143
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
🚫🍑🤤چـنـلی پـر از فـایـلهـاےه هـاتِ ممنـوعـه و شـورت خـیـس کـن🤐🌈🍌
🍊🌼از خوندنِ رمانهای آنلاین و دیر پارت گذاشتن خسته شدی؟🥀💫
🔥✨دنـبـــال یــه چـنـل پـر از پـیدیاف رمـــانهـــاے آفــلــایــن بــا صـحـنـههــای خـشـن بــےدےاسامــے🔪🩸 مـےگــردی؟💧💦
🐶🐾🐶🐾🐶🐾🐶🐾🐶
https://t.me/joinchat/r7N-rvzT7EsxOWUx
❤️🔥رمان کمیاب و پر از صحنههای ممنوعه که یه گرگینه از یه خونآشام حامله میشه😮😬
🍓#بیدیاسامی🩸 🍒#الجیبیتی🏳🌈
🍓#تریسام 👨👨👦 🍒#فورسام 👨👨👦👦
🍓#صحنهدار🔞 🍒#اسمات🔪
🍓#امپرگ👨🍼 🍒#گیلاو🌈
👙بیبیهای ضریف و کیوتی که از ددیهای جذاب و هاتشون حامله میشن👀
‼️به نزد ما اگر میآیی با شورت اضافه بیا‼️
⚠️ خطر ارضا شدن⚠️
🐰🐾🐰🐾🐰🐾🐰🐾🐰
https://t.me/joinchat/r7N-rvzT7EsxOWUx
1.52 MB
100
سلاممم❤️🔥
خب رفقا دوباره میخایم چنلو راه بندازیم😌🤞🏻♥️
همکاری کنید و پستارو به دوستاتون شر کنید😉
و ادمین فعال هم کسی بود بیا پی :
@Ia_mstrong
11200
#دخترهوسطدانشگاهپ..ر..ی..و..د🤣
#پسرهبهشمیکهبزارکمکمتکنم..ببیندخترهقبولمیکنهیانه😆
- اون لکه قرمز چرا اونجاست؟
سرم و خم کردم و به نقطه ای که خیره شده بود نگاه کردم.
وایییییییبیی
بعدم هردو تا دستم گذاشتم روی نقطه.
رایان به زور خندش نگه داشته بود.
- نگفتی اون چیه.
همینطور که دستم روی شلوارم بود گفتم:
- نمی تونم بگم.
- کمک نمیخوای؟
- نه راضی به زحمت نیستم.
- نه بابا این چه حرفیه. تا باشه از این زحمتا😎
برای اینکه بفهمی دختره چی گفت بیا چنل زیر تعداد محدوده❗️
https://t.me/joinchat/NRGODhQhi4Y3NmE8
2000
- این جوجه رنگی و از کجا پیدا کردید آوردید؟
مامان پوفی کشید و گفت:
- جوجه رنگی چیه؟ قراره زنت بشه
- مامان یه نگاه بهش بکن تا کمر منم نمیرسه. انقدر ریزه میزس که تو بغل من گم میشه.
- عوضش خوشگله. توهم که خوشگل پسندی. حالا اینم یه تست بکن شاید خوشت امد.
حرصی گفتم:
- مامان
همون موقع خزان با عروسکی که تو دستش بود امد داخل
- ارباب. من باید کجا بخوابم؟
به چهره خواب آلودش نگاه کردم و گفتم:
- بیا رو این تخت بخواب منم میام پیشت کوچولو تا نترسی.... ❌
❌🔞💦
https://t.me/joinchat/NRGODhQhi4Y3NmE8
2100
- فرشاد من حامله ام.
بهت زده به سمتم چرخید
چشمهاش در لحظه سرخ شد و نگاهش تیز
قدم قدم جلو اومد و مقابلم ایستاد
با تردید گفتم:
- خوشحال نشدی؟
یهو فکم رو محکم گرفت و تو صورتم غرید:
- از کی حامله ای حروم لقمه؟
چشم هاش گشاد شد و از شوک حرفش به تته پته افتادم
- ی...یعنی چی، ملعومه که از تو
پوزخندی زد و بیشتر غرید:
- من یه دوماهه رو این تخت نمیخوابم اون وقت تو میگی حامله ای؟ با کدوم کثافتی ریختی رو هم؟
وقتی دید نمیتونم چیزی بگم، موهام رو چنگ زد و به طرف تخت کشید
- خیلی خب چیزی نگو، خودم به حرفت میارم!
https://t.me/joinchat/NRGODhQhi4Y3NmE8
#پسرهمیگهمندوماههباهاتنیستمتوازکیحاملهای😱🤭🚷
#اینپارتواقعیهادامشتوچنلبالا🙂💋
2400
⭕ماهی نفرین شده
به قلم؛ آزاد 85💕
#پارت_اول 🔞
واقعاً تعجب کرده بودم!.... بالاخره سختکوشی منو رافائل جواب داد و تیمسار راضی شد من به این ماموریت برم هنوزم باورش برام سخت بود
رو به رافائل گفتم،
_رافائل واقعاً تیمسار موافقت کرد من این پرونده رو انجام بدم؟
رافائل لبخند کجی زد و از روی صندلی بلند شد روبه من با ژست خاصی به میز تکیه داد و گفت،
رافائل_ آره بالاخره با این همه موفقیت که کسب کردی نتونست مخالفت کنه🔞 فقط...
_فقط چی؟
رافائل_ اینکه من نمیتونم بیام یعنی، تیمسار مخالفت کرد و من باید پرونده هورتون رو انجام بدم..
https://t.me/joinchat/KUWsDR04EQ8wZTJk
🔞🔞
700
#الااانچیشد ؟؟؟😬🙄
دوستاااان اگه می ترسید لطفاً اصلااا نخوانید❌❌
😈⚠️😈⚠️😈⚠️😈⚠️😈⚠️
با عربده مشتی تو دیوار فرو کردم
با نفس نفس سمت دختره برگشتم : بگو...بگو که همش چرت بود
فریاد زدم : بگووو لعنتی 🤬
با لبخند حرص دراری گفت : همش راست بود!
با زانو فرو امدم
قدم قدم بهم نزدیک شد صدای پاشنه هاش روی مخم بود ♨️😤
خم شد بغل گوشم پچ زد : تو همون گرگینه طلسم شدهای ، تو همونی هستی که قراره ابر قدرت بشه🥴😲❗️
https://t.me/joinchat/KUWsDR04EQ8wZTJk
https://t.me/joinchat/KUWsDR04EQ8wZTJk
ورود افراد زیر 18 سال ممنوعه دوستان لطفاً رعایت کنید 😼👊😈
600
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.