cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

پی دی اف رمان

تابعِ قوانینِ من🤍

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
502
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

۲۰۲۱
نمایش همه...
چشم زخم.pdf11.88 MB
Repost from «سوندبیت»
چه بغضایی که شبا گیر نمیکنه تو گلوهامون:)
نمایش همه...
#رمان: #قطعه_ی_بیست_و_سه #ژانر: #عاشقانه #تخیلی #ترسناک #نویسندہ: #فریال #خلاصه: داستان در مورد دختری به اسم شیدا هستش که توی آپارتمانش تنها زندگی میکنه پشت خونش یه قبرستون کهنه هستش که همیشه به اونجا سر میزنه و...
نمایش همه...
قطعه ی بیست و سه.pdf4.58 MB
📚رمان : #افعی👆 💫ژانر: #عاشقانه #خیانتی ✍️نویسنده : #گیسو_خزان 📄خلاصه: هانا دختر تپل و مهربون و در عین حال شیطونی که بعد از قبولی در دانشگاه مجبور به تنها زندگی کردن در شهری دور از خانواده می شه و به استاد  جوون و مغرورش دل می بنده.. تا اینکه می بینه استادشم توجهش بهش جلب شده ولی زیاد طول نمی کشه که می فهمه اون آدم تمایلات خاص و عجیبی داره...
نمایش همه...
افعی.pdf24.89 MB
#سوپرایژ #پرطرفدار 📚رمان: #میرآباد 👆 ✍️نویسنده: #نصیبه_رمضانی 💫ژانر: #عاشقانه_اجتماعی 📄خلاصه:  قصه‌ی ما از اونجا شروع می‌شه که یک خبر، یک اتفاق و یک مورد گزارش شده به اداره‌ی پلیس ما رو قراره تا میرآباد ببره... میراباد، قصه‌ی الهه‌ای هست که همیشه ارزوهایش هم مثل خودش ساده هستند. ♡
نمایش همه...
میرابادh.pdf17.42 MB
💜رمان : #چادر_سیاه_حشری{#تسلیم_شهوت} 💜ژانر: #عاشقانه 💜نویسنده: #رها خلاصه: سارینا دختریه که به اجبار پدرش مجبوره چادر سرش کنه. پدرش با خیانتی که در بچگی سارینا مرتکب شد و موجب فوت زنش شد، بذر کینه رو نسبت به خودش و مسائل مذهبی در دل سارینا کاشت. سارینا تبدیل به فاحشه‌ای زیر چادر میشه و قصد داره چوب رسوایی به آبروی پدرش بزنه. بنابراین از فاحشگی فراتر میره و...
نمایش همه...
چادر سیاه حشری.pdf7.74 MB
📚رمان: #التهاب👆 💫ژانر : #عاشقانه #معمایی ✍️نویسنده : #زینب_بیش_بهار 📄خلاصه : گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد...
نمایش همه...
التهاب.pdf5.21 MB
📚رمان: #آغوش_امن_تو👆 ✍️نویسنده : #محمد 💫ژانر : #لیتل_گرل #مامی #گرایشی 📄خلاصه : ندارد❌
نمایش همه...
آغوش امن تو.pdf1.03 MB
#رمان : #رعیت_ارباب_زاده #نویسنده : #زهرا_خزائی #ژانر : #عاشقانه #ارباب‌_رعیتی #خلاصه : قرار بی قراری هام شده بود،همون دختر... همون دختره رعیت... همون رخت شور عمارتم، با دو تیله ی مشکی دلم رو گرو دلش کرد... این ننگ بود،ننگ بود همسر شدن با یه رعیت،هم بالین شدن با دختری که همه میگفتن شپش از سر و روش میباره،اما اینطور نبود... اون زیبا بود و خواستنی،اما نشدنی بود‌‌.. به رو آوردن احساس ام جلوی ندیمه ها برای اون دختر رعیت حقارت بود..
نمایش همه...
رعیت ارباب زاده.pdf5.68 MB