𝙢𝙖𝙣𝙞𝙖 𝙛𝙞𝙘𝙖𝙩𝙞𝙤𝙣

𝗧𝗵𝗲 𝗰𝗵𝗮𝗿𝗺 𝗼𝗳 𝗼𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 𝗰𝗼𝗼𝗸𝗶𝗲𝘀 ⸼ ۫ 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 @maniafic عمارت پارک، سال هاست که تبدیل به متروکه ای دور افتاده و سرد شده. درست از زمانی که شایعه شد صاحب اون عمارت مجلل و باشکوه، یه جادوگره. لرد لویی مردی با چهره ی بی روح و اخمالود بود که هیچکس به جز کلاغ دست اموزش جرئت زندگی باهاش رو نداشت. این ها داستان هایی بود که مردم مدت زیادی از یاد برده بودن تا زمانی که یک شخص جدید به عمارت پارک اضافه شد. بیون بکهیون، باغبان جدیدی که از جادوگر نمیترسید. 𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿 1~

𝗧𝗵𝗲 𝗰𝗵𝗮𝗿𝗺 𝗼𝗳 𝗼𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 𝗰𝗼𝗼𝗸𝗶𝗲𝘀 ⸼ ۫ 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 @maniafic عمارت پارک، سال هاست که تبدیل به متروکه ای دور افتاده و سرد شده. درست از زمانی که شایعه شد صاحب اون عمارت مجلل و باشکوه، یه جادوگره. لرد لویی مردی با چهره ی بی روح و اخمالود بود که هیچکس به جز کلاغ دست اموزش جرئت زندگی باهاش رو نداشت. این ها داستان هایی بود که مردم مدت زیادی از یاد برده بودن تا زمانی که یک شخص جدید به عمارت پارک اضافه شد. بیون بکهیون، باغبان جدیدی که از جادوگر نمیترسید. 𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿 1~

𝗪𝗼𝗿𝘀𝗵𝗶𝗽 𝗺𝗲 ⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 12☁️ اون برای همچین عشقی، بیش از حد ناتوانه و تنها میتونه شب ها تا صبح بهش نگاه کنه. نفس هاش رو بشماره. تعداد مژه هاش و هرچیز کوچیکی که بهش مربوطه. باید چشم های یول رو با چاقو از حدقه دربیاره تا اینطور نگاه نکنه. لب هاش رو بهم بدوزه تا صداش رو به گوش هرکسی نرسونه... اینطوری عالی بود. اخرین کسی میشد که صدای معشوقش رو شنیده. اخرین کسی که چشم های خوشگلش رو دیده و تنها کسی که اون الهه ی زیبا رو پیش خودش داره...

𝗪𝗼𝗿𝘀𝗵𝗶𝗽 𝗺𝗲 ⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 11☁️ اون برای همچین عشقی، بیش از حد ناتوانه و تنها میتونه شب ها تا صبح بهش نگاه کنه. نفس هاش رو بشماره. تعداد مژه هاش و هرچیز کوچیکی که بهش مربوطه. باید چشم های یول رو با چاقو از حدقه دربیاره تا اینطور نگاه نکنه. لب هاش رو بهم بدوزه تا صداش رو به گوش هرکسی نرسونه... اینطوری عالی بود. اخرین کسی میشد که صدای معشوقش رو شنیده. اخرین کسی که چشم های خوشگلش رو دیده و تنها کسی که اون الهه ی زیبا رو پیش خودش داره...

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 10☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 9☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 8☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 8☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 7☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.

⸼ ۫ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗱𝗮𝗿𝗸 ⸼ ۫ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝗲𝗸𝗮𝗶 ⸼ ۫ 𝗢𝗻 𝗴𝗼𝗶𝗻𝗴 @maniafic ☁️ 𝗽𝗮𝗿𝘁 6☁️ چانیول بلد نبود به درستی کسی رو پس بزنه. میگفت مزاحمه. میگفت دیگه دنبالش نیاد و بهش پیام نده اما باز هم موقع تدریس به شاگردهاش، استین های پلیور آبیش رو بالا میزد و از روی تمرکز کمی اخم میکرد. باز هم نفس میکشید. چانیول برای زیبا بودن تنها به تپش های قلبش و کمی زنده بودن نیاز داشت و نه هیچ چیز دیگه ای. اون وجود داشت و همین کافیه تا عکس های بیشتری از یول دیوار اتاقش رو پر کنن.