصّ وارد شدند، حضرت كوچك ترين توجّهى به آن ها نكرد. چند روزى بعد از آن ، مامون شخصى به نام مخارق – كه نوازنده و خواننده و به عبارت ديگر دلقك بود و ريش بسيار بلندى داشت – را به حضور خود فرا خواند. هنگامى كه مخارق نزد مامون قرار گرفت او را مخاطب قرار داد و گفت : اى خليفه! هر مشكلى را كه در رابطه با مسائل دنيوى داشته باشى ، حلّ خواهم كرد. و سپس آمد و در مقابل امام محمّد جواد عليه السلام نشست و ناگهان نعره اى كشيد، كه تمام اهل منزل اطراف او جمع شدند و او مشغول نوازندگى و ساز و آواز شد. آن مجلس ساعتى به همين منوال سپرى گشت ؛ و حضرت بدون كم ترين توجّهى سر مبارك خويش را پائين انداخته بود و كوچك ترين نگاه و اعتنائى به آن ها نمى كرد. پس نگاهى غضبناك به آن دلقك نوازنده نمود و سپس با آواى بلند او را مخاطب قرار داد و فرمود: ((اتّق اللّه يا ذالعثنون )) از خدا بترس ؛ و تقواى الهى را رعايت نما. ناگهان وسيله موسيقى كه در دست مخارق بود از دستش بر زمين افتاد و هر دو دستش نيز خشك شد؛ و ديگر قادر به حركت دادن دست هايش ‍ نبود. و با همين حالت شرمندگى از آن مجلس ، و از حضور افراد خارج گشت ؛ و به همين شكل – فلج و بيچاره – باقى ماند تا به هلاكت رسيد و از دنيا رفت . و چون مامون علّت آن را از خود مخارق ، جويا شد، كه چگونه به چنين بلائى گرفتار شد؟ مخارق در جواب مامون گفت : آن هنگامى كه ابوجعفر، محمّد جواد عليه السلام فريادى بر من زد، ناگهان چنان لرزه اى بر اندام من افتاد كه ديگر چيزى نفهميدم ؛ و در همان لحظه ، دست هايم از حركت باز ايستاد؛ و در چنين حالتى قرار گرفتم @fa_salamolh 🌸 حکایت بسیار آموزنده از وجود مقدس امام جواد (ع) اثبات الهدا /ج/۳/ص۳۳۲

#امام_جواد_شهادت هزار نقشه کشیدید دام بگذارید عزیز فاطمه را تشنه کام بگذارید همان عزیز که بعد از نوشتن نامش موظفید علیه السلام بگذارید همان کسی که در این شهر آبرودار است رواست سر به قدومش مدام بگذارید همان که بی کرم او میان سفره خود محال بود کمی هم طعام بگذارید همان که قبله عرش است و رو به او باید قدم به نیت بیت الحرام بگذارید میان خانه او نیست جای رقاصه حیا کنید به او احترام بگذارید بد است پیکر او را کنیزها ببرند برای او دو سه تایی غلام بگذارید میان قعر جهنم بسوزد آنکه سپرد جنازه را به روی پشت بام بگذارید پیام آمدن این کبوتران این است که احترام به جسم امام بگذارید فدای جد غریبش که نیمه جان می گفت به جسم من عوض خیمه گام بگذارید #علی_ذوالقدر @fa_salamolh 🌸 شهادت حضرت جواد الائمه تسلیت باد 💔💔

بنام یزدان پاک. واقعیت امر این است که از یک طرف طلبگی و سرباز دین و لایت شدن کاری بسیار دشوار و شاید بتوان گفت برای عده ی غیر مقدور هست تقریبا، شاهد مطلب هم این است که یا از وسط این خط کج میشن و بیرون میرن، یا تقریبا از آخر خط که نزدیک است به مراحل بالا دست یابد، برهان مطلب هم روشن است، زیرا بقول شیخ انا الاستاذ (حفظه الله) تا مصداق طلبه کسی نشود، این خطر هست، از طرف دیگر ما در یک عصر و زمان زندگی میکنم، و با مکاتب و مردمی چه (متدین، یا ملحد) مواجه هستیم، که علی رغم پیش رفت های علمی و تکنولوژی که کردن، مسأله دین و دیانت رو آهسته آهسته با طرح برخی سوالات وهم انداز و خیال پرور، مورد هجمه قرار دادن، لذا از این جا بود که وظیفه طلاب رو به مراتب سنگین و ثقیل تر نمودن، که طلبه ی محترم اگه خواست در بخش اندیشه و عرصه ی علم اظهار نظر کند، باید با سلاح برهان باشه، و اگه در بخش انگیزه و عمل پیش آمد با ایمان راسخ و قلب مطمئن بیاید تا بتواند دستی یک مظلومی را بیگیرد، بر این اساس تصمیم گرفتم به مقداری که فرصت اقتضأ کند، هر از گاهی برخی مطالب که برای طلاب مفید فائده هست رو با کمک بیانات شیرین اهلبیت (ع) و معرفی برخی کتاب های مفید و ذکر بعض حکایت های آموزنده ی بزرگان که واقعا بنظر بنده تأثیر زیادی داره، را اینجا بنویسم، امیدواریم قابل استفاده ی همه واقع بیشه ان شاءالله، نکته: اگر این مطالب مفید بود واقعا که الحمد لله استفاده کنید، و اشتراک گذاری کنید تا همه استفاده نماید، اگه برای هر کسی فائده ی نداشت راحت میتوانید خارج شوید، @fa_salamolh